«آرامش در آتش» در پاسخ به درخواست یک پزشک فلسطینی ساخته شد: "ما را فراموش نکنید"
احمد جانمیرزایی تأکید کرد: مستند «آرامش در آتش» به نوعی در راستای درخواست پزشکی در بیمارستان العوده ساخته شد که در حمله رژیم صهیونیستی به این بیمارستان به شهادت رسید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مستند «آرامش در آتش» شنبه ۱۴ مهر از شبکه یک سیما روی آنتن تلویزیون رفت، در ادامه نیز در قالب یک مجموعه دو قسمتی روز یکشنبه ۱۵ مهر روی آنتن شبکه العالم رفت.
«آرامش در آتش» به کارگردانی احمد جانمیرزایی از معدود آثار مستند است که تصویربرداری آن در غزه انجام شده و حاوی تصاویری تازه و متفاوت از جنایات رژیم صهیونیستی در مراکز درمان شهر غزه است.
به بهانه پخش این مستند با کارگردان آن گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید:
ساخت مستند «آرامش در آتش» با چه دغدغهای صورت گرفت؟
پس از جریان طوفانالاقصی، رژیم صهیونیستی عملاً خودش را مجاز دانست که بدون پرده پوشی هر جنایتی که میخواهد انجام دهد و در راستای انجام این جنایتها، یکی از بارزترین مواردش حمله به بیمارستانها و مراکز درمانی بود.
حتماً شنیدهاید که بیمارستانها و مراکز درمانی و امدادی در تمام قوانین بینالمللی و در نظر همه جوامع بشری در جریان جنگ باید مصون از حملات باشند اما این رژیم سفاک بیتوجه به تمام این موارد و با بهانههایی که بارها دروغ بودن این بهانهها اثبات شده به مراکز درمانی حمله کرده است.
سال گذشته با موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت صحبتی داشتیم تا روی این موضوع کار مستندسازی انجام دهیم چراکه وقتی خبرهای پراکنده در قالب یک مستند منسجم و قائل قرار میگیرد تأثیرگذاری آن قطعاً بیشتر است. دوستان با این ایده موافقت کردند و همکاریهای خوبی صورت گرفت و ما کار را شروع کردیم اما پس از اینکه کار آغاز شد مشکلات تولید هم کمکم نمایان شدند و اولین مشکل ماعدم دسترسی مستقیم به شهر غزه بود. ما نمیتوانستیم به این منطقه وارد شویم و بر اساس نگاه و اهدافی که داریم فیلمبرداری را انجام دهیم. از طرف دیگر موضوع جنایات رژیم صهیونیستی در مراکز درمانی تیتر خبرگزاریها و رسانهها بود و مواردی که اینچنین رخ میداد بسیار زیاد بود. به هر شکل حدود ۷ یا ۸ ماه ما برای جمعآوری اخبار فیلمهایی که قابل استفاده باشند تلاش کردیم.
ما سعی کردیم از مسیرهای مختلف خودمان را به محل این اتفاقات وصل کنیم تا فرایند مستندسازی به درستی انجام شود. ما از طریق کانالهایی که در داخل ایران داشتیم، پیگیری کردیم و متأسفانه تلاشهایمان به نتیجه نرسید و علت اصلیعدم موفقیت ما این بود که افرادی که بستگانشان در غزه بودند و حتی شهید هم شده بودند به خاطر حفظ امنیت خانوادههایشان نمیتوانستند با ما همکاری کنند. در نهایت با همکاری شبکه العالم ما توانستیم با خبرنگارانی که در غزه بودند ارتباط برقرار کنیم و فهرستی از محتوایی که مدنظر داشتیم با نوع ساخت مستند و پرداختی که باید انجام میشد، برای این خبرنگاران ارسال کردیم و آنها نیز به صورت غیر مستقیم این کار را برای ما انجام دادند که البته همچنان مشکلات بسیاری وجود داشت چرا که این افراد خودشان و خانوادههایشان تحت بمباران و در محاصره اقتصادی بودند و مثل باقی مردم درگیریهایی داشتند و به همین دلیل رسیدن به سوژهها با جزئیاتی که ما مدنظر داشتیم کار بسیار سختی بود.
این افراد در شرایطی نبودند که بتوانند با آرامش جلوی دوربین حاضر شوند و صحبت کنند و ما زمان زیادی گذاشتیم تا کار پیش برود و مشکل بعدیمان پس از ضبط تصاویر ارسال محتواهای تصویری بود چرا که ارتباط با فلسطین قطع بود و هر خبرنگار باید چند روز تلاش میکرد تا جایی پیدا کند که اینترنت داشته باشد و بتواند فایل مربوطه را برای ما بفرستد. فیلمها به مرور زمان جمعآوری شد و ما چندین فیلم آرشیوی هم از خبرگزاریهای مختلف جمعآوری کردیم که پس از آن یکی دیگر از مشکلات ما انواع و اقسام نوشتههایی بود که روی این تصاویر وجود داشت و حذف این نوشتهها و آرمها خود پروسهای طولانی بود.
نکته دیگر صداهای صحنه بود که با مشکلات زیادی در اصلاح این تصاویر و صداها داشتیم، بسیاری از ویدئوها حاوی صدا و موسیقی بودند و ما مجبور شدیم تمام صداها را دوباره بازسازی کنیم تا فضای واقعی را بتوانیم به مخاطب منتقل کنیم.
چرا راوی این مستند را یک پزشک فوق تخصص جراح غدد و سرطان انتخاب کردید؟
پس از همه تلاشهایی که داشتیم بحث محوریت بخشیدن پیش آمد، پنج یا شش سناریوی مختلف را عوض کردیم تا نهایتاً با آقای دکتر اکبری فوق تخصص جراح غدد و سرطان توانستیم کار را پیش ببریم و تدوین کنیم. وجه تسمیه این انتخاب هم این است که بنا به گفته حضرت امام (ره) اسرائیل یک غده سرطانی است و یک متخصص خوب میداند که سرطان چه بلایی بر سر بدنی که به آن چنگ انداخته میآورد که انشاالله همه این اتفاقات در نهایت منجر به نابودی این غده سرطانی شود.
مسئله دیگر این است که دکتر اکبری در ایام جنگ تحمیلی هشتساله به عنوان پزشک جراح در بیمارستانهای پشت خط و مناطق جنگی کار کرده بود و مسئله جنگ و بیمارستانهای درگیر جنگ را خیلی خوب لمس کرده بود و به خوبی این مسئله را درک میکرد. در ایام جنگ بارها مراکز درمانی ما هم توسط رژیم بعث مورد حمله و تهاجم قرار گرفت و ما از تجربیات آقای اکبری در این مستند استفاده کردیم. نکته عجیبتر این است که متجاوزین که به هیچ قانونی پایبند نیستند دقیقاً مثل هم عمل میکنند و همان اندازه که صدام جنایتکار بود و حتی از سلاح شیمیایی در بیمارستان استفاده کرد، نتانیاهو هم در ابعاد بسیار وسیعتر و بزرگتر در به جنایت میزند.
در ساخت این مستند از خبرنگاران کمک گرفتید و علاوه بر کادر درمان، خبرنگاران بسیاری هم در این مدت توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدهاند. آیا در پروسه ساخت این مستند با چنین مسئلهای مواجه شدید؟
من آمار کاملی ندارم اما میدانم قبل از اینکه ساخت این فیلم به پایان برسد طبق آمار رسمی وزارت بهداشت دولت فلسطین حدود ۵۰۰ نفر از پزشکان و کادر درمان به شهادت رسیدهاند. این فیلم حدود ۴ ماه پیش آماده نمایش شد و بعد از آن طبق آخرین آماری که من شنیدم حدود ۵۰ نفر به این آمار اضافه شده و ۵۵۰ نفر از اعضای کادر درمان به شهادت رسیدهاند که البته احتمالاً تعداد این افراد بسیار بیشتر است.
ممکن است از جمع کسانی که در ساخت این مستند با ما همکاری کردند کسانی هم به شهادت رسیده باشند اما من اطلاع دقیق و مشخصی ندارم.
بسیاری از رسانههای دنیا به موضوع جنایات رژیم صهیونیستی در حمله به مراکز درمان پرداختهاند. «آرامش در آتش» نسبت به این اخبار چه محتوای تازهتری به مخاطب خود ارائه میدهد؟
نکته اصلی این است که در خبرها معمولاً به اقتصای خبر خیلی کوتاه به این موارد پرداخته میشود اما در مستند ما این مسئله را بررسی و ریشهیابی کردهایم. در این مستند مسئله کنوانسیون ژنو مطرح میشود؛ قانون و مقرراتی که توسط خودِ غربیها پس از جنگ جهانی اول وضع شده و کمکم به مرور اصلاح شده تا جایی که به عنوان یک قانون کامل در جوامع بینالملل شناخته شده و مورد توافق است.
اما رژیم صهیونیستی نه تنها به این قوانین پایبند نیست بلکه پا را بسیار فراتر گذاشته و دست به جنایتهایی بیسابقه در چند سال اخیر زده است. بحث بعدی این است که ما فقط به لایه ظاهری خبر بسنده نکردیم و به کند و کار کردن لایههای زیرینتر پرداختهایم. یک نمونه به حس و حال و وضعیت پزشکان مربوط است که در جریان اتفاقات و حوادث غزه وجود دارد؛ پزشکی که بنا به یک قاعده نانوشته زمانیکه به بیمار میرسد باید تمام آرامشش را حفظ کند و با تمرکز فرایند درمان را انجام دهد. کادر درمان و پزشکان غزه شرایط ویژهای دارند، پزشکی که بخشی از خانوادهاش به تازگی شهید شدهاند باید علیرغم همه اتفاقات رخ داده آرامش خود را حفظ کند و کارش را انجام دهد و این شرایطی است که کمتر کسی به آن توجه دارد. پزشکی که میداند اگر وسایل لازم را داشت میتوانست جان بیمارانش را نجات دهد و به خاطر شرایط حاضر و نبود آن وسایل نمیتواند به بیمار رسیدگی کند، عذاب سختی را متحمل میشود که با این حال باید آرامش خود را حفظ کند و به بیمار دلداری دهد. موردی داریم که خانواده پزشک در بیمارستان مجروح شدهاند و دخترش را به همان بیمارستان آوردهاند و او باید به دخترش نیز رسیدگی کند.
بنابراین تجربه احساسات و اتفاقاتی که شاید کمتر کسی در اخبار متوجه آنها شود، یکی از اهداف این مستند است.
دقیقاً همینطور است چراکه هر ماجرا و خبری لایههای مختلف دارد، هر چقدر این لایهها را عمیقتر بررسی کنیم تأثیرگذاری و ماندگاری آن روایت و آن اتفاق در ذهن بیشتر میشود. به عنوان مثال ما با راننده آمبولانس مصاحبهای داریم که در این مصاحبه میگوید چند همکارش شهید شده و وقتی من برای نجات افراد آسیب دیده اقدام میکنم به شدت در خطر هستم و از دیگر خطرات موجود صحبت میکند اما در نهایت تأکید دارد که من موظف هستم تا علیرغم همه این تهدیدها کارم را انجام دهم.
در این یک سال تصاویری که از غزه پخش شد خشونت را به شکلی کاملاً عریان نشان میدهد که البته میزان خشونت به همین حد است و من نمیخواهم آن را نادیده بگیرم اما این حجم از خشونت باعث میشود که بیننده ناخودآگاه هر بار که با این حجم از خشونت روبرو میشود چشمانش را ببندد تا فشار و عذاب روحی سنگینی که وجود دارد را کنار بزند. ما در زمان تدوین این عذاب را به جان خریدیم و تصاویر را با دقت انتخاب کردیم و سعی کردیم مخاطب را با تصاویر تلخ و عذابآور مثله شدن شهدا روبرو نکنیم اما عمق خشونت و جنایتی که در جریان است به واسطههای مختلف به نمایش گذاشته شده است تا بیننده بدون تحمل آن آزار مستقیم با مردم غزه همراه شود.
جدا از ابعاد انسانی ماجرا که مربوط به حوادث تلخ و جنایتهای صورت گرفته است، این ماجرا ابعادی سیاسی نیز دارد. به عنوان مثال رژیم صهیونیستی توجیهاتی درباره ویرانی بیمارستانها مطرح کرده است و چقدر پرداختن به این مسائل و روشنگری در این زمینه مدنظرتان بوده است؟
بعد از این همه سال حداقل مردم ما خیلی خوب میدانند که رژیم صهیونیستی چقدر دروغ میگوید و چه بهانههای بسیار ابتدایی به کار میبرد. یکی از بیمارستانهایی که در حملات رخ داده آسیبی جدی میبیند و امکان خدمترسانی در آن از بین میرود، بیمارستان الشفا است.
سرمایهگذاری اصلی بیمارستان الشفا توسط سازمان بهداشت جهانی انجام شده است، این سازمان به این منظور بیمارستان را راهاندازی کرده که مردم غزه مجبور نشوند برای درمان به خارج از غزه مراجعه کنند. وزیر بهداشت سابق غزه آقای باسم نعیم که ما با ایشان مصاحبه داشتیم؛ این اطلاعات را در اختیار ما گذاشت که اسرائیل سه بار به این بیمارستان به بهانههای مختلف مثل وجود تونل و… حمله کرده است. آقای باسم نعیم میگوید که نقشههای این بیمارستان را سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی تأیید کردهاند و این بیمارستان با نظارت صهیونیستها ساخته شده و واقعاً بحث وجود تونل و ستاد فرماندهی حماس غیر قابل قبول است. برخی توجیهات رژیم صهیونیستی بسیار احقمانه است که ما به این مباحث ورود نکردیم چرا که مثلاً برای توجیه وجود تونل تصاویری از چاه آسانسور نشان دادهاند.
دفعه دوم بیمارستان را محاصره میکنند تا مواد غذایی و دارویی به بیمارستان نرسد و اینچنین پزشکان را تحت فشار قرار میدهند، اما وقتی میبینند که از این راه به نتیجه نمیرسند برای سومین بار مستقیماً حمله میکنند و کل ساختمان را مورد هدف قرار میدهند و در حدی تخریب میکنند به طوری که این بیمارستان دیگر غیر قابل استفاده میشود. ما این مسائل را از زاویه دید بازرسان سازمان بهداشت جهانی روایت میکنیم و آنها توضیح میدهند که حتی اجساد مردم غزه که زیر لایه نازکی در خاک دفن شدهاند بوی متلاشی شدنشان تمام فضا را پر کرده است. نکته جالب توجه این است که این توضیحات از زبان منِ ایرانی که دشمن رژیم صهیونیستی هستم مطرح نمیشود بلکه افرادی به عنوان ناظران بینالمللی آن را روایت میکنند.
هیچ واقعیتی در دست رژیم صهیونیستی نیست و واقعیتها همان چیزی است که همه دنیا میگویند اما متأسفانه آنها همچنان به جنایات خود ادامه میدهند.
نکته پایانی…
تعداد زیادی از کادر درمانی که در غزه به شهادت رسیدهاند پزشکان بدون مرز بودند، کسانی که از اروپا و کانادا و دیگر نقاط دنیا برای کمک به این مردم به این منطقه رفته بودند. یکی از این پزشکان جراح، پزشکی که در نهایت شهید میشود، روی تابلوی سفیدی که در بخش جراحی قرار دارد نوشته است؛ «هر کس تا آخر میماند قصه را روایت کند، ما هر کاری از دستمان بر میآمد انجام دادیم. ما را به یاد داشته باشید.»
این مستند به نوعی در راستای همین درخواست پزشک شهید ساخته شده است که وقتی بیمارستان العوده هدف موشکهای صهیونیستی قرار میگیرد در این بیمارستان شهید میشود. او اصالتاً فلسطینی است ولی ساکن لندن بود و میتوانست زندگی آرام خودش را طی کند ولی به غزه آمد و به شهادت رسید. هر کدام از ما وظیفه داریم در این میان یک رسانه باشیم و همه این روایتها و این اتفاقات که ممکن است گم و فراموش شوند ثبت و ضبط کنیم و به گوش جهانیان برسانیم.