«فاروق ولی» در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
از صهیونیستها هیچ نمانده/ اسرائیل جنایتکارترین، کودککشترین و ضد زنترین کشور دنیاست
تئوریسینهای حوزه قدرت نرم بر این باورند که یک کنشگر باید در عرصه بین المللی ویژگیهای جذاب و منحصر به فردی را نمایندگی کند تا دیگران به سمت آن جذب شوند. ویژگیهایی که در نوع خود میتوانند قدرت اقناعی آن بازیگر در عرصه بین المللی را نیز تا حد زیادی تقویت کنند. این در حالی است که اکنون از صهیونیستها هیچ نمانده و حتی گزارشهای اخیر از اراضی اشغالی حاکی از این هستند که روند مهاجرت معکوس از فلسطین اشغالی تا ۱۰۰ درصد افزایش یافته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بیش از ۹ ماه از آغاز کارزار قتل و نسل کشی صهیونیستها علیه مردم غزه میگذرد. در این راستا، رژیم اشغالگر قدس به انحای مختلف همه نوع جنایت فجیعی را علیه مردم فلسطین انجام داده و البته که همچنان نیز با طرح تهدیدات مختلف مبنی بر اینکه برنامه حمله به خاک لبنان را در دستورکار دارد، بر ارتکاب به جرم و جنایت علیه مردم منطقه اصرار میورزد. تمامی این جنایتها در شرایطی رخ میدهد که به ترتیب کشورهای آمریکا، آلمان، ایتالیا و انگلستان، اصلیترین تامین کنندگان نیازهای تسلیحاتی و مهمات رژیم صهیونیستی هستند و عملا آن را در ارتکاب به جنایت علیه مردم فلسطین یاری میرسانند.
با این همه، جهان نیز در برابر این جنایات ساکت نبوده و مشاهده کردهایم که هم افکار عمومی بین المللی و هم برخی سازمانهای بین المللی، در قالبهای مختلف جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه مردم فلسطین را محکوم کردهاند. معادلهای که تا حد زیادی جوسازیهای تبلیغاتی صهیونیستها با استفاده از ابزارهای جنگ نرم آنها را نیز خنثی کردهاند.
از این رو، ایلنا در گفتگو با «فاروق ولی» نویسنده و تحلیلگر حوزه سیاست بین الملل، به واکاوی چند نکته مهم در رابطه با جنایات صهیونیستها در سطح منطقه و تاثیر آنها بر موقعیت منطقهای و بین المللی این رژیم پرداخته است.
مشروح گفتگو با فاروق ولی را در ادامه میخوانید.
یکی از نکات مهم و قابل تامل در بحبوحه جنگ غزه این مساله بوده که شاهد بودهایم، رژیم اشغالگر قدس موصوف به صفت مجموعهای از «ترین ها» شده که بیش از پیش ماهیت جنایتکار آن را افشا کردهاند. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
این رژیم در بحبوحه جنگ غزه عنوان جنایتکارترین ارتش، کودککشترین، ضد زنترین و مجموعهای از دیگر «ترینهای» منفی را به خود اختصاص داده است. عناوینی که از سوی نهادهای معتبر بین المللی وابسته به سازمان ملل متحد به رژیم اشغالگر قدس اعطا شدهاند. به عنوان مثال نهاد تاثیر منازعات مسلحانه بر کودکان و یا کمیسیون حقوق زنان سازمان ملل متحد، مواضع سرسختانهای را علیه رژیم صهیونیستی به دلیل جنایات آن علیه کودکان و زنان و دختران فلسطینی اتخاذ کردهاند. از این رو، اینطور به نظر میرسد که صهیونیستها در وضعیت کنونی عملا با شرایطی رو به رو هستند که سالها سعی در فرار از آن داشتهاند.
این رژیم سالها و دهههاست که مواضع نهادهای بین المللی علیه خود را به مثابه مصداقی از یهودی ستیزی معرفی میکند. اتهامی که به هیچ عنوان درست نیست و به یک تاکتیک نخ نما که هنوز هم از سوی رژیم اشغالگر قدس مورد استفاده قرار میگیرد، تبدیل شده است. با این همه، افشای جنایات صهیونیستها در جریان جنگ غزه که به تایید نهادها و سازمانهای بین المللی رسیده، حقیقتا یک خسارت بزرگ برای اسرائیل است. خسارتی که بعید به نظر میرسد به این زودیها برای این رژیم جبران شود.
به نظر شما تا چه حد میتوان انتظار داشت که رژیم صهیونیستی بتواند تصویر مخدوش شده و جنایتکارانه خود را با استفاده از ظرفیتهای قدرت نرم و رسانه ترمیم کند؟
توجه داشته باشیم که جنگ نرم تا حد زیادی مبتنی بر جذابیتهای یک بازیگر است که اقدام به طراحی و مدیریت جنگ نرم میکند. در این نقطه باید این سوال را از خود بپرسید که یک رژیم آدم کش، نظیر رژیم صهیونیستی از چه جذابیت و قدرت جذابی برخوردار است که بتواند هم دیگران را به سمت خود جذب کند و یا در کمترین حالت وجهه آشکار و عریان و البته زشت خود را در شرایط کنونی ترمیم کند؟
تئوریسینهای حوزه قدرت نرم بر این باورند که یک کنشگر باید در عرصه بین المللی ویژگیهای جذاب و منحصر به فردی را نمایندگی کند تا دیگران به سمت آن جذب شوند. ویژگیهایی که در نوع خود میتوانند قدرت اقناعی آن بازیگر در عرصه بین المللی را نیز تا حد زیادی تقویت کنند. این در حالی است که اکنون از صهیونیستها هیچ نمانده و حتی گزارشهای اخیر از اراضی اشغالی حاکی از این هستند که روند مهاجرت معکوس از فلسطین اشغالی تا ۱۰۰ درصد افزایش یافته است. از این رو باید بپرسید چطور رژیمی که حتی شهروندان خودِ آن هم از این رژیم فراری هستند، میخواهد نظر دیگران را به سمت خود جلب کند و چهره آسیب دیده و البته حقیقیاش را ترمیم کند؟
اصلیترین سرمایه صهیونیستها در حوزه جنگ نرم را چه میدانید؟
آنها در این حوزه به صورت سنتی دو سرمایه دارند: اول پول که مجموعهای از چهرههای ثروتمند صهیونیست و جریانهای متحد با رژیم اشغالگر قدس از آن در راستای منافع این رژیم استفاده میکنند و دوم نفوذ که از طریق لابی صهیونیستی در اقصی نقاط جهان به ویژه در جهان غرب اعمال میشود. توجه داشته باشیم که نفوذ لابیهای صهیونیستی نیز تا حد زیادی مبتنی بر اهرم پول و قدرت اقتصادی است. چندین دهه است که رژیم اشغالگر قدس با همین دو اهرم، قدرت نرم و جنگ نرم بین المللی خود را به پیش برده است.
با این حال، مشکل آنها در وضعیت فعلی این است که چهره بدون روتوش و حقیقی صهیونیستها در وضعیت کنونی تا حد زیادی افشا شده و کار به جایی رسیده که حتی همکاریهای بین المللی با رژیم اشغالگر قدس نیز به امری کاملا پرهزینه تبدیل شده است. در واقع رژیم اشغالگر قدس به بازیگری تبدیل شده که هرگونه همکاری با آن در محیط بین المللی میتواند، هزینههای سنگینی را برای افرادی که به آن متوسل میشوند به همراه داشته باشد و سیلی از انزجار افکار عمومی را به دنبال داشته باشند. همین مسئله اکنون تا حد زیادی بحران وجودی که صهیونیستها به آن دچار هستند را تشدید کرده است.
به نظر شما قضاوت تاریخ در مورد رژیم اشغالگر قدس چه خواهد بود؟
رژیم اشغالگر قدس جنایات تاریخی را در ۹ ماه اخیر علیه مردم فلسطین رقم زده است. این رژیم عملا جنگی را به راه انداخته که در نوع خود از حیث تلفات غیرنظامیان فلسطینی عنوان مرگبارترین جنگ قرن بیست و یکم جهان را یدک میکشد. اینکه میبینیم که دیوان بین المللی دادگستری در حال پیگیری جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه مردم فلسطین است و یا نهادهای مختلف بین المللی به کرات، جنایات صهیونیستها علیه مردم غیر نظامی نوار غزه را محکوم کرده و میکنند، صرفا یک برونداد را به ذهن متبادر میکند و آن این است که تصویری سیاه از رژیم اشغالگر قدس در دل تاریخ باقی خواهد ماند.
تصویری که این رژیم را در رده رژیمهای خونخوار تاریخ جهان قرار خواهد داد. اساسا هیچ نکته مثبتی در مورد رژیم صهیونیستی نیست که حتی حامیان این رژیم بتوانند ادعا کنند که با تکیه بر آن میتوانند آبروی بین المللی و یا قضاوت تاریخ در مورد خود و رژیمشان را بهبود بخشند. معادلهای که صرفا مرتبط با رژیمهای جانی و خطرناک و ضدانسانی در جهان است.