خبرگزاری کار ایران

ابداع روش تحقیق جدید برای جریان‌پژوهی

ابداع روش تحقیق جدید برای جریان‌پژوهی
کد خبر : ۱۴۹۶۹۶۱

علی اکبر علیخانی استاد دانشگاه تهران در آخرین پژوهش خود یک نظریه و یک روش تحقیق جدید برای شناخت جریان‌های سیاسی اجتماعی ابداع و ارائه کرده است. یافته‌های این پژوهش در کتابی با عنوان «نظریه و روش زنجیره‌ای در جریان پژوهی» توسط نشر نگاه معاصر به تازگی وارد بازار نشر شده است.

به گزارش ایلنا، علی اکبر علیخانی استاد دانشگاه تهران در کتاب «نظریه و روش زنجیره‌ای در جریان پژوهی» تصریح کرده که یکی از راه‌های شناخت و فهم پدیده‌های انسانی اجتماعی یا معنابخشی به آن‌ها، و حتی شناخت مکاتب و نظریه‌های علمی، شناخت جریانی، و بررسیِ جریان شناسانه و جریان پژوهانۀ آن‌هاست. شناخت جریانی یا جریان پژوهی، شیوه‌ای کارآمد برای فهم تحولات سیاسی، اجتماعی، فکری و علمی در جوامع انسانی است. به نظر نویسنده دو قالب مهم برای شناخت جریانی پدیده‌هایِ اجتماعی در جوامع انسانی وجود دارد، نخست نظریه یا چارچوب نظری، و دوم روش تحقیق. نظریه به ما کمک می‌کند تا از طریق مجموعه‌ای از مفاهیم و تعاریفِ نظام یافته، منطقی و مستدل؛ اجزای پدیده، روابط بین آن ها، تأثیر و تأثر هر کدام از اجزا بر یکدیگر، روابط علّی بین پدیده‌ها و بین اجزای یک پدیدۀ خاص، علل و عوامل شکل گیریِ پدیده و مواردی از این قبیل را بشناسیم. اما روش تحقیق یک قالب، مسیر، مراحل، یا مجموعه‌ای از اصول، قواعد عملی، و شاخص‌هایی است که رعایت آن‌ها می‌تواند پژوهشگر را با خطای کمتر و اتقان بیشتر به هدف خود برساند.

علیخانی نبود یک «چارچوب نظری» و «روشِ» مشخص و ویژۀ شناختِ جریانیِ پدیده‌ها و تحولات انسانی و اجتماعی یا «جریان پژوهی» را مسئله و ضرورت انجام این تحقیق بیان می‌کند و اهمیت این اثر را به دلیل اختصاص آن به جریان‌پژوهی می‌داند، چون «فهم جریان شناسانه» یا جریان پژوهانۀ هر پدیده انسانی و اجتماعی به «نظریه» و «روش تحقیق» خاص خودش نیاز دارد و چنین نظریه و روشی وجود نداشته است.

به گفتۀ این استاد دانشگاه تهران، این نوع از شناخت پدیده‌ها با این نظریه و روش خاص؛ از بیرون و از بالا به کلیت پدیده و تحولات می‌نگرد، سیر تطور آن را می‌بیند، زمینه‌ها، ریشه‌ها، علل و عواملِ بروز و ظهور پدیده را می‌کاود، کنشگرانِ پدیده را بررسی می‌کند، آثار و پیامدهای آن را نشان می‌دهد و به تحلیل، تفسیر و نقد پدیده می‌پردازد. جریانی دیدن پدیده از طریق «پژوهش جریان شناسانه» یا «شناخت جریان پژوهانه»، به معنی فهم کلیتِ پدیده در طول زمان از ابتدای شکل گیری در بستر اجتماعی، سیاسی و فرهنگیِ مربوطه، و در نسبت و تعامل با شرایط و سایر پدیده‌ها اعم از مشابه، مرتبط، متباین، مخالف، متضاد، و متناقض است.

علیخانی در مقدمۀ کتاب شناخت جریان پژوهانه یا پژوهش جریان شناسانه را دارای چند ویژگی به شرح زیر بیان می‌کند:

1. با اینکه از ورود به جزئیات پدیده بی‌نیاز نیست ولی کلیت آن را از بالا می‌نگرد. در اصل بین جزئیات درون پدیده و نگاه کلی و از بیرون، در رفت و آمد است ولی در نهایت نگاه پیوستۀ کلی و از بیرون و از بالا محوریت دارد.

2. به روز است و پدیده‌ها و تحولاتِ زنده و جاریِ جوامع بشری را موضوع بحث قرار می‌دهد.

3. پدیده یا جریان را در بستر شکل گیری، شرایط محیطی و زیستی، و در سیر تطور آن بررسی می‌کند.

4. کاربردی است و به دنبال نتیجه برای سیاستگذاری، تصمیم گیری، اقدام و جهت دهی است. ضمن اینکه نگاهی نیز به آینده دارد.

5. وجوه ناپیدا و ربط و نسبت‌ها و منطقِ فراز و فرود تحولات را که گاهی از چشم افراد، متخصصان و رهبران پنهان مانده، آشکار می‌کند.

6. یک فهم منسجم و نظام‌مند از تحولات جامعه در عرصه‌های مربوطه را به مخاطبان و کنشگران می‌دهد.

7. این نوع مطالعه و تحقیق، به تحولات اجتماعی و حتی خود جریان‌ها معنا و هویت می‌بخشد و اگر بی‌طرفانه و با هدف حل مسئله انجام شود نقش بسزایی در حل مشکلات و بحران‌ها و رشد و پیشرفت کشور خواهد داشت.

کتاب «نظریه و روش زنجیره‌ای در جریان‌پژوهی» در دو فصل به نگارش در آمده است، در فصل اول یک چارچوب نظری یا نظریه به نام «نظریۀ زنجیره ای» در باب «جریان‌»، «جریان‌شناسی» و «جریان پژوهی» ارائه شده که مسئلۀ آن فهم پدیده‌های انسانی- اجتماعی یا معنابخشی به آن‌ها از منظر جریانی است. علاوه بر آن، این چارچوب نظری به پژوهشگران کمک می‌کند با بینش و عمق و مهارت بیشتری بتوانند از روش تحقیق زنجیره‌ای که در بخش بعدی ارائه شده بهره ببرند. در نظریه زنجیره‌ای پنج بحث اصلی مطرح شده که عبارتند از: مسائل و مرزهای جریان‌پژوهی، نظام مفهومیِ جریان‌ها، روابط و کارکرد درونیِ جریان‌ها، جریان‌ها در عرصۀ عمل، و کارآیی نظریۀ زنجیره‌ای در جریان‌پژوهی. از جمله مباحثی که ذیل موضوع «مسائل و مرزهای جریان‌پژوهی» مطرح شده‌اند عبارتند از: ۱. مسئلۀ جریان‌پژوهی ۲. اهداف و کارکردهای جریان‌پژوهی ۳. نوع جامعه و جامعۀ هدف و ۴. تمایز جریان از مفاهیم و پدیده‌های مشابه.

در موضوع «نظام مفهومیِ جریان‌ها» مباحث زیر تبیین شده اند: ۱. فضاهای جریانی ۲. سرچشمۀ جریانی ۳. مفاهیمِ جریانی ۴. کنشگرانِ جریانی ۵. جریان و خرده‌جریان ۶. شاخص‌های ماهویِ جریانی ۷. هویت جریانی ۸. جریان‌های مکمل و انواع آن که شامل: جریان نارَس، جریان تبهکار، فراجریان، جریان و فراجریان خاموش، جریان و فراجریان ساختاری، جریان و فراجریان چاپاری، شبهجریان، و جریان و شبه‌جریان ترکیبی می‌شود.

موضوع بعدی در نظریۀ زنجیره‌ای به تببین «روابط و کارکرد درونیِ جریان‌ها» اختصاص دارد، که الگوهای تعامل و کشمکش جریانی، الگوهای پایایی و میراییِ جریان‌ها، جریان‌ها در عرصۀ عمل، و کارآیی نظریۀ زنجیره‌ای در جریان‌پژوهی را بحث کرده است. الگوهای تعامل و کشمکش جریانی که در کتاب بحث شده‌اند عبارتند از: ۱. رقابت جریانی ۲. منازعۀ جریانی ۳. هم‌افزایی جریانی ۴. هم‌کاستی جریانی ۵. بیتعادلی جریانی ۶. وام‌گیری جریانی، ۷. جبهۀ جریانی و ۸. انشعاب جریانی. در بحث الگوهای پایایی و میراییِ جریانها مباحثی مثل: ۱. تداوم جریانی ۲. چرخش جریانی ۳. استحالۀ جریانی ۴. انتقال جریانی ۵. تناسخ جریانی ۶. رکود جریانی و ۷. مرگ جریانی مطرح شده اند. در ارزیابی جریان‌ها در عرصۀ عمل نیز به این مباحث پرداخته شده است: ۱. علل پیدایی، جایگاه و آثار جریان‌ها شامل علل ضروریِ وجودی جریان‌ها و آثار و پیامدهای جریان ها، ۲. الگوهای تأثیر و تأثر متقابلِ جریانی۳. اندازه و گسترۀ جریان۴. دسته‌بندی جریان‌ها و جغرافیای کنشگریِ آن‌ها ۵. معیارهای دسته‌بندی جریان‌ها ۶. الگوهای فهم جریان‌ها شامل جریان‌شناسی و جریان‌پژوهی و تفکیک این دو و تفاوتهای آن‌ها از یکدیگر، ۷ جریان‌پژوهیِ جریان‌پژوهی‌ها ۸. فلسفۀ جریان‌پژوهی و ۹. جریان‌پژوهی تاریخی.

آخرین موضوع در فصل اول کتاب به کارآیی نظریۀ زنجیره‌ای در جریان‌پژوهی می‌پردازد و دو بحث را مطرح می‌کند که عبارتند از: ۱. ارزیابی و آزمون نظریه و ۲. نظریه زنجیره‌ای در فرایند عملی.

در فصل دوم کتاب روش تحقیقِ زنجیره ایِ در جریان‌پژوهی ارائه می‌شود. در این بخش، روش تحقیقِ زنجیره‌ای در جریان‌پژوهی در قالب پنج مرحله طراحی شده و هر مرحله دارای چند حلقه است. هر مرحله وظیفه دارد به بخشی از جریان بپردازد و هر حلقه از روش که انجام می‌شود یک بخش از جریان را آشکار می‌کند و وارد حلقۀ عمیق‌تر یا بعدی می‌شود. هر حلقه دارای چند گام یا اقدام عملی است، البته ممکن است تمام مرحله‌ها، حلقه‌ها، و گام‌های تعیین‌شده در این روش، در مورد تمامی جریان‌های مورد مطالعه مصداق یا موضوعیت نداشته باشند یا اینکه پژوهشگر فرصت و امکان انجام تمام آن‌ها را در مورد یک جریان به دست نیاورد. بنابراین در عمل، تحقیق در مورد هر جریان در حد مقدور و ممکن انجام می‌شود و به همان اندازه عمیق، مفید و گامی به جلو خواهد بود.

مرحله اولِ روش زنجیره‌ای «هویت‌شناسی جریان» است که چهار حلقه از تحقیق را برای ما می‌نمایاند. حلقه نخست تعریف و شاخصشناسیِ جریان شامل: تعریف جریان، تدوین شاخص‌های جریانی، و هدفشناسیِ جریان، حلقه دوم: سیر تکوین پژوهیِ جریان شامل: تبارشناسیِ جریان، تاریخچه جریان و فرایندشناسیِ جریان، حلقه سوم: ساختار جریان و خرده‌جریان‌های آن شامل: ساختار پژوهیِ جریان و خرده‌جریان‌های هر جریان، و حلقه چهارم: زمینه‌ها و ضرورت‌های ظهور جریان.

مرحله دومِ روش تحقیق زنجیره‌ای مختص «کنشگر شناسیِ جریان» است و پنج حلقه از بحث را روشن می‌کند. حلقه اول؛ معرفی کنشگرانِ جریان است که معرفی پیشگامان جریان، مؤسسان جریان، مقوّمان جریان، منادیان جریان، مروّجان جریان، پیروان جریان، حامیان جریان، و موافقان جریان را شامل می‌شود. حلقه دوم به زمینهشناسی علمی- فکریِ عاملان جریان می‌پردازد و فضاشناسیِ گفتمانی، شرایط سیاسی اجتماعی و عضویتشناسی صنفی آن‌ها را بحث می‌کند. حلقه سوم به شناخت تعلقات سازمانیِ عاملان جریان اختصاص دارد و وابستگی اداری، و منابع معیشتی و تأمین مالی آن‌ها را مد نظر دارد. حلقه چهارم به رویکردشناسی سیاسیِ عاملان جریان، و حلقه پنجم زمینهشناسیِ فرهنگی اجتماعیِ عاملان جریان را بحث می‌کند. در حلقه پنجم، طبقه‌شناسی اجتماعی و بسترشناسی فرهنگی و جامعه‌پذیری مورد توجه قرار گرفته اند. حلقه ششم در این مرحله به روانشناسی شخصیتیِ عاملانِ جریان اختصاص دارد که روانشناسی روحیات و خُلقیات، و فرایندشناسی تربیتی آن‌ها را ضروری می‌داند.

مرحله سوم که مهم‌ترین بخش تحقیق است «ماهیت شناسیِ جریان‌» است و پنج حلقه‌ی را شامل می‌شود و هر حلقه بخشی از جریان را روشن می‌کند. اولین حلقه در این مرحله مبناپژوهیِ جریان است که مبانی هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، روش‌شناختی، انسان‌شناختی، جامعه‌شناختی، دین‌شناختی، ارزش‌شناختی، و مبانی سیاسی جریان را بحث می‌کند و شناخت سایر مبانی و مفاهیم بنیادین را در جریان‌پژوهی لازم می‌داند. حلقه دوم؛ روشِ پژوهش در ساختارِتفکر جریان را نشان می‌دهد از جمله اینکه این پنج ساختار فکری در هر جریانی باسد شناخته شوند: ۱. دین اسلام ۲. غربِ لیبرال ۳. غربِ سوسیال ۴. فرهنگ منطقه‌ای و منطقه فرهنگی و ۵. فرهنگ بومیِ هر کشور. حلقه سوم در این مرحله غایت‌پژوهیِ جریان است که به مسئله‌شناسی جریان، موضوع‌شناسیِ تخصصیِ جریان، و تدوین نظام جهان‌بینی و اندیشگیِ جریان می‌پردازد.

چهارمین مرحله در روش تحقیق زنجیره‌ای «رفتارشناسیِ جریان» است که چهار حلقۀ دیگر از پژوهش را برای مخاطب روشن می‌سازد. حلقه اول در این مرحله عملکرد و مواضع‌شناسیِ جریان است که به شناخت مواضع و عملکرد سیاسی اجتماعی، و فعالیت‌های فکری و رسانه‌ای جریان می‌پردازد. حلقه دوم: به شناخت شبکه ارتباطی و مخاطبان جریان می‌پردازد و شبکه ارتباطیِ داخلی و خارجی، و مخاطبان و جامعه هدفِ جریان مورد مطالعه را بحث می‌کند. حلقه سوم به نقد جریان اختصاص دارد. کتاب ابتدا اصول و موضوعات نقد جریان را روش می‌کند و سپس بیان می‌کند که هر جریانی باید یا می‌تواند در حوزه های؛ مبانی، کارکرد، عملکرد، تأثیر و پیامدها، و میزان دستیابی به عمل مورد نقد و تحلیل قرار گیرد. چهارمین و آخرین حلقه در این مرحله تدوین نظام عملکردیِ جریان است.

مرحله پنجم و آخر در روش تحقیق زنجیره‌ای «محیط شناسیِ جریان‌» است و چهار حلقه‌ی جدید از جریان موردمطالعه را آشکار می‌کند که فراتر از خود جریان هستند و نمود بیرونی و آثار و پیامدهای آن را بحث می‌کنند. حلقه اوّل در این مرحله جغرافیای فکری‌شناسی جریان است که سه الگوی گفتمانی، موضوعی و خوشه‌ای برای آن معرفی شده است. حلقه دوم به شناخت جغرافیای اجتماعی جریان می‌پردازد و هدف آن روشن کردن نسبت جریان مورد مطالعه با جریان‌های قریب، جریان‌های رقیب، و گفتمان‌های رسمی یا غالب است. حلقه سوم در این مرحله به چالش و تهدیدشناسی جریان، و حلقه چهارم به آینده‌شناسیِ جریان و عوامل مؤثر بر آن اختصاص دارد. در حلقۀ اخیر، علل و عوامل درونی و بیرونیِ مؤثر بر آینده جریان بررسی می‌شوند و جریان‌پژوه به پیش بینی موفقیت‌ها و ناکامی‌های جریان در آینده می‌پردازد.

از آنجا که نوشتن مقدمۀ روشمند و نتیجه گیری، بخش جدایی ناپذیرِ هر تحقیق است، در ابتدا و انتهای روشِ تحقیق زنجیره ای، نحوۀ نوشتن مقدمه و نتیجه گیری بیان شده است، ولی این دو جزئی از مراحل روش تحقیق به حساب نیامده و در شماره گذاریِ مراحل لحاظ نشده اند. ضمن اینکه این دو بحث در مورد تمامی پژوهش‌های علوم انسانی و اجتماعی کاربرد دارد، با اینحال کتاب در مورد نتیجه گیریِ تحقیقات جریان‌پژوهی دو راه نشان داده است، نخست تهیه شناسنامه جریان به عنوان جمع بندی، و دوم طراحی نظام جامع و الگوی جریان به عنوان نتیجه گیری.

از آنجا که دغدغۀ نویسنده در اغلب پژوهش‌هایش این است که آن‌ها را به نوعی به ایران ربط دهد درپایان این کتاب نیز بحثی با عنوان «به‌مثابه نتیجه: ایران در کشاکش بحران‌ها و جریان‌ها» مطرح کرده است و جریان‌های مختلف در ایران را معلول شرایط سیاسی اجتماعی می‌داند.

وی در ادامه، مباحث تأثیرگذاریِ جریان‌ها و کنترل‌ناپذیری جریان‌ها را مطرح کرده و این پرسش را پیش می‌نهد که تنوع و تکثر جریان‌ها مسئله است یا راه‌حل؟ نویسنده پاسخ می‌دهد که اگر تنوعِ جریانی تهدیدانگاریِ شود به مسئله تبدیل می‌شود و راهبردِ «غیرانگاری» در مقابل آن‌ها برگزیده خواهد شد، اما اگر تنوع جریانی فرصت‌انگاریِ شود راهبرد «مروّت و مدارا» در قبال آن برگزیده می‌شود.

نویسنده در پایان، عوام‌گرایی را فراجریانی غالب و قدرتمند می‌داند که آثار مخرّب فراوانی برای ایران امروز در پی داشته است.

گفته می‌شود بحث جریان‌شناسی و جریان‌پژوهی طی دهه‌های گذشته برای اولین بار در ایران مطرح شده است و به این صورت و با این سبک و سیاق، در دانشگاه‌ها و مجامع علمی دنیا سابقه ندارد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز