خبرگزاری کار ایران

احیاگر خط «تعلیق» در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

صفویه اوج خوشنویسیِ ایرانی‌هاست/ خط «تعلیق» قبل از دهه‌ هشتاد برای برخی خواص آنقدر هم شناخته‌شده نبود

صفویه اوج خوشنویسیِ ایرانی‌هاست/ خط «تعلیق» قبل از دهه‌ هشتاد برای برخی خواص آنقدر هم شناخته‌شده نبود
کد خبر : ۱۳۹۸۰۲۹

«خانه خط تعلیق معاصر ایران» تاسیس می‌شود

غفور اسکندری می‌گوید: خط تعلیق مدتی قبل در انجمن خوشنویسان ایران به ثبت رسمی رسیده و در اساسنامه به آن پرداخته شده است. تعلیق خطی «شاهانه»، «دیوانی» و «دستگاهی» است که خوانش آن برای خیلی از افراد بسیار سخت است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، خوشنویسی در طول مسیر پر فراز و نشیب خود تا امروز اتفاقات زیادی را به خود دیده است. برخی خط‌ها طی سال‌ها و دهه‌ها به دلایل مختلف به حاشیه رفته و حتی گاه فراموش شده‌اند. برخی دیگر نیز در مقاطع مختلف بیش از دیگر خطوط مورد توجه قرار گرفته‌اند؛ مانند خط نستعلیق و نستعلیق شکسته که در سال‌های پس از انقلاب بیش از دیگر خط‌ها مورد توجه بوده است. اما یکی خط‌هایی که سال‌ها و دهه‌ها به ورطه فراموشی رفته بود «تعلیق» است. بنا بر اسناد و منابع تاریخی خط «تعلیق» بسیار متاثر از دو خط «توقیع» و «رقاع» است. «تعلیق» را می‌توان اولین خطی پارسی دانست. این خط به دلیل ویژگی‌های تکنیکی و بصری به افرادی تعلق داشته که سواد بالایی داشته‌اند. از طرفی می‌توان تعلیق را خط دربار و دیوان‌های حکومتی دانست که توسط کاتبان مورد استفاده قرار می‌گرفته است. آنطور که می‌گویند خط «تعلیق» اوائل سده هفتم موردتوجه قرار گرفت و پس از حدود یک قرن به مرور از کانون توجه خارج شده است.

«تعلیق» تا دهه هشتاد گونه‌ای کاملا منسوخ و فراموش شده بوده است. آنطور که استادان فن و خوشنویسان پیشکسوت می‌گویند این غفور اسکندری بوده که خط «تعلیق» را احیا کرده است. 

غفور اسکندری طی گفتگو با ایلنا ضمن توضیح درباره فعالیت‌هایش از اهمیت خط «تعلیق» و چگونگی احیای آن گفت. اسکندری جز خط تعلیق بر خطوطی چون شکسته و نستعلیق تسلط دارد و از سال‌های دور تاکنون به تدریس آن‌ها مشغول بوده است. او همچنین کتاب نظم و نثر «رساله‌ خط سُخن‌دَری»  و کتاب «نگار اندیش» را تالیف و منتشر کرده. متن گفتگو با این هنرمند را در ادامه می‌خوانید:

صفویه اوج خوشنویسیِ ایرانی‌هاست/ خط «تعلیق» قبل از دهه‌ هشتاد برای برخی خواص آنقدر هم شناخته‌شده نبود

یک نمونه از آثار غفور اسکندری/ خط «تعلیق»

بسیاری از اساتید فن به اتفاق شما را احیاگر خط «تعلیق» می‌دانند. چه زمانی روی این گونه زیبا تمرکز کردید؟ 

در اوائل دهه هشتاد بود که به خط تعلیق روی آوردم و «دل ودین وعقل و هوشم همه را برآب دادی! / ز کدام باده ساقی به من خراب دادی!». سپس ادامه دادم و در عالم تعلیق غرق شدم. 

تا پیش از این مقاطع و پیش از دهه هشتاد روی «تعلیق» تمرکز نداشتید؟ 

تا پیش از اوائل دهه هشتاد رویه‌ی کاری من شکل دیگری داشت و روی نستعلیق و شکسته کار می‌کردم. حتی آموزشگاهی هم داشتم و شاگردان زیادی را در رشته‌های نستعلیق و شکسته تعلیم می‌دادم. در ادامه و پس از آنکه توجهم به خط تعلیق جلب شد، دوستان می‌گفتند، همان رویه قبلی را ادامه بده. 

چه مواردی توجه شما را به خط «تعلیق» جلب کرد؟ 

زمانی که به سراغ تعلیق رفتم می‌خواستم ببینم شکسته چقدر وام‌دار این خط است؛ و دیدم همه اوست و تاثیرات بسیار است. اینطور بگویم که هم شکسته و نستعلیق هردو خط تعلیق هستند. جز سطح، دور و موارد اینچنینی که تفاوت دارند، شکسته و نستعلیق، هر دو زاییده خط تعلیق هستند. الان خیلی از کشورها مانند ترک‌ها و عرب‌ها به نستعلیق ما تعلیق می‌گویند. 

اینکه می‌گویند خط «تعلیق» در مقاطعی طولانی کاملا منسوخ و فراموش شده، درست است؟ 

بله درست است. حتی برخی از هنرمندان و خواص هم به ندرت خط تعلیق را می‌شناخته‌اند. می‌توانم در این رابطه مثال بزنم و از افرادی نام ببرم؛ اما خب نمی‌خواهم وارد حواشی شوم. کلا اینطور بود که خواصِ خوشنویسی تنها نامی از تعلیق شنیده بودند. آن‌ها صرفا می‌دانستند این خط‌های «نسخ» و «تعلیق» هستند که به ابداع نستعلیق منجر شده‌اند؛ در همین حد. 

از دهه هشتاد که «تعلیق» را احیا کرده‌اید، سال‌ها گذشته است. طی این مدت این گونه زیبا تا چه حد مورد توجه قرار گرفته است؟ 

خوشبختانه طی این مدت زمانی که من کار روی خط تعلیق و احیای آن را شروع کرده‌ام، اوضاع بهتر شده است. این را در مقایسه با همان زمان می‌گویم. در آن سال‌ها، و حتی پس از آن، افرادی چون محققان و پژوهشگران هم به ندرت می‌دانستند که خط تعلیق چیست. 

با این حساب، کتاب و منبعی هم در زمینه «تعلیق» وجود نداشته است؟ 

من به جز کتاب «اطلس خط» تالیف استاد حبیب‌الله فضائلی با اثر دیگری با موضوع تعلیق مواجه نشدم. البته استاد فضائلی هم در حوزه‌هایی که تحقیق و پژوهش کرده از انواع خط‌ها در کتابش نمونه آورده، که تعلیق هم یکی از آن‌هاست. 

یعنی این کتاب استاد فضائلی هم تخصصی به خط «تعلیق» نپرداخته است. 

بله همینطور است. 

اصلا چرا خط «تعلیق» با آن همه زیبایی و پتانسیلی که دارد، طی سال‌هایی طولانی از کانون توجهات دور شده است؟ 

این موضوع، مقوله‌ای است که باید بسیار به آن پرداخته شود. در واقع ما بعد از قضیه چاپ سنگی خطمان دچار تغییراتی شد. درست است که این مقوله (چاپ سنگی) به صنعت چاپ خدمت بزرگی کرد، اما به لحاظ خوشنویسانه، خط ما را دچار آسیب کرد. می‌توان گفت با ابداع چاپ سنگی و عمومیت یافتنش، ظرافت و آن زیبایی خط از بین رفت. دوران صفویه اوج خوشنویسی ماست و تا دوران قاجار هم همینطور است. بعد از قاجار و پس از فعالیت‌ها و کارهای نابغه نستعلیق، استاد میرزا محمدرضا کلهر، ایشان خوشنویسی را وارد صنعت چاپ کرد. بی‌شک کلهر در روزگار خودش کار بزرگی انجام داده تا به این ترتیب خط و نوشتار از بین نرود؛ اما خب همانطور که گفتم خطاطی طی این روند (به لحاظ فنی و تخصصی) دچار آسیب‌هایی شد.

صفویه اوج خوشنویسیِ ایرانی‌هاست/ خط «تعلیق» قبل از دهه‌ هشتاد برای برخی خواص آنقدر هم شناخته‌شده نبود

اثری دیگر از غفور اسکندری/ خط «تعلیق» با حروف بی‌نقطه

در کشاکش اجتماعی و فرهنگی آن دوران یعنی صفویه و قاجار، خط «تعلیق» چه جایگاهی دارد؟ 

من تمایل دارم «تعلیق» را خطی شاهانه بدانم. تعلیق خطی «شاهانه»، «دیوانی» و «دستگاهی» بوده است. تعلیق بسیار تنیده، تو در تو و پیچیده بوده؛ تا آنجا که قاآنی هم برای آن اشعاری سروده است. این شاعر در یکی از شعرهایش مصرعی دارد که می‌گوید: «ای زلف تو پیچیده‌تر از خط ترسل/ بر دامن زلف تو مرا دست توسل». در کل تعلیق آنقدر تمیز و تو در تو است که هم نوشتنش و هم خواندنش به عهده کاتبان و منشیان مخصوص بوده است. خیلی‌ها هنوز که هنوز در خوانایی خط تعلیق مشکل دارند. خوانش خط تعلیق واقعا برای خیلی از افراد بسیار سخت است و حتی خواص هم در این زمینه دچار مشکل هستند. حروف و کلمات در خط تعلیق علاوه بر ساختار تو در تو، به خاطر این در هم تنیدگی در گذشته نقطه نداشته‌اند. یعنی خطاطان گذشته تعلیق حروف را به دلیل حسن کلمه و ساختار پیچیده‌ای که دارد، بدون نقطه می‌نوشته‌اند. این‌ عدم وجود نقطه بر ناخوانایی خط می‌افزوده است. بنا به همین دلایل است که خط تعلیق از مقطعی به بعد فراموش می‌شود. 

آیا می‌توانیم بگوییم خط «تعلیق» در انحصار درباریان و عده‌ای خاص بوده است؟ 

بله. حتما می‌دانید که در گذشته کاغذ و قلم در اختیار هر کسی نبوده. بنا به همه این موارد می‌توان گفت این هنر طبقاتی بوده است. هرکسی نمی‌توانسته به مکتب برود و با سواد شود و هرکسی نمی‌توانسته کاتب شود و به دربار راه یابد و در ادامه لقب و عنوان بگیرد. این قضیه مقوله‌ای جداگانه است که می‌تواند به طور مستقل مورد تحلیل قرار بگیرد. 

در گذشته آخرین افرادی که به «تعلیق» پرداخته‌اند چه افرادی بوده‌اند؟ 

استاد حبیب لله فضائلی در کتابش «اطلس خط» آورده و می‌گوید؛ آخرین کسی که در اصفهان تعلیق نوشت، آقا محمدکاظم واله اصفهانی بوده است که با نوشتن سنگ قبر خودش به کاروان خط «تعلیق» پایان داد. 

این قضیه مربوط به چه مقطع تاریخی است؟ 

روی سنگ قبر آقا محمدکاظم واله اصفهانی، تاریخ ۱۲۲۹ قمری حک شده است؛ یعنی دویست و خرده‌ای سال پیش. من حدود بیست سال پیش سراغ تعلیق رفتم. یعنی در همان مقطع این خط، دویست سال بوده که فراموش شده است. گه گاه هم برخی افراد از سر تفنن به خط تعلیق پرداخته‌اند؛ اما نه مفصل و تخصصی. مثلا مرحوم فضائلی که درباره‌اش توضیحاتی دادم، مجبور بوده برای تکمیل کتابش به سراغ تعلیق برود و آن را نشان بدهد. یا فردی مثل مهندس سیحون طراح بنای مقبره خیام به استاد مرتضی عبدالرسولی پیشنهاد می‌دهد که ایشان رباعی‌ها را بنویسند. در ادامه استاد جلال همایی رباعی‌ها را انتخاب می‌کند و مرتضی عبدالرسولی آن‌ها را زیبانویسی می‌کند. 

آیا آثار به جا مانده در مقبره خیام نیشابوری نمونه کاملی از خط تعلیق است؟ 

باید بگویم با دیدن خطاطی‌ها متوجه می‌شویم که آن‌ها تخصصی نیستند. 

کلا چند نوع خط «تعلیق» وجود دارد؟ آیا فقط یک گونه است؟ 

من بیش از صد نوع تعلیق دیده‌ام. همین الان می‌توان صد نوع خط تعلیق را دید؛ از ضعیف‌ترین آن‌ها که کار بنده شاگرد است تا با کیفیت‌ترین‌ها که توسط اساتید فن و هنرمندی چون خواجه اختیار منشی گنابادی نوشته شده؛ که قله است. 

تاریخچه و اصالت تعلیق به چه دوره تاریخی می‌رسد؟ 

ریشه خط تعلیق به پیش از اسلام باز می‌گردد. می‌توان در خطوط اوستایی و پهلوی رگه‌هایی از تعلیق دید. 

به نظر می‌رسد خط «پهلوی» به خط «تعلیق» شباهت‌های بیشتری دارد. 

 همینطور است. به نظرم پرداختن به خط تعلیق تازه شروع شده است. این گونه، جای تحقیق و پژوهش‌های بسیار دارد و جا برای کنکاش در زمینه تعلیق بسیار زیاد است. 

آیا منابعی داریم که توسط اساتید معاصر با محوریت «تعلیق» نوشته شده باشد؟ 

استاد فیض‌آبادی یک کتاب رسم‌الخط نوشته‌اند. دکتر قلیچ خانی هم کتابی دارند که از آثار خواجه اختیار منشی گنابادی جمع‌آوری شده است. استاد امین سلطان‌خواه هم کتابی دارند که موضوع آن تعلیق‌خوانی در آثار خواجه اختیار است. چنین اتفاقاتی خوب است و بابت آن‌ها باید شاکر باشیم.

صفویه اوج خوشنویسیِ ایرانی‌هاست/ خط «تعلیق» قبل از دهه‌ هشتاد برای برخی خواص آنقدر هم شناخته‌شده نبود

اثری دیگر از غفور اسکندری با خط «تعلیق»

خودتان به تازگی فعالیتی داشته‌اید؟ 

آخرین دستاورد بنده در مجمع سراسری ایران که اردیبهشت ماه در لواسان برگزار شد، ثبت تعلیق در انجمن خوشنویسان ایران بوده است.

این ثبت رسمی چه نتایج مثبتی دربردارد؟ 

مثلا اینکه در حال حاضر ما تعلیق را آموزش می‌دهیم و هنرجویان در ادامه آزمون می‌دهند. خط تعلیق به واسطه این اتفاق در نمایشگاه‌ها، جشنواره‌ها، همایش‌ها و دیگر برنامه‌ها حضور می‌یابد و مورد توجه قرار خواهد گرفت. خوشبختانه در ثبت تعلیق و در دفاعی که داشتیم (هم به صورت ویدئویی و هم بر اساس مکاتبات و پیشنهاداتمان با وزارت ارشاد و انجمن خوشنویسان)، اقلام سته را هم به اساسنامه افزودیم. یعنی اگر تا قبل از این نسخ و ثلث را داشتیم، الان توقیع، رقاع، محقق و ریحان را داریم. به هرحال این خط‌ها هم در حال فراموشی بودند و احتمال از بین رفتنشان بود. قبلا به نستعلیق و تا حدودی خط شکسته توجه می‌شد و باقی خط‌ها مورد توجه نبودند. 

مسئله اصلی توجه همگانی به خط‌های رو به فراموشی و گونه‌ای مهم به نام «تعلیق» است. آیا تلاش‌های انفرادی شما و برخی دیگر از دوستان در زنده نگاه داشتن خط‌های مهم، برای ماندگاری آن‌ها کافی است؟ 

به هرحال من یک نفر هستم. ناامید نیستم و حتی در خودم می‌بینم که کوهی را جابجا کنم، اما من هم مشکلات خودم را دارم و تلاش‌های موجود را کافی نمی‌بینم. خوشبختانه آن‌هایی که در حوزه نستعلیق و شکسته کار کرده‌اند، به سرعت تعلیق‌نویس می‌شوند. الان شاگردهایی دارم که در خطوط شکسته و نستعلیق استاد هستند و حال به فراگیری تعلیق پرداخته‌اند. این دسته از دوستان خیلی سریع مرحله فراگیری را پشت سر می‌گذارند و تلاششان در آثارشان نمود پیدا می‌کند، که اتفاق خوبی است. اما خب، متاسفانه تعصباتی وجود دارد که تا حدودی جلوی پیشرفت کار را می‌گیرد، اما از طرفی خوبی ماجرا این است که ما توانسته‌ایم در دل همین تعصبات هم نفوذ کنیم. 

آیا ثبت رسمی خط «تعلیق» و پرداختن به آن در اساسنامه برای زنده نگاه داشتن و ارتقای آن کافی است؟ 

خیر کافی نیست و اتفاقات خوبی هم در این زمینه رخ داده است. پس از ثبت تعلیق با انجمن خوشنویسان ایران مکاتباتی داشته‌ام. ما پیشنهاد دادیم که «خانه خط تعلیق معاصر ایران» را در شهر شاهین‌شهر برپا نماییم که خداراشکر با این پیشنهاد موافقت شده است. 

چرا شاهین‌شهر؟ 

من قبلا ساکن ایذه بودم و حال ساکن شاهین شهر اصفهان هستم. در این شهر که منطقه‌ای تقریبا فرهنگی است، بسترها و امکاناتی فراهم است و می‌توان از آن‌ها بهره برد. به هرحال خواجه تاج سلمانی خوشنویس مطرح سده نهم، به شهر اصفهان منتسب است. تاج سلمانی پیش از خواجه اختیار منشی گنابادی خط تعلیق را سر و سامان داده است. با وجود این تلاش‌ها متاسفانه اثری از خواجه تاج سلمانی به جا نمانده است. اما خواجه اختیار منشی گنابادی خطی را نقل می‌کند. ایشان نوشته است به نقل از خط و انشاء حضرت استادی، استاد خواجه تاج سلمانی. منشی گنابادی با وجود آنکه خودش استاد بوده اما با تواضع و فروتنی از خواجه تاج سلمانی نوشته و از او نام برده است. با این تفاسیر من می‌گویم که استاد تاج سلمانی در نوع خودش عجوبه‌ای بوده که منشی گنابادی از او به عنوان حضرت استاد نام می‌برد. 

الان پروژه مذکور در حال اجرا یا در مرحله انجام امور پیش از آن است؟ 

دوستان در انجمن خوشنویسان ایران، انجام این کار را منوط به برخی موارد کرده‌اند؛ از جمله برگزاری رویدادها و همایش‌ها. به امید خدا ما درصدد انجام کارها هستیم تا این اتفاق رخ دهد و پروژه به مرحله اجرا برسد. 

به جز انجمن خوشنویسان ایران، حوزه هنری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان و شاهین شهر؛ و البته وزارت میراث و گردشگری را داریم که می‌توانند با شما همکاری و تعامل کنند. آیا این همکاری‌ها تا به امروز صورت گرفته است؟

من واقعا از حوزه هنری، وزارت ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی انتظار حمایت دارم. خوشبختانه انجمن خوشنویسان ایران تا امروز با ما همکاری‌های خوبی داشته است. امیدوارم حمایت‌های لازم صورت گیرد. متاسفانه تا به امروز همکاری‌هایی از سوی میراث فرهنگی صورت نگرفته، اما در این زمینه با فرماندار و دیگر مسئولان مکاتباتی داشته‌ایم که هنوز پاسخی مکتوب دریافت نکرده‌ایم. در نهایت به طور سفت و سخت پیگیر موضوع هستم و امیدوارم این روال نتیجه بخش باشد. 

اگر ناگفته‌ای مانده بفرمایید. 

خیر ناگفته‌ای نیست امیدوارم تلاش‌ها و پیگیری‌ها نتیجه بخش باشد و شاهد پیشرفت روز افزون هنر خوشنویسی باشیم.

گفتگو: وحید خانه‌ساز

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز