محمد آهنگرانی مطرح کرد؛
سینمای ما از جامعه عقبتر است
زمستان بهترین زمان برای اکران «توچال» است/ تماشاگران نیازی به پیام ندارند
محمد آهنگرانی با اشاره به اینکه قصه «توچال» در فضایی برفی و زمستانی روایت میشود، گفت: به نظر من برای ارتباط بیشتر و بهتر مخاطب با فیلم، زمستان بهترین زمان برای اکران «توچال» است.
محمد آهنگرانی، کارگردان فیلم سینمایی «توچال»، که این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره اکران این فیلم در فصل زمستان گفت: فیلم سینمایی «توچال» در هر سالی که اکران میشد به نظر من بهترین زمان برای اکران این فیلم فصل زمستان است چرا که حال و هوای فیلم مناسب دیده شدن در این فصل است و ما در «توچال» شاهد مباحثی مثل امداد و نجات هستیم و احساس من این بود که مخاطب در این فصل بیشتر با «توچال» ارتباط برقرار میکند.
آهنگرانی خاطرنشان کرد: به نظر من برگزاری جشنواره فیلم فجر لطمه چندانی به اکران «توچال» وارد نمیکند و همزمان با جشنواره اکران این فیلم ادامه دارد و پس از جشنواره نیز بر پرده سینما خواهد بود. تا امروز از شرایط اکران و میزان فروش فیلم رضایت دارم و به نظرم به مرور زمان با افزایش تعداد سانسها و سینماها شاهد افزایش مخاطبان خواهیم بود.
این کارگردان تأکید کرد: امروز تماشاگران ما نیاز به پیام ندارند و جامعه ما نسبت به مسائل خود آگاه است. فیلم «توچال» داستانی واقعی را روایت میکند و ما تلفیقی از واقعیت و تخیل را در این فیلم ارائه دادیم تا جذابیت اثر بالا برود و سعی داشتیم یک ماجرای پر هیجان را به تصویر بکشیم و به دنبال ارائه پیام به مخاطب خود نبودیم. به نظر من امروز هیچ فیلمسازی نمیتواند برای جوانان جامعه حرف تازهای داشته باشد و با اثرش به داشتههای ذهنی مخاطبانش چیزی بیفزاید.
وی افزود: جامعه ما امروز به واسطه امکاناتی چون دسترسی به فضای مجازی با کوچکترین مسائل روز دنیا آشنایی دارد و به نظرم ما باید از آنها بیاموزیم و به همین دلیل امروز فیلمسازان جوان بسیار پیشروتر از دیگر فیلمسازان هستند. برای فیلم قبلیام یک بار با آقای محمود گبرلو در یک برنامه صحبت میکردم و به ایشان گفتم شما فیلمها را نقد میکنید اما بهتر است به این موضوع هم توجه داشته باشید که ساخت این فیلم از زمانی که تنها یک ایده است تا زمانی که ایده به ثمر مینشید و به فیلم تبدیل میشود فیلمساز با چه چالشهایی روبرو است و چه مشکلاتی برای او ایجاد میکنند که اصلاً فیلمساز نمیتواند آنچه که در ذهن دارد را ارائه دهد.
آهنگرانی تصریح کرد: سینمای ما از جامعه عقبتر است و این وضعیت در سینمای مستقل به مراتب بدتر است چراکه در این سینما فیلمساز باید با هزینه شخصی و مبلغی بسیار اندک اثرش را تولید کند در حالیکه فیلمهایی به مراتب سادهتر از «توچال» با هزینههای چند برابری ساخته میشوند و مشخص است که وقتی بودجه تولید بالاست و زمان کافی برای فیلمبرداری وجود دارد اثر قابل قبولتری در نهایت ساخته میشود.
وی افزود: ما برای ساخت فیلم «توچال» با وجود اینکه در شرایط سختی تولید شد تنها سی روز فیلمبرداری داشتیم و 38 روز در منطقه برفی بودیم که 8 روز به دلیل شرایط جوی سخت امکان فیلمبرداری وجود نداشت. در این شرایط قطعاً ما مجبور بودیم از برخی ایدههای خود منصرف شویم. به عنوان مثال قرار بود هلیکوپتری در سر صحنه داشته باشیم که به دلیل وضعیت بد آب و هوا این اجازه را ندادند و تغییراتی در فیلمنامه انجام دادیم. اگر برای این فیلم بودجه مناسبی وجود داشت و ما میتوانستیم چهار ماه در منطقه برفی فیلمبرداری داشته باشیم مطمئناً نتیجه کار بسیار بهتر میشد و با این حال از محصول نهایی با وجود اینکه به ضعفهای اثر نیز آگاه هستم، رضایت دارم.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش خاطرنشان کرد: این فیلم با عشق و علاقه خودم و تیمی که با من همکاری داشتند، ساخته شد و با وجود همه سختیها ضبط هیچ یک از تصاویر سرسری صورت نگرفت و تمام تلاشمان بر این بود که به لحاظ تصویری نیز اثری با کیفیت ارائه دهیم. مشکلات ما در منطقه برفی بسیار زیاد بود، برخی مواقع مِه به قدری شدید میشد که هیچکس اجازه حرکت نداشت چراکه ممکن بود با کمترین حرکت به دلیل اینکه کسی نمیتوانست مقابل پایش را ببیند افراد به دره سقوط کنند یا به قدری در آن منطقه با کمبود اکسیژن مواجه بودیم که پس از یک ساعت فیلمبرداری مجبور بودیم زیر اکسیژن برویم و باز دوباره فیلمبرداری را ادامه دهیم. خوشبختانه همه این زحمات امروز به نتیجه رسیده و مخاطبانی که فیلم را دیدهاند از نتیجه کار رضایت دارند و این برای من بسیار خوشایند است و امیدوارم که مخاطبان بیشتری به دیدن «توچال» بروند.
وی در پایان اظهار کرد: در زمان تولید این فیلم به ما هشدار داده بودند که حتماً باید برای مقابله با کمبود اکسیژن مدام از منطقه خارج شویم و بعد دوباره به آنجا برگردیم اما ما به دلیل اینکه امکان این رفت و آمد را نداشتیم و باید فیلمبرداری را به اتمام میرساندیم 38 روز به طور کامل در آن منطقه بودیم. اصرار من بر این بود که ما در فضای طبیعی فیلمبرداری کنیم چراکه در فضای واقعی امکان به دست آوردن تصویری تأثیرگذار و فضاسازی بهتر، بیشتر است و از طرفی فیلمبرداری در فضای استودیو با توجه به اینکه به هیچوجه امکان دستیابی به تصویری کاملاً واقعی برای ما وجود نداشت نیازمند صرف بودجه بیشتری بود که ما این امکان را نداشتیم. بازیگران این فیلم نیز برای ایفای نقشهایشان زحمات بسیاری کشیدند و ما به دلیل خطراتی که وجود داشت مجبور شدیم در بسیاری از صحنهها از بدلکار استفاده کنیم.