سرپرست و رهبر ارکستر «چکاوک» مطرح کرد:
دفتر موسیقی در ارایه مجوز به آثار نام آهنگساز را ملاک قرار دهد نه خواننده!
آیا عدم وجود قانونی در رابطه با آثار هنری به موسیقی و آثار فاخر ایرانی آسیب زده است؟ پاسخ رضا شایسته نوازنده ویلون، آهنگساز و رهبر ارکستر به این سوال مثبت است. او میگوید: این درست نیست که آثار با محتوای آهنگسازان به دلیل اینکه خوانندهای آنطرف آبی آن را خوانده به محاق برود و مجوز اجرا نگیرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از مشکلاتی که همواره کار را برای صاحبان آثار هنری دشوار کرده، عدم وجود قانون کپی رایت در کشور است. کپی رایت به معنای قائل شدن حق قانونی برای خالقان و صاحبان آثار است که البته در کشور ما تعریف قانونی و حقوقی ندارد. این کاستی همواره به طور کم و بیش مشکلاتی را برای هنرمندان عرصههای مختلف کشور رقم زده است. گاه به گاه، میبینیم و میشنویم که فلان فرد از از فلان کارگردان یا نویسنده بابت حق و حقوق قانونی خود در رابطه با مالکیت اثر شکایت کرده است. نمونهی آن اختلافاتی بود که سالها و دههها پس از ساخت آلبوم ماندگار «نینوا» و قطعهای به همین نام (اثر حسین علیزاده)، میان این هنرمند و جمشید عندلیبی نوازنده شاخص نی که چند روز قبل درگذشت، بر سر تملک اثر وجود داشت.
به هرحال دلیل وجود همه این مشکلات، واقعیت عدم وجود قانون کپی رایت است. البته همه ماجرا به چند مورد محدود مذکور ختم نمیشود و این نادیده انگاری مشکلات دیگری را هم رقم زده است. موضوع محرز در این زمینه، عدم وجود قوانین مشخص در رابطه با توجه یا عدم توجه به برخی موضوعات و اتفاقات فرهنگی و هنری در عرصه موسیقی کشور است.
به طور واضح و مشخص این کمبود در رابطه با آثار موسیقایی فاخر نوعی چند صدایی و ابهام را ایجاد کرده است. ماجرا از این قرار است که به طور معمول، عرفی و قانونی روال این است که در سراسر دنیا، آهنگسازان را صاحبان اصلی و قانونی قطعات و آلبومهای موسیقایی میدانند و در این زمینه قوانین سفت و سختی هم وجود دارد. متاسفانه در کشور ما به دلیل عدم وجود قوانین و چهارچوبهای مشخص در جهت تملک قانونی آثار این رویه وجود ندارد.
معمولا اینگونه است که در کشور ما آثار موسیقایی را به نام خوانندگان آنها میشناسند و این موضوع به صورت غیر مستقیم جفا در حق موسیقی فاخر محسوب میشود. اگر به قطعات با محتوا و با کیفیت موجود در فهرست آثار موسیقی ایرانی، نگاهی بندازیم درخواهیم یافت که اغلب آنها توسط آهنگسازان به نام و معتبر ایرانی ساخته شدهاند اما در کمال تعجب (چه مردم چه هنرمندان و مسئولان) آن آثار را به نام خوانندگان آنها میشناسند! حال اگر فلان اثر در مقطعی توسط خوانندههای پیش از انقلاب یا اصطلاحا آن طرف آبی خوانده شده باشند به صورت ضمنی و عرفی آنها را خارج از وجهه قانونی میدانیم. این در حالی است که بسیاری از آهنگسازان معتبر و کاربلد نسلهای گذشته نه تنها جلای وطن نکرده که به صورت مستمر با خوانندگان داخلی و هنرمندان فعال در سالهای پس از انقلاب اسلامی همکاریهای جدی و مفید داشتهاند و در همین سرزمین از دنیا رفتهاند و در همین خاک دفن شدهاند. در چنین شرایطی است که برخی از قطعات و رپرتوارهای با ارزش ایرانی که توسط فلان خواننده یا خوانندگان خوانده شدهاند از دفتر موسیقی مجوز نمیگیرند.
رضا شایسته (نوازنده و آهنگساز) با این رویه مخالف است. او سالهاست که سرپرستی و رهبری ارکستر «چکاوک» را به عهده دارد و به همین واسطه آثار ماندگار و با کیفیت آهنگسازان معتبر ایرانی را در قالب رپرتوار اجرا و بازتولید کرده است.
شایسته و اعضای ارکسترش در سی و نهمین جشنواره موسیقی فجر، موفق به اجرای چند قطعه از معین و ایرج مهدیان شدند که مجوز آنها توسط دفتر موسیقی و تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شده است. این آهنگساز طی گفتگو با ایلنا، از مسئولان خواست نسبت به ارائه مجوز به قطعات ساخته شده توسط آهنگسازان مطرح و آثار با کیفیت ایرانی که توسط خوانندگان غیر مجاز و فعالان پیش از انقلاب اسلامی خوانده شدهاند، تمهیداتی اندیشیده شود.
مبنای فعالیت ارکستر شما اجرای رپرتوارهای ایرانی است؟
بله همینطور است. باید بگویم همانطور که شما گفتید، مبنای فعالیت ارکستر «چکاوک» اجرا و باز اجرای آثار فاخر آهنگسازان ایرانی است. اینکه نام آهنگسازان بزرگ را به واسطه اجرای آثارشان زنده نگه داریم، موضوعی مهم است.
شما در سی و نهمین دوره جشنواره موسیقی فجر که بهمنماه امسال برگزار شد، برخی آثار خوانندگان آنطرف آبی را هم اجرا کردهاید که در ابتدا موجب تعجب مخاطبان شد.
بله، ما در جشنواره موسیقی فجر امسال قطعاتی را اجرا کردیم که برای مخاطبان جدید بودند و اولین بار اجرا شدند. آثاری داشتیم که آقای معین خواننده آنهاست. آقای ایرج مهدیان هم یکی دیگر از خوانندگانی بود که آثارش را در جشنواره فجر امسال اجرا کردیم و بخشی از رپرتوار مورد نظرمان بود.
به هرحال دریافت مجوز برای آثاری که خوانندگان و سازندگان آنها در لسآنجلس یا کشورهای اروپایی ساکن هستند، کار راحتی نیست. برای دریافت مجوز این دسته از آثار چه روندی مواجه بودهاید؟
اتفاقا یکی از مشکلات مهم موجود در همینباره است. مشکلی که وجود دارد این است که متاسفانه آهنگهایمان را با نام خوانندگان میشناسیم و این ظلم بزرگی در حق موسیقی ماست. به هرحال اثر سازندهای دارد و خواننده صرفا یکی از اعضای گروهِ اجرا کننده است. مسئولان و هنرمندان ما باید به این قضیه توجه داشته باشند که صاحب اثر، سازنده آن است نه خواننده!
درباره چالشهایی که در رابطه با دریافت مجوز اجرای چنین آثاری وجود دارد، بیشتر توضیح دهید.
این مدل نگاه به هرحال روی دریافت مجوزها هم تاثیر دارد و کار را مشکل و گاه ناشدنی میکند. به طور مثال شما میروید مجوز بگیرید و به شما میگویند، نمیشود چون این قطعه را معین خوانده است و معین آن طرف آب زندگی میکند! باید در نظر داشته باشیم که چنین آثاری شاعر و ترانهسرا و آهنگساز دارند. به همین دلیل و براساس چنین رفتارها و واکنشهایی است که خیلی از کارها در ممیزیها به مشکل میخورند و مجوز دریافت نمیکنند. در صورتی که نباید اینطور باشد. نباید فراموش کنیم که ما آهنگساز بزرگی چون محمد حیدری را داریم که برای تعدادی از خوانندهها آثاری ماندگار ساخته است. اگر مثلا یک اثر از ایشان را برای دریافت مجوز ارائه کنیم، میگویند این اثر را هایده خوانده! لذا مجوز نمیگیرد. آیا اگر آقای حیدری یا هر آهنگساز دیگر اثرش را به خوانندهای دیگر میداد مشکلی نبود؟
در سینما هم زمانی مخاطبان آثار را با نام بازیگران میشناختند نه نویسنده و کارگردان یا تهیهکننده!
بله درست است. این نگاه در موسیقی امروز ما هم وجود دارد. تاکید میکنم که قطعه موسیقایی هم به لحاظ اخلاقی و هم حقوقی و قانونی متعلق به آهنگساز است. مانند فیلمهای سینمایی که صاحب اصلی آنها تهیهکننده است. این قضیه اتفاقا خیلی مهم است و مسئولان باید به حال آن فکری کنند. خیلی از آثار به همین دلیل مجوز نمیگیرند و دلیل مسئولان مربوطه هم این است که آن آثار را فلان خواننده یا خوانندگان خواندهاند!
خودتان چطور برای اجرای قطعاتی از معین مجوز گرفتید؟
اینکه ما برای اجرای آثاری با صدای معین موفق به دریافت مجوز شدیم، دلیلش این است که حساسیتها نسبت به ایشان کمتر شده است. و خب سوال این است که دلیل حساسیت روی برخی آثار چیست؟ به طور مثال فلان خواننده حتی یک اثر سیاسی در کارنامه ندارد و هرچه خوانده به لحاظ تخصصی و تکنیکی، با کیفیت است. حال اگر بخواهیم اثری را اجرا کنیم که این خواننده آن را خوانده، ایراداتی مطرح میشود. اما در اصل اینکه زندهیاد همایون خرم آثار این خواننده را ساخته موضوعی است که باید به آن توجه شود. آقای خرم هنرمند بزرگی بودند. ایشان در ایران زندگی میکردند و با خوانندگان داخلی همکاری میکردند و فعالیتهایشان قانونی و با مجوز بود. اینکه اثری از ایشان توسط فلان خواننده آنطرف آبی اجرا شده، دلیلی منطقی برای مجوز ندادن به آن اثر نیست. در نهایت اینکه ما نباید آثارمان را با نام و عنوان خوانندگان بشناسیم و در این زمینه باید تمهیداتی انجام شود. این تابو باید شکسته شود و لازم و ضروری است که هنرمندان و البته مسئولان فرهنگی آهنگها را به اسم آهنگسازان آنها بشناسند نه خوانندگان.
آیا این رویه اجرای آثار فاخر آهنگسازان مطرح برای شما ادامه دارد؟
همینطور است و درباره دلایل اهمیت این موضوع هم صحبت کردیم.
از فعالیتهای آینده ارکستر «چکاوک» بگویید.
به هرحال با تمام دشواریهایی که در مسیر فعالیت ارکسترهای خصوصی وجود دارد به فعالیتهای خود ادامه خواهیم داد. درباره فعالیتهای آینده هم باید بگویم تمایلم این است که در اجرای بعدی آقای ایرج خواجه امیری را به عنوان خواننده روی صحنه داشته باشیم. امیدوارم وزارت ارشاد و آقای سمیعی اجازه دهند تا شخص آقای ایرج را روی صحنه داشته باشیم. اصلا منظور این نیست که استاد در کل کنسرت حضور داشته باشند و اجراها را اداره کنند. به طور مثال میتوان از وجود خواننده دیگری هم بهره برد. مثلا اینکه بخشی از اجراها را آقای سالار عقیلی به عهده بگیرند.
آیا ناگفتهای مانده که توضیحش برایتان اهمیت داشته باشد؟
این رویه موجود بدون شک به موسیقی فاخر و آثار ایرانی گذشته که میتوانند شاخص باشند، آسیب خواهد زد و اینکه رمز ماندگاری هنرمندان مهم عرصه موسیقی اجرای آثار آنها در قالب رپرتوار و تک آهنگ است. اینکه فلان اثر را فلان خواننده آنطرف آبی خوانده دلیلی برای مخالف با آنها نیست. امیدوارم این رویه تغییر کند تا شاهد مجوز نگرفتن آثار فاخر باشیم نه رد و نادیده گرفتن آنها.