خبرگزاری کار ایران

هادی بهروز در گفت‌وگو با ایلنا:

برخی قصه‌های لاغر و ضعیف را دوربین نجات می‌دهد/ به لحاظ تجهیزات و عوامل فنی سینما از دنیا عقب نیستیم

برخی قصه‌های لاغر و ضعیف را دوربین نجات می‌دهد/ به لحاظ تجهیزات و عوامل فنی سینما از دنیا عقب نیستیم
کد خبر : ۱۱۹۳۶۴۱

هادی بهروز معتقد است در چهلمین جشنواره فیلم فجر منتقدان درباره دوربین فیلم‌های «مرد بازنده» و «علف‌زار» صحبتی نکردند، شاید به این دلیل که دوربین مخاطب را آزار نداده و مانعی بین فیلم و مخاطب نبوده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، هادی بهروز، مدیر فیلمبرداری نام آشنای سینماست که با آثاری همچون «ایستاده در غبار»، «لاتاری»، «ماجرای نیمروز» و… شناخته شده است. بهروز به صورت جدی با کارهای مهدویان در سینما شناخته شد و حالا به عنوان یکی از جوانترین مدیران فیلمبرداری در سینما فعالیت می‌کند. این مدیر فیلمبرداری در چهلمین جشنواره فیلم فجر با دو فیلم «مرد بازنده» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و «علف‌زار» به کارگردانی کاظم دانشی حضور دارد. به همین مناسبت با او درباره فضای کاری این دو فیلم و مقتضیات فیلمبرداری در سینمای ایران گپی زدیم که در ادامه می‌خوانید: 

استفاده از دوربین ۱۶ میلیمتری در فیلم «ایستاده در غبار» با همکاری محمدحسین مهدویان بسیار مورد توجه گرفت. پس از شما در فیلم‌های دیگری نیز شاهد این سبک فیلمبرداری بودیم. استفاده از دوربین ۱۶ میلیمتری را از جایی وام گرفتید یا با مشورت‌های خودتان به استفاده دوباره از این شکل سنتی فیلمبرداری در کارها رسیدید؟ 

در واقع این نوع فیلمبرداری تاثیرگرفته از آثارهای هنری بود. برای مثال از برخی فیلم‌های عباس کیارستمی، و یا مستندهایی که در زمان جنگ ساخته می‌شد، الهام می‌گرفتیم. در واقع از هر کدام، بخشی را به کار گرفتیم و مجموع آن‌ها سبکی شد که در فیلم «ماجرای نیمروز» و «ایستاده در غبار» تماشا کردید. در فیلم‌های بعدی محمدحسین مهدویان، دیگر آن سبک فیلمبرداری را تکرار نکردیم. برای مثال اگر دقت کنید در فیلم «مرد بازنده» دیگر آن لنز زوم را نداریم و دوربین به معنای جست‌وجوگر به کار نرفته است. 

در فیلم سینمایی «مرد بازنده» از لنز زوم اصلا استفاده نکردید؟ 

در این فیلم، از لنزهای پرایم ۸۵.۱۳۵ و ۱۸۰ استفاده کردیم. اما فرایند زوم را که بخش بسیاری از سبک فیلمبرداری «ایستاده در غبار» را شکل می‌دهد، دیگر در «مرد بازنده» به کار نبردیم. 

فرم بصری این فیلم‌ها را محمدحسین مهدویان پیشنهاد می‌کرد؟ 

بله، همیشه طی صحبت با کارگردان به نتیجه‌ای می‌رسیدیم و به اتفاق درباره آن تصمیم‌گیری می‌کردیم. البته در کل، پیشنهاد این نوع فیلمبرداری از سمت محمدحسین مهدویان بود. 

پس از موفقیت در فیلم‌های «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز»، در فیلم‌های بعدی نیز کمی از آن نوع فیلمبرداری وام گرفتید و این موضوع در تصویرها قابل مشاهده بود. برخی انتقاد کردند که برای فیلمی مانند «لاتاری» دیگر این نوع فیلمبرداری مناسب نیست. آیا این نقد را قبل دارید؟ 

من و محمدحسین مهدویان کنجکاو بودیم بدانیم که این سبک فیلمبرداری در فیلم اجتماعی که قصه به روزی دارد، چه اتفاقی ممکن است رقم بزند. انتقاداتی هم شد؛ هرچند که از نظر من لطمه‌ای به فیلم وارد نشد. برای مثال در فیلم «لاتاری» شاید می‌توانستیم دوربین کنترل‌شده و آرام‌تری را استفاده کنیم. همان‌طور که گفتم نیت‌مان امتحان کردن این سبک روی فیلم‌های اجتماعی بود و فکر می‌کنم بد هم نشد. هرچند پس از «لاتاری» این سبک را ادامه ندادیم. کمااینکه هنوز برای کارهای بعدی‌مان در حال فکر کردن هستیم زیرا فکر می‌کنم این مدل فیلمبرداری می‌تواند کامل‌تر شود. همان‌طور که شاهد هستید، پس از ما، استفاده از لنزهای تله و زوم در سینما بسیار بیشتر شد و کارگردانان و فیلمبرداران به خودشان این جسارت را دادند تا به سراغ این سبک بروند. 

یکی از نقدهایی که به محمدحسین مهدویان در این سال‌های اخیر می‌شود، این است که گروه مشخص شده خودش را دارد و برای ساخت اکثر فیلم‌هایش به سراغ همان افراد می‌رود. از نظر شما ممکن است این ثابت بودن یک گروه، موجب شود تا ابتکار عمل نداشته باشند؟ و از فضای خلاقیت دور شود؟ 

در فرایند تولید یک فیلم، هماهنگی بسیار خوب بین اعضای تولید و پشت دوربین است که باعث می‌شود اثر کیفیتی استاندارد پیدا کند. همچنین باتوجه به شرایط تولیدی، در زمان مناسبی می‌توان قصه‌ای را به تصویر کشید. بارها به محمدحسین مهدویان گفته‌ام که برای قصه‌هایت می‌توانی از فیلمبردار دیگری هم استفاده کنی؛ اما او معتقد است که این گروه تیمی می‌تواند یک سبک را کنار هم ایجاد کنند. البته این نقد که چرا آقای مهدویان تیم را تغییر نمی‌دهند را من قبول ندارم. هرچند ممکن است به هر دلیلی من و یا اعضای دیگر در کار نباشیم و محمدحسین مهدویان تصمیم بگیرد که با افراد دیگری فیلم را بسازد. وقتی کارگردانی همچون او در کار باشد، گروه را حتما به سمتی می‌برد که می‌خواهد. آقای مهدویان همیشه از ایده‌های جدید استفاده می‌کند، کمااینکه شرایط همکاری کنونی ما با همدیگر استاندارد و اتفاق خوبی است. طبیعی است که ایراداتی هم وارد شده و ما تلاش می‌کنیم تا نواقص را برطرف کنیم. همکاری‌های مجدد گروه می‌تواند در سینمای ایران، نتیجه خوبی داشته باشد. برای مثال بسیاری از کارگردانان ما، اکنون تلاش می‌کنند با گروهی که قبل‌تر باهم نتیجه خوبی گرفته‌اند، کار کنند. 

در سینمای ایران، مسئله به روز بودن و گران بودن تجهیزات وسایل فیلمبرداری بسیار مطرح است. نبود تجهیزات آسیب جدی به حوزه فیلم کوتاه وارد کرده و هزینه‌های تولید را بالا برده است. در سینمای بلند هم این مسئله گاهی باعث می‌شود تا آثار زیادی متوقف شدند. از نظر شما آیا تجهیزات و ابزارهای فنی ما با استانداردهای دنیا مطابقت می‌کند؟ 

بله تجهیزات به شدت گران شده‌اند. در بخش عمده‌ای از حوزه فنی سینمای جهانی عقب نیستیم. البته اکثر فیلم‌های ساخته شده در سال جاری با دوربین‌های الکسا مینی ساخته شده است. در حالی که چند فیلم فقط با دوربین الکسا ال‌اف فیلمبرداری شده‌اند. زیرا این تجهیزات گران شده‌اند و برای گروه شاید به صرفه نباشد که آن‌ها را به کار ببرند. واقعیتش این است که وسایل مربوط به دوربین و اکسسوری‌ها، در ایران موجود است. البته در بخشی تجهیزات حرکتی دوربین کامل نیستیم. همان‌طور که گفتم بقیه چیزها در ایران وجود دارد و فیلمبردارها باتوجه به سبک کارشان، هر لنز و دوربینی که بخواهند را می‌توانند به کار ببرند. کمااینکه باید بودجه فیلم را در نظر گرفت و زمانی که فیلمبردار می‌خواهد دوربین و تجهیزات را آماده کند، در ابتدا به بودجه نگاه می‌کند. 

فیلم‌های «علف‌زار» و «مرد بازنده» را با چه دوربینی فیلمبرداری کردید؟ 

امسال این شانس را داشتم که فیلم «علف‌زار» را با دوربین مینی ال اف فیلمبرداری کنم و فیلم «مرد بازنده» را با الکسای مینی ساختیم. تفاوت این دوربین‌ها با هم بسیار فاحش است. هرچند در خروجی نهایی تفاوت‌ها شاید دیده نشود و من چون نورپردازی و کارهای دیگر را انجام می‌دهم، به این تفاوت واقف هستم. البته خروجی دوربین‌های مینی ال اف بسیار قابل توجه هستند و دوست دارم باز هم با این نوع دوربین فیلمبرداری کنم. 

تاکنون در چهلمین جشنواره فیلم فجر نقدهای مربوط به بخش فیلمبرداری فیلم‌های «علف‌زار» و «مرد بازنده» چطور بوده است؟ 

همیشه درباره آثار محمدحسین مهدیان نقدهای بسیاری می‌شود اما به فیلمبرداری و فضای تصویری آثار او پرداخته نمی‌شود. در جشنواره فیل فجر امسال نیز منتقدان درباره دوربین فیلم‌های «مرد بازنده» و «علف‌زار» صحبتی نکردند و فکر می‌کنم به این دلیل باشد که دوربین مخاطب را آزار نداده و مانعی بین فیلم و مخاطب نبوده است. این را ویژگی مثبتی می‌دانم و همیشه تلاش کردم که دوربین دیده نشود و به طور کامل در اختیار فیلم باشد. برخی فیلم‌ها هستند که قصه‌های لاغر و ضعیفی دارند اما دوربین نجاتشان داده و کارگردان تلاش کرده فیلم را به لحاظ بصری بالا بکشد. البته این به معنی خوب یا بد بودن نیست؛ در واقع سلیقه من متفاوت است و اساسا دوست دارم دوربین دیده نشود. 

این موضوع که گفتید باید فیلمبردار و دوربین در خدمت فیلم باشند، آیا ممکن است موجب شود تا در نقدها و جایزه‌ها کار شما و همکارانتان را نادیده بگیرند؟ 

اهالی رسانه، منتقدان و کسانی که سینما را بلدند، قطعا متوجه کار فیلمبردار می‌شوند. صادقانه بگویم که هر فردی دوست دارد دیده شود اما آن قدر برای من پررنگ نیست که برای اثری مجبور به کار شوم. فیلم «علف‌زار» نخستین فیلم سینمایی بود که با فردی به غیر از محمدحسین مهدویان کار کردم. حتی در این فیلم مراقب بودم که بازیگر خسته نشود و منتظر من نماند و در سرعت پروژه و ضبط کار خللی ایجاد نشود. خیلی وقت‌ها، عوامل فیلم خودخواهی می‌کنند که همه خسته شوند اما کار خودشان بی‌نقص باشد. کار گروهی را به تمام معنا گروهی می‌بینم و همه باید در خدمت کار باشند و برای هم تلاش کنند. در واقع اثری درست ساخته می‌شود که این راه را طی کرده باشد و درباره «مرد بازنده» هم به عقیده من تمام عناصر فیلم اندازه درستی دارند و در خدمت قصه هستند. ممکن است انتقاداتی به قصه و فضای کار باشد اما به صورت کلی همه عناصر فیلم درست است. برای مثال فضای قصه «مرد بازنده» و «علف‌زار» نمی‌طلبید که من به قاب و نورهای چشمگیرتری برسم و آن‌ها نشان دهم. به عنوان فیلمبردار به شخصه دوست دارم تعاملی با کارگردان و بقیه عوامل داشته باشم تا بتوانیم قصه‌ای را ساده و راحت به تصویر بکشیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز