شکیب شجره مطرح کرد؛
«عروسی مردم» تاریخ انقضا ندارد/ بسیاری از خانوادهها یک نوید دارند
شکیب شجره با اشاره با اینکه در جامعه نمونههای بسیاری از شخصیت نوید «عروسی مردم» را میتوان دید، گفت: به نظر من کاراکتر نوید به وفور وجود دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «عروسی مردم» به کارگردانی مجید توکلی و تهیهکنندگی علی سرتیپی پس از اکران در سینماهای کشور و نزدیک به ۹ میلیارد تومان فروش به تازگی در پتلفرم فیلمنت به صورت آنلاین اکران شده است.
شکیب شجره و نازنین بیاتی بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند. به بهانه شروع اکران آنلاین «عروسی مردم» با شکیب شجره گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
کاراکتر نوید و فیلم «عروسی مردم» حائز چه ویژگیهایی بودند که پیشنهاد ایفای این نقش را پذیرفتید؟
وقتی به من پیشنهاد حضور در یک فیلم را میدهند و من فیلمنامه با تمرکز بر کاراکتری که به من پیشنهاد شده، میخوانم اگر نقش من را از درون بلرزاند و ضربان قلبم را بالا ببرد، متوجه میشوم که این همان کاراکتری است که برایم چالشبرانگیز است و من را به عنوان بازیگر برای ساخت کاراکتر وارد چالش میکند.
از آنجا که من خودم را به عنوان بازیگر در نقش غرق میکنم، درباره کاراکتر میخوانم، اگر نمونه عینی وجود داشته باشد ماسک میزنم وارد محیط میشوم و به نمونههایی که در جامعه میتوانم ببینم رجوع میکنم تا شناخت بهتری از نقش پیدا کنم و به طور کل تحقیقات مفصلی انجام میدهم و پس از این تحقیقات وارد پروسه ساخت کاراکتر میشوم که چالش کار در اینجا برایم آغاز میشود تا بتوانم کاراکتر نقشی که قرار است ایفا کنم را خودم خلق کنم. در واقع سعی میکنم خودم را کنار بگذارم و تبدیل به آن کاراکتر بشوم که قطعاً رسیدن به یک کاراکتر دیگر خارج از خودتان زمانبر است و باید به عنوان بازیگر عقاید، افکار، انرژی، سیستم اعصاب بدن، فیزیک، روح و روانت را کنار بگذاری تا به آن شخصیت تبدیل شوی به این معنا که باید قواعد ذهن آن کاراکتر، الگوهای ذهنیاش و خیلی از ویژگیهای دیگر که برای من به عنوان یک بازیگر چالشبرانگیز میشود را بتوانم درون خودم به وجود بیاورم تا هیچ خط و ربطی از شکیب شجره در کاراکتری که قرار است بازی کنم جا نگذارم.
مراحل ساخت این کاراکتر با شیوه و متد امیم ترا، متدی که خودم سالهاست با آن کار میکنم و پایاننامه فوق لیسانس من در دانشگاه استرالیا هم مربوط به همین متد بازیگری میشود به همین شکل است که بعد از جمعآوری همه اطلاعات و جزئیات لازم درباره کاراکتر در خلوت خودم قرار میگیرم تا این شخصیت را درون خودم به وجود بیاورم تا بتوانم به مرور زمان تغییراتی که برای این کاراکتر لازم است به صورت ناخودآگاه در خودم ایجاد کنم و برای ایفای نقش دیگر به کاراکتر فکر نکنم و به هیچ عنوان کاراکتر را بازی نکنم و کاری کنم که همه چیز مستند باشد نه اینکه تلاش من برای خلق آن به چشم بیاید و احساس شود.
من سعی میکنم تمام وجودم را برای خلق یک کاراکتر به کار ببرم و حتی آن ابعادی از کاراکتر که در فیلمنامه وجود ندارد را هم من برای خودم ایجاد و کاراکتر را تجربه کنم به صورتیکه روز اول فیلمبرداری همان کاراکتری که در فیلمنامه نوشته شده جلوی دوربین قرار بگیرد و من دیگر به او فکر نکنم. این پروسه ممکن است مدتی طولانی از زمان من را صرف خود کند که به همین دلیل بازیگری گزیدهکار میشوم چون برای من زندگی کردن در انسانی دیگر نیازمند مدت زمانی نسبتاً طولانی است و از طرفی به دلیل همین مسئله نمیتوانم دو یا چند نقش را با هم پیش ببرم چرا که از تکرار خودم هیچ چیز عاید کارگردان و تماشاگر نمیشود و از این کار بیزار هستم.
بنابراین هر وقت ایفای یک نقش را در یک فیلم سینمایی یا سریال میپذیرم، خودم را وقف نقش میکنم و تمام تمرکز و وجودم صرف آن کاراکتر میشود. حضور در فیلم «عروسی مردم» و ایفای نقش نوید هم به همین صورت انجام شد. من فیلم قبلی مجید توکلی را دیده بودم و شیوه و نگرشی که به کارگردانی دارد را دوست داشتم. تا قبل از «عروسی مردم» هر نقشی که کار کرده بودم در فضای منفی بود و نوید فرصتی بود که بُعد دیگری را بتوانم به نمایش بگذارم.
معمولاً این نگاه وجود دارد که هر کس فیلم کمدی کار میکند دیگر بازیگر کمدی میشود یا هر کس نقش منفی بازی میکند دیگر بازیگر چنین نقشهایی است و خوشبختانه این نگاه کمکم در حال شکسته شدن است و میبینم که کارگردانها و بازیگرهای ما این فضا را شکستهاند اما من به طور کل از ابتدا با این مسئله مخالف بودم و بر این عقیدهام که یک بازیگر باید بتواند سوررئال، فیزیکال، موزیکال، کمدی، اجتماعی و... بازی کند. در واقع یک بازیگر باید آنقدر دانش داشته باشد و آنقدر تمرین کرده باشد که بتواند هر نقشی را ایفا کند. ما همه انسان هستیم و بازیگری هم زیرشاخهای از انسانیت است چرا که همه ما در طول روز و در موقعیتهای مختلفی که برایمان به وجود میآید عصبی میشویم، میخندیم، شوخی میکنیم، در خودمان غرق میشویم، گریه میکنیم و به طور کل ابعاد مختلفی داریم و بازیگری هم چیزی جز این نیست و اگر بازیگری بتواند در همه شاخهها خود را تقویت کند برایش فرقی ندارد که فیلم در چه ژانری است. من در تلاش رخ دادن این اتفاق برای خودم هستم و کاراکتر نوید برای من این فرصت را داشت که بتوانم با او بُعد دیگری از خودم را به نمایش بگذارم. نوید پسری که بیخیال است، زندگی را جدی نمیگیرد و مدام به فکر تفریح و امتحان کردن هر چیزی است و سعی دارد خود را وارد اتفاقات مختلف کند و به لحاظ جنس انرژی که دارد، شکل راه رفتنش، نحوه دیالوگ گفتنش و... همگی تفاوتهایی دارد که باعث شد من جذب این کاراکتر شوم و از طرفی همانطور که گفتم مجید توکلی را هم میشناختم و نگاه و نگرش را دوست داشتم.
نوید کاراکتری است که در طول فیلم مدام مشغول نقش بازی کردن است که میتواند این ویژگی چالشی برای بازیگر باشد. چطور بین کاراکتر واقعی و آنچه که نوید نقشش را بازی میکند تفکیک ایجاد کنید؟
کاراکتر نوید در شرایطها و موقعیتهای مختلفی که قرار میگیرد سعی میکند به نوعی با ایفای نقش به دیگران دروغ بگوید و خود را به جای فردی دیگر جا بزند. نوید در مراسمی مثل عروسی قرار میگیرد، افراد طولانی مدت در کنارش نیستند و به راحتی میتواند دروغ بگوید. او بیشتر فردی دروغگو و البته خلاق است تا اینکه بتواند نقشهای مختلف را بازی کند ضمن اینکه ما هیچوقت ندیدیم نوید در یک جایی از فیلم مثلاً مکانیک باشد یا هر شغل دیگری داشته باشد و ما به زندگی شخصیاش برویم او را در نقشهای متفاوتی ببینیم.
به نظر من آنچه که اتفاق میافتد این است که او بیشتر از روی سادهلوحی و حماقت رفتار میکند هر چند که اتفاقاً فردی باهوش و خلاق هم هست و بلافاصله در لحظه چیزی که باید را میسازد و دیگر ویژگی او پر رویی است، پر خوری میکند و با اعتماد به نفس وارد مهمانیها و مراسمهایی میشود که کسی را نمیشناسد. همه اینها نشان میدهد که او فردی باهوش و خلاق است که در عین حال نوعی سادهلوحی هم دارد.
او در واقع با توجه به شرایطی که در آن قرار گرفته به راحتی دروغ میگوید اما اساساً شخصیت یکی است و تغییری نمیکند و در موقعیتهای مختلف خودش را به عناوین مختلف معرفی میکند. به همین دلیل وقتی من اصل کاراکتر را بسازم در موقعیتهای مختلف میتوانم احساسات و رفتارهای جدیدش را روی همین اصل سوار کنم. این میتواند برای همه انسانها مشترک باشد و ماسک زدن و نقاب زدن نوید شاید در این فیلم بارها تکرار میشود اما پدیده ناآشنایی نیست. من هم چالشی که داشتم بیشتر برای ساخت بِیس و زیربنای این کاراکتر بود.
ایفای نقش نوید نیازمند بازیگری است که بر فیزیک خود نیز تسلط داشته باشد. برای اجرای این صحنههایی که نیاز به تحرک زیاد داشت چه تمریناتی داشتید؟
به عنوان بازیگر باید چهار روز در هفته تمرین کنم و روی بُعدهای مختلف بازیگری و متد امیمترا که ادامه دارد و تمام نشده است تمرین میکنم. اساس این متد از فلسفه شرق است و بازیگر باید بر زبان، بدن، عواطف، احساسات، تنفس و... خود تسلط داشته باشد.
من روی این ویژگیها تمرینهای مداومی دارم و باید بازیگر بتواند در تمامی ژانرها در سطح متوسط رو به بالا کار کند. من سعی میکنم در نقشهای مختلفم بدنهای مختلفی ایجاد کنم و باید بگویم فیزیکی که برای یک کاراکتر میسازم ۲۵ درصد کاراکتر است و به همین میزان نیز برای شکلگیری فیزیک مورد نظر تمرین میکنم.
وقتی قرار است یک کاراکتر را بازی کنم باید بدنم هم بدن آن شخصیت بشود و حتی صدایم هم دیگر نباید متعلق به خودم باشد. باید از لحاظ روانی و درونی هم روی خودم کار کنم و وقتی از این منظر بتوانم روی خودم کار کنم ناخودآگاه صدای من هم تغییر میکند و در واقع اصلاً به صدای کاراکتر فکر نمیکنم؛ به عنوان مثال در این فیلم نوید در برخی مواقع صدایش تغییراتی دارد که اصلاً به آنها فکر نکردم و وقتی کاراکتر را ساختهام صدا از عمق وجود همان کاراکتر بیرون میآید و در واقع تارهای صوتی من در خدمت همان کاراکتر قرار میگیرد. به همین ترتیب بدن کاراکتر هم شکل میگیرد، من از درون روی کاراکتر کار میکنم و وقتی از درون روی کاراکتر کار میکنم نبض، انرژی، احساسات، تفکرات، الگو و الگوریتم تنفسیاش را شکل میدهم و تبدیل به آن کاراکتر میشوم، همین مسیر به من یک بدنی میدهد که فیزیک بیرونی آن هم روی کاراکتر تأثیر میگذارد و نحوه راه رفتن، نشستن و بلند شدنش مخصوص خودش است و اگر دقت کرده باشید به همین دلیل نوید کمی به چپ و راست میرفت و او این حس راه رفتن را به من داده بود که نشانه سبکسری و بیخیالیاش و در عین حال باهوشیاش بود. برای رقص هم من تمریناتی روی فریبادی موومنت به معنای تمرینات آزاد بدنی دارم که باعث آگاهی، شناخت و آمادگی بیشتر از بدن میشود که کمک میکند شما هر کاری که لازم باشد را بتوانید انجام دهید.
کاراکتر نوید را چقدر یک کاراکتر واقعی در جامعه امروز میدانید؟
به نظر من کاراکتر نوید به وفور وجود دارد. فرهنگها با هم فرق میکند، آدمهایی که در بسترهای جغرافیایی مختلف زیست میکنند با هم متفاوت هستند و به همین دلیل شخصیتها با هم تفاوت دارند و هر کس متناسب با جغرافیا، ریشهها، سنتها و عقایدی که در آن کشور وجود دارد آدم متفاوتی میشود. نوید را هم به خاطر همین زیاد میبینیم اما باید دقت کنیم که منظور من خودِ کاراکتر است و با موقعیت تفاوت دارد. در واقع آدمی که زیاد غذا میخورد، پر رو و پر حرف است و خیلی زود به آدمها نزدیک میشود، درباره مسائل مختلف حتی اگر سوادش را هم نداشته باشد اظهارنظر میکند و خیلی خونگرم است و خودش را سریع همرنگ جماعت میکند آدمی است که ما نمونههای اینچنینی را زیاد میبینیم و برخی وقتی فیلم را دیده بودند میگفتند نوید نمونه برخی مردهای ایرانی است!
او فردی برونگرا است و نمیتوان آن را آدمی درونگرا، لایهدار و با سیاست دانست. او خود را وارد موقعیتهای مختلف میکند بدون اینکه به درستی درباره آن موقعیت فکر و تحقیق کرده باشد. ما نمونههای اینچنین زیاد داریم و باید بگویم در بسیاری از خانوادهها یک نوید وجود دارد.
نوید شخصیتی ریسکپذیر با رفتارهایی مخصوص خود است. شاید برخی مخاطبان شخصیت او را به شما نزدیک بدانند، و این پرسش برایشان به وجود بیاید که نوید چقدر به شخصیت واقعی شکیب شجره نزدیک است؟
نوید از شخصیت واقعی من بسیار دور بود، من به شخصه شخصیتی که دارم ابداً به نوید نزدیک نیست. من فردی درونگرا هستم، با آدمها خیلی راحت ارتباط نمیگیرم و در جمعها چندان صحبت نمیکنم. من هم فردی پر انرژی هستم اما نوید به شکل دیگری پر انرژی است. اتفاقاً چالشهایی که نوید داشت برای من همین بود که خودم را به این کاراکتر نزدیک کنم و او را بتوانم خلق کرده و زندگی کنم. من و نوید کیلومترها و شاید قارهها با هم فاصله داشته باشیم اما من تمام سعیم را به کار میبرم که نقش را به شکل مستندی ایفا کنم و خودم را آنقدر در آن نقش غرق کنم که مخاطب باور کند که من همان شخصیت و همان کاراکتر هستم و این برای من خوشحالکننده است وقتی آدمها تصور میکنند که این نقش به شخصیت واقعی من نزدیک است. اگر اینگونه باشد به این معنا است که من توانستهام نقشی خلق کنم که روی تماشاگر تأثیر گذاشته و او توانسته با این شخصیت ارتباط برقرار کند.
با توجه به گذشت حدود ۴ سال از ساخت این فیلم و با وجود تغییرات اجتماعی بسیار در جامعه، به نظر شما «عروسی مردم» چطور توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند و فروش نسبتاً خوبی داشته باشد؟
بعضی ایدهها محدود به زمان نمیشوند و با گذشت زمان به انقضا نمیرسند و در هر زمانی که دیده شوند اینگونه به نظر میرسد که مربوط به زمان حال هستند و البته برخی ایدهها محدود به زمان میشوند و با گذر زمان به جامعه خود بی ارتباط میشوند.
فیلمنامهای که مجید توکلی و خانم جمیله دارالشفایی نوشتهاند به نظر من اگر 10 سال دیگر هم دیده شود جذاب است و متناسب با شرایط و موقعیتی خاص نیست مگر اینکه شرایط به طور کل تغییر پیدا کند. به همین دلیل با گذشت نزدیک به چهار سال از ساخته شدن این فیلم همچنان «عروسی مردم» خاصیت بکر و تازه بودن را دارد.
این فیلمنامه میتوانست به شدت کمدی یا حتی کاملاً اجتماعی و تلخ شود اما آنچه که مجید توکلی در نظر داشت این بود که فیلم نه خیلی تلخ شود و نه اینکه کاملاً کمدی باشد و مخاطب را فقط بخنداند. او فضایی بین این دو فضا را انتخاب کرد و در بخشهایی فیلم به سمت کمدی شدن میرود و در بخشهایی فضا کاملاً جدی میشود.