امید روشنبین مطرح کرد؛
موسیقی «آخرین شیهه...» بر اساس سازها و هارمونیهای سینماتیک و کلاسیک است/ نگاه فیلم یک بیانیه کامل دارد
آهنگساز فیلم کوتاه «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» میگوید از آنجا که موضوع اثر بینالمللی و بدون مرز است، از موسیقی فولک و بومی استفاده نکرده و انتخابش سازها و هارمونیهای سینماتیک و کلاسیک بوده تا به گوش افراد آشنا باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، امید روشنبین، آهنگساز فیلم کوتاه «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود»، به کارگردانی مهدیه محمدی و تهیهکنندگی سیدمحمدرضا حسینی که در بخش مسابقه داستانی چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران حضور دارد، در پاسخ به این پرسش که تفاوت اصلی آهنگسازی فیلم کوتاه، فیلم بلند داستانی و مستند چیست، بیان کرد: اساسا از نظر من یک سوال مهمتر اینجا مطرح میشود، اینکه فرق موسیقی فیلم با موزیک چیست؟ موسیقی فیلم در واقع یک مدلی از کارگردانی موسیقی به حساب میآید، چراکه با لحظه، احساس و روایت قصه همراه است. درباره مدیومهای مختلف نیز باید بگویم، مناسبات ژانری، فرمی و محتوایی در طراحی و خلق اثر موسیقیایی بسیار تاثیرگذار است.
وی درباره حضور در فیلم کوتاه «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» به عنوان آهنگساز مطرح کرد: اساسا من این اثر را، فیلم خود میدانم. کارگردان فیلم همسرم و نویسنده آن از دوستانم است و من در تمام مراحل فیلم کامل حضور داشتم؛ چه در زمان خلق قصه و فیلمنامه و چه در مراحل تولید و پستولید. به همین دلیل، حس قلبی زیادی به این فیلم دارم.
این آهنگساز با بیان اینکه درباره موسیقی این فیلم با کارگردان گپ و گفتهای زیادی داشته است، مطرح کرد: از آنجا که این اثر کوتاه، یک فیلم رویایی و شاعرانه است و روح حاکم بر فیلم، عشق، امیدواری و غم بود، به یک نگاه مشترک درباره طراحی ساختار ملودی و اتمسفر موزیک رسیدیم و بعد از چندبار اتود، چیزی که مدنظر هر دوی ما بود، تولید شد.
روشنبین در پاسخ به این پرسش که اساسا یک آهنگساز برای رسیدن به موسیقی فیلم چه مراحلی را طی میکند، مطرح کرد: اولین مرحله، قدم زدن در حال و هوا و اتمسفر جهان قصه است. این کار کمک میکند تا با شخصیتها، قصهها و ابعاد مختلف شخصیتی آنها آشنا و درگیر و در جهان روایی قصه، با آنها هم قدم شویم و حس و لحظات مختلف اثر رو درک کنیم. اگر این اتفاق رخ بدهد آن وقت میتوان ساز و هارمونی درستی را انتخاب کرد و به یک ملودی درست رسید. به نظر من سختی بزرگ کار تا همین درک و نگاه درست به اثر و اتفاقات داستان است و بعد از آن همه چیز سادهتر میشود.
وی در جواب به این سوال که از چه سازهایی برای موسیقی این فیلم کوتاه استفاده کرده است، اظهار کرد: از آنجا که موضوع فیلم بینالمللی و بدون مرز است و هرکس در هر نقطهای از دنیا میتواند با آن ارتباط بگیرد و درکش کند، من از موسیقی فولک و بومی استفاده نکردم و انتخابم سازها و هارمونیهای سینماتیک و کلاسیک بوده است تا به گوش افراد آشنا باشد. به همین دلیل از ویولونسل، ویولون آلتو بهره بردم و بخشی از فضاسازیها با گیتار الکتریک نواخته شده است. همینجا از نوازندگان بینظیر این سازها، بهرنگ معتمدی، پژمان اختیاری و فراز فراهانی تشکر و قدردانی ویژه میکنم.
این آهنگساز با بیان اینکه برایش اهمیت داشته است که در این اثر، موسیقی بیرونزدگی نداشته باشد، گفت: منظورم از بیرونزدگی این است که موسیقی در خدمت قصه نباشد و از قصه فراتر برود. مخاطب نباید در این فیلم موزیک بشنود بلکه باید با موسیقی، قصه را بهتر درک کند و قدرت این موسیقی زمانی اتفاق میافتد که نبودن آن باعث شود مخاطب از قصه فاصله بگیرد که به تصور من، این اتفاق برای اثر موسیقیایی کار رخ داده است. البته بهتر است بگویم، تلاش من این بوده که این اتفاق رخ بدهد.
روشنبین در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به اینکه حرف و نگاه فیلم را بسیار دوست دارد و همیشه تلاش کرده است همین نگاه را به زندگی داشته باشد، عنوان کرد: به نظر من نگاه فیلم، خود یک دیالوگ و بیانیه کامل دارد؛ گذشته، گذشته و تمام شده و آینده هم هذیان و خیالی بیش نیست. واقعیت موجود همین حالاست. اگر ما این را درک کنیم، از زندگی لذت ببریم و خوب زندگی کنیم، میتوانیم از زندگی خود راضی باشیم. من تا اینجا از همه چیز فیلم راضی بودم چون حال بسیار خوبی را تجربه و دوستان زیادی را پیدا کردم. امیدوارم در آینده و در امتداد این حال خوب، اتفاقات زیباتری در انتظار ما باشد.
وی در پایان درباره برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران بیان کرد: جشنواره فیلم کوتاه همیشه محفل انس هنرمندان بوده و یکی از محترمترین و معتبرترین جشنوارههای بینالمللی است. آرزوی موفقیت برای دستاندرکاران جشنواره و شرکتکنندگان دارم.
این فیلم کوتاه به نویسندگی محمدمهدی عزیزمحمدی در ژانر ملودرام عاشقانه ساخته شده و درباره انتخاب سخت یک فرد برای زندگی است.
نیما نادری و مهدخت مولایی بازیگران این اثر ۱۷ دقیقهای هستند.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه که در موسسه فرهنگی هنری نگاه آخر و انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر تهران تولید شده، آمده است: «آدمها من را به یاد تو نمیاندازند، اینجا هیچ کس شبیه تو نیست… دلم که تنگ میشود برایت، کنار آتش مینشینم، دریا میکشم و به درختان فکر میکنم.»
دیگر عوامل این پروژه عبارتند از مدیر تولید: پرویز کاظملو، جانشین تهیهکننده: وحید عبدلی، مدیر فیلمبرداری: بهنام کریمی، طراح صحنه و لباس: حمید بخشی، مدیر صدابرداری: داوود ربیعی، طراح گریم: پیام ابوالحسنی، تدوین: مهدی توسلی، موسیقی: امید روشنبین، صداگذار: محمود لاجوردی، جلوههای ویژه کامپیوتری: محمد کشاورز، اصلاح رنگ و نور: علی شعبانی، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: شیدا صبوری، منشی صحنه: ملیکا یوسفی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه : محمود جوانشیر، طراح پوستر: علی غیاثآبادی، ساخت تیزر: امید میرزایی، روابط عمومی: سپیده شریعت رضوی و مدیر تدارکات: احسان جهاندیده پاشاکی.