تهیهکننده مجموعه «سلاح ایرانی» مطرح کرد؛
رونمایی از دستاوردهای هایتک کشور در حوزه نظامی در یک مستند/ سلاحهایی که استراتژی صدساله آمریکا را بیاثر میکنند/ پژوهش در حوزه صنایع دفاعی نفسگیر است
داود مرادیان معتقد است که مستندهای پروپاگاندایی و پژوهشی نه تنها نافی یکدیگر نیستند، بلکه مکمل یکدیگر به حساب میآیند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه مستند «سلاح ایرانی» به تهیهکنندگی داود مرادیان اثری پژوهشی درباره ساخت سلاح و تجهیزات نظامی کشور است که پنج قسمت از این مجموعه پانزده قسمتی آماده نمایش است که از شبکه مستند پخش میشود.
این مجموعه علاوه بر اینکه به تحلیل و پژوهش و ارائه مستنداتی درباره تاریخچه سلاحها، به لزوم ساخت و استفاده از سلاحهایی که معرفی میکند، نیز میپردازد و به اتفاقات و تجربیات استفاده از این سلاحها در وقایع مختلف ورود میکند.
«سلاح ایرانی» محصول مشترک شبکه مستند و بنیاد فرهنگی روایت فتح است و به بهانه پخش آن از شبکه مستند با داود مرادیان (تهیهکننده) آن گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
با چه دغدغهای سراغ ساخت مستند درباره سلاحهای ایرانی و بررسی قدرت نظامی ایران رفتید؟
این پروژه یک اثر مشارکتی بین شبکه مستند سیما و گروه مستند بنیاد فرهنگی روایت فتح به تهیهکنندگی من و یک کارگردانی گروهی است. به طور طبیعی وظیفه ذاتی روایت فتح؛ در خدمت عملکرد کلی سپاه پاسداران و بسیج است. ما در روایت فتح خود را عامل فرهنگی نیروهای مسلح میدانیم و معتقدیم ارگان حرفهای روایتگری در این حوزه ما هستیم. لذا باتوجه به قابلیتها و ظرفیتهایی که روایت فتح دارد، پیشنهاد شبکه مستند سیما را پذیرفتیم. در واقع ساخت مستندی نظامی از دستاوردهای دفاعی ایران در جهت دلگرمی مردم و اینکه از دیدن چنین مستندی هم لذت ببرند، از اهداف ساخت «سلاح ایرانی» بود.
وجه تمایز مجموعه «سلاح ایرانی» با دیگر مستندهایی که به دستاوردهای دفاعی ایران میپردازد، چیست؟
تا امروز چنین مستندی ساخته نشده است، هر آنچه تا امروز ساخته شده اثری پروپاگاندایی بوده به شکلی که یک خبرنگار در ایام رزمایش تصویرگر این رزمایش بوده و نه از تاکتیک آن و نه از قابلیتهای آن و توان مقابلهاش با نیروی مخالفش نیز بیان نکرده است و اصلاً چیزی هم نمیدانسته که بیان کند.
«سلاح ایرانی» اثر متفاوتی است، هر آنچه که غیر از این مستندهای ژورنالیستی و پروپاگاندایی ساخته شده توسط خبرنگاران قدیمی این حوزه تولید شد نیز معمولاً آثاری هستند که همان تصاویر را به مخاطب خود ارائه میدهند و فقط حدود ۲۰ دقیقه به آن شعار اضافه کردهاند یا حتی ۴۰ دقیقه شعار به آن اضافه کردهاند و زمان اثر را بالا بردهاند اما در نهایت اطلاعات چندانی به مخاطب درباره سلاحها ارائه نمیدهند.
در «سلاح ایرانی» ما برای اولین بار مستندی در این مورد ساختیم که اطلاعاتی به مخاطب میدهد تا او بتواند به تحلیل برسد. به همین دلیل مستندی شعاری، هیجانی و پر زرق و برق که مثلاً طرفداران «Call of duty» از آن خوششان بیاید، نساختیم، در واقع مستندی غنی از اطلاعات مربوط به این حوزه ساختیم تا مخاطب عام آن را بپسندد و از آن اطلاعات بگیرد. دلیل اصلی اینکه به سراغ این موضوع رفتیم هم تبیین دستاوردهای جدی هایتک جمهوری اسلامی در حوزه سلاح بود.
چرا برای پرداختن به هر دستاورد یا سلاحی یک نگاه تاریخی را نیز دنبال میکنید و تنها به ویژگیهای این سلاح در حال حاضر اکتفا نمیشود؟
تقریباً تمام مستندهایی که در این پنج قسمت میبینیم از دقیقه چهل به بعد به جمهوری اسلامی ایران مربوط میشود. ما اصرار داشتیم که باید عقبه ماجرا گفته شود و آنچه که قرار است به مخاطب معرفی شود، یک تاریخچه دارد که نباید آن را نادیده گرفت. مثلاً اگر از شناورهای سپاه حرف میزنیم چون درباره آن پژوهش شده و قابلیتهای آن را میشناسیم به تاریخ رجوع میکنیم و میبینیم که آیا مواردی بوده که ناوهای بزرگ اسیر حمله شناورهای کوچک شده باشند یا خیر؟ ما چندین مورد از وقایعی که رخ داده را تعریف میکنیم و بعد به مخاطب که نمونههایی از این واقعه را دیده عملکرد سلاحهای ایرانی را نشان میدهیم و میگوییم که به همین علت آمریکاییها به شناورهای سپاه لقب زنبورهای سرخ دادهاند؛ یعنی مجموعهای نیشهای ریز و کوچک که میتوانند فیل را از پا دربیاورند.
به همین علت آقای رابرت گیتس در اواخر دهه ۱۳۶۰ یک سخنرانی در آکادمی علوم دریایی آمریکا دارد که میگوید نیروی دریایی سپاه ایران قابلیتی را به دریا آورده که استراتژی و راهبرد صدساله نیروی دریایی آمریکا را بیاثر میکند. قصد ما این بود که مخاطب این اطلاعات را بفهمد و درک کند که بومیسازی سلاح بسیار مهمتر از خرید آن است، به همین دلیل از میانه هر قسمت پس از بررسی تاریخی وارد ایران میشویم.
اینکه مخاطب ایرانی چنین اطلاعاتی از سلاحهای ایرانی به دست بیاورد، چه کارکرد اجتماعی و سیاسی برای کشور دارد؟
رویکرد پروپاگاندایی و پژوهشی نافی یکدیگر نیستند بلکه به اعتقاد من؛ این دو مکمل هم هستند. آن نگاه پروپاگاندایی در زمان خودش لازم است. قبل از اینکه من مدیر مستند روایت فتح شوم، برنامهساز روابط عمومی سپاه هم بودم، چهارده سال در این حوزه برنامه ساختم، همان زمان که مستندهای تبلیغی ساخته میشد ما چند مستند تبیینی ساختیم و همان تجربهها ما را به این نتیجه رساند که میشود چنین آثاری ساخت. این نمونهها را چند تن از فرماندهها دیدند و به کیفیت آنها تأکید کرده بودند.
ما به کارکرد مثبت مستندهای پروپاگاندایی آشنا بودیم و به بخش دیگر ماجرا پرداختیم تا بتوانیم پرداختن به پیشرفت دفاعی کشور را تکمیل کنیم. همواره نگاه هیجانی در همان مقطع زمانی کارکرد دارد اما وقتی نگاه شما تحلیلی باشد، همانند یک مرجع در ناخودآگاه مخاطب مینشیند و من فکر میکنم که باید مستندهای بیشتری به این شکل ساخته شود و این روند به تبیین کامل منتهی میشود.
قطعاً پرداختن به مسائل دفاعی میتواند محدودیتهای امنیتی نیز داشته باشد. با چه چالشهایی در پژوهش مواجه بودید؟
همه مستندهایی که تا امروز ساختهام، در حوزه پژوهش آثاری جدی هستند که حرفهای بسیاری برای گفتن دارند. من درباره مسکن مهمترین مستند ایران را ساختهام یا در حوزه ارز و مسائل اینچنین مستندهای قابل دفاعی دارم اما باید بگویم که پژوهش در حوزه صنایع دفاعی نفسگیر است. خبرنگاران و فعالان سرویسهای امنیتی و دفاعی خبرگزاریها با ما همکاری داشتند. اطلاعات که جمعآوری شد؛ سعی کردیم از دوستان در نیروهای مسلح نیز کمک بگیریم و از آنها درباره صحت و سقم اطلاعاتمان کمک میگرفتیم، برای اطمینان از اینکه اطلاعات غلط به مخاطب ندهیم، نتیجه پژوهشهایمان را برای بسیاری از کارشناسان فعال در نیروهای مسلح میفرستادیم. کسب اطلاعات لازم، تأمین تصاویر و نگارش متنی که خستهکننده نباشد، خودش یک سال به طول انجامید.
باقی قسمتهای این مجموعه که هنوز آماده نمایش نشدهاند، در چه مرحلهای است؟
هنوز هیچ کاری برای ساخت این قسمتها انجام نشده است. ما پنج قسمت از این مجموعه را آماده نمایش داشتیم که تصمیم گرفتیم این پنج قسمت را پخش کنیم تا دیگر نیروهای مسلح نتیجه همکاری بخشهایی که با ما همراه بودند را ببینند و برای همکاری با این مجموعه مستند ترغیب شوند و از آن استقبال کنند. قسمت اول این مجموعه مربوط به شناوری ارتش میشود، قسمت دوم شناوری سپاه است، قسمت سوم موضوع موشکی دریایی است، قسمت چهارم موضوع پدافندی و قسمت پنجم به موضوع موشکی بالستیک میپردازد.
چرا برای قسمتهای اول این بخشها را انتخاب کردید؟
این بخشها به شدت راهبردی هستند. دومین دلیل این بود که ما ارتباط نزدیکی با سپاه داریم، اگر روابط عمومی سپاه پشت این مستند نبود این مجموعه به هیچوجه ساخته نمیشد. روابطعمومی سپاه و فرماندهی نیروی دریایی سپاه با ما همکاری کردند و سه قسمت از این مجموعه به خوبی ساخته شد و بعد ما به روابطعمومی ارتش رجوع کردیم که به تمام نیروها فراخوانی صادر کرد و در این مرحله امکان پرداختن به موضوع پدافند و شناوری ارتش امکانپذیر بود.
مطمئناً پس از ساخته و پخش شدن این پنج قسمت دست نیروها بازتر است، این قسمتها را میبینند و همکاریها بهتر و بیشتر صورت میگیرد. قرار است که ما برای فاز بعدی به سراغ مبحث زرهی و بالگردی ارتش و سپاه برویم. رایزنیها برای ساخت این چهار قسمت تا امروز به قطعیت رسیده است.
تا امروز چه بازخوردهایی از پخش این مجموعه شاهد بودید؟
ما یک پخش آزمایشی در شب ۲۲ بهمن داشتیم، هنوز پخش شبکه یک، افق و شبکه خبر این مجموعه را پخش نکردهاند و در همین حد باید بگویم که طبق تحقیقاتی که در افکار عمومی داشتیم بازخوردهای خوبی را شاهد بودهایم که قابل اعتنا است. به نظر من باید کمی صبوری کرد تا پخشها به صورت کامل انجام شود و قطعاً استقبال بیشتری از این مستند صورت خواهد گرفت. به طور کل باید بگویم که مستند مخاطب خاصی دارد و نمیتوان آن را با سریال و فیلمهای سینمایی مقایسه کرد.