یادداشتی از سیدمرتضی میرسراجی؛
راز قدیمی منشأ ناشناخته صدا در بغداد
سیدمرتضی میرسراجی (مدرس دانشگاه) با بازگشت به سالهای دور یکی از اتفاقات نادر در کشور عراق را دستمایهی یک مرور تاریخی قرار داده و درباره صدایی ناشناخته در شهر بغداد نوشته است.
«اِبن اَثیر» مورخ شهیر مسلمان و مُتوفّای سال ۶۳۰ هجری، در کتاب نفیس خویش که در زمینۀ «تاریخ عمومی» نگاشته و از میان حوادث تلخ روزگار، به دوستدارانِ دانش، به ارث رسیده است؛ در ضمن وقایع و حوادث اواخرِ سال ۵۰۶ هجری قمری، گزارشی را به شکلِ شگفت زده، ضبط و ثبت نموده که از جهاتی برای خوانندگان کنجکاو تاریخ، قابل تأمل و بررسیهای بیشتر است و نیاز به رمز گشایی علمی دارد و در فرصت پیش رو، آن را تحلیل و ارزیابی مینماییم.
با این بیان، ابن اثیر در کتاب سترگ خویش آورده است:
«و فیها، فی ذی القعدة، سمع ببغداذ صوت هدّة عظیمة، و لم یکن بالسماء غیم حتّی یظنّ أنّه صوت رعد، و لم یعلم أحد أیّ صوت کان.» [۱]
(… و در این سال (۵۰۶ق.)، در ماه «ذی قَعدَه» در شهر «بغداد»، صدایِ خیلی بلندی شنیده شد؛ در حالی که در آسمانْ ابری نبود که گمان شود که آن صدا، «رَعد» است و [آخر نیز] کسی آگاه نشد که [منشأ] آن صدا چه بود؟!)
بحث
۱. این اتفاق شگفتانگیز که ظاهراً اسبابِ تعجب مردم و به ویژه تاریخ نگارِ مذکور را فراهم نموده، به تاریخ امروز، متعلق به ۹۳۸ سال پیش در شهر «بغداد»، پایتخت کنونی کشور «عراق» امروزی بوده است.
۲. در متنْ ترکیبِ «صوت هَدّة عظیمة» مرقوم شده است. باید گفت که لفظ تازیِ «هَدَّة» به معنایِ «صدایی است که از افتادن دیوار یا بخشی از کوه به گوش میرسد» [۲] و در اینجا با صفت «عَظیمَة» (بزرگ، بلند) و همچنین، لفظ «صَوت» (صدا) ترکیب شده و به معنایِ «صدای فرو ریختن بلند» میباشد؛ لذا ما کل ترکیب یاد شده را بر اساس سیاق و فراخور متن یاد شده، «صدایِ خیلی بلند» ترجمه نمودیم.
۳. بر اساس گزارۀ تاریخی مزبور، امکان این که آن صدای بلندِ شنیده شده در بغدادِ قرن ششم، صدای «رَعد» و به بیان دیگر «غُرّش ابرها»، بعد از تخلیۀ الکتریکی بار آنها باشد؛ به بیان صریحِ گزارش که در آن روز، ابری در آسمان بغداد نبوده، در بدو گمانهزنیها، منتفی و مردود است.
۴. با عنایت به این که در حول و اطراف شهر بغداد، «کوهِ آتشفشان» وجود ندارد که فوران یا تحرکات آن اسباب تولید صدای بلندی کند که در اثرش، توجه همگان را جلب نماید؛ بنا بر این، منشأ این صدایِ خیلی بلند در آن روز بخصوص، نمیتواند خروج و انفجار مواد مُذاب از «آتشفشانی فعال» یا جنبشهای مشخص و معمولی از «آتشفشانی نیمه فعال» باشد.
۵. ابن اثیر، طبق اسلوب نگارشی و سبک گزارشی خود، از زلزلهها نیز در ضمن اخبار تاریخی کتاب خویش، در ذیل و ضمن حوادث سالها یاد میکرده است. با توجه به این که در برخی زلزله ها، «شکستِ گُسَل»، صدای بلندی تولید میکند ولی در این خبر و در سال ۵۰۶ هجری، از وقوعِ زلزلهای در بغداد و اطراف آن هیچ اطلاعرسانی نکرده است؛ پس منشأ و منبع این صدایِ بلند و مَهیب و در عین حال ناشناخته، شکستِ گسل و ایجاد زلزله نیز نبوده است. چنان که در برخی فقرات کتاب ابن اثیر و گزارشهایی که وی ثبت نموده در کنار زلزله از ترکیب وصفیِ «هُدَّة عَظیمَة» استفاده نموده است [۳] ولی در اینجا از زلزلۀ خاصی یادی ننموده و به ویژه، شگفت زده تأکید نموده است که «لم یعلم أحد أیّ صوت کان» (کسی نیز آخر سر نفهمید که منشأ تولید آن صدا چه بود؟!)
۶. در آغازین سالهای قرن ششم هجری، قطعاً برخی اصوات بلندِ دنیای امروزین همچون: «بمباران هوایی»، «شکستن دیوار صوتی توسط هواپیما»، «انفجار بمبهای دستی»، «انفجار مین» و این گونه صداهای بلند و گوش خراش نیز نبوده است؛ پس این نوع گزینهها نیز از اساس محتمل نیست.
۷. آیا ممکن است در احتمالی بسیار ضعیف، منشأ تولید این صدای بلند در بغداد، پدیدۀ آب و هوایی ناشناختهای بوده است؟
۸. در اختتام گمانهزنیها، تنها احتمال قوی و بسیار قابل توجهی که در این زمینه باقی میماند؛ فرضِ سقوط «شهاب سنگ» از آسمان است که در این مورد میتواند فرضیهای قابل اعتناء و در خور طرح از سوی ما باشد؛ یعنی سنگی آسمانی، بعد از عبور از جَوّ زمین، منفجر شده و به همراه صدای خیلی بلند و مهیبی در نزدیکی شهر بغداد فرو افتاده است و هیچ یک از مردمان آن روزگار، متوجه منبع و منشأ اصلی تولید صدا نشده و آن را فهم نکردهاند. چه صدای انفجار در جَو و چه صدای سقوط و اصابت شهاب سنگ بر سطح زمین، هر کدام به نوبۀ خود میتواند مستقلاً دلیلی بر تولید و به عبارتی، راز اصلی منشأ «صدایِ خیلی بلند در بغدادِ» آن روزگاران باشد و خدا داناتر است.
پی نوشت:
[۱] الکامل، ج۱۰، ص ۴۹۳. [۲] العین، ج۳، ص ۳۴۷. [۳] الکامل، ج۷، ص۳۶۱ و ج ۱۰، ص ۵۹۵.