یادداشتی از بیژن تلیانی؛
مکتبخانه شکلگیری آغازین «آموزش کودکان» در «ایران و جهان اسلامی»
بیژن تلیانی (روزنامهنگار) درباره لزوم شکلگیری و وجود مکتبخانه آموزشی برای کودکان ایران و جهان اسلام نوشته است: مکتبخانه به عنوان نهادی آموزشی، در پیتلاشهای فرهنگی دو سه سده نخستین اسلامی؛ بر پایه ارزشهای دینی و پیشینههای تاریخی ایرانیان شکل گرفته و هیچگاه از پارهای اصول و ضوابط دوره نماند.
با توجه به تحولات نوین فرهنگی در جامعه امروز، نیاز همه ایرانیان، به ویژه جوانان تیزبین و پرسشگر، به بررسیهای جدید علمی و مستمر درباره تاریخ پرفراز و نشیب ایرانزمین و دیانت و فرهنگ و تمدن آن، بیش از گذشته نمودار شده است؛ از این رو در اغلب جوامع امروز، نهادهای آموزش و پرورش، ابزارهای مهم پژوهش اهداف و مقاصد اجتماعی به شماره میروند و انتظار میرود تا موجبات رشد و توسعه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه را فراهم سازند.
این امر «اجتماعیحیاتی» در دو بخش آموزش «فراگیری میراثهای مادی و غیر مادی جامعه و پرورش» ایجاد دگرگونیهای لازم در افراد بر پایه ارزشهای مطلوب جامعه (از خانه، خاندان و دودمان تا سطوح گستردهتر جامعه) به صورت تقلیدی و تلقینی «مشاهدهای» و منظم و عمدی «تعلیمی» تحول یافته و بدیهی است که در جوامع پیشرفتهتر و متمدن به دلیل شرایط خاص مناسبتر، هدفمندتر و چشمگیرتر باشد.
آموزش و پرورش کودکان در ایران در دوره پیش از اسلام در پیوند آموزش با پرورش تکلیفهای فرهنگی خانوادهها، بر پایه مذهب و رهنمودهای آن تحقق یافته است.
شکلگیری مکتب خانه: مکتبخانه به عنوان نهادی آموزشی، در پی تلاشهای فرهنگی دو سه سده نخستین اسلامی؛ بر پایه ارزشهای دینی و پیشینههای تاریخی ایرانیان شکل گرفته است. این نهاد تاریخ ساز از اوضاع و احوال زمان و محیط جغرافیایی و اجتماعی کل منطقه اثر پذیرفته و در مسیر زمان تحولات و دگرگونیهایی داشته است. در عین حال هیچگاه از پارهای اصول و ضوابط دوره نماند و همواره کارایی و رهایی خود را نگاه داشته است.
در شناخت سازمانیابی و کارکردهای مکتب خانه چند مساله باید برسی شود:
مکان آموزشی: فضای تعظیم در فصول مناسب در حیاط مکتبخانه و در غیر این صورت مجلس درس و پرسش و پاسخ در اتاقهای نسبتا بزرگ تشکیل میشود. کودکان غالبا فرش و گلیم، کوچکی همراه خود میآورند و روی آن مینشینند آنگاه لوح یا رحلی نیز برای خواندن قران «با گذاردن قرآن روی آن» به همراه داشتند. معلم در مدخل مکتب روی سکوی فرش دارد با فرش ویژه و نرمی مستقر میشد و غالبا «ترکه» بزرگی هم در کنارش بود که در مواقع لازم شاگردان را «نوازش» میداد. موقعیت مکتبخانه با آنکه در آغازگاه در مسجدها بود، اما بیشتر در جنب مسجد یا بازار و در درون محلهها پدید میآمد؛ زیرا محتسبان از تشکیل مکتبخانه در داخل مسجد وتعلیم خط در درون خانه خدا جلوگیری میکردند.
هزینه و مسائل مالی: برای تحصیل در مکتبخانهها، خانوادههای نوآموزان به فراخور قدرت مالی خود به مکتبدار کمک میکردند و ماهانه یا به طور هفتگی، اندک حقوقی میپرداختند.
انواع مکتب خانه: افزون بر تقسیمبندی مکتبخانهها به عمومی و خصوصی از نظر جنسیت نیز، نوآموزان را میتوان در سه نوع قرار داد:
الف- پسرانه: مکتبخانههایی بود که از همان آغاز فقط پسران در آن به تحصیل مشغول میشد، یا پسرانی که به سن بالا میرسیدند و دیگر جایشان در مکتبخانهها مختلف نبود به آنجا میآمدند. عدد این مکتبخانهها فزونتر از دیگر انواع بود.
ب- دخترانه: مکتبخانههایی بود که فقط دختران در آن تحصیل میکردند. البته دوران تحصیل در آن طولانی نمیشد در این مکتبخانهها گاه معلم خط «مشاق»، مرد بود و تعلیم خط میداد.
ج- مختلط: مکتبخانههایی بود که در آن پسر و دختر در کنار هم به تعلم و سود آموزی میپرداختند. و غالب مکتبدار زن بود؛ هر چند گهگاه دیده شده است که مردان نیز در مکتبخانههای مختلط به تعلیم اشتغال داشتهاند یا از مردانی که خوش خط بودند به عنوان و مشاق هفتهای یکی دو روز دعوت میکردند تا تعلیم خط بدهد.
واپسین حیات سنتی: در سال ۳۱۳ خورشیدی تعداد مکتبخانهها در کشور ۳۳۲۹ باب بود و در سال بعد کاهش یافته و به ۲۳۹۰ رسید. شاگردان مکتب خانهها نیز از ۶۰۰۸ تن ۴۴۹۳۴ پسر، ۱۵۰۷۴ دختر، به ۵۵۶۴۵ تن، ۴۱۴۵۹ پسر، ۱۴۱۸۶ دختر و عدد مکتبداران از ۲۴۰۰ تن، ۲۰۵۹ مرد، ۱۳۴۱ زن، به ۳۲۳۰ تن، ۱۵۸ مرد، ۱۳۷۲ زن کاهش پید اکرد. این کاهش در سالهای بعد نیز همچنان ادامه یافت به گونهای که در سال ۱۳۱۶ خورشیدی فقط ۲۷۵۴ باب مکتبخانه در ایران وجود داشت که روی هم ۵۶۹۵۳۳ تن در آن تحصیل میکردند.
منابع: ۱-نظام و نهادهای آموزشی در ایران باستان / دکتر ناصر تکمیل همایون/ ۲-تاریخ مدارس ایران / حسین سلطانپور/ ۳-تاریخ کامل ایران /سیرجان ملکم/ ۴-سفرنامه ژان باتیست تاورنیه/ ۵-بهارستان / عبدالرحمن جامی