کارگردان نمایش «چراغ گاز» مطرح کرد:
بازسازی هایی از یک بازی روانی در عالمِ تئاتر
هزینههای اجرا گروهی تامین شد
«چراغ گاز» برخلاف نمایشهای دیگر روال متفاوتی را تا اجرا طی کرده است. ثمین اکبری مترجم و کارگردان این اثر در ابتدای تمرینات دارفانی را وداع میگوید و درادامه دستیارش نمایش را به اجرا میرساند. سعید مهدیان کارگردان فعلی اثر درباره جزییات موضوع با ایلنا گفتگو کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سالنهای دولتی و خصوصی تهران در سال جدید میزبان نمایشهای متعددی هستند. در میان آثار روی صحنه برخی پیشتر در سالنی دیگر روی صحنه رفتهاند و به باز اجرا رسیدهاند. برخی دیگر هم برگزیدگان جشنوارهها و رویدادهای نمایشی هستند که طی یک سال گذشته برگزار شدهاند. تعدادی از کارها هم طی برنامههای جدید مرکز هنرهای نمایشی برای اولینبار است که روی صحنه میروند.
نمایش «چراغ گاز» یکی از آثار جدیدی است که برای اولینبار در سال ۱۴۰۳ در عمارت ارغوان روی صحنه رفته است. موضوعی که این اثر نمایشی را با باقی کارهای روی صحنه متمایز میکند، درگذشت مترجم و کارگردان آن ثمین اکبری در میانه راه است. پس از فوت این کارگردان جوان، نمایش «چراغ گاز» را دستیار او سعید مهدیان روی صحنه برده است.
به جز سعید مهدیان، حانیه زمایئنی، سوگل کریمی، کیمیا بیدار، ناهید محبی، علیرضا اختری و محسن اکبری در نمایش «چراغ گاز» ایفای نقش میکنند. از دیگر عوامل این اثر نمایشی میتان به طراحان صحنه مرحوم ثمین اکبری، میلاد اسکندری و سعید مهدیان، طراح نور مرحوم ثمین اکبری، طراح گریم محمدرضا هرندیزاده و حمیدرضا میر موسیقی اشاره کرد.
در خلاصه داستان نمایش «چراغ گاز» آمده است: «همه چی از نامه فرناندو به جولیا شروع شد. راست میگفتند، شما زیباترین هستید. من با شما ازدواج خواهم کرد.»
سعید مهدیان کارگردان فعلی این نمایش، درباره روند تمرینات و اجرای نمایش «چراغ گاز» پس از فوت ثمین اکبری با ایلنا گفتگو کرد. او همچنین درباره قصه اثر توضیحاتی داد.
درباره جزییات اجرای نمایش «چراغ گاز» توضیح دهید. اینکه متن چگونه انتخاب شد و موارد دیگر…
باید بگویم که انتخاب متن زمانی که آقای ثمین اکبری در قید حیات بودند، توسط ایشان انجام شد. با توجه به نگاهی که ایشان به نمایشنامه داشتند برداشتشان نسبت به اثر کاملا متفاوت بود. ایشان متن «چراغ گاز» را خودشان ترجمه کرده بودند و قرار بود اثر بر همین اساس روی صحنه برود. پس از صحبتها و انتخاب بازیگران و دیگر موارد، اواخر شهریورماه سال ۱۴۰۲ بود که به ثمین اکبری استارت کار زده شد و تمریناتمان را شروع کردیم. ما به اتفاق زندهیاد اکبری و دیگر دوستان تا دیماه به تمریناتمان ادامه دادیم تا اینکه اتفاق تلخ رخ داد!
درگذشت زندهیاد اکبری، چه زمانی رخ داد؟
تمرینات ما ادامه داشت که متاسفانه ثمین اکبری را روز دهم دیماه به دلیل ایست قلبی از دست دادیم. این اتفاق تلخ ما را به شوک فرو برد. حدود دو هفته در بهت به سر میبردیم و تمرینات را هم تعطیل کردیم. طی آن دوهفتهای که تمرین نداشتیم، با بچههای گروه صحبت و تعامل کردیم. در نهایت قرار بر این شد که کار را تعطیل نکنیم و به هر ترتیبی که هست نمایش را روی صحنه ببریم.
چه شد که کارگردانی کار را شما به عهده گرفتید؟ در زمان حیات آقای ثمین اکبری شما در انجام کارهای ترجمه و طراحیها کنارشان بودید و در جریان امور قرار داشتید؟
من دستیار ثمین جان بودم و خب قاعدتا خیلی در جریان جزییات کار قرار نداشتم. آنچه میدانستم این بود که کار ایدهای اصلی دارد و فقط در جریان همین مورد بودم. از باقی موارد و آنچه ایشان به عنوان مترجم و کارگردان در ذهن داشت بیخبر بودم.
طی چنین روندی مطمئنا برای انجام کارها و کارگردانی نمایش خلاءهایی ایجاد میشود. این موارد و کاستیها را چگونه حل کردید؟
پاسخ بیشتر سوالهایی که درباره کار داشتم، در ذهن ایشان بود و من به آنها دسترسی نداشتم. کلا ثمین در طول تمرینات موارد را در ذهنش داشت و به همین دلیل در رابطه با سوالاتم آنچنان جوابی از او دریافت نمیکردم. حتی پس از فوت ایشان من دفتر کارگردانیشان را هم مرور کردم بلکه مواردی باشد و بیشتر مرا راهنمایی کند اما خب اینطور نبود و به مورد خاصی که از آن سر در بیاروم، برخورد نکردم. ثمین هر آنچه بود را در ذهن داشت، به این دلیل که نسبت به اثر برداشتش کاملا متفاوت بود.
با تمام این مشکلات، در ادامه شما چطور کار را کارگردانی کردید؟
من تلاش کردم با افکاری که آقای اکبری داشت به نوعی همسو شوم. البته من تغییراتی هم در اثر اعمال کردم تا با ذهنیت خودم به عنوان کارگردان هم همسو شده باشم.
در انجام تمرینات جدید بر اساس کارگردانی خودتان، اعضای گروه چقدر با شما همراه بودند؟ و اینکه چقدر بر اساس اتود و مبنای کارگاهی پیش رفتید؟ زیرا اینگونه به نظر میرسد که اثر هسته مرکزی نداشته است.
اتفاقا آن ایده و هسته مرکزی وجود داشت. بچهها هم همگی با من و اثر همراه بودند و همه برای ارائه اثری درخور زحمت کشیدند. دوستان ثمین قبل از فوت ایشان با ما همراه نبودند و بعدا به ما پیوستند. طراح حرکت و طراح صحنه نمایش، دوستان ثمین هستند که پس از فوت او آمدند و گفتند ما همکاری میکنیم و به کار کمک خواهیم کرد. اتفاقا خیلی هم زحمت کشیدند و کمکهای زیادی به ما کردند. تعدادی از بچهها هم از همان ابتدا با ما همراه بودند که آنها هم به انجام کارها برای اجرای بهتر نمایش «چراغ گاز» کمک کردند.
در نهایت از خروجی کار راضی هستید و اثر همانی هست که میخواستید؟
نسبت به زمان خیلی کمی که داشتیم، خدا راشکر کارها خوب پیش رفت. ما قبل از فوت ثمین اکبری و از همان ابتدا که تصمیم گرفتیم کار را اجرا ببریم، سالن را در اختیار گرفته بودیم. به طور دقیقیتر آذرماه سال قبل بود که ما سالن عمارت ارغوان را برای اجرا در فروردینماه امسال اجاره کردیم و قرارداد هم بستیم. ما و اعضای گروه، دو ماه تا دو ماه و نیم وقت داشتیم کار را به مرحله اجرا برسانیم. چون همانطور که گفتم دو هفتهای در شوک از دست دادن ثمین عزیز بودیم و از اوائل بهمنماه ۱۴۰۲ بود که تمرینات را آغاز کردیم. هم زمان کمی داشتیم، هم اینکه هیچ چیز آماده نبود. دوتا از صحنههای اصلی کار یعنی صحنه اوج و صحنه پایانی کار مانده بود. از طرفی قرار بود دو بازیگر فرم به ما اضافه شوند که در حد ایده باقی ماند و اتفاقی بود که رخ نداد. صحنه و دکور هم باید طراحی و سپس ساخته میشد. ما باید در دوماه پرفشار این کارها را انجام میدادیم که مقطع سختی بود.
اما موضوع مهم دیگری وجود دارد که اغلب گروهها را از اجرا منصرف میکند. این موضوع مهم مقوله مالی است. هزینههای اجرای نمایش «چراغ گاز» را چگونه تامین کردید؟
این روزها تئاتر کار کردن و اثری را به مرحله اجرا رساندن کار سختی است و به ما هم سخت گذشت. ما با وجود همه مشکلات ادامه دادیم و باید بگویم هزینهها را گروهی تامین کردیم. حتی مواقعی وجود داشت که بچهها پول کم میآوردند و بقیه مجبور بودند فشار را تحمل کنند؛ تا هزینه جبران شود. به هرحال صحنه، لباس و تبلیغات تنها برخی از مواردی هستند که هزینهبرند. در نهایت هرطور که بود نمایش «چراغ گاز» را به اجرا رسانیدیم. به هرحال من واعضا با هم کار کرده بودیم و به یکدیگر تعهد داشتیم و همین موضوع به ما برای اجرا بردن نمایش کمک بسیار کرد.
کمی درباره قصه نمایش هم توضیح دهید. مخاطبانی که هنوز کار را ندیدهاند، تنها در حد یک یا دو جمله درباره آن میدانند
اسم نمایش ما «gas light» یا «چراغ گاز» است. «gas light» در واقع یک اصطلاح روانشناسی است و آسیبی روانی محسوب میشود. این عارضه معمولا بین دو شخص یا پارتنر مانند زن و شوهرها اتفاق میافتد. در اینطور مواقع گاه میگویند یکی از طرفین «gas light» کرده است؛ یعنی اینکه طرف مقابلش را کنترل میکند و تسلط بیشتری روی او پیدا میکند. با این تفاسیر باید گفت؛ «gas light» یک بازی روانی است و اصلا فیزیکی نیست. این بازی از طریق تلقین و فشار روی ناخودآگاه طرف مقابل انجام میشود تا در نهایت این تصور در فرد ایجاد شود که دچار اختلال روانی شده است! در طول نمایش میبینیم که فرناندو کراپ که آدمی پولدار است، چنین فردی است. او زمانی که با جولیا ازدواج میکند «gas light» را در پیش میگیرد و شروع میکند با او بازی روانی کردن! در پایان هم میبینیم جولیا که دختری رویاپرداز بوده کاملا به ربات تبدیل شده و تحت تسلط فرناندو قرار گرفته است.
آیا پرداختن به موضوع «gas light» و چنین رفتارهایی را با دنیای پیرامونمان مرتبط میدانید؟ یا اینکه به نوعی قصد معرفی این قضیه را داشتهاید؟
از معرفی این اصطلاح یا رفتار صد و خردهای سال میگذرد؛ ولی در ایران خیلی ناشناخته است و تقریبا بیش از نود درصد مردم نمیدانند «gas light» چیست و چه معنایی دارد. تعدادی از مردم هم «gas light» میکنند اما خودشان مطلع نیستند.
در پایان اینکه از اجرای نمایش «چراغ گاز» تا به امروز رضایت داشتهاید؟
به هرحال باید بپذیریم که ما درحال رقابت با نمایشهای بزرگی هستیم که همزمان با ما اجرا دارند. خیلی از چهرهها در حال حاضر نمایشهایی را در حال اجرا دارند و تعداد نمایشهای روی صحنه هم زیاد است. اگر نمایش قبلی گروهمان را در نظر بگیریم، باید بگویم استقبال از «چراغ گاز» کمتر بوده است.
آیا موضوعی هست که ناگفته مانده باشد؟
امیدوارم طی روزهای آینده شاهد استقبال بیشتری باشیم چون هفته آخر اجراهای ماست.