یک خطاط و مدرس خوشنویسی مطرح کرد؛
«کتابت» هنری تنفرساست و کار هرکسی نیست/ خطوط «نستعلیق»، «شکسته» و «تعلیق» با زبان و فرهنگ ما همخوانی دارند
شهربانو نجفی (خطاط و مدرس خوشنویسی) که در زمینه کتابت تجارب جدی دارد، میگوید: زمانی که فردی به نگارش و کتابت اثری مکتوب میپردازد باید محتوای آن را بسیار دوست داشته باشد؛ تا به این ترتیب آن حس و حال موجود در اثر را دریافت کند. در غیر این صورت نتیجه کار قابل قبول نخواهد بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بدون شک پرداختن به مسیر پیچواپیچ خوشنویسی از بدو ورود اسلام به ایران تاکنون، اتفاقی زمانبر است، اما به طور خلاصه میتوان گفت خط مرسوم پس از اسلام «نسخ» بوده و «تعلیق» نخستین خط ایرانی است. خط «تعلیق» با نام «ترسل» ترکیبی از دو خط «نسخ» و «رقاع»؛ اوائل سده هفتم مورد توجه قرار گرفت و پس از یک قرن به مرور از کانون توجه خارج شد. خطاطی که «تعلیق» را قانونمند کرد خواجه تاج سلمانی نام داشت و خواجه عبدالحی منشی استرآبادی بود که قواعد و اصول آن را کامل کرد.
اما خطی که پس از «تعلیق» شکل گرفت و افتخار هنر ایران به حساب میآید «نستعلیق» است. «نستعلیق» را زیباترین و برترین خط ایرانی میدانند تا آنجا که از آن به عنوان «عروس خطوط» یاد میکنند. این خط ایرانی از ترکیب و ادغام دو خط «نسخ» و «تعلیق» ایجاد شده و میرعلی تبریزی بوده که در سده هشتم هجری قمری آن را قانونمند کرده است. «نستعلیق شکسته» هم در اواسط سده یازدهم هجری ابداع شد. مرتضیقلی خان شاملو حاکم هرات را یکی از افرادی میدانند که در ایجاد «نستعلیق شکسته» موثر بوده است. برخی دیگر محمد شفیع هروی معروف به «شفیعا» را ابداع کننده این خط میدانند. از سویی مرحوم عبدالمحمدخان ایرانی مؤلف کتاب «پیدایش خط و خطاطان» عقیده دارد که «نستعلیق شکسته » در زمان صفویه به وجود آمده و مرتضی قلی خان شاملو آن را از «نستعلیق» رویانده است.
به هرحال اگر از تاریخ و روند جزییتر ایجاد و تکامل «نستعلیق شکسته» که بگذریم، این خط امروزه یکی از زیباترین و مرسومترین خطوط فارسی است که در امر کتابت آثار مکتوب فارسی هم کاربرد بسیار دارد. متاسفانه باید گفت «کتابت» این هنر بدیع در دنیای امروز دیگر مانند گذشته مورد توجه خطاطان نیست و دلیل اصلی اینعدم تمایل نبود حمایتهای موثر مالی است.
شهربانو نجفی یکی از خوشنویسانی است که طی سالهای فعالیتش پس از سالها مشق کردن به سراغ مقوله مهم «کتابت» رفته و در این عرصه تجارب جدی دارد. او سال ۱۳۷۰ به عضویت ممتاز انجمن خوشنویسان ایران و طی سالهای فعالیتش، علاوه بر خلق و ارائه آثار هنری به مقوله تدریس هم مشغول بوده است.
شهربانو نجفی درباره فعالیتش در زمینه خوشنویسی و اهمیت و دشواریهای هنر «کتابت» گفت: خوشنویسی اصلا پرهزینه نیست؛ اما موضوعی که وجود دارد لزوم تداوم آموزش و یادگیری آن است که طولانی مدت است. واقعا نمیتوان گفت کلاسهای خوشنویسی در شش ماه یا یک سال به سرانجام میرسند.
از فعالیتهای این روزهایتان در زمینه خوشنویسی بگویید. آیا قرار نیست نمایشگاهی از آثارتان برگزار کنید؟
در حال حاضر در کلاسهای انجمن خوشنویسان ایران شعبه اکباتان مشغول تدریس هستم. البته سالهاست روی مقوله آموزش تمرکز دارم و این رویه بخشی از فعالیتهای اصلی من است. کلاسهای ما از مهرماه امسال، یعنی هفته گذشته شروع شده و چند جلسهای است هنرجویان مشغول آموزش هستند. در راستای همین برنامه چهار روز در هفته، بعداز ظهرها مشغول آموزش خوشنویسی به علاقمندان هستم. با اینکه تدریس بخشی جدی برای من است اما در کنار این فعالیت به خلق آثار هنری هم مشغول هستم.
چه زمانی نمایشگاهی از آثارتان برگزار میکنید؟ آیا روال مشخصی دارید؟
معمولا اینگونه است که وقتی کارهایم به تعداد قابل قبولی میرسند، نمایشگاهی از آنها برگزار میکنم.
از سبک و تخصص خودتان بگویید؛ و اینکه آیا نسلهای جدید از خوشنویسی و خطوط متنوع آن استقبال میکنند؟
تخصص من «نستعلیق» و «نستعلیق شکسته» است اما خب خط تحریری را هم به عنوان دستخط با دانشآموزان کار میکنم. البته دانشآموزان در تابستان بیش از دیگر فصلها در کلاسهای آموزشی شرکت میکنند. من با توجه به تجربهای که در بخش آموزش دارم باید بگویم استقبالی که میگویید در نسلهای جدید وجود دارد. اما موضوعی که وجود دارد بالا رفتن هزینههای زندگی و تورم اقتصادی است که باعث شده هنرجویان با حساب و کتاب بیشتری در کلاسها شرکت کنند.
آیا خوشنویسی هنر پر هزینهای است و شاگردان باید برای تامین متریال زیاد هزینه کنند؟
خیر خوشنویسی اصلا پرهزینه نیست؛ اما موضوعی که وجود دارد لزوم تداوم آموزش و یادگیری آن است که طولانی مدت است. واقعا نمیتوان گفت کلاسهای خوشنویسی در شش ماه یا یک سال به سرانجام میرسند. خیر خوشنویسی هنری مستمر است که مشق و تمرین هم در آن بسیار اهمیت دارد و روندی طولانی را میطلبد. یک هنرجو به طور میانگین، حداقل باید شش، هفت سال با یک استاد کار کند.
این روحیه در نسلهای جدید وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است، در صورتی که نسلهای قبلی اینطور نبودند و حتی خود را مرید استاد میدانستند.
بله همینطور است که میگویید. اینکه میگویم هنرجو باید شش، هفت سال زیر نظر یک استاد آموزش ببیند و مشق کند روالی مرسوم بوده و باید وجود داشته باشد. در دوره ما اینطور که حالا هست، نبود. ما با استادانمان زندگی میکردیم و حتی گاه رابطهای دوستانه و خانوادگی میان ما ایجاد میشد. این روحیه در هم نسلهای من و هنرمندان دورههای قبل وجود داشته است.
در طول تاریخ خوشنویسی، خطاطانی داریم که تمام عمرشان از محضر یک استاد بهره بردهاند. از طرفی زندگی شتابزده امروز نوجوانان و کودکان ما را افرادی عجول بار آورده. این عجله در آموزش رشتههای هنری کار ساز نیست، بلکه مخرب است.
درست است. اما خب به نظرم نسلهای بعد از ما و هنرجویان امروزی قدرت یادگیری بالاتری دارند و زمانی که به گذشته نگاه میکنم، متوجه میشوم تصورم درست است. بچههای امروزی برای یادگیری انگیزه بیشتری دارند و هنرجویانی که با آنها کار میکنم همینطورند. در کل بچههای امروزی خلاق هستند.
گویی عدم پایبندی به چهارچوبها و قواعد در اغلب هنرجویان و هنرمندان نسلهای جدید از آنها افراد جسورتری ساخته است.
بله این جسارتی که میگویید وجود دارد. به هرحال بچههای امروزی نسبت به نسلهای قبل آگاهتر هستند.
این آگاهی حاصل وجود اینترنت و فضای مجازی و تبادل آزاد اطلاعات است.
درست است. صد در صد همینطور است که میگویید. و خب مطمئنا این آگاهی حاصل شده توسط نسلهای جدید، در نوع یادگیری و ابراز خلاقیت آنها بسیار موثر است. کلا طی چندین سال گذشته سواد افراد در همه حوزهها بالاتر رفته است که اتفاق خوبی است.
یکی از مقولات مهم در حوزه خوشنویسی که گذشتههای دور مرسوم و مورد توجه بوده هنر «کتابت» است. شما در این زمینه فعالیتهای جدی داشتهاید؟
من کتاب «گلستان سعدی» را به طور کامل در قالب خط شکسته، کتابت کردهام و برخی آثار را هم قطعهنویسی کردهام. کلا در زمینه کتابت زیاد کار کردهام اما بیشتر به صورت قطعات پراکنده بودهاند و در قالب کتاب نبودهاند.
سنگینی کار شما را اذیت نکرد؟
من گلستان سعدی بسیار دوست دارم و جزو آثار ادبی مورد علاقه من است. کتابت اثر هم برای من روندی آنچنان پیوسته نداشته و به دلایل مختلف در مقاطعی متوقف شده است. زمانی هست که فلان انتشارات به خطاط کاری سفارش میدهد و آن فرد به فرض موظف است ظرف موعدی مشخص و محدود؛ مثلا شش ماه کار را تحویل دهد. کتابت گلستان سعدی اینطور نبوده و طی دو سال انجام شده. کتابت این اثر برایم روندی تفننی داشته. میتوانم بگویم طی کار کردن روی گلستان سعدی به طور میانگین روزی دو قطعه را کتابت میکردم.
صرف کردن دو سال روی کتاب گلستان سعدی به زحمتش میارزید؟
بله مطمئنا. من گلستان سعدی را تا آن حد دوست داشتم که از بچگی آن را مطالعه میکردم. اگر بگویم تاکنون پنج، شش بار گلستان سعدی را خواندهام، اغراق نکردهام. زمانی که فردی به نگارش و کتابت اثری مکتوب میپردازد باید محتوای آن را بسیار دوست داشته باشد؛ تا به این ترتیب آن حس و حال موجود در اثر را دریافت کند. در غیر این صورت نتیجه کار قابل قبول نخواهد بود.
آیا پس از کتابت یک اثر (چه سفارشی و چه غیر سفارشی) درآمد حاصل آن راضی کننده است؟
خیر «کتابت» به لحاظ مالی اصلا برای هنرمند به صرفه نیست و نمیتواند از این کار سودی کسب کند. راستش من هنر خوشنویسی را بسیار دوست دارم مقوله مالی به هیچ وجه برایم اولویت نبوده و نیست. اگر بخواهم سود حاصل از کتابت اثری چون گلستان سعدی را لحاظ کنم با توجه به زمانی که صرف خلق اثر شده و دیگر موارد و دشواریها، احساس شکست خواهم کرد. این احساس در من ایجاد نمیشود به این دلیل که سود مالی و کسب درآمد از ابتدا اولویتم نبوده است. هیچوقت نگاهم به هنر خوشنویسی مالی نبوده است. واقعا اگر قرار باشد در رابطه با هنرها و البته خوشنویسی نگاهی مالی داشته باشیم، در مدت زمانی کوتاه دچار افسردگی خواهیم شد.
از فضای فعلی هنر رضایت دارید؟
الان اینگونه است که هنرمند نباید منتظر کسی یا چیزی باشد؛ بلکه باید خودش فعالیتهای مفیدی را پیش گیرد تا به اهدافی که دارد برسد. اینطور نیست که مثلا فلان فرد یا ناشر بیاید و اثر مرا بگیرد و به مرحله چاپ و نشر برساند. این موضوع را هم نباید نادیده بگیریم که فعالیتهای اصلی و پروژههای جدی به افراد و گروههایی خاص سپرده میشوند و دیگران بینصیب میمانند. اگر توجه کنید میبینید افرادی که مدام مشغول کار هستند و با دستگاهها و نهادها همکاری میکنند، ثابت هستند. به هرحال وجود چنین فضا و چنین گروههایی کار را تا حدودی برای دیگر هنرمندان دشوار میکند. که به هرحال من جزو هیچ دسته یا گروهی نیستم.
به طور کلی خطاطی که بخواهد «کتابت» اثری را به عهده بگیرد با چه مشکلاتی مواجه خواهد بود؟
به نظرم هنر کار خودش را انجام میدهد و مسیر خودش را میرود. اگر منظورتان مقوله مالی و حمایتهای مالی است که دربارهاش توضیح دادم. اما در کل سفارش کتاب نسبت به قبل خیلی کاهش یافته و این تنزل بسیار چشمگیر است. مسلما این دشواریها بر نوع و نحوه فعالیت خوشنویسان علاقمند به «کتابت» موثر است. اگر توجه کنید از قدیمالایام تا به حال، اغلب آثارِ در رابطه با خوشنویسی و کتابت، از سوی موسسات نشر یا انجمن خوشنویسان به خظاطان سفارش داده شده. حال این نوع همکاریها و فعالیتها بسیار کمرنگ شده است. زمانی که سفارش کم باشد یا نباشد، درصد کلی فعالیت در زمینه کتابت و خوشنویسی بسیار پایین میآید.
برای خطاطان علاقمند به «کتابت» چه پیشنهادی دارید؟
یکی از موضوعات مهم این است که هنرمندان خوشنویس باید برای کتابت آثار، در نوع انتخابشان بسیار دقت کنند. مثلا اگر قرار باشد من کتابی چون «قابوسنامه» را بنویسم باید آن را مطالعه کنم. من باید اثر را پس از مطالعه دوست داشته باشم و با آن ارتباط برقرار کنم. اگر این دوست داشتن و عشق و علاقه در من باشد، قاعدتا مخاطب هم سپس از دیدن و خواندن اثر آن را دوست خواهند داشت. اگز من مولف و خالق اثر کتاب را دوست نداشته باشم خروجی و حاصل کارم ناقص و بیکیفیت خوادد بود. در ادامه هم مخاطب از آن استقبال نخواهد کرد. چنین مواردی بسیار مهم هستند. متاسفانه در حال حاضر کتابت آثار خیلی کم شده است.
این تنزل در توجه به مقوله «کتابت» در آینده موجب منسوخ شدنش خواهد شد؟
خیر چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. اما خب مقوله «کتابت» برای هنرمند این عرصه روندی طولانی است. چنین فردی باید سالها به مشق و تمرین و کتابت آثار بپردازد. در کل کتابت با نوشتن زیاد و قبول سفارشهای متعدد شکل میگیرد و قوام مییاید. خوشنویسی که چندین کتاب را ننویسد و خطاطی نکند نمیتواند «کتابت» کند. چنین فردی اگر هم اثری را به سرانجام برساند، آن کار به درد نخواهد خورد و فاقد ارزش است. آثار چنین افرادی احتمالا به مرور ضعیف و ضعیفتر میشود.
پس باید گفت مقوله «کتابت» کار هرکسی نیست و به سالها مشق و مرارت نیاز دارد.
بله دقیقا همینطور است. باید بگویم «کتابت» هنری تنفرساست و کار هرکسی نیست. کلا هنر ریاضت میطلبد و این قاعده تمام رشتههای هنری را دربرمیگیرد. فرقی نمیکند هنر هنرمند چیست. آنچه اهمیت دارد این است که او باید برای رسیدن به سطوح بالاتر ریاضت بکشد و جز این راه دیگری وجود ندارد. موسیقی، نقاشی، خطاطی، مجسمهسازی و همه هنرها به این زحمت و ریاضت نیاز دارند. بیشک افرادی که کارشان خوب است و به درجات بالاتر میرسند و کارشان مورداستقبال قرار میگیرد، ریاضت بسیار کشیدهاند و برای رسیدن به مراحل بالاتر سالها زمان صرف یادگیری و مشق و تمرین کردهاند.
از آنچه طی این سالها انجام دادهید، رضایت دارید؟
من کارم را خیلی دوست دارم و انجام کارهای هنری برایم بسیار لذتبخش و جذاب است. تنها کاری که در زندگیام همیشه با آن درگیر بودهام، خوشنویسی است. به نظر خوشنویسی گرافیک محض است؛ بخصوص خط «نستعلیق». تناسب و تعادل این خط زبانزد است. حتی میتوانم بگویم «نستعلیق» دنیایی از طبیعت است
منظورتان از اینکه «نستعلیق» برگرفته از طبیعت است، چیست؟
ببینید آنچه را ما در طبیعت میبینیم و به لحاظ زیبایی آن را از درون میپسندیم، در خط «نستعلیق» وجود دارد.
نستعلیق با زبان، فرهنگ و ادبیات ما همخوانی دارد که تا این حد مورد توجه قرار گرفته است.
بله همینطور است. کلا «نستعلیق»، «شکسته» و خط «تعلیق» خیلی با زبان و فرهنگ ما همخوانی دارند. این خطوط، بخصوص «نستعلیق» کاملا با احساس ایرانی همخوانی دارد.
آیا قرار نیست نمایشگاهی انفرادی برگزار کنید یا در نمایشگاهی گروهی حضور یابید؟
به دنبال برگزاری نمایشگاهی از آثارم هستم و انشالله اگر شرایط مهیا شود این اتفاق رخ خواهد داد. تا آنجا که مطلعم در حال حاضر گالریها تعطیل هستند. این اتفاق به نفع هنرهای تجسمی نیست. با وجود تعطیلی گالریها، برگزاری نمایشگاه هنرمندان رشتههای مختلف به تعویق میافتد و در ادامه کارها روی هم انباشته میشوند و قضیه پیجیده خواهد شد. طی دوران کرونا هم چنین وضعیتی را تجربه کردیم و میدانیم چنین تعطیلیهایی به نفع هنرمند و فضای هنری کشور نیست. باید این موضوع را به یاد داشته باشیم که در نهایت هنرمند برای خلق آثار هنری از محیط پیرامونش تاثیر میگیرد؛ لذ امیدوارم اوضاع جامعه برای فعالیت هنرمندان بهبود پیدا کند. خودم هم شخصا به آموزش و تدریس دلخوشم. همین که با هنرجویان و علاقمندان سر و کار دارم به این معناست که مشغول انجام دادن کاری مفید هستم.