خبرگزاری کار ایران

کم و کیفِ نمایشگاه «رو در رو» در گفت‌وگو با نمایشگاه‌گردانِ آن؛

امکانی برای مواجهه‌ی بی‌واسطه‌ی خریدار و هنرمند/ آماری از مجموعه‌داران نداریم چون نمی‌خواهند شناخته شوند/ موزه‌های جهان بر بازدید نوجوانان و دانش‌آموزان تاکید دارند

امکانی برای مواجهه‌ی بی‌واسطه‌ی خریدار و هنرمند/ آماری از مجموعه‌داران نداریم چون نمی‌خواهند شناخته شوند/ موزه‌های جهان بر بازدید نوجوانان و دانش‌آموزان تاکید دارند
کد خبر : ۱۴۲۶۷۶۷

سارا حسینی (نقاش) می‌گوید: همانطورکه گالری‌ها سیاست‌های کاری خودشان را دارند، مجموعه‌داران نیز بر اساس اهداف و سیاست‌ها و نگرشی که دارند به جمع‌آوری و خرید آثار می‌پردازند. برخی از آنها با توجه به سلیقه و شناختی که دارند، به صورت کاملا هدفمند به انتخاب آثار می‌پردازند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از عوامل مهم برای پرداختن به هنر و اموراتی از این دست؛ بهره‌گیری از اماکن و بسترهای فرهنگیِ شهری است که در این میان برخی از دسته‌بندی‌های هنری را بیش از باقی رشته‌ها دربرمی‌گیرد و بر کم و کیف آن تاثیر می‌گذارد. معمولا هنرهای نمایشگاهی و آثاری که در فضاهایی چون گالری‌ها و نگارخانه‌ها نمایش داده می‌شوند، امکان بهره‌برداری بیشتری از این بستر را دارند.

اما آن بستر و چهارچوب مفید و کارآمد چیست؟ آن بستر، اماکن فرهنگی دولتی و نیمه دولتی چون موزه‌ها و گالری‌ها هستند. بدون شک تعداد گالری‌های خصوصی برای نمایش آثار عرصه هنرهای تجسمی هرچقدر هم افزایش یابد، مسئولیت موزه‌ها و اماکن دولتی در جهت پرداختن به هنرمندان و هنرهای مختلف به قوت خود باقی است. اما موضوع دیگری هم وجود دارد که نمی‌توان به آن بی‌توجه بود؛ آنهم ایجاد فضاهای فرا نمایشگاهی است. به واسطه ایجاد همین فضاهاست که در کنار نمایش آثار کارگاه‌های تحلیلی برگزار می‌شود. برگزاری جلسات نقد و بررسی و درنهایت ایجاد چالش‌های موضوعی و پژوهشی و تخصصی، کلیتی از چنین فضایی است که جای آن همواره در گالری‌ها، نگار‌خانه، فرهنگسراها، موزه‌ها و هر تشکل و مرکز فرهنگی هنری دولتی، نیمه دولتی و حتی خصوصی خالی است.

چرا می‌گوییم بخش‌های غیرخصوصی‌ در این زمینه کارگشا‌تر هستند؟ دلیلش استقلال مالی و تامین کل یا بخشی از بودجه آنها توسط نهادهای دولتی یا نیمه دولتی است. بدون شک حیات و ادامه فعالیت چنین بخش‌هایی مانند گالری‌هایِ تک وجهی خصوصی منوط به فروش آثار هنرمندان و صرفا تن دادن به بازار اقتصادی هنر نیست. کمتر شاهدیم  که موسسات زیر مجموعه یا خارج از مجموعه نهادها و سازمان‌ها به برگزاری رویدادهای فرا نمایشگاهی بپردازند، اما چنین اتفاقی به تازگی در پردیس باغ موزه هنر ایرانی، رخ داده است. «رو در رو» رویدادی است که به تازگی در گالری این مجموعه رخ داده است.

نمایشگاه «رودررو»  شامل آثاری از شصت و پنج هنرمند با کیوریتوری (نمایشگاه‌گردانی) سارا حسینی صرفا به نمایش دادن آثار یک یا چند هنرمند نمی‌پردازد. این رویداد قرار است با هدف برداشتن واسطه میان هنرمند و خریدار تا بیست و هشتم آذرماه برقرار باشد.

نمایشگاه «رو در رو» در راستای معرفی هنر فاخر ایرانی، علاوه بر فروش آثار، سلسله جلساتی دارد که به گفتگو و نقد و بررسی آثار اختصاص دارند. اتفاق دیگر دعوت سارا حسینی از جلیل خسروشاهی (مجموعه‌دار معاصر) برای حضور در این رویداد است. او طی حضور در نمایشگاه «رو در رو» علاوه بر نمایش بخشی از آثار مجموعه‌اش، با علاقمندان به هنر معاصر بخصوص علاقمندان به مجموعه‌داری صحبت و تعامل می‌کند.

در بخشی از توضیحات این رویداد هنری پژوهشی آمده است: «هدف یک موزه هنری به اشتراک گذاشتن آثار هنری با عموم مردم است، که گاه آن را از مجموعه خصوصی افراد یا موزه‌های دیگر امانت گرفته و به نمایش می‌گذارد. گالری (گالری‌دار) نیز واسطه بین هنرمند یا صاحبان آثار هنری با مجموعه داران و خریدران آثار است و دو طرف عرضه و تقاضای آثار هنری را به هم وصل می‌کند. با وجود این واسطه، بیشتر هنرمندان  نمی‌دانند چه کسی آثارشان را خریداری کرده است همچنین تعدادی از خریداران شاید با خالقان آثار مجموعه شان مواجه نشوند.»

سارا حسینی که خود نقاش است، به بهانه برگزاری نمایشگاه «رو در رو» با ایلنا گفتگو کرد. او مدیر گالری پردیس باغ موزه هنر ایرانی است.

از فعالیت‌های اخیرتان بگویید.

من در مقطع کارشناسی فارغ‌التحصیل  گرافیک هستم و کارشناس ارشد نقاشی هستم. جدا از فعالیت‌های هنری حدود بیست یا بیست و یک سال است که در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران فعالیت دارم. به طور حرفه‌ای شطرنج بازی می‌کنم و در حال حاضر هم مدیر گالری پردیس باغ موزه هنر ایرانی هستم.

در زمینه مدیریت گالری‌ به جز حضورتان در پردیس باغ موزه هنر ایرانی تجارب دیگری هم داشته‌اید؟

بله. به طور مثال در گالری‌های «لاله»، «شفق» و گالری «ملل» چنین سمتی داشته‌ام.

به طور توامان در زمینه هنر و تولید آثارهنری هم فعالیت‌تان مستمر بوده؟

بله من از ابتدای دهه هشتاد تا امروز در چندین نمایشگاه گروهی حضور یافته‌ام. حضور در رویدادها و نمایشگاه‌های خارجی هم بخشی از فعالیت‌هایم بوده است. پس از آغاز جنگ روسیه با اوکراین نمایشگاهی در فرانسه برگزار شد که موضوع آن صلح بود و در آن حضور یافتم. جشنواره‌ای هم در موسسه بین‌المللی اکو برگزار شده بود که من به عنوان یکی از داوران بخش تجسمی، در آن حضور یافتم.

مدیر یک «موزه»، «گالری»، «نمایشگاه» یا هر رویداد دیگر، چقدر باید در زمینه کارش تخصص داشته باشد. بسیار می‌بینیم که مدیران بخش‌های فرهنگی و هنری ما تحصیلات و تخصص غیر مرتبط دارند. منظور مدیری است که بتوان او را در دسته هنرمندان قرار داد.

قاعدتا زمانی که یک مدیر در کارش تخصص داشته باشد، عملکرد بهتری خواهد داشت. با اینکه می‌گویید بهتر است مدیریت بخش‌های هنری به عهده هنرمندان باشد، موافقم و در اینباره دلایلی وجود دارد. وجود چنین افرادی بدون شک کمک کننده خواهد بود و ما به این واسطه می‌توانیم از مخاطب شناخت بهتری داشته باشیم. این شناخت در نحوه انتخاب هنرمندان و آثارشان و در نهایت در کم و کیف برگزاری نمایشگاه‌ها موثر خواهد بود.

این موفقیت زمانی حاصل می‌شود که مدیریت اغلب گالری‌ها را هنرمندان به عهده داشته باشند.

بله. اما در این رابطه موضوع مهمی وجود دارد که باید به آن توجه داشته باشیم. این مسئله موقعیت و نگاه گالری‌‌ها در برگزاری نمایشگاه‌ها و دیگر رویدادهاست. بر اساس تجارب خودم می‌توانم در اینباره مثال بزنم. مثلا سیاست‌ها در گالری «شفق» با آنچه در باغ موزه هنر ایرانی مدنظر است، تفاوت دارد. گالری «لاله» هم همینطور بود که البته من در این گالری کارشناس بودم نه مدیر. یا می‌توانم گالری «ملل» را مثال بزنم که سیاست‌ها و اقتضائات خود را دارد. فضاهای گالری‌های مذکور کاملا با هم تفاوت داشته‌اند. می‌خواهم بگویم هر فضا و مکان پتانسیل‌های خودش را دارد. ما باید بر اساس پتانسیل‌های موجود، مخاطبان را بسنجیم. براساس مخاطب‌سنجی درست است که می‌توان برنامه‌ها و رویدادهای موثرتری برگزار کرد.

اتفاقا همین موضوع است که گالری‌ها را در انتخاب هنرمندان و آثارشان به نتایج درست می‌رساند. علاوه بر مخاطب‌شناسی، اشراف بر بازار هنر نیز یکی دیگر از مواردی است که صرفا مدیران متخصص بر آن اشراف دارند.

درست است و من تاکید می‌کنم که هر گالری سیاست‌های منحصر به خود را دارد. اگر در این حیطه مقداری فعالیت داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که گالری‌ها در بخش‌های مختلف دسته‌بندی‌هایی دارند که نحوه فعالیت‌های‌شان در چهارچوب همان سیاست‌ها قرار می‌گیرد. مثلا می‌بینیم فلان گالری سیاستش این است که بیشتر به هنرمندان دهه‌‌های هفتاد و هشتادی بپردازد. برخی دیگر برنامه‌شان به این شکل است که هنرمندان نسل‌های میانه‌تر را مورد توجه قرار دهند و با افرادی از این نسل همکاری داشته باشند. یا مثلا ممکن است من هنرمند خیلی تمایل داشته باشنم آثارم را در فلان گالری به نمایش بگذارم اما مدیریت و مسئولان آن گالری کار مرا تایید نکنند و طی این روند آثارم از سوی یک گالری دیگر مورد استقبال قرار گیرند. این نیز بخشی از سیاست‌گذاری‌های گالری‌هاست. جامعه هنر کوچک است و به هرحال افرادی که در چنین حیطه‌های هنری فعالیت می‌کنند مدتی بعد از فضای موجود شناخت پیدا خواهند کرد. اما هنرمندانی که تازه وارد فضای فعالیت‌های نمایشگاهی می‌شوند چنین نیستند. آنها گلایه می‌کنند که چرا فلان گالری کارشان را تایید نکرده است. اما تمام این موارد به اهداف و سیاست‌های گالری‌ها بر می‌گردد. الزاما قرار نیست همه گالری‌ها سیاست‌های مشترک داشته باشند.

تنوع در سیاست‌گذاری‌ها منجر به تنوع در آثار خواهد شد.

همینطور است. اتفاقا همین سیاست‌های مختلف است که باعث بروز اتفاقات بهتر و جدیدتر می‌شود.

چرا کمتر نمایشگاهی در ایران به سراغ مقولات پژوهشی و برگزاری کارگاه‌ها و جلسات نقد و بررسی می‌رود؟ معمولا نمایشگاه‌های ما صرفا محفلی برای نمایش آثارند. حال این سوال مطرح می‌شود که باغ موزه هنر ایرانی چگونه و بر چه اساس نمایشگاه «رو در رو» را برگزار کرده؟

همانطور که گفتم و می‌دانید گالری ما در  پردیس در باغ موزه ایرانی واقع شده است. هم گالری‌ها و هم موزه‌ها رسالت‌های مربوط به خود را دارند. موزه‌ها معمولا کارهایی را از گنجینه خودشان و یا از اماکن و افراد دیگر به امانت می‌گیرند و آنها را در معرض نمایش می‌گذارند و به همین واسطه دسته‌ای از  مخاطبان را دربرمی‌گیرند. این احتمال وجود دارد که آن مخاطبان هنری و جزو افراد متخصص نباشند، اما به موزه‌ها می‌روند و آثار را می‌بینند. از طرفی هم گالری‌ها و گالری‌دارها واسطه‌ای بین هنرمند و خریداران آثار هنری هستند. گاه پیش می‌آید که هنرمند متوجه نمی‌شود، خریدار اثرش کیست. البته ضرورت و الزامی وجود ندارد که گالری‌دار، خریدار را با  صاحب اثر مواجه کند.

با توجه به اینکه خودتان هم در زمینه تولید آثار هنری و هم مدیریت بخش‌های فرهنگی فعالیت دارید، یک اثر هنری یا یک مجموعه برای فروش بهتر است چه رویه‌ای را طی کند؟

من خودم به عنوان هنرمند و فعال ترجیح می‌دهم این روال ساز و کار خودش را طی کند؛ یعنی تمایل دارم اثرم در گالری فروش رود تا اینکه مستقیم آن را به مجموعه‌دار بفروشم. این قضیه به هرحال روال حرفه‌ای خودش را دارد. در کلیت زمانی که هر کدام از این بخش‌ها حذف شود آن اتفاق درستی که باید، رخ نخواهد داد و آن چرخه منظم دچار مشکلاتی می‌شود.

زمانی که نام موزه‌ها مطرح می‌شود، خواه ناخواه گردشگران نیز در دسته مخاطبان قرار می‌گیرند. این افراد اعم از خارجی و داخلی را هم در دسته مخاطبان قرار می‌دهید و روی آنها حساب می‌کنید؟

بله. با اینکه وجود گردشگران خارجی در کشور آنطور که باید جدی نیست؛ ولی می‌بینم که افرادی از کشورهای مختلف به باغ موزه هنر ایرانی می‌آیند و از گالری و نمایشگاه‌هایی که در آن برگزار می‌شود، دیدن می‌کنند. آنها گاه اروپایی، آسیایی هستند و گاه از کشورهای دورتر به ایران می‌آیند. اینکه گالری پردیس مخاطبان خارجی دارد به دلیل ماهیت موزه بودن مجموعه است. به همین دلیل ما وظیفه‌ای فراتر از آنچه معمول است داریم. باغ موزه هنر ایرانی با اسمی که دارد واجد مسئولیت‌های مهمی است. وجود این مسئولیت انتخاب آثار هنری را دشوار می‌کند و تاکیدی بر این موضوع است که شناخت و نگاه ما نسبت به هنر ایران باید واقعی‌تر باشد. در عین حال گالری هم باید آن ماهیت گالری بودنش را حفظ نماید و ما هم در این رابطه تمام تلاشمان را به کار می‌گیریم.

اینکه به سراغ مجموعه‌داران رفته‌اید و طی برنامه‌هایی در قالب نمایشگاه «رو در رو»، روی مقوله اقتصاد هنر و مواجه مستقیم خریداران با مجموعه‌داران تمرکز کرده‌اید، بر چه اساس رخ داد؟

در رابطه با نمایشگاه «رو در رو» با توجه به اینکه ما موزه هم هستیم، مخاطبانی داریم که خریدار و مجموعه‌دار هستند. آنها معمولا برای خودشان موزه‌ای از آثار دارند. چنین آثاری در مجموعه این دسته از افراد پنهان است. من باتوجه به گالری بودن و موزه بودن مکانی که در اختیار داریم به چنین محوریتی رسیدم که سراغ مجموعه‌داران بروم. به عنوان گالری‌دار می‌خواستم واسطه میان هنرمند و خریدار نباشم و بر همین اساس پیش رفتم. این مواجهه باعث شد نام رویداد را «رو در رو» بگذاریم تا به این واسطه خریداران و هنرمندان با مجموعه‌داران مواجه شوند و از تجربیات آنها بهره ببرند. اینکه چه اتفاقی باعث شده فلان مجموعه‌دار برای اولین‌بار به خرید آثار هنری بپردازد سوالی است که وجود دارد و علاقمندان معمولا مشتاق هستند پاسخ آن را بدانند.

مجموعه‌داران، در هنر ما چه جایگاهی دارند و چرا درباره آنها اطلاعات دقیقی در دست نیست؟

بی‌شک مجموعه‌داران بخش مهمی از هنر ما هستند و نقش مهمی در پیش‌برد آن دارند. شناخت و همکاری با مجموعه‌داران به عوامل مختلفی وابسته است. مثلا گاه آنها نمی‌خواهند شناخته شوند. یا برخی دیگر برای به اشتراک گذاشتن مجموعه‌شان ضرورتی نمی‌بییند. این موارد هم به نگاه و سیاست‌های افراد بستگی دارد.

از همکار‌ی‌تان با آقای جلیل خسروشاهی به عنوان مجموعه‌دار بگویید.

پیش‌تر کاتالوگ حراج را که ورق می‌زدم متوجه شدم که آثار مجموعه آقای خسروشاهی توسط هنرمندانی خلق شده‌اند که دیگر آثارشان در حراج‌ها شرکت داشته‌اند. ایشان آن زمان که به خرید آثار می‌پرداخته‌اند، تصور نمی‌کرده‌اند همان هنرمندان صاحب اثر، امروز مورد توجه قرار گیرند و نامشان و آثارشان در حراج‌ها فروخته شود. آقای خسروشاهی نزدیک یک دهه است به خرید آثار هنری روی آورده‌اند و روحیه خوبی دارند. ایشان خودشان تمایل داشتند با مخاطبان و هنرمندانی که آثارشان را خریداری کرده‌اند، مواجه شوند. درست است که من به آقای خسروشاهی پیشنهاد همکاری دادم، اما روحیه و منش ایشان بود که باعث شد این جریان فعلی شکل بگیرد. ما یک نشستی داریم که مخاطبان می‌توانند طی حضور در آن سوال‌های خود را مطرح کنند. اینکه مجموعه‌دار چگونه به خرید آثار هنری روی آورده، خود سوالی است که پاسخ آن برای علاقمندان جالب است. هدفمان این است که علاقمندان به هنر و مجموعه‌داری از تجربیات آقای خسروشاهی استفاده کنند. مثلا کارهایی بوده‌اند که ایشان آنها را با مبلغی حدود سی هزار تومان خریده‌‌اند و حال قیمتی بالا دارند. البته سی هزارتومان در دوره خودش هم مبلغ کمی نبوده است. آقای خسروشاهی در مقاطعی هم خریدهای حمایتی داشته‌اند. گاه دیده‌اند فلان نمایشگاه آثارش آنطور که باید فروش نداشته و از بین آنها برخی را از هنرمندن مربوطه خریداری کرده‌اند.

کار مجموعه‌داری قاعده و اساسی دارد؟

همانطورکه گالری‌ها سیاست‌های کاری خودشان را دارند، مجموعه‌داران نیز بر اساس اهداف و سیاست‌ها و نگرشی که دارند به جمع‌آوری و خرید آثار می‌پردازند. برخی از آنها با توجه به سلیقه و شناختی که دارند، به صورت کاملا هدفمند به انتخاب آثار می‌پردازند. این رویه مجموعه‌های متنوع و مختلفی را رقم خواهد زد. اینطور نیست که بگوییم این مجموعه بهتر از دیگری است.

روند برگزاری نمایشگاه «رو در رو» در قالب همین نمایشگاه یا رویدادهای دیگر از سوی شما و مجموعه ادامه خواهد داشت؟

فکر می‌کنم تا پیش از عید نوروز حداقل دو رویداد دیگر برگزار خواهیم کرد.

با چهارچوبی که برای برگزاری چنین رویدادی در نظر دارید خواه ناخواه، گالری حذف نمی‌شود؟

خیر اینطور نیست که بخواهیم گالری را حذف کنیم. بلکه با این روند شاید به کسانی که دوست دارند به عرصه اقتصاد هنر وارد شوند، کمک شود. ما می‌خواهیم علاقمندان به این حوزه افرادی را ببیند و با آنها به طور مستقیم مواجه شوند و پرسش و پاسخی شکل بگیرد تا آنها از تجارب دیگران بهره بگیرند. در راستای صحبت‌هایی که اول گفتگو داشتیم باید بگویم در مجموعه‌ای چون باغ موزه هنرهای ایرانی کارها برای برگزاری رویدادها گروهی انجام می‌شود و گالری هم بخشی از مجموعه است. می‌خواهم بگویم که گالری حذف نخواهد شد، چون بخشی از مجموعه است و مکانی مستقل نیست. کلا در مجموعه‌هایی چون باغ موزه هنر ایرانی این فعالیت تیمی است که نتیجه‌بخش است.

موضوع بعدی مقوله کیوریتوری است و خب شما در نمایشگاه «رو در رو» این مسئولیت را به عهده دارید. از اهمیت این مقوله در برگزاری نمایشگاه‌های داخلی بگویید.

من در این زمینه طی این سال‌ها  تجاربی کسب کرده‌ام و دوره‌هایی را گذرانده‌ام که ضمن خدمت بوده‌اند. خودم نیز مطالعه کرده‌ام و در زمینه کارم جستجوگر بوده‌ام. بر همین اساس آنچه می‌خواهم بگویم این است که ما در ایران کیوریتور نداریم. این خلاء را می‌توان در نمایشگاه‌ها و رویدادهایی از این دست، دید. یک کیوریتور باید به خیلی از مسائل دقت کند و اینطور نیست که بدون قاعده هرکاری می‌خواهد، انجام دهد. یک مثال درباره خودم می‌زنم؛ شما حساب کنید من نمایشگاه «رو در رو» را در گالری خودمان کیوریتوری کردم؛ اما اگر قرار باشد نمایشگاه یک آرتیست  را در فضایی دیگر کیوریتوری کنم، شرایط و قواعد متفاوت خواهد بود. من طی این روند بر اساس پروژه و مکان و موقعیتی که گالری دارد، عمل خواهم کرد. مثلا شاید گالری را لازم داشته باشم که هم سطح نباشد و پله بخورد و پایین برود. یا شاید لازم است آن گالری سبقه تاریخی داشته باشد. این موارد در کیوریتوری بسیار مهم است. کیوریتوری این نیست که من صرفا بر اساس ارتباط‌ها و لینک‌هایی که با گالری‌ها دارم، دست به انتخاب بزنم.

این ارتباط با گالری‌هاست که سطح کاری کیوریتوری را تعیین می‌کند. یک چیدمان صرف و انتخاب آثار یک هنرمند کیوریتوری نیست.

درست است. من دیدم نمایشگاه «رو در رو» ماهیتی موزه‌ای دارد؛ لذا از وجود گنجینه یک مجموعه‌دار و امانت گرفتن آن بهره برده‌ام. چنین فضایی اقتضا می‌کرد برای برگزاری نمایشگاه چنین کاری انجام دهم. شاید اگر یک گالری مستقل در اختیار داشتم چنین نمایشگاهی در آن برگزار نمی‌کردم. موضوع دیگر اینکه باغ موزه هنر ایرانی و گالری،  با توجه به عملکردش مخاطبان خودش را دارد. همانطور که گفتم ما علاوه بر مخاطبان ایرانی، بازدیدکننده خارجی هم داریم. اتفاق جالبی که اینجا رخ می‌دهد و خیلی هم برایم مهم است بازدیدهای گروهی هنرستان‌ها و مدارس است. دانش‌آموزان مقاطع مختلف در زمان برگزاری به موزه می‌آیند که اتفاقی مثبت تلقی می‌شود. ما حتی از هنرستان‌های اطراف تهران هم بازدیدکننده داریم. این رویه در تمام موزه‌های جهان مرسوم است. آنها برای دبیرستانی‌ها، نوجوانان و پژوهشگران  برنامه‌هایی دارند و این دسته از مخاطبان حتما باید موزه‌ها را ببییند. اینکه نوجوانان و هنرستانی‌ها به موزه باغ هنری می‌آیند و از گالری دیدن می‌کنند، کمکی به آنهاست چون با آثار هنرمندان ایرانی آشنا می‌شوند. و اینکه چنین اتفاقی برای آینده هنر ایران نیز لازم است.

اگر ناگفته‌ای مانده درباره‌اش توضیح دهید.

موضوعی هست که لازم می‌دانم بیانش کنم؛ خیلی‌ها از من می‌پرسند که تو بالاخره هنرمند هستی یا شطرنج بازی می‌کنی؟ لازم می‌دانم مثالی در اینباره بزنم. مارسل دوشان نقاش و مجسمه‌ساز فرانسوی به خاطر شطرنج فعالیت‌های هنری‌اش را کمرنگ‌تر کرد. و خب می‌دانیم که این هنرمند جهشی در تاریخ هنر ایجاد کرده است. ایشان آنقدر به شطرنج علاقه داشت که بیش از هنر به آن اهمیت می‌داد. دوشان بر اساس این روحیه و علاقه، مقاله‌هایی در رابطه با زیبایی‌شناسی نوشته که بر اساس آنها و فاکتورهایی که مدنظر داشته، شطرنج را آرت به حساب آورده است. اگر در گوگل «زیباشناسی شطرنج مارسل دوشان» را جستجو کنید، می‌توانید این مقاله را بخوانید. به هرحال این علاقه به شطرنج در کارهای هنری‌ام نیز نمود داشته است. در رابطه با نمایشگاه «رو در رو» یکی از اساتید به من گفت معلوم است شما شطرنج باز هستید؛ چون یکی از مهره‌ها (واسطه‌ها) را جابجا کرده‌اید و این دو مهره خریدار و مجموعه‌دار را روبروی هم قرار داده‌اید که بازی جذابی را رقم زده است. در پایان از علاقمندان به هنر و مجموعه‌داری دعوت می‌کنم به باغ موزه هنر ایرانی بیایند و از نمایشگاه «رو در رو» در گالری این مجموعه دیدن کنند.

گفت‌وگو: وحید خانه‌ساز

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز