سربازانی که بهجای اسلحه، دوربین در دست دارند+آثار ماندگار عکاسان نسلهای قبل
«فوتو ژورنالیست» یکی از گونههای مهم و با اهمیت عکاسی و عرصه خبر است. با وجود اهمیت بسیار عکسهای خبری در ارائه درست و ملموس اطلاعات و ارائه درست روایات تاریخی، اما این گونه مهم به مرور زمان شکلی غیرتخصصی و خنثی به خود گرفته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، عکاسی هم مانند هنرهای دیگر سبکها و شیوههای متعدد دارد. حتی اگر سبکها را در نظر نگیریم و این هنر شناسنامهدار را کلیتی واحد فرض کنیم بازهم دستهبندیهایی وجود دارد که عکاسان بر اساس آن به فعالیت میپردازند. حیات وحش، طبیعت، نجوم، زندگی شهری و غیر شهری، برخی موضوعاتی هستند که این دسته بندیها را ایجاد میکنند و حال بر اساس سلایق مختلف میتوان بر این موضوعات افزود. درباره سبکها هم باید اذعان داشت که تغییرات عمده موجود در دوران گذار از آنالوگ به دیجیتال رخ داده است. در دوران آنالوگ سبکهایی چون مستند، فتوژورنالیسم، صنعتی، ورزشی مرسومترینها بودند. البته عکاسی مینیمال یکی از سبکهای مورد توجه از همان بدو اختراع این هنر بوده و حال هم یکی از محبوبترین سبکهای عصر حاضر است. باید گفت عکاسی مینیمالیستی با وجود عکاسی دیجیتال کاملتر و متنوعتر شده است. عکاسی ماکرو، فاینآرت، انتزاعی نیز برخی دیگر از سبکهایی هستند که در دنیای امروز با وجود تنوع در رنگها و امکانات چاپ باکیفیتتر بیش از قبل مورد توجهند.
اما دیگر سبک اصیل و قدیمی و البته تاثیرگذار، در امور خبری و رسانهای عکاسی خبری یا فوتوژورنالیسم است. عکاسی خبری تاریخچهای با قدمت و پرفراز و نشیب دارد. درباره اینکه نخستین عکاسی خبری دقیقا در چه روز و چه ماهی و چه سالی و توسط چه کسی ثبت شده اطلاعات دقیقی در دست نیست. برخی معتقدند نخستین عکس خبری حدود سال ۱۸۵۳ ثبت شده است. اما آنچه میتوان به جرات به آن اذعان داشت، این است که «جنگ» نخستین موضوعی است که عکسهای آن دارای بار خبری بودهاند. کارول ساتماری (نقاش و عکاس اهل رمانی) نخستین فردی است که این اتفاق را به نام خودش ثبت میکند. او در جنگ کریمه با دوربینش به مستندنگاری میپردازد. جنگ کریمه نبردی بود که میان امپراتوری روسیه تزاری، و امپراتوری دوم فرانسه، امپراتوری بریتانیا، پادشاهی ساردنی و امپراتوری عثمانی درشبه جزیره کریمه رخ داد. منبع موثقی که به صورت مکتوب از این جنگ رسمیت یافته، عکسهایی از ماتیو برادی است که در هفتهنامه «هاپر» به چاپ رسیده است. ماتیو برادی عکاس آمریکایی را بیشتر به خاطر پرترههایی میشناسند که در کمپ اتحادیه جنگ داخلی آمریکا از افراد مطرح و تاثیرگذار تهیه کرده است.
همزمان با جنگ جهانی اول (اواسط قرن نوزدهم) بوده که عکاسی پیشرفت میکند و دوربینهای جعبهای برای عکاسی از سربازان انگلیسی روانه میدانهای جنگ میشود. هرچه میگذرد عکس و تصاویر خبری برای روزنامههای معدودی که در آن دوران وجود داشت اهمیت بیشتری مییابند و این توجه تا امروز که رسانهها شکل و شمایلی مجازی به خود گرفتهاند، وجود داشته است. در ادامه این جریان، در دهه ۱۹۷۰ بود که کارشناسان عکاسی خبری را در دسته هنرها قرار دادند و از آن پس بود که برگزاری نمایشگاههایی با همین منظور به اتفاقی معمول تبدیل شد و جشنوارهها هم بخشی را با عنوان عکس خبری به دایره فعالیتهای خود افزودند.
اگر به عکسهای ثبت شده در تاریخ ازهمه سبکها نگاهی گذار داشته باشیم، در خواهیم یافت که فوتوژورنالیسم یا عکاسی خبری یکی از موثرترین و تاثیرگذارترین سبکها در طول تاریخ است. مطمئنا اگر عکاسی خبری نبود بسیاری از اتفاقات و جریانات اجتماعی تحریف میشدند یا به کل آنها را از کل تاریخ بشر حذف میکردند. جنگهای داخلی و خارجی در همه کشورها، انقلابها، جنبشها و تشکلهای اجتماعی کلیترین موضوعاتی هستند که بدون وجود عکاسی خبری هویت تاریخی نمییافتند. ایران نیز خواه ناخواه در مقاطع مختلف تاریخی این رویه را طی کرده و نتیجه آن فریمهای ماندگاری است که از وقایع انقلاب پنجاه و هفت و جنگ هفتهساله تحمیلی و دیگر حوادث و جریانهای پس از آن به جا مانده است.
عکاسی خبری در دنیای امروز
هنر و فضای فعالیتها و شیوه نگرش به مقولات مختلف هنر در دنیای امروز، به دلایل مختلف دچار تغییراتی شده، اما عکاسی خبری (به لحاظ هویتی) همچنان ارزش و اهمیت خود را حفظ کرده و پایبند اصالتها و رسالتی است که مقوله رسانه و خبر از گذشتههای دور بر دوشش نهاده است. با وجود این اهمیت و جایگاه، عکاسی خبری در دنیای امروز مانند گذشته مورد توجه نیست. البته این بدان معنا نیست که هنرمندان عرصههای بصری و خبری نسبت به آن بی اعتنا هستند کما اینکه مقوله عکس و البته مدیا، مولفههای مورد توجه رسانهها در دنیای امروز هستند. اما موضوعی که کمتر به آن توجه میشود، این است که عکاسی خبری در دنیای امروز (بخصوص در کشور ما) به هنری روتین و خالی از خلاقیت تبدیل شده تا آنجا که میتوان گفت میان «فوتوژورنالیسم» گذشته و امروز به لحاظ کیفی شکافی عمیق ایجاد شده است؛ به این معنا که اگر آثار شاخص دهههای کمی دورتر را با عکسهای خبری سالها اخیر در امتداد هم قرار دهیم، احتمال زیاد به این نتیجه میرسیم که شاهکارهای ماندگار، در دوران گذشته و توسط هنرمندان نسلهای قبل به ثبت رسیدهاند.
اینکه بخواهیم کم و کیف عکاسی خبری کشورهای مدرن و پیشرفته را با آثار عکاسان ایرانی مقایسه کنیم، تناسببندی درستی نیست و این قیاس بنا به عدم وجود سازو کارهایی مطابق با استانداردهای جهانی در ایران، درست نیست. اما میتوانیم با مقایسههای کلی و جزییترِ وضعیت عکاسان خبری ایرانی سالها و دهههای اخیر، این گونه پراهمیت را با نگاهی آسیبشناسانه مورد واکاوی قرار دهیم.
چالشهای عکاسان خبری در ایران چه مواردی است؟ / کارمندمآبی هنرمندانه!
اگر به وضعیت فعالیت عکاسان خبری در ایران توجه کنیم متوجه این موضوع خواهیم شد که آنها مشکلات عدیده بسیار دارند که بزرگترین این معضلات عدم حمایت آنها توسط نهادهای هنری است. مشکل اینجاست که عکاسی خبری با وجود اهمیت بسیار همچنان حرفه و هنری کارمندمآبانه است و دلایل بسیاری برای این موضوع وجود دارد. شاید دلیل اصلی چنین اتفاقی این است که عکاسان همه سبکها در ایران مشکل معیشت دارند. با اینکه عکاسی در کشور دارای صنفهای تخصصی است اما با این حال این دسته از هنرمندان کشور به هیچ وجه مورد حمایتهای دولتی نیستند و ناچارند برای امرار معاش مشاغل دیگری را برگزینند آنها به صورت خوشبینانه در نهایت یا در عرصه مدلینگ و صنعتی به فعالیت ادامه میدهند یا در ازای حقوقی ماهانه با به صورت حقالتصویر با رسانهها، اعم از روزنامهها و خبرگزاریها و پایگاههای خبری همکاری کنند.
یکی دیگر از مواردی که عکاسی خبری را به امری روزمره و روتین تبدیل کرده عدم وجود جشنوارهها و سالانهها و دوسالانههایی است که با محوریت عکاسی خبری برگزار میشود. در حال حاضر تنها رویدادی که به صورت تخصصی با محوریت عکاسی خبری برگزار میشود نشان عکس سال مطبوعات ایران است که همانطور از عنوانش پیداست سالی یک بار برگزار میشود. البته برخی رویدادهای هنری عرصههای دیگر (مثل جشنواره فیلم و تئاتر فجر) به مقوله عکاسی توجه دارند و معمولا بخشی را به این موضوع اختصاص میدهند اما این رویه هم کمکی به اهمیت یافتن عکاسی خبری نمیکند زیرا محوریت آن عکس خبری نیست.
عکاسان خبری مطرح ایرانی چه کسانی هستند و دلیل ماندگاری آنها چیست؟
با وجود آنکه عکاسی خبری به معنای واقعی کلمه در ایران مورد توجه نیست اما نمیتوان وجود برخی از هنرمندان پرتلاش این عرصه را در روایت و اتفاقات تاریخی کشور نادیده گرفت. هنرمندان نسلهای گذشته بودهاند که با ثبت انبوه عکسهایی از وقایعی چون انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی آن روزهای پرالتهاب کشور را در تاریخ به ثبت رساندهاند.
عباس عطار، کاوه گلستان، بهمن جلالی، کاوه گلستان، رضا دقتی، آلفرد یعقوب زاده و ساسان مؤیدی برخی از عکاسان مطرح عرصه خبر هستند که طی دهههای گذشته آثار ماندگاری از وقایع اجتماعی و سیاسی را به ثبت رساندهاند و حال زحماتشان در تاریخ معاصر کشور به ثبت رسیده است.
بهمن جلالی سال ۱۳۲۳ و متوفی به سال ۱۳۸۸ با اینکه در رشتهای غیر مرتبط تحصیل کرده اما علاقهاش به عکاسی باعث شد این هنر را در مدرسه عکاسی جان ویکرز لندن بیاموزد. او طی سالها تدریس در دانشگاههای هنری شاگردان بسیاری را به جامعه هنری کشور تحویل داده است. جلالی بدون وقفه در همه وقایع و حوادث معاصر تا آنجا که توانسته حضور یافته و پرونده پربار او مملو از فریمهایی بدیع و روایتگونه است. آثار این عکاس معاصر در بیش از ۵۰ نمایشگاه داخلی و خارجی به نمایش گذاشته شده است. بهمن جلالیزاده عصر جمعه ۲۵ دیماه ۱۳۸۸ درگذشت.
یک اثر از بهمن جلالی/ جنگ ایران و عراق
عکسی دیگر از انقلاب اثر بهمن جلالی/ این اثر به خودی خود راوی قصهای بر اساس اجزا عکس است
عباس عطار زاده سال ۱۳۲۳ و در گذشته به سال۱۳۹۷ را یکی دیگر از عکاسان تاثیرگذار عرصه مستند و خبر کشور میدانند. زندهیاد عطار به دلیل مهاجرت خانوادهاش به الجزایر شاهد انقلاب مردمی در این کشور بود و اینگونه بود که طی مواجهه مستقیم با این جنبش مردمی چنین اتفاقاتی را تجربه کرد. این اتفاق باعث شد او در سن چهارده سالگی عکاسی مستند را آغاز کند.
یک اثر از عباس عطار/ روایتگر روزهای پرالتهاب انقلاب
ثبت تصویری از دانش آموزان در تاراخیل افغانستان (این عکس گویای وضعیت اسفبار کودکان افغان است و همین موضوع محوریت خبری این اثر از عطار است)
عطار در ادامه به ایران آمد و در قلب اتفاقات مربوط به انقلاب اسلامی آثار ماندگاری را از این جنبش ثبت کرد که هرکدام راوی برگهایی از تاریخ معاصر هستند و همچنان تماشاییاند. عطار حتی در جنگ ویتنام نیز حضور داشته و اینگونه است که میتوان او را سرباز عرصه عکاسی دانست. شهرت عباس عطار به حدی است که امروز در دنیا با نام کوچکش شناخته میشود.
یک سرباز ویتنام شمالی، یک ویتکونگ را به اسارت درآورده و در روستا به نمایش گذاشته است. منطقه دلتای جنوبی، ویتنام، ۱۹۷۳
زندهیاد عطار در گفتگو با یکی از رسانهها درباره این اتفاق گفته است: همیشه دوست داشتم به ویتنام بروم و عکسهای آن جنگ را کامل کنم. وقتی که آمریکاییها در آنجا در حال جنگ بودند من نوجوان بودم و عکاسی جنگ نمیکردم. وقتی که مذاکره آمریکاییها و ویتنامیها در پاریس شروع شد و وزیر امورخارجه امریکا گفت: «صلح نزدیک است» فهمیدم که بهترین موقع برای رفتن به ویتنام است. فوری پرواز کردم.
کاوه گلستان خیلی بیشتر از دیگر مستندنگاران عکاس در بین مردم مطرح است. ۱۷ زاده تیر سال بیست و نه عکاسی خبری را از سال ۱۳۴۸ شروع کرد و خیلی طول نکشید که به عنوان عکاسی حرفهای پا در صحنه جنگ گذاشت. او طی این ماجرا سال ۱۳۵۲ برای عکاسی از جنگ به ایرلند رفت. او سپس به ایران آمد و در کنار دیگر عکاسان عکسهای ماندگاری را از انقلاب سال پنجاه و هفت به ثبت رساند.
انقلاب اسلامی از ویزور دوربین کاوه گلستان
گلستان البته پیش از انقلاب هم به طور جدی در عرصه عکاسی اجتماعی فعالیت داشت و مجموعههای ماندگاری چون «روسپی»، «کارگر» و «مجنون» از او به جای مانده است. او عکسهایش را صحنههایی میداند که برای مخاطب به مثابه سیلی عمل میکنند.
عکسی از مجموعه کارگرها اثر کاوه گلستان
۱۳ فروردینماه سال ۱۳۸۲ بود که کاوه گلستان هنگام انجام مأموریت تصویربرداری برای شبکه خبری بیبیسی در خط مقدم جنگ آمریکا علیه عراق، در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک در عراق بر اثر انفجار مین کشته شد.
رضا دقتی هم یکی دیگر از عکاسان معاصر عرصه مستند و خبر است که از وقایع انقلاب اسلامی آثار شاخصی را به ثبت رسانده. او طی دوران فعالیتش با نشریههایی چون «نشنال جئوگرافیک»، «نیویورک تایمز»، «فیگار» همکاری کرده و با حضور در رویدادهای بینالمللی جوایز معتبری دریافت کرده است. او طی سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۶ به عنوان خبرنگار «یونیسف» در افغانستان به فعالیت پرداخت و در سال ۲۰۰۵ نیز نشان ملی شوالیه لیاقت را از طرف دولت فرانسه دریافت کرد. او با اینکه حال شصت و نه ساله است، اما همچنان پویا و در حال فعالیت است.
عکسی از رضا دقتی/نگاه مستقیم رهبر انقلاب (ره) به لنز دوربین از نکات جالب اثر است
اثری دیگر از رضا دقتی در بحبوحه پیروزی انقلاب
آلفرد یعقوبزاده زاده سال ۱۳۳۷، عکاس ایرانی فرانسوی است که در وقایع تاریخی نقش موثری داشته و آثار ماندگاری را در قالب عکس به ثبت رسانده است. او آن زمان که دانشجوی رشته طراحی داخلی بود با شروع تجمعات دوران انقلاب اسلامی تحصیل را رها کرد و با دوربینش به خیابانها رفت و این پروژه تاریخی تا جنگ تحمیلی برای او ادامه داشت.
عکسی از آلفرد یعقوبزاده/ شخصی که در تصویر مشاهده میشود حسن جنگجو است
(حسن جنگجو یکی از رزمندگان نوجوان جنگ تحمیلی است که به مدت سی و چهار سال مفقود بود. او سرانجام در سال ۱۳۹۶ در تجسس برای یافت پیکرهای شهیدان جنگ پیدا شد و پیکرش به زادگاهش در تبریز بازگشت.)
یعقوبزاده به گروه جنگهای نامنظم به فرماندهی شهید مصطفی چمران پیوست و به مدت سه سال همراه با دیگر رزمندگان در مناطق جنگی حضور یافت با این تفاوت که به جای اسلحه دوربین در دست داشت. این عکاس پس از جنگ نیز پروژه خود را تعطیل نکرد و به جنگ اسرائیل و فلسطین پیوست و سیزده سال عکاسی کرد. آثار این عکاس مانند دیگر هنرمندان این عرصه در آثار مکتوب و جراید به ثبت رسیده است.
آیتالله صادق خلخالی از منظر دوربین آلفرد یعقوبزاده/ انقلاب پنجاه و هفت
باید یادآور شد تعداد عکاسان خبری و مستندنگار ایرانی خیلی بیشتر از افرادی است که در این گزارش به آنها پرداخته شده است. و موضوع دیگر اینکه باید تاکید کرد ثبت آثار ماندگار خبری محدود به وقایعی چون جنگ و انقلابهای مردمی نیست. بیشک زیر پوست همه شهرها و کشورها و در مناطق مختلف هر سرزمین، اتفاقات بزرگ و گاه شگرفی در حال رخ دادن است و این عکاس جویا، خلاق و با هوش است که میتواند از هر اتفاق و سوژه ولو کوچک، آثاری بزرگ و ماندگار خلق کند.