دلنوشته افشین علا برای محمدعلی بهمنی: غزال تیزپای غزل به آغوش گرم و مهربان شاعران صاحبدلی چون بهمنی نیازمند است
افشین علا نوشت در واکنش به خبر بستری شدن محمدعلی بهمنی نوشت: از پروردگار رئوف و رحیم میخواهم شادابی را به آن جسم رنجور بازگرداند و به آن زبان شورآفرین و مضمونساز، قدرت تکلمی دوباره بدهد. چراکه غزال تیزپای غزل به آغوش گرم و مهربان شاعران صاحبدلی چون بهمنی نیازمند است.
به گزارش ایلنا، پس از انتشار خبر سکته مغزی محمدعلی بهمنی، افشین علا در دلنوشتهای برای این شاعر معاصر، یادی از برخی ویژگیهای فردی و ادبی وی یاد کرده و اندوه خود را از این حادثه بیان میکند.
متن دلنوشته افشین علا با عنوان "وجود نازک آزردهی گزند" به شرح زیر است:
خبر سکتهی مغزی استاد محمدعلی بهمنی، مرا هم در بهت و اندوه عمیقی فرو برد. او یکی از استوانههای بنای باشکوه غزل امروز است. بنایی که در دههی اخیر، فقدان بزرگانی چون سیمین بهبهانی و هوشنگ ابتهاج، خلل بزرگی بر آن وارد کره است. بهمنی نیز مثل آن دو بزرگوار، پشت و پناه بسیاری از شاعران و غزلسرایان روزگار ماست. او علاوه بر غزلها و ترانههای ماندگاری که برای نسل دیروز و امروز خلق کرده است، خود نیز صاحب شخصیتی دوستداشتنی، متواضع، مهربان و صمیمی است. بهگونهایکه اغلب شاعران جوان بهویژه غزلسرایان و ترانهسرایان، شیفته و دلدادهی او هستند و بهمنی را استاد خود میدانند. استادی که برای انبوه دوستدارانش «کلاس» نمیگذارد، دعوتهای شاعران را قبول میکند، گاه خودش به سراغشان میرود، بیهیچ آداب و ترتیبی در جمعشان حاضر میشود، رنج سفرهای پیاپی به شهرهای مختلف را به جان میخرد، و حتی از حضور در گعدهها و مهمانیهای طرفدارانش سر باز نمیزند. در هر وضعیتی نیز ساکت و محجوب در گوشهای مینشیند و لبخند مهر و فروتنی خویش را از کوچک و بزرگ دریغ نمیکند. شاید همین قبول کردن بیمنت دعوتهای دوستان و حضور مداوم در محافل ساده و بیآلایش هوادارانش در جایجای ایران، سبب شده بود همگان از یاد ببرند که بهمنی نیز دیگر پا به سن گذاشته و باید بیشتر مراقب و نگرانش بود. هرچند خودش نیز چنان چابک و بشاش و جوان بهنظر میآمد که هیچکس بالا بودن سن و سالش را جدی نمیگرفت. اما دریغا که جان خستهی شاعر هر چقدر هم که شاداب به نظر برسد، همیشه و بیش از دگران در معرض آسیب است و باید هوای جسم و روح شاعران را داشت.
اکنون آن وجود نازک آرزدهی گزند، در بستر بیماری با غول نخراشیده قامت سکتهی مغزی دست و پنجه نرم میکند. از پروردگار رئوف و رحیم میخواهم شادابی را به آن جسم رنجور بازگرداند و به آن زبان شورآفرین و مضمونساز، قدرت تکلمی دوباره بدهد. چراکه غزال تیزپای غزل به آغوش گرم و مهربان شاعران صاحبدلی چون بهمنی نیازمند است.
«محمدعلی بهمنی» شاعر و ترانه سرا به دلیل سکته مغزی در بیمارستان بستری شده است. او متولد سال ۱۳۲۱ در دزفول است و «باغ لال»، «در بیوزنی»، «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود»، «این خانه واژههای نسوزی دارد»، «شاعر شنیدنی است»، «چتر برای چه، خیال که خیس نمیشود» و «من زندهام هنوز و غزل فکر میکنم» از دفترهای شعر او هستند.