تماشای این نماهنگ را از دست ندهید
سیدابراهیم رئیسی صبح امروز بر دستان دوستدارانش خیلی ساده تشییع شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، خیلیها - همانها که در این سه سال کاری جز زخم زبان زدن و توهین نداشتند - امروز در لانهها خزیدند تا صدای انبوه جمعیت را نشنوند، از خانهها خارج نشدند تا چشمشان آنچه را که نمیخواست باور کند و هنوز هم همانند ابلهان آن را دروغ میپندارند، نبینند، اما سیدابراهیم را تهرانیها؛ شکوهمندانه تشییع کردند و گریستند وقتی آن پیرِ فرزانه و امامِ شهدا با بغض خواند: «اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَیراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا...» ایران گریه میکرد و ترسوها و حسودان و بدخواهان به خود میپیچیندند و انگشت به دهان میگزیدند که یعنی چه؟
سیدابراهیم رئیسی چهار سال ریاستجمهوریاش را به پایان نبرد و در میانهی راه از یارانش جدا شد اما از هماکنون زنبوران لانههای خود را ترک کردهاند تا این فرصت پنج ماهه را از دست ندهند، این صندلی که سیدابراهیم هرگز بر آن ننشست چون فرصتی برای نشستن در این سه سال پیدا نکرد، برای آنها، آمال و آرزوی دیرین است اما درست همین حالا که آنها به این صندلی خیره شدهاند، سیدابراهیم، امامش را در آغوش کشیده و دوری چند سالهاش را در آغوش یار تسلی میبخشد. گوارایت باد این شیرینی و این وصال... سید بزرگوار شفیع ما نیز باش... دیدارمان به قیامت...