مروری بر آثار آموزشی سینمای کیارستمی/ از «زنگ تفریح» تا «بزرگداشت معلمها»
در آستانه به پایان رسیدن مهلت ارسال آثار به پنجاه و دومین جشنواره بینالمللی فیلم رشد، مروری بر آثار آموزشی و تربیتی عباس کیارستمی داشتیم. فیلمسازی که سهمی بزرگ در رشد سینمای آموزشی و دانشآموزی کشور داشت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، عباس کیارستمی یکی از فیلمسازان مطرح تاریخ سینمای ایران است که سبک منحصر به فردی در آثارش داشت. او فیلمهای بسیاری ساخت، اما بخش مهمی از کارنامه کاریاش به فیلمهایی اختصاص دارد که برای مخاطب دانشآموز ساخته بود. کیارستمی در سالهای فعالیتش چندین فیلم با رویکرد آموزشی ساخت که هر کدام به نوعی به دنبال انتقال بخشی از مفاهیم آموزشی و تربیتی به فرزندان این آب و خاک بود.
حالا که در آستانه به پایان رسیدن مهلت ارسال آثار به پنجاه و دومین جشنواره بینالمللی فیلم رشد هستیم، بد نیست به همین بهانه مروری بر آثار آموزشی و تربیتی عباس کیارستمی داشتیم. البته کیارستمی در بسیاری دیگر از آثارش که در ظاهر برای مخاطب بزرگسال تولید شده بود و جنبه آموزشی و تربیتی نداشت نیز به دنبال طرح موضوعات تربیتی برای مخاطبانش بود. موضوعاتی که در دل قصهها گنجانده میشد.
زنگ تفریح
«زنگ تفریح» فیلم خوبی نبود! این واقعیتی است که باید در ارتباط با این فیلم پذیرفت. فیلمی که در سال ۱۳۵۱ شمسی ساخته شد. منتقدان نقدهای بسیاری به این فیلم وارد کردند و حتی خود کیارستمی نیز بعدها قبول کرد که قصه فیلم کمبودهایی دارد. اما مهمترین نکته در ارتباط با این فیلم، باز شدن مسیری بود که بعدها از آن به عنوان سینمای کیارستمی یاد میشد.
داستان این فیلم کوتاه ۱۱ دقیقهای درباره پسری به نام «دارا» است. دارا در راهروی مدرسه به دیوار تکیه داده؛ توپی دارد و بادکنکی که در حال باد کردن آن است. او و دوستش اکبر با توپ شیشه پنجره مدرسه را شکستهاند. ناظم مدرسه او را تنبیه میکند. پس از به صدا درآمدن زنگ تعطیلی مدرسه دارا و دیگر دانشآموزان به سوی در مدرسه هجوم میبرند. آنها در مسیر بازگشت به خانه با گروهی از بچههای نوجوان که مشغول بازی بودند، درگیر میشوند و از آنجا فرار میکنند و در ادامه پا در مسیر جادهای خارج از شهر میگذارند…
من هم میتوانم
پنجمین فیلم کارنامه عباس کیارستمی هم اثری کوتاه بود که در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ساخته شد. این فیلم درباره پسری است که رفتارهای حیوانات مختلف را تقلید میکند. با این عمل کودکانه، او خود را با حیوانات مقایسه میکند. البته که در پایان متوجه میشود که تفاوت حقیقی بین انسان و بقیه موجودات، در قدرت تفکر انسان است.
با وجود اینکه یکی از انتقادات به شماری از آثار عباس کیارستمی کم بودن نقش موسیقی در این آثار بود اما در این فیلم کیارستمی، ناصر چشمآذر موسیقدان و آهنگساز سرشناس ایرانی را در کنار خود داشت. مصطفی حاجی و مهدی سماکار فیلمبردارهای این اثر کوتاه کمتر از ۴ دقیقهای بودند و احمد کیارستمی و کمال ریاحی بازیگران نوجوانی بودند که در این اثر به ایفای نقش پرداختند.
دو راهحل برای یک مسئله
«دو راهحل برای یک مسئله» دومین ساخته سینمایی کیارستمی در سال ۱۳۵۴ که بعد از «من هم میتوانم» منتشر شد. اثری با دو شخصیت نوجوان به نامهای «نادر» و «دارا» که در فضای مدرسه، درگیر قصه جالبی میشوند.
دارا کتاب نادر، هم کلاسیاش را قرض گرفته است. وقتی آن را پس میدهد نادر میبیند کتاب پاره شده است. نادر هم کتاب دارا را پاره میکند و بینشان دعوا میشود و گلاویز میشوند. داستان یک بار دیگر تکرار میشود این بار نادر کتاب را به دارا نشان میدهد و میگوید کتابش پاره شده است، دارا پارگی کتاب او را با چسب میچسباند. قصهای ساده که سعی میکند در زمانی کمتر از ۵ دقیقه مخاطبش را درگیر یک مفهوم تربیتی مهم کند.
«دو راهحل برای یک مسئله» با قصهای از عباس کیارستمی و فیلمبرداری مرتضی رستگار ساخته و پخش شد.
رنگها
کیارستمی در انتهای سال ۱۳۵۴، یک اثر آموزشی دیگر نیز ساخت؛ اثری به نام «رنگها» که در زمانی حدود ۱۵ دقیقه به مخاطبان عرضه شد.
داستان این اثر در ارتباط با آموزش رنگها به کودکان است. با نشان دادن اشیا متفاوت، رنگهای اصلی به کودکان آموزش داده میشود. در این فرآیند پیامهای کوتاه آموزشی که مرتبط با رنگها هستند، به مخاطب منتقل میشوند.
«رنگها» دیگر تجربه همکاری کیارستمی با ناصر چشمآذر در مقام آهنگساز اثرش بود. کیارستمی در این اثر که خودش نویسندگی و تدوین آن را هم برعهده داشت، از هنرمندی شهین امیرارجمند استفاده کرد.
به ترتیب یا بدون ترتیب
«به ترتیب یا بدون ترتیب» یکی از اولین فیلمهای عباس کیارستمی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود. اثری که در سال ۱۳۶۰ شمسی ساخته شد. این فیلم ۱۵ دقیقهای با آوردن نمونههایی چون رعایت صف در مدرسه، سوار شدن اتوبوس و … بچهها را با مفهوم احترام به حقوق دیگران و رعایت نظم و ترتیب آشنا میسازد.
دنداندرد
کیارستمی برای بهداشت دندان بچهها هم دست به کار شد و برای آموزش دانشآموزان در این زمینه نیز فیلم ساخت. «دندان درد» نام این اثر بود. فیلمی ۲۴ دقیقهای که با داستانی از داریوش دیانتی ساخته شد و قصه آن در ارتباط با پسری به نام محمدرضاست. محمدرضا معمولاً دندانهایش را مسواک نمیزند. در نتیجه دنداندرد گرفته و مجبور میشود که به دکتر برود. دکتر درباره دندان، راههای سالم نگهداشتن آن و چگونگی مسواک زدن صحبت میکند.
بزرگداشت معلمها
این اثر هم از جمله فیلمهای کوتاه کیارستمی با محوریت آموزش بود. او در این فیلم که در سال ۱۳۵۶ ساخته شد، صحبتهایی پیرامون شغل حساس و پراهمیت معلمان را مطرح میکند و رابطه آنها با کودکان از زبان معلمان بهتصویر کشیده میشود.
اولیها
در سال ۱۳۶۴، کیارستمی برای دانشآموزان کلاس اولی فیلمی ساخت که «اولیها» نام گرفت. اثری به قلم کیارستمی و فیلمبرداری همایون پایور که موضوع محوری آن لحظات به یادمانی کلاس اولیهاست. بچههایی که برای نخستین بار از خانوادههایشان جدا میشوند و ساعات زیادی را در مدرسه و به دور از خانواده خودشان میگذرانند. واکنش آنها در برابر این شرایط جدید یکسان نیست. برخی زود به این محیط عادت میکنند. اما گروهی دیگر نیاز به زمان دارند. واکنشهایی که در این فیلم به تصویر کشیده شده است.