در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
از معبد گمشدهی لائودیسه تا طرحهای نقش شده روی مُهرهای ایران باستان/ انتظار برای خوردن و آشامیدن مردگان
محسن جانجان درباره چالشهای پیش روی کشف معبد گمشده لائودیسه و حفاری در حیاط خانهها تا نقوش مهرها در زاگرس مرکزی گفت: در لائودیسه از آنجایی که محوطه در زیر بافت متراکم شهری قرار دارد، کاوش گسترده امکان ندارد. ناچار هستیم گمانههایی را در حیاط خانهها و حتا پیاده روها بزنیم و این کار را سخت و طولانی میکند. از این رو فصول کاوش در این منطقه زیاد شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محسن جانجان (باستانشناس) رییس بنیاد ایرانشناسی استان همدان و رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان نهاوند است و با مدرک کارشناس ارشد باستانشناسی موفق شده سرپرستی تیم ششمین فصل کاوش معبد لائودیسه را نیز عهدهدار شود.
او متولد ۱۳۵۸ است و کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته باستانشناسی گرایش تاریخی خوانده و اکنون دانشجوی دکترای باستانشناسی است. تاکنون ۳۵ فصل فعالیت پژوهشی میدانی از جمله سرپرست کاوش تپه باستانی قاباق تپه کبودر اهنگ، سرپرست کاوش تپه فیروزان نهاوند، سرپرست هیئت بررسی و شناسایی دشت ملایر و سرپرست پنجمین فصل کاوش لائودیسه، عضو هیئت کاوش موش تپه همدان به سرپرستی دکتر محمدرحیم صراف، معاون هیئت باستانشناسی کاخ ناتمام ساسانی بیستون به سرپرستی مهدی رهبر، معاون هیئت کاوش لائودیسه به سرپرستی مهدی رهبر، معاون هیئت کاوشهای شهر زیرزمینی سامن، معاون هیئت کاوشهای شهر زیرزمینی ارزانفود، معاون هیئت کاوش هگمتانه، معاون هیئت کاوش تپه باستانی گیان را نیز در کارنامه فعالیتی خود ثبت کرده است.
او سرپرست تیم ششمین فصل کاوش لائودیسه در نهاوند است و با توجه به اتمام این فصل از کاوش، از آغاز هفتمین فصل کاوش در این منطقه در آیندهای نزدیک خبر داد و گفت: شاید در بهار سال آینده (۱۴۰۱) هفتمین فصل را برای یافتن معبد لائودیسه آغاز کنیم. البته به زودی دومین فصل کاوش در نقاره چی که مرتبط با دوره سلوکیان است را شروع میکنیم.
جانجان همچنین از تالیف کتاب «هگمتانه» با همت محمدرحیم صراف خبر داد و گفت: نتایج ۱۲ فصل کاوش در تپه هگمتانه در این کتاب آورده شده و به زودی چاپ و رونمایی خواهد شد.
در ادامه گفتگوی ایلنا را با محسن جانجان (باستانشناس) میخوانید:
آخرین فصل کاوش در محوطه تاریخی لائودیسه در نهاوند درحال حاضر پایان یافته است. از اهمیت کاوش در این منطقه برایمان بگویید؛ یافتههای باستانشناسی که ناگفتههایی از این منطقه را پیش روی ما قرار داده است؟
در سال ۱۳۲۲ بود که به صورت اتفاقی کتیبهای در محله دوخواهران نهاوند کشف شد که به خط و زبان یونانی است. پس از خوانش کتیبه متوجه شدیم که مربوط به آنتیوخوس سوم پادشاه سلوکی است. در این کتیبه آنتیوخوس سوم به حاکم وقت نهاوند ابلاغ کرده بود که «به شئونات خواهر ما ملکه لائودیسه بیافزایید و از او قدردانی کنید. این امر برای ما بسیار ضروری است. برای اینکه او در زندگانیش با مهر و محبت و مراقبت شدید خود را نشان داد. بلکه او هنوز نسبت به خدایان دارای عشق و احترام بیپایان است. بنابراین ما با مهر و علاقه دستور میدهیم و موافقت خود را با این امر اعلام میداریم که او از جانب ما به این افتخار نایل شود. خصوصاً مصمم هستیم همانطوری که در تمام قلمرو ما انتخاب کاهنین بزرگ از طرف ما انجام میشود. بدین نحو در این محل کاهنههایی از طرف ملکه لائودیسه تعیین شود. در حالی که حامل تاجهای طلا و تصاویر او خواهند بود. سپس نام آنها در اسناد بعد از کاهنین نیاکان ما و خود ما ثبت شود و بعد از آنکه نام ملکه لائودیسه در تمام قلمرو تو به عنوان کاهنه بزرگ معروف و مشهور شد، کلیه کارها بر طبق گفتار ما انجام گرفت. مفاد فرمان را بر روی سنگی ثبت نمایند تا وقف این مکان مقدس شود و این عمل بسیار پسندیدهای که نسبت به خواهر ما انجام دادیم. نتایج آن در حال و آینده آشکارخواهد شد. سال ۱۱۹ ا زماه کاندیکوس.»
این کتیبه که اکنون در موزه ملی ایران نگهداری میشود دارای چند پیام بود. نخست آنکه معبد لائودیسه در نهاوند است و دوم آنکه علاوه بر این معبد، معابد دیگری نیز وجود دارد چراکه در کتیبه آورده شده که بر سر در بزرگترین معبد نصب شود. از آنجایی که محل احتمالی معبد مشخص نبود، کل محله دوخواهران در سال ۱۳۲۷ در فهرست میراث ملی به ثبت رسید. در سال ۱۹۳۱ زمانی که گیریشمن در نهاوند بررسی میکرد در یادداشتی به لوئی لوبر معاون خود نوشت: «توجه شما را به این نکته جلب میکنم که ظاهرا تمام قسمتهای محوطه باستانی نهاوند، به بهانه تهیه خاک و سنگ برای بناهای جدید زیر و رو شده است و در عین حال شهر جدید نهاوند بهسرعت روی آثار هلنیستیک را پوشانیده است.» او با این نامه عملا از انجام کاوش سر باز زد و منطقه را ترک کرد.
کاوش در این منطقه تا سال ۱۳۸۴ و حضور مهدی رهبر متوقف باقی ماند. در نهایت با حضور دوباره رهبر نخستین فصل کاوش در نهاوند کلید خورد. در بیشتر فصلهای کاوش، من همراه تیم باستانشناسان به عناوین مختلف از معاون گروه گرفته تا سرپرست بودم.
علاوه بر کتیبه مذکور، تعداد زیادی مجسمه مفرغی کوچک منصوب به خدایان یونان همانند زئوس و…، سرستون، پایه ستون، شال ستون حتا سکههای دوره اشکانی و آثار و شواهدی که نشان دهنده حضور سلوکیان در منطقه است را پیدا کردیم اما با توجه به محدود بودن شرایط گمانه زنی، هنوز محل احتمالی معبد را پیدا نکردهایم. امیدواریم در فصول بعدی کاوش به این مهم دست پیدا کنیم.
یافتههای باستانشناسی نشان از آن دارد که سلوکیان در زمان حکمرانی خود شهر نهاوند یا همان لائودیسه را بنانهادند و در آن در صدد ساخت معابد متعدد برآمدند. در این راستا به دلیل اهمیتی که این شهر در آن دوره داشت، بنابر دستور آنتیوخوس سوم یکی از معابد به نام لائودیسه نامگذاری شده است.
چرا کاوش در این منطقه تا این اندازه چالش برانگیز شده و به کندی پیش میرود؟
عموما کاوش در محوطههای باز به راحتی انجام میشود و باستانشناسان میتوانند در هر بخش که میخواهند ترانشه مورد نظر را بزنند لایه نگاری و کاوش انجام دهند و به نتیجه برسند. اما در لائودیسه از آنجایی که محوطه در زیر بافت متراکم شهری قرار دارد، کاوش گسترده امکان ندارد. ناچار هستیم گمانههایی را در حیاط خانهها و حتا پیاده روها بزنیم و این کار را سخت و طولانی میکند. از این رو فصول کاوش در این منطقه زیاد شده است.
طی کاوشهای گذشته در این منطقه، تا حدودی بافت شهر و هسته مرکزی شهر دوره سلوکی بدست آمده و به دنبال سر نخی از معبد هستیم.
با توجه به آنکه بافت شهر سلوکی در زیر بافت کنونی بخش دوخواهران قرار دارد به گفته شما برای گمانه زنی ممکن است به حیاط خانهها سر بزنید، آیا حفاری غیر مجاز در این منطقه انجام میشود؟
حفاری غیر مجاز عموما در مناطقی انجام میشود که به دور از چشم مردم عادی است این درحالی است که مردم در این منطقه زندگی میکنند و اگر چیزی بدست بیاید عموم مردم متوجه میشوند. ضمن آنکه مردم نسبت به حفظ میراث منطقه توجیه شدهاند. البته با توجه به آنکه سالهاست این منطقه در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده، ساخت و سازی انجام نمیشود بنابراین امکان پیدا کردن بخشهای گم شده شهر سلوکی توسط مردم وجود ندارد.
تپه گیان در ۹ کیلومتری غرب شهر نهاوند و در حاشیۀ شهر کوچکی به همین نام قرار دارد. این تپه باستانی را باستان شناسان فرانسوی (کنتنو و گریشمن) در سالهای ۱۹۳۱-۱۹۳۲ کاوش کردند و نتایج آن را در سال ۱۹۳۵ م به چاپ رساندند. ماحصل این کاوشها دستیابی به آثاری از دورۀ مس سنگی تا اوایل هزارۀ اول ق. م بود. در دورهای به عنوان معاون گروه برای تعیین حریم اقدام کردید. از وضعیت کنونی این تپه باستانی بگویید.
در تعیین حریم نیز چند شیء در گوشه و کنار تپه بدست آوردیم که نمونههایی از آن را گریشمن در کاوشهایش بدست آورده بود. با این وجود موفق شدیم ۱۲۳ گور مربوط به عصر مفرغ را بدست آوریم. تدفین در این گور نیز همانند سایر گورها به صورت طاق باز بود و همراه آن ظروف کاربردی مانند سفال بدست آمد. بدست آمدن این اشیاء در گور نشان از آن دارد که مردمان آن دوره به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند. درواقع مردمان از ۵ هزار سال پیش به دنیای پس از مرگ اعتقاد داشتند. مردمان این منطقه، ظروفی را به منظور استفاده متوفا در دنیای پس از مرگ در کنار او به خاک میسپاردند تا در آن دنیا بتواند بخورد و بیاشامد.
بررسی دشت ملایر به کجا رسید؟
نتیجه آن شد که ۸۰ محوطه باستانی جدید کشف شد. محوطههای مهم از دوران پیش از تاریخ، تاریخی و دوره اسلام بدست آمد.
چندی پیش مقالهای درخصوص مطالعه ایکونوگرافی مُهرها و اثر مُهرهای پیشازتاریخ حوزة فرهنگی زاگرسمرکزی داشتید. مهرها چه نقشی در دوران پیش از تاریخ ایفا میکردند؟
مُهرها از یافتههای باستانشناختی هستند که دارای پیامهای بصری بوده و در قالب تصاویر مختلف تجسم یافتهاند. زبانِ تصویر، زبانی بیحد و مرز و بدون کلام است که برای درک معنا و مفهومشان نیاز به شناخت مؤلفههای نمادینی است که معنایی مشخص در فرهنگهای گذشته داشته و بازنمودی از باورهای ذهنی سازندگانش دارند. مُهرها از مهمترین یافتههایی هستند که از هزارة ۵ ق. م. رواج یافته و نمونههایی از سیستم مدیریتهای اقتصادی و اداری طبقات اجتماعی را ترسیم میکنند که با نقشمایههایی زیبا، مانند: نقوش هندسی، گیاهی، انسانی، حیوانی و اساطیری با موضوعات مختلف آیینی-اسطورهای و گاهی ترکیبی از صحنههای رَزم و…، آرایش یافتهاند. تپههای «گودین» و «گیان» از محوطههای شاخص زاگرسمرکزی است که انواع مُهرها و اثرمُهرها از آن بهدست آمده است. پرسش تحقیق این است که نقشمایههای بهکار رفته در مُهرها از چهویژگی و پیامهای بصری برخوردار بوده و از چهالگوهای نمادینی پیروی کردهاند؟ هدف پژوهش، بررسی و تحلیل انواع مُهرها و اثرمُهرهای زاگرس مرکزی (با محوریت تپة گیان) است. روش پژوهش، بررسیِ تطبیقی و تحلیل نقوش در قیاس با یافتههای سایر محوطههای همافق با گیان در اسلوب و گونة نقشمایهها خواهد بود. برآیند پژوهش نشانگر آن است که در آفرینش و استفاده از نقشمایهها و شمایلنگاری مُهرها، از یک شیوه و اسلوبی همسان در تپه گیان و سایر محوطههای روستانشینی و شهرنشینی پیروی شده است.
یکی از کارکردهای مهرها، نشان دادن مالکیت است. به طور مثال، از مهرها برای به قول امروزیها مهر و موم کردن اشیاء و مکانهای خاص استفاده میشد. اینکه مردمان دوره باستان چطور شد به این نتیجه رسیدند که از مهر میتوانند برای نشان دادن حق مالکیت خود استفاده کنند دقیق مشخص نیست اما احتمال میدهیم اینگونه بوده که در آن دوره برای آنکه بتوانند حق مالکیت خود را به اثبات برسانند درصدد طراحی مهرهایی برآمدند که در ابتدا با اشکال ساده هندسی نقش میشد و به مرور این نقشها توسعه یافت و ظرافت بیشتری پیدا کرد. هنوز نمیدانیم که چطور این نقوش را به عنوان حق مالکیت خود برای سایرین تعریف میکردند اما میدانیم که حق مالکیت را برای صاحب مهر به همراه داشت.
در حوزه زاگرس مرکزی چه اشکالی در مهرها بیشتر مورد استفاده بود؟
اشکال هندسی، حیوانی و… عموما مورد استفاده قرار میگرفت اما استفاده از مهرهایی با سر انسان و بدن حیوان در منطقه زاگرس بیشتر مورد استفاده است. درواقع میتوان گفت در زاگرس مرکزی از نقوش گریفون استفاده میشد. نقش شیر و گاو بیشترین فراوانی را در نقوش مهرها دارد.
ارزیابی شما از جامعه باستانشناسی ایران چیست؟ آیا به جوانان میدان برای انجام کاوش و انجام کار میدانی داده میشود؟
باستانشناسان ایرانی هیچ چیزی کمتر از باستانشناسان خارجی ندارند. موافق هستم که باید میدان بیشتری به جوانان باستانشناس داد تا بتوانند تجربه کسب کنند. در این حوزه فارغالتحصیلان زیادی داریم و باید فرصت داده شود تا در گروهها فعال شوند اما برخی انتظار دارند در همان بدو ورود به کاوشها، سرپرست کاوش بشوند این درحالی است که باید در مرحله نخست باید در قالب اعضای هیات حاضر شوند و تجربه کسب کنند.
رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان نهاوند هستید از وضعیت کنونی میراث و گردشگری منطقه برایمان بگویید. بیشتر گردشگران با چه هدفی به این منطقه سفر میکنند؟
وجود ۱۲ سراب پر آب در منطقه سبب شده تا پوشش گیاهی خاصی را شاهد باشیم و حتا جنگلهای بلوط منطقه معروف هستند و طبیعتگران را به سمت خود جذب میکنند. وجود تپه گیان، شریف آباد، فروزان و… نیز گردشگران تاریخی را به خود جذب میکند. سالانه بیش از ۷۰۰ هزار گردشگر به منطقه میآیند که از گردشگران مذهبی گرفته تا طبیعتگرد و تاریخی فرهنگی را دربرمیگیرد. در تابستان نیز گردشگران عراقی به منطقه میآیند و چند شب در هتلها اقامت دارند.