خبرگزاری کار ایران

سعید ابوطالب در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

مستند در ایران، یک کار درجه دو حساب می‌شود/ دچار انسداد ژانرهای نمایشی هستیم/ بازی مافیا هیچ‌گاه در ایران ممنوع نبوده است

مستند در ایران، یک کار درجه دو حساب می‌شود/ دچار انسداد ژانرهای نمایشی هستیم/ بازی مافیا هیچ‌گاه در ایران ممنوع نبوده است
کد خبر : ۱۲۷۵۳۹۹

سعید ابوطالب معتقد است آثار رئالیتی‌شو همچون دیگر آثار هنری می‌توانند در حوزه فرهنگ نقشی سازنده داشته باشند اما این نقش سازنده نامحسوس است و اثری چون «شب‌های مافیا» به مخاطبان خود روح همگرایی و اتحاد را آموزش می‌دهد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه رئالیتی‌شوی «شب‌های مافیا» یکی از آثار پرمخاطب شبکه نمایش خانگی بود که در حدود سه سال اخیر توانست نظر مخاطبان مختلفی را به خود جلب کند. شکلی از تولید برنامه‌های مستند و رقابتی که به نظر می‌رسد امروز می‌تواند یکی از گونه‌های برنامه‌سازی موفق در جلب نظر مخاطب باشد و انتظار می‌رود در آینده آثاری از این دست بیش از پیش ساخته و پخش شوند.

رئالیتی‌شو گونه جدیدی از آثار نمایشی در کشور ما به حساب می‌آید که شاید قدیمی‌ترین و پرکارترین کارگردان در این حوزه را بتوان سعید ابوطالب دانست که پیش از تولید اینگونه آثار او را بیشتر به عنوان یک مستندساز و شخصیت سیاسی می‌شناختیم. سعید ابوطالب آثار متعددی چون «رالی ایرانی»،‌ «سرزمین دانایی» و «شام ایرانی» را تولید کرده که در این بین می‌توان آخرین اثر او در شبکه نمایش خانگی را موفق‌ترین اثر این کارگردان دانست.

سعید ابوطالب این روزها مشغول ساخت برنامه جدیدی با عنوان «پدرخوانده» است که این اثر هم تفاوت چندانی با «شب‌های مافیا» ندارد و در آن بازی مافیا با سناریویی جدید بین چند بازیگر اجرا خواهد شد. در گفت‌وگو با این کارگردان درباره ساختار رئالیتی‌شو، جایگاه آن در ایران، نقش فرهنگی و آموزشی اینگونه آثار و برنامه‌هایی که تا امروز تولید کرده است، گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

رئالیتی‌شو در سرگرمی‌سازی و در حوزه فرهنگ چه جایگاه و اهمیتی دارد؟

رئالیتی‌شو یک قالب برنامه‌سازی است که حداقل ۱۴ زیرشاخه و هر کدام از آن‌ها انواع و اقسام متفاوتی دارد. تقریباً از سال ۲۰۰۰ به بعد در بسیاری از تلویزیون‌های دنیا رئالیتی‌شو به عنوان یک ژانر برنامه‌سازی موفق، پرمخاطب و فراگیر وجود داشته اما ما در ایران خیلی دیر به سراغ این ژانر رفتیم.

ما در کارهای نمایشی‌مان تله‌فیلم، مستند و... داریم که البته من معتقدم ما در ژانرهای نمایشی تلویزیون و سینما دچار انسداد هستیم و دلیل آن هم غلبه سینمای داستانی است و هنوز هم جشنواره‌ها به سینمای داستانی توجه دارند و سرمایه‌ها در این حوزه هزینه می‌شوند که البته چندی سالی است به مستند هم اندک توجهی وجود دارد ولی همچنان مستند یک کار درجه دو به حساب می‌آید در حالیکه در همه جای دنیا جشنواره‌های بزرگی مخصوص فیلم‌های مستند برگزار می‌شود و هزینه‌های زیادی برای این آثار در نظر گرفته می‌شود که نشان از اهمیت سینمای مستند دارد.

مستند در ایران، یک کار درجه دو حساب می‌شود/ دچار انسداد ژانرهای نمایشی هستیم/ بازی مافیا هیچ‌گاه در ایران ممنوع نبوده است

در این کشورها ساخت مستند در ژانرهای مختلف دنبال می‌شود، شما می‌توانید فیلم‌های مستند سیاسی، علمی، اجتماعی و... مشاهده کنید و در کنار این آثار ژانر رئالیتی‌شو نیز بسیار مورد توجه است. اولین باری که ساخت یک رئالیتی‌شو را به تلویزیون پیشنهاد دادم «سرزمین دانایی» نام داشت و ساخت آن را از من قبول نمی‌کردند و اصلاً از من می‌پرسیدند که رئالیتی‌شو چه معنایی دارد. من این قالب جدید را به مسئولان مربوطه معرفی کردم و ساخت آن را پذیرفتند، این مجموعه در چندین جشنواره بین‌المللی حاضر شد، مقام آورد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.

پس از آن رئالیتی‌شویی در شبکه نمایش خانگی با عنوان «رالی ایرانی» ساختیم. در ساخت این مستند از بازیگران مطرح استفاده کردیم و همان موقع بازیگران از ما می‌پرسیدند که این چه اثری است و در چه قالبی قرار می‌گیرد. در ساخت رئالیتی‌شو به نظر می‌رسد که ما فیلم داستانی می‌سازیم با این تفاوت که همزمان با قصه پیش می‌رویم به شکلی که قصه‌ در حال رخ دادن را می‌سازیم و از قبل چیزی از جزئیات نمی‌دانیم. پایان این قصه مشخص نیست و البته ساخت آن را کار سختی است چرا که باید اتفاقات پیش‌رو را مدیریت کرد. در رئالیتی‌شو طرح اولیه اهمیت ویژه‌ای دارد و باید ابزار، لوازم،‌ عوامل و بازیگران را به درستی انتخاب کرد و آموزش داد.

ما «رالی ایرانی» را ساختیم که با استقبال روبرو شد و سپس به تلویزیون آمدم و «هفت روز و هفت ساعت» را با بازیگران لبنانی و ایرانی ساختم که در حدود ۱۸ قسمت به پخش رسید. در این مجموعه با گروه‌های مختلف فیلمبرداری در پنج نقطه مختلف به صورت همزمان فیلمبرداری داشتیم و فقط یک پایان و مسیر مشخص کرده بودیم و نمی‌دانستیم چه اتفاقی رخ می‌دهد. در واقع رئالیتی‌شو چنین ویژگی‌هایی دارد؛ طرحی پیچیده با پیش‌بینی پایان‌های متفاوت.

زمانی که برنامه «سرزمین دانایی» از تلویزیون پخش می‌شد، پرسش‌های زیادی مطرح می‌شد که این چه نوع برنامه‌ای است، به همین دلیل تلویزیون برای فهم بهتر مخاطب از عنوان «مستند مسابقه» استفاده کرد که متأسفانه به عنوان رایج تبدیل شد و هنوز هم خیلی از خبرنگارها برای رئالیتی‌شو از همین عنوان استفاده می‌کنند که اشتباه است و ما آن را فقط برای همان مجموعه به کار بردیم چراکه آن زمان شناختی درباره این نوع آثار وجود نداشت و ما چاره‌ای نداشتیم.

خوشبختانه پس از گذشت چند سال رئالیتی‌شو امروز به ژانری شناخته شده تبدیل شده و شبکه‌های مختلف تلویزیون مشغول ساخت اینگونه آثار هستند اما شکل جعلی اینگونه آثار هم ساخته شد و عده‌ای دست به ساخت آثاری چون بازسازی مستند، مستند روایی و... هم زدند که عنوان رئالیتی‌شو داشتند ولی در واقع این آثار رئالیتی‌شو نبودند. همین اواخر برنامه‌ کمدی بسیار معروفی پخش شد که سازندگان آن اصرار داشتند که این یک رئالیتی‌شو است اما همان قسمت اول را که دیدم، متوجه شدم که این اثر رئالیتی‌شو نیست و مشخص بود که بازیگران دیالوگ می‌گویند. من به خوب یا بد بودن این اثر کاری ندارم، اما مشخص است که این برنامه رئالیتی‌شو نیست.

شما به عنوان یک مستندساز، آثار سیاسی جدی تولید کردید که بسیار مورد توجه قرار گرفت و پس از ساخت این آثار امروز به پرکارترین کارگردان رئالیتی‌شوی ایران تبدیل شدید، چرا از آن سینما فاصله گرفتید و این مسیر را انتخاب کردید؟

به اعتقاد من هر کاری که برعهده گرفته‌ایم را باید به نحو احسن انجام دهیم، من دانشجوی شیمی بودم بعدها علوم سیاسی خواندم و بعدها دکترای جامعه‌شناسی سیاسی خواندم. اینها علایق شخصی من بودند و در دیگر موارد وقتی شغل یا مسئولیتی دارم هم باید آن را به خوبی و به درستی انجام دهم. وقتی نماینده مجلس هستم، سعی دارم یک نماینده خوب باشم و وقتی در جایگاه فیلمساز قرار می‌گیرم هم باید یک فیلمساز خوب باشم. در موقعیت و جایگاه‌های مختلف باید اهدافی که مدنظر داریم را دنبال کنیم.

من فکر می‌کنم که نتیجه رئالیتی‌شو در توسعه برنامه‌سازی و جلب نظر مخاطب می‌تواند مفید باشد و کشف مسیرهای جدید را در مقابل ما قرار می‌دهد و خوشبختانه این اتفاق رخ داده و همچنان مشغول کشف مسیرهای جدید هستیم. من همچنان برای تلویزیون هم برنامه‌سازی می‌کنم، مجموعه «هفتاد و هفت ساعت» به کارگردانی من از شبکه آموزش در حال پخش است که یک مسابقه علمی است و پیشنهادی هم برای همکاری با شبکه نسیم دارم و مستندی هم با عنوان «ده روز تمام» با موضوع مقاومت در سوریه خواهم ساخت که هنوز مشکلات فنی وجود دارد و در حال رفع این مشکلات هستیم.

کمتر سینماگری را می‌توان یافت که هم در حوزه سینمای مقاومت، جنگ و سیاست فعال باشد و هم به صورت جدی در ساخت برنامه‌های کاملاً سرگرم‌کننده که بعضاً کمدی هم هستند فعال باشد.

من رسانه را هدف نمی‌بینم و برای آن کمالی هم قائل نیستم. رسانه یک ابزار است و ما برای انتقال مفهوم به جامعه مخاطب از آن استفاده می‌کنیم و به همین دلیل برای انتقال مفهوم مقاومت در سوریه قالبی از مستند را در نظر می‌گیریم که برای آن مناسب است و برای «شب‌های مافیا» قالبی دیگر تعریف می‌کنیم. من ساخت مستند جنگی یا سیاسی را به خوبی بلد هستم و قبلاً هم این کار را انجام داده‌ام و حتی هزینه‌های سنگینی برای آن پرداخت کرده‌ام که یک نمونه فیلمسازی در عراق و اسارت بود. ساخت مستند از کارهایی است که به آن علاقه دارم و به همین دلیل وقتی شبکه مستند به من پیشنهاد داد که در سوریه مستندی بسازم بلافاصله این پیشنهاد را پذیرفتم. متأسفانه در این سال‌ها به دلیل جنگ و کرونا راه ساخت اثر مستند در سوریه بسته بود اما امروز تنها مانع موجود مشکلات فنی است که مشغول حل این مشکلات هستیم.

اما در زمان جنگ هم مستندهایی در سوریه و عراق ساخته شد و این نشان می‌دهد که امکان ساخت مستند در آن زمان هم وجود داشته؟

بله ساخته می‌شد اما ساختاری که ما در نظر داریم مثل برنامه «هفت روز و هفت ساعت» است. گروه ما متشکل از ۷۰ نفر است ولی یک مستند با گروه دو یا سه نفره هم ساخته می‌شود و این کار را راحت‌تر می‌کند. گروهی ۷۰ نفره که با ۲۰ دوربین فیلمبرداری کار می‌کند گروه بزرگی را تشکیل می‌دهد که نیاز به هماهنگی زیادی در نهادهای مختلف مثل وزارت خارجه ما و نیروهای نظامی و دیگر نهادها دارد. ما در این مستند در بسیاری از شهرهای سوریه فیلمبرداری خواهیم داشت.

پیش بردن این پروژه بزرگ تا پیش از برطرف شدن کرونا و رفع مشکلات جنگ امکانپذیر نبود و همچنان مشکلات فنی زیادی وجود دارد که امیدوارم برطرف شوند.

مستند در ایران، یک کار درجه دو حساب می‌شود/ دچار انسداد ژانرهای نمایشی هستیم/ بازی مافیا هیچ‌گاه در ایران ممنوع نبوده است

به عنوان کارگردانی که هم فیلم‌های مستند سیاسی ساخته و هم آثاری چون «شب‌های مافیا»، چه نسبتی بین این دو گونه اثر وجود دارد؟

وقتی در حوزه رئالیتی‌شو برای خانواده‌ها برنامه سرگرمی مثل «شب‌های مافیا» می‌سازیم ابزاری به اسم رسانه و شبکه نمایش خانگی داریم و جامعه مخاطبی وجود دارد که باید مخاطبمان را بشناسیم و مسئله اصلی در همین موضوع شناخت مخاطب است چراکه فرستنده،‌ پیام و گیرنده سه عنصر اصلی رسانه هستند.

برای مخاطب‌شناسی در شبکه نمایش خانگی تکلیفم با خودم روشن است و کارم را می‌دانم و مخاطبم را می‌شناسم. برای کشف نظر مخاطب تجزیه و تحلیل دارم، چندی پیش هزینه سنگینی به یک نهاد پرداخت کردم تا برای من نظر مخاطبان را درباره برنامه‌ها و بازیگرها جویا شوند و به نوعی از جیب خودم هزینه سنگینی را برای به دست آوردن این آمار پرداخت کردم. وقتی من «رالی ایرانی» یا «شام ایرانی» یا «شب‌های مافیا» می‌سازم، در حال ساخت یک برنامه سرگرم‌کننده هستم برای جامعه جوانی که هنجارهای اجتماعی برای او اهمیت دارد. من سعی دارم مخاطبم را به شکلی سالم سرگرم کنم و به او در کنار این سرگرمی مسائلی را آموزش دهم.

برنامه‌ای چون «شب‌های مافیا» چطور می‌تواند آموزنده باشد؟

قطعاً برنامه «شب‌های مافیا» جنبه آموزنده دارد، روح همگرایی، اتحاد، اعتماد به نفس و تشخیص سره از ناسره را در این برنامه از طریق بازی مافیا آموزش می‌دهیم.

اما نقدهایی هم وجود دارد که به عنوان مثال برنامه «شب‌های مافیا» را آموزش‌دهنده دروغ و پنهان‌کاری می‌داند.

هر برنامه‌ای که ساخته می‌شود مخالفان و موافقانی دارد، این انتقادات مطرح می‌شود و نظر منتقدان قابل احترام است اما این نظریات بارها مطرح شده و پاسخش را هم گرفته‌اند. 

نگاه‌های تک‌بعدی به تنهایی نمی‌توانند سودی داشته باشند، ما انسان‌هایی نیاز داریم که سواد روز داشته باشند، هنجارهای اجتماعی را بشناسند، برای جامعه مفید باشند، اعتماد به نفس و عزت نفس داشته باشند، با عقاید مذهبی آشنا باشند، وطن‌پرست و خانواده‌دوست باشند و دیگر ارزش‌های ذاتی را هم در آن‌ها ببینیم. انتقال این ارزش‌ها و آموزش آن‌ها تنها با ساخت آثاری هنری در یک چارچوب تعریف شده ممکن نیست.

این ارزش‌ها را در مواقعی می‌توان با سخنرانی در جامعه نشر داد که بسیاری از برنامه‌های شبکه چهار سیما اینگونه هستند و برنامه‌هایی مفید و ارزشمند به حساب می‌آیند و در برخی مواقع قصد داریم در پس سرگرمی به این مسائل بپردازیم که در شبکه نمایش خانگی برنامه می‌سازیم. همان حرف‌های مهم را می‌زنیم و آموزش می‌دهیم اما قالب برنامه فرق دارد و شکل انتقال مفهوم متفاوت است. ما مافیا بازی می‌کنیم که اعتماد به نفس بگیریم، دروغ را از حقیقت تشخیص می‌دهیم. دروغ شنیدن قطعاً در زندگی روزمره‌مان اتفاق می‌افتد اما آنجا تاوان سنگینی می‌تواند برای ما داشته باشد و در یک بازی این را آموزش می‌بینیم که آن تاوان سنگین را ندهیم. مافیا به ما آموزش می‌دهد که یاد بگیریم چگونه اعتماد کنیم، ما لازم است که کار گروهی را آموزش ببینیم و لازمه هر کار گروهی اعتماد است.

مافیا اتفاقاً یک بازی آموزشی است و البته این آموزشی بسیار غیر مستقیم است و در ظاهر می‌بینیم که افراد از جایشان بلند می‌شوند و دروغ می‌گویند و بحث‌هایی شکل می‌گیرد اما در پس این اتفاقات آموزش‌های ارزشمندی وجود دارد. همانطور که می‌دانید مافیا اصالتاً یک تست روانشناسی بوده که بعدها به یک بازی در عامه مردم تبدیل شده است.

زمانی بازی «مافیا» در کشور ما ممنوع بود، چطور امروز برنامه‌ای با موضوع این بازی ساخته می‌شود؟

دلیل ممنوع بودن بازی مافیا در ایران به خود بازی مربوط نبود و دلایل دیگری داشت. زمانی ورزش‌های رزمی ممنوع بوده و بعد همین ورزش‌ها در کشورمان تیم ملی تشکیل دادند و به مسابقات رفتند، اگر بخواهیم اینگونه قضاوت کنیم باید بگوییم مسابقه فوتبال هم کاری بیهوده است چرا که 20 نفر باید به دنبال یک توپ بدوند در حالیکه فوتبال دویدن، ورزش، شادمانی، کار گروهی و... است و از این منظر بسیار ورزشی مفید و آموزنده است.

پیش‌تر بازی مافیا در کافی‌شاپ‌ها به شکلی اجرا می‌شد که نقش‌هایی در آن وجود داشت که کاملاً ضد هنجار بود و با فرهنگ ما همخوانی نداشت. نقش‌هایی چون جادوگر، معشوقه و... را از این بازی حذف کردیم و برخی از آن‌ها را تغییر دادیم و نقش‌هایی تازه هم به بازی اضافه کردیم که بومی شود.

اسم‌های سینمایی استفاده کرده‌ایم و حتی فضایی که بازی مافیا در آن اجرا می‌شود هم در حال و هوای سیسیل ایتالیا است تا مخاطب با کلیت بازی همزادپنداری نکند. در واقع ما هم آموزش می‌دهیم و هم جلوی همزادپنداری با بازی را می‌گیریم، چرا که همزادپنداری به خودی خود می‌تواند تأثیر بد آموزشی داشته باشد. در همین راستا اسم‌های خارجی هم انتخاب کردیم و از طرفی اسم‌ها هم سینمایی هستند و این به اثر نوعی جذابیت می‌بخشد. همواره سعی من بر این بوده که به مولفه‌های فرهنگی و مسائل آموزشی توجه داشته باشم اما باید بدانیم که ما برای مخاطب برنامه می‌سازیم و اگر نتوانیم نظر مخاطب را به خود جلب کنیم در قدم اول شکست خورده‌ایم.

از دیگر نشانه‌هایی که باعث شد در برخی موارد با بازی مافیا برخوردهایی صورت بگیرد اجرای این بازی تا نیمه‌شب‌ها در کافه‌ها بود، بازی در محیطی خانوادگی نبود و مسائل دیگری وجود داشت که به برخوردهایی با اجراکنندگان این بازی منجر شد وگرنه بازی مافیا هیچ‌گاه یک بازی ممنوعه نبوده است.

آیا برای نزدیک شدن این بازی به فرهنگ ایرانی تلاشی کردید یا همان نسخه اصلی این بازی را در «شب‌های مافیا» اجرا کردید؟

من پیش از ساخت این برنامه، بازی مافیا را نمی‌شناختم. شب‌های زیادی به کافه‌های مختلف در تهران،‌ کیش و دیگر شهرها رفتم و نظاره‌گر بازی افراد بودم؛ هنوز پس از سه سال که این برنامه را می‌سازم نمی‌توانم مافیا بازی کنم.

مافیایی که در این برنامه اجرا می‌شود با نسخه خارجی‌اش تفاوت‌هایی دارد و من سعی کردم نشانه‌هایی که با فرهنگ ما در تعارض است را حذف کنم یا تغییر دهم. در حال حاضر مشغول ساخت برنامه «پدرخوانده» هستم که آنجا هم تغییرات زیادی در این بازی ایجاد شده است و اصلاً خودم این بازی را در جهت بومی و هنجاری شدن طراحی کرده‌ام.

اگر بازی «مافیا» را نمی‌شناختید چطور به ایده ساخت این برنامه رسیدید؟

یکی از پلتفرم‌ها به من پیشنهاد ساخت برنامه مافیا را دادند، من این بازی را نمی‌شناختم و اصلاً علاقه‌ای به آن نداشتم به همین دلیل مخالفت کردم ولی به اصرار پلتفرم این پیشنهاد را پذیرفتم، به کافه‌ها رفتم و با مدل‌های مختلف بازی آشنا شدم. متوجه شدم که این بازی خیلی جذاب است، بازی را به دقت دیدم، درباره آن مطالعه کردم و بعد یک بازی طراحی کردم که نامش «شب‌های مافیا» شد.

بازی طراحی شده را با ۱۲ بازیگر فیلمبرداری کردیم و بعد از ضبط دیدیم که بازی بسیار پیچیده است، مخاطب متوجه مسابقه نمی‌شود، به همین دلیل همه آن قسمت‌ها را کنار گذاشتیم و دوباره ضبط کردیم و کلاً آن قسمت را کنار گذاشتیم. ما دوباره بازی را طراحی و دراماتیزه کردیم و مقابل دوربین بردیم. ضبط و پخش این برنامه تا فصل چهارم پیش رفت تا اینکه در فصل چهارم با پیگیری کردن نظر مخاطب متوجه شدم که بازی تکراری شده است و مخاطب دیگر می‌تواند برنامه را پیش‌بینی کند، به همین دلیل ادامه این سناریو ارزش نداشت.

ما حدود یک میلیون مخاطب پیدا کردیم، همین مخاطب سه سال پیش به ما می‌گفت که بازی را بلد نیستیم اما امروز بازی را یاد گرفته‌اند و آنقدر با بازی آشنا شده‌اند که می‌توانند پیش‌بینی کنند. من همه نظرات در صفحات مجازی را می‌خواندم و حتی برخی مواقع با اکانت خودم پاسخ می‌دادم. انتقادات و پیشنهاداتی وجود داشت که ما برخی از این پیشنهادات را اجرا کردیم. ما سناریوی جدیدی با عنوان «پدرخوانده» نوشتیم که اشکالات قبل را برطرف کردیم و کار واقعاً جذابی شده که تا دقایق پایانی کسی نمی‌تواند این سناریو را پیش‌بینی کند و حدس بزند. مخاطب خواهد دید بازیگرانی که در «شب‌های مافیا» مبتدی بودند در «پدرخوانده» چقدر حرفه‌ای بازی می‌کنند، با این حال از بازیگران خواستیم که قطعاً در تمرینات حضور داشته باشند و قطعاً این حرفه‌ای شدن باعث جذابیت بیشتر می‌شود و مخاطب از دیدن برنامه بیشتر لذت می‌برد.

در برنامه «شب‌های مافیا» و «پدرخوانده» همه آنچه که مخاطب مشاهده می‌کند به شکل مستند در مقابل دوربین رخ داده و شما هیچ دخالتی در مسیر بازی ندارید؟

برخلاف مدل‌های جعلی که مدعی ساخت رئالیتی‌شو هستند اما اصلاً ربطی به رئالیتی‌شو ندارند ما همه آنچه که لازم است در ساخت برنامه‌ای در این ساختار رعایت کنیم را مورد توجه قرار دادیم و رعایت کردیم. پیش از اینکه بازی آغاز شود با بازیگران تمرین می‌کنیم، نمونه‌هایی وجود دارد که برخی بازیگران با وجود اینکه قرارداد بسته بودیم و حتی پیش‌پرداخت‌هایی انجام شده بود، نتوانستند بازی را ادامه دهند و کنار رفتند و ما هم قرارداد را فسخ کرده و آن‌ها مبلغ پرداخت شده را پس دادند.

کاری که پیش از ضبط برنامه انجام می‌دهیم و به نوعی کمک به بازیگر است، مدتی طولانی تمرین می‌کنیم و بعد از اینکه بازیگر، بازی مافیا را یاد گرفت دیگر در مقابل دوربین با او کاری نداریم. هیچ اطلاعاتی به بازیگر داده نمی‌شود و کمکی به او نمی‌شود.

برخی نقدها وجود داشت که می‌گفتند شما در میان بازی کات می‌دهید، اگر بگویم که این کار را نمی‌کنیم ناصادقانه رفتار کرده‌ام. برخی مواقع بازی بیش از ۴ ساعت طول می‌کشید و لازم است باتری میکروفن بازیگر را عوض کنیم، همیشه با مشکل نور مواجه می‌شدیم، یکی از نورهایمان می‌سوخت و مجبور بودیم نور را عوض کنیم. پس از چند ساعت بازی بازیگران خیلی خسته می‌شوند و مجبور هستیم دقایقی به آن‌ها اجازه دهیم که استراحت کنند. اینها مواردی است که دیگر چاره‌ای نداریم.

برای خود بازیگرها خیلی مهم است که برنده بازی باشند و تصور کنید کسی از پشت دوربین به یکی از بازیکن‌ها تقلب برساند، مطمئناً با اعتراض مواجه می‌شود و اصلاً این تصور غیرمعقول است و دلیلی برای این کار وجود ندارد. در برنامه‌هایی که حدود ۱۰ یا ۱۲ بازیگر مشغول بازی هستند همیشه عده‌ای از بازیگران بیرون از صحنه نشسته‌اند و بازی را تماشا می‌کنند تا یاد بگیرند.

وقتی برد در این بازی برای بازیگران اهمیت دارد، دلیلی ندارد که به یک بازیگر تقلب برسانیم و موجب اعتراض دیگر بازیگران شویم. این نقدها واقعاً منطقی نیست اما برای بهتر شدن فیلمبرداری و شفافیت بیشتر در «پدرخوانده» از یک دوربین وی‌آر ۳۶۰ درجه استفاده کردیم و البته این دوربین با حجم دیتای بالایی فیلمبرداری می‌کند که از تصاویر این دوربین استفاده خواهیم کرد تا مخاطب بتواند با دوربین ۳۶۰ درجه صحنه‌ها را ببیند و به غیر از آن بالای ۱۶ دوربین در صحنه داریم که از همه جوانب فیلمبرداری کرده‌ایم.

البته برخی مواقع ممکن است گرداننده بازی اشتباه کند که ما چند نفر پشت صحنه قرار دادیم که این اشتباهات را به او از طریق گوشی گوشزد می‌کنند و اصلاً این صحنه‌ها را هم در تدوین حذف نمی‌کنیم و به مخاطب نشان می‌دهیم. اگر تخلفی صورت بگیرد قطعاً در تدوین آن را حذف نمی‌کنیم، خود بازیگران می‌دانند که اگر شب (اصطلاحی در بازی مافیا) چشم خود را باز کنند، از بازی حذف می‌شوند و دو بار این را نشان داده‌ایم و حتی بازیگر از ما دلخور شده است و ما طبق قوانین بازی بازیگر را حذف کرده‌ایم؛ منوچهر هادی، حسین سلیمانی، مجید واشقانی و حامد آهنگی از بازی حذف شده‌اند و شاید این دوستان از ما دلخور شوند اما ما از قوانین بازی چشمپوشی نکردیم.

مستند در ایران، یک کار درجه دو حساب می‌شود/ دچار انسداد ژانرهای نمایشی هستیم/ بازی مافیا هیچ‌گاه در ایران ممنوع نبوده است

در سه یا چهار سال اخیر مشخص است که بازی مافیا بسیار مورد توجه قرار گرفته و افراد زیادی به این بازی علاقه‌مند شده‌اند. فکر می‌کنید «شب‌های مافیا» در ترویج این بازی نقش داشته است؟

بازی مافیا یک بازی قدیمی است که گروه‌های مختلف در دانشگاه‌ها، مدارس و... آن را بازی می‌کنند. قبلاً با اسم‌های مختلفی مثل «دزد و پلیس» هم این بازی اجرا می‌شد اما ما با این برنامه کمی بازی مافیا را نظام‌مند کردیم به آن ساختار دادیم و این باعث شد که افراد بیشتری در جامعه مافیا بازی کنند.

اطلاعات آماری چندانی وجود ندارد که امروز این بازی در ایران چقدر مورد توجه است اما درباره «شب‌های مافیا» آماری که وجود دارد نشان می‌دهد این برنامه بیش از یک میلیارد و هفتصد میلیون دقیقه در پلتفرم فیلیمو دیده شده و این در حالی است که بسیاری از مخاطبان «شب‌های مافیا» آن را از طریق لینک‌های دانلود غیرقانونی و شبکه‌های ماهواره‌ای می‌بینند و مشخصاً میزان مخاطبان بسیار بیشتر از این عدد است. این میزان مخاطب را نمی‌توان نادیده گرفت و این برنامه را در ترویج بازی مافیا بی‌تأثیر دانست.

مافیا بازی مفید و خوبی است، این بازی مبتنی بر شانس نیست و یک بازی استدلال و استنتاجی است و این به تقویت حافظه، فکر و قدرت تحلیل شما کمک می‌کند و بنابراین اگر جای بازی‌های قبلی را در اوقات فراغت مردم بگیرد، قطعاً اتفاق خوبی رخ داده است. البته باید بگویم که رواج این بازی تنها به واسطه برنامه «شب‌های مافیا» نیست، تلویزیون هم یک برنامه مافیا پخش می‌کرد که آن هم به نظر برنامه پرمخاطبی بود.

برنامه‌ای با محوریت بازی مافیا در دیگر کشورهای دنیا ساخته شده یا خیر؟

من برای پیدا کردن چنین برنامه‌ای جستجو کردم اما برنامه مشابهی ندیدم و فکر نمی‌کنم در دنیا چنین برنامه‌ای ساخته شده باشد.

چهره‌هایی که در برنامه‌هایی چون «شب‌های مافیا» حاضر می‌شوند تکراری شده‌اند، چرا شاهد حضور چهره‌های جدید نیستیم؟

از زمان ساخت «رالی ایرانی» تا امروز شاید با بیش از ۲۰۰ چهره سینمایی و تلویزیونی کار کرده‌ام، بسیاری از بازیگران به رئالیتی‌شو و برنامه‌های اینچنین علاقه‌ای ندارند. شاید این افراد علاقه‌ای به اینگونه برنامه‌ها و بازی‌ها ندارند یا اصلاً نمی‌خواهند خطر حضور در چنین مسابقه‌ای که برد و باخت دارد را بپذیرند، به همین دلیل تعداد افراد محدود می‌شود و ما به همین دلیل از حضور فوتبالیست‌ها، مجری‌ها، خواننده‌ها، شعرا و… نیز استفاده کرده‌ایم.

یکی از دلایل عدم حضور چهره‌های مختلف و تکراری شدن مهمانان به این مسئله مربوط می‌شود که ژانرهای رئالیتی‌شو هنوز گسترده نشده‌اند. برنامه‌های ما یا بازی‌های فکری مثل «شب‌های مافیا» هستند یا برنامه‌هایی مثل «جوکر» که افراد خاصی علاقه‌مند به حضور در این آثار هستند. اگر در انواع رئالیتی‌شو تنوع داشته باشیم قطعاً افراد بیشتری در اینگونه برنامه‌ها حضور خواهند داشت. با این حال سعی کردیم در برنامه «پدر خوانده» چهره‌های جدید و متنوعی را شاهد باشیم.

«پدرخوانده» چه تفاوتی با «شب‌های مافیا» دارد؟

ما تفاوت‌های بسیاری در مسابقه مافیا ایجاد کرده‌ایم. در برنامه «پدرخوانده»، شخصیتی به نام پدرخوانده وجود دارد که قدرت زیادی دارد. در بازی‌های مافیا هم پدرخوانده وجود دارد که به نظر من اختیاراتی مناسب با این عنوان ندارد و به همین دلیل ما در برنامه جدید توانمندی‌هایش را اضافه کرده‌ایم. پدرخوانده دفعه اول از بازی حذف نمی‌شود، استعلامش برای دیگران منفی است و قدرت‌های دیگری هم دارد و به همین دلیل هم قدرت بالایی دارد و تا آخر بازی باقی می‌ماند.

در «پدرخوانده» یازده بازیکن متشکل از هفت شهروند، سه مافیا و یک شهروند مستقل وجود دارد، در این مسابقه تعداد مافیاها کمتر است اما توانایی و قدرت آن‌ها (به خصوص پدرخوانده) بسیار زیاد است. در تیم مافیا شهروندی به نام «سال گودمن» وجود دارد و او مافیایی است که از شب دوم به بعد اگر یک مافیا کشته شده باشد، می‌تواند یک شهروند ساده را بخرد و جزو مافیاها بیاورد.

در این بازی وقتی بازیگر اخراج می‌شود، می‌تواند یک کارت حرکت آخر در بین پنج کارت بردارد و با کارت «فیس آف» می‌تواند نقش یک فرد را با نقش خودش جابجا کند؛ به همین دلیل تعداد مافیاها ممکن است بیشتر هم باشد. در بین شهروندان یک کاراکتر به اسم «کنستانتین» وجود دارد که می‌تواند یکی از شهروندان بیرون رفته را به بازی برگرداند. تفاوت‌های دیگری در جزئیات وجود دارد که این بازی کاملاً توسط خودم طراحی شده و سناریوی آن نوشته شده است و به نظر من جذابیت بالایی دارد.

ساخت این برنامه در چه مرحله‌ای است؟

ساخت فصل اول تمام شده و مشغول ساخت دکور فصل دوم «پدرخوانده» هستیم. پخش فصل اول را پلتفرم باید تصمیم بگیرد اما تا جایی که می‌دانم فصل اول از اول مهر پخش می‌شود، چهار ماه طول می‌کشد و «پدرخوانده ۲» برای آخر سال یا برای عید نوروز ۱۴۰۲ پخش خواهد شد.

چرا پلتفرم پخش این برنامه را تغییر دادید؟

پلتفرم جدید با ما همکاری بیشتری دارد و من اطمینان دارم که مخاطبان ما برایشان مهم نیست که این برنامه از چه پلتفرمی پخش می‌شود و به خود برنامه اهمیت می‌دهند.

پس از اینکه مسئولیت نظارت بر شبکه نمایش خانگی برعهده صداوسیما قرار گرفت. شرایط برای شما چه تغییری داشت؟

من معتقدم باید هر چه زودتر همه چیز سامان بگیرد و اگر تکلیف روشن باشد هیچ فرقی ندارد که ساترا زیر نظر تلویزیون یا وزارت ارشاد باشد، چارچوب‌های تلویزیون و وزارت ارشاد با هم تفاوت چندانی ندارد و من که از هر دو نهاد مجوز گرفته‌ام هیچ تفاوتی در این بین احساس نکرده‌ام. آنچه که لازم است، تصویب قواعد و قوانین مشخص درباره محتوای آثار است تا چارچوب‌ها به صورت رسمی شفاف شوند.

انتقادهایی درباره نحوه پوشش بازیگران در برنامه «شب‌های مافیا» صورت گرفته بود که به نوعی آن را پوششی نامتعارف با فرهنگ ما دانسته بودند.

این‌ها سلیقه است و ممکن است به هر چه که در برنامه دیده می‌شود نقد شود، حتی فیلمبرداری، دکور و... قابل نقد هستند و هر کس این حق را دارد اما ما قطعاً تمام تلاش خود را به کار برده‌ایم تا اثری در چارچوب هنجارهای اجتماعی خودمان بسازیم، از قواعد و قوانین موجود پیروی کنیم. خوشبختانه تا امروز در ممیزی هم مشکلی برای ما ایجاد نشده است و به نظر من بی‌انصافی است اگر کسی پوشش افراد در برنامه «شب‌های مافیا» را در تضاد ارزش‌های فرهنگی ما بداند و آن را به عنوان پوششی ناهنجار معرفی کند. ما بالاتر از استانداردهای تلویزیون و ساترا موارد فرهنگی و هنجارها را رعایت کردیم. به هر حال هر کاری کنیم قطعاً افرادی انتقاد می‌کنند و این حق آن‌هاست. نمی‌توان اثری ساخت که در هیچ زمینه‌ای قابل نقد نباشد و همه منتقدان به تحسین آن در همه زمینه‌ها بپردازند.

علاوه بر «شب‌های مافیا» به ساخت یک مجموعه مستند در سوریه اشاره کردید، ساخت اینگونه آثار امروز چه کارکردی برای جامعه ما دارد؟

ممکن است در ساخت یک اثر توجه به موضوعی سیاسی باعث شود از منظر دیپلماسی یا نظامی یا حتی اجتماعی ملاحظاتی وجود داشته باشد که منجر به ساخته نشده مستند شود.

معمولاً شناخت ما از سوریه آن چیزی است که در اخبار دیده و شنیده‌ایم و در این مستند ما می‌توانیم از عواقب جنگ و در کنار آن از زیبایی‌های سوریه بگوییم. جنگ داعش، بمب‌گذاری‌ها، اختلافات داخلی و... اخباری هستند که نمی‌توان کشوری با قدمت تاریخی بزرگ را در آن خلاصه کرد و با یک رئالیتی‌شو می‌توانیم با رفتن به خیابان‌های سوریه فضای این کشور را بشناسیم و با آن آشنا شویم.

اینکه شاید برخی افراد بگویند نیازی به شناخت بهتر سوریه نداریم بحثی دیگر است اما چطور می‌توان گفت که شناخت واقعی یک کشور، حتی کشورهایی چون فنلاند، آمریکا، سوئیس و... کاری بیهوده و بی‌ارزش است. ما در واقع درگیر تصوراتی هستیم که گزارشات خبری به ما منتقل کرده و برداشت اشتباهی داریم و آثاری چون رئالیتی‌شو می‌توانند این برداشت‌های اشتباه را تا حدی اصلاح کنند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز