خبرگزاری کار ایران

یک مجسمه‌ساز،‌ سفال‌گر و سرامیست مطرح کرد؛

سهم «کولبران» از هنرهای تجسمی/ هنر فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کنیم

سهم «کولبران» از هنرهای تجسمی/ هنر فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کنیم
کد خبر : ۱۱۶۸۳۹۲

مرجان موحد دوست می‌گوید: هنر ایران و حال حاضر ما فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کار کنیم. بخشی از داشته‌های ما به گذشته و سنت‌هایی که داشته‌ایم برمی‌گردد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از اتفاقات لازم در همراهی دنیای مدرن تلفیق هنرها و سبک‌ها با یکدیگر است. باید گفت این رویه برای بقای هنرها (بخصوص قدیمی‌ترها و سنتی‌ترها) ضروری است، چراکه تکنولوژی و سرعت بسیار بالای انتقال اطلاعات، همچنین اهمیت یافتن روزافزون فضاهای متعدد مجازی، موقعیتی را ایجاد کرده که همراهی با آن نیازمند داشتن فاکتورهای مهم و اساسی است.

یکی از این مولفه‌ها، ارائه آثار نو خلاقانه بر اساس هنرهای گذشته و امروز است که البته کار راحتی نیست. لازمه انجام چنین کاری، علاوه بر اشراف بر تمام مقولات مهم و فرعی هنرهای مختلف، تحقیق و واکاوی آثار تاریخی براساس منابع درست است. برای انجام بهتر امور طی این روند، نیاز مهم بعدی به‌روز بودن هنرمند و اشراف او بر هنر مدرن و اتفاقات و جریانات روز دنیاست. حال اینکه تلفیق در هر هنر چگونه اجرا شود، موضوعی است که پرداختن به آن نیازمند توجه به مولفه‌های مهم مختص به هر عرصه است. سرامیک و سفال نیز از این قاعده کلی مستنثی نیستند و لازمه ماندگاری آنها ارائه آثاری امروزی، نو و خلاقانه است.

مرجان موحددوست (مجسمه‌ساز، سفال‌گر،‌ سرامیست) یکی از افرادی است که تلاش دارد با توجه و تاکید بر هنر اصیل گذشته آثاری مدرن و امروزی را پیش روی مخاطبان قرار دهد. او پیش‌تر به احیای سفالینه‌های هزارساله پرداخته بود. او طی گفتگو با ایلنا از شیوه و سیاق کار و فعالیت‌های جدی‌اش گفت.

از فعالیت‌های اخیرتان بگویید.

فعالیت‌های من در حوزه سرامیک و سفال همچنان ادامه دارد، اما خب فعلا نمایشگاهی ندارم. آخرین حضورم در دومین سالانه کاربردی‌های معناگرا بود که سال گذشته در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. مدتی است مشغول پروژه جدیدی هستم. طی این اتفاق با طراحی مینیاتوری که با سبک خودم روی آن کار می‌کنم به ساخت مجسمه‌هایی براساس اشعار خیام و فردوسی در شاهنامه مشغول هستم. من علاقه زیادی به شعر دارم و به همین دلیل خیلی مطالعه می‌کنم و اشعار بزرگانی چون حافظ، خیام و فردوسی را می‌خوانم. بنابراین دلم می‌خواست بر اساس آثار و اشعار گذشته و با بهره‌گیری از آنها به ساخت و ارائه آثارم بپردازم.

در این پروژه اساس و محوریت چیست؟ یعنی چه اشعار با چه مضامینی را دستمایه قرار داده‌اید؟

آنچه در اشعار فردوسی و خیام مدنظرم بوده، پرداختن به بخش‌های عاشقانه است. این مجموعه در قالب مجسمه‌هایی با ابعاد مختلف ارائه خواهد شد که اندازه آنها از پانزده، بیست سانتی متر به بالاست. نمی‌دانم این پروژه چقدر زمان ببرد اما در نهایت در قالب نمایشگاه ارائه خواهد شد.

 با این حال در زمینه مجسمه‌سازی هم تبحر دارید.

بله همینطور است من به طور همزمان طی پانزده سال گذشته هم نقش‌برجسته کار کرده‌ام و هم اینکه گرایشم به سمت مجسمه‌سازی بوده و در کنار اینها به ساخت سرامیک و سفال هم مشغول بوده‌ام.

سهم «کولبران» از هنرهای تجسمی/ هنر فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کنیم

نام اثر «و شاید عشق...» اثر مرجان موحد

ادامه این فعالیت و در نهایت به پایان رساندن پروژه مینیاتورها بر چه اساس است؟

هر شعری را که به من ایده بدهد، در ذهنم نگه می‌دارم یا آن را گوشه‌ای می‌نویسم و شروع به ایده‌پردازی می‌کنم. در ادامه اتودهای اولیه را می‌زنم و کارم روی گل را شروع می‌کنم. همزمان با این روند مواردی به اثر اضافه می‌شود و بخش‌هایی هم حذف می‌شود یا تغییر می‌کند تا در نهایت کارم به مرحله نهایی برسد و پایان یابد.

با این حساب اساس کار شما شعر و ادبیات است؟

بله همینطور است و در پروژه مذکور شعر برایم اهمیت دارد و همه اتفاق‌ها بر اساس آن می‌افتد.

رشته دانشگاهی شما چه بوده؟ این پروژه از سوی فرد یا نهاد خاصی به شما سفارش شده؟

 من در هنرستان و در رشته کار و دانش مجسمه‌سازی خوانده‌ام و رشته دانشگاهی‌ام نیز سرامیک خوانده‌ام. در رابطه با بخش دوم سوالتان هم باید بگویم خیر پروژه مذکور سفارشی نیست و صرفا برای کامل کردن مجموعه‌ام به این کار مشغولم تا انشالله آن را در قالب نمایشگاه در معرض دید عموم قرار دهم.

سهم «کولبران» از هنرهای تجسمی/ هنر فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کنیم

«ایران» اثری دیگر از مرجان موحد

یکی از موضوعاتی که به خلق و ارائه آثار نو و امروزی با استفاده از هنرها و متریال‌های کلاسیک می‌انجامد توجه به هنرها و مقولات هنرمحور دیگر است. با توجه به این نگاه، آنچه شما برای ارائه آثار بهتر و خلاقانه‌تر به آن توجه دارید، چیست؟

فکر می‌کنم واقعا هنر ایران و حال حاضر ما فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کار کنیم. بخشی از داشته‌های ما به گذشته و سنت‌هایی که داشته‌ایم برمی‌گردد و خب سنتی‌تر کار کردن یکی از علائق من است.

 توجه به هنر گذشته و امروز چرا برایتان مهم است؟

مقوله تلفیق از این جهت برایم مهم است که می‌خواهم آثارم برای نسل امروز قابل توجه باشد و افراد امروزی با آنها ارتباط برقرار کنند. به طور مثال می‌خواهم آنها به داشتن مجسمه‌ای که با مینیاتور هم‌خوانی دارد و در عین حال مدرن و امروزی باشد، تمایل نشان دهند و چنین آثاری را در منزل نگهداری کنند. البته شما و مخاطبان آثار آخرم را به یاد دارید و مجسمه‌های مینیاتوری که مشغول کار بر روی‌ آنها هستم را ندیده‌اید.

اگر بنا به کار روی آثار گذشته باشد، هنرمند با دشواری‌هایی در زمینه یافتن منابع و استنادهای درست تاریخی مواجه خواهد بود. از این روند و مشکلاتش بگویید. لااقل اینکه انجام چنین کارهای به تنهای و انفرادی بسیار دشوار است.

به هرحال هر کاری سختی‌ها و دشواری‌های خودش را دارد. من به صورت انفرادی کار می‌کنم به این دلیل که فکر می‌کنم این نوع کارهای هنری را نمی‌توان تیمی انجام داد و من هم اعتقادی به این مدل کار کردن ندارم.

سهم «کولبران» از هنرهای تجسمی/ هنر فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کنیم

«آفتابه لگن هفت دست» اثر مرجان موحد

معمولا هنرمندان فعالیت هنری را از فعالیت‌های نمایشگاهی منفک می‌کنند. شاید به این دلیل که گالری‌ها آثار عامه‌پسند می‌خواهند و شاید هم دلایل دیگری داشته باشد. روال برای شما چگونه است؟

کلا من در کارم برای ارائه آثار در نمایشگاه روال مشخصی دارم. در برگزاری نمایشگاه‌ها و آثار مربوط به آنها، آنچه برایم اهمیت دارد این است که دغدغه‌هایم را ارائه دهم و خودم را تکرار نکنم. من فکر می‌کنم هنرمند در نمایشگاه باید حرفی برای گفتن داشته باشد. درست است که هنرمند باید زیبایی‌ها را به تصویر بکشد، اما نباید دوباره همان آثار قبلی را تکرار کند که اگر اینطور باشد دیگر جذابیتی برای توجه مخاطب وجود نخواهد داشت.

یعنی فعالیت شما دو رویه دارد. یکی پرداختن به آثار گذشته و احیای آنچه فراموش شده و دیگری ارائه آثار به روزی که مخاطب با آنها ارتباط برقرار کند و در عین حال گویای مسائل شخصی و اجتماعی شما باشد.

بله. دقیقا همین است. من حین برگزاری نمایشگاه باید مسائل روز را مطرح کنم و این را وظیفه خودم می‌دانم.

 این رویه نباید کیفیت کار شما را تنزل دهد یا شما را از هدف و رسالت هنری تان باز دارد.

درست است و من به این موضوع توجه دارم.

یکی موضوعات مهم در هنر توجه به اتفاقات و وقایع اجتماعی است. این مسئله تا چه حد برایتان اهمیت دارد؟

مسلما مهم است و در این زمینه‌ها هم فعالیت دارم. من مجموعه‌ای در قالب مجسمه دارم که درباره کولبرهاست. در ادامه این قضیه اثری را به نمایشگاه ارائه کردم که موضوع آن کولبرها بود. قضیه این بود که سراغ ساخت بشقابی رفتم که بشکه نفتی در آن قرار دارد و مجسمه‌ای کنار آن بود که البته بنا به نظر و صلاحدید داوران مجسمه کنار اثر حذف شد. در این اثر بیشتر نگاهم به کولبر بود.

سهم «کولبران» از هنرهای تجسمی/ هنر فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کنیم

اثری از مجموعه «خانم» با محوریت کولبرها و ذخایر طبیعی اثر مرجان موحد

چه شد که به سراغ کولبرها رفتید؟

من در یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای مستندی دیدم که درباره کولبران بود و فضای غمگینی داشت. در این اثر زنی بود که اسم کوچکش خانم بود. این زن به مدت بیست و پنج سال با همسرش کولبری کرده، که البته همسرشان فوت شده است. این اثر مستند مرا تحت تاثیر قرار داد و باعث شد نظرم به مقوله کولبران و مشکلاتشان جلب شود. خانم از این موضوع گله‌مند بود که ما هیچ بهره‌ای از ذخایری که داریم، نمی‌بریم، با اشاره به اینکه خودم هم متوجه شدم که کردستان معادن زیادی دارد که معدن طلا یکی از آنهاست.

سهم «کولبران» از هنرهای تجسمی/ هنر فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کنیم

همان اثر از نمایی دیگر از مجموعه «خانم»

صرفا به واسطه مستندی که می‌گویید با کولبران مواجه شدید؟

نه من به جز دیدن مستندی که گفتم، مستقیما با کولبرها هم مواجه شده‌ام. من به شهرهای غربی از جمله بانه مسافرت کرده‌ام با کولبرها مواجهه مستقیم داشته‌ام و در جریان جزییات کارشان قرار گرفته‌ام. خانم در اثری که من به ساخت آن پرداختم پشتش به تصویر و بشقاب نفت است و در حال رد شدن است. من هم سعی کردم دقیقا جمله آن زن را در اثر نمود دهم که گفت: «این همه ذخایر نفت داریم و در چنین شرایطی ما باید کولبری کنیم!»

 در هنرهایی چون سفالگری و صنایع دستی قاعده دنبال کردن مسایل اجتماعی کمتر رعایت می‌شود؛‌  شاید به این دلیل که مواجه هنرمند با وقایع اجتماعی به واسطه هنرهای مذکور مستقیم نیست.

بله همینطور است که می‌گویید. برای رسیدن به این هدف در نهایت هنرمند باید برای ارائه آثاری با موضوع روز تمهیداتی را به کار بگیرد. من هم رویه متفاوتی را پیش گرفته‌ام و به واسطه شعر و تلفیق‌هایی که انجام می‌دهم سعی در بیان دغدغه‌هایم دارم.

 هنر فاخر و باستانی سفال و البته سرامیک تا چه حد با دنیای مدرن امروز و مسائل مربوط به آن هم‌خوانی دارد و شما برای ایجاد این امکان از چه تمهیداتی بهره می‌گیرید؟

جدا از آثار با کیفیت هنرمندان گذشته که هیچ حرفی در رابطه با کیفیت آنها وجود ندارد، به نظرم این هم‌خوانی که می‌گویید، وجود دارد. خوشبختانه هرچه پیش می‌روم آثار بهتر و به‌روزتری می‌بینم. می‌بینم که دوستان و هنرمندان همکار، هنر و کارهای سنتی را با هنر و مقولات مدرن تلفیق می‌کنند و آثار بی‌نظیری در این راستا ارائه می‌‌شود که امیدوارکننده است. من هربار به نمایشگاه‌ها می‌روم با آثار جدیدتر و بهتری روبرو می‌شوم. به نظرم هنر سفال و سرامیک به طرز جدی در حال پیشرفت است و باید به آینده این هنرها امیدوار باشیم. اگر آثار مرا مشاهده کرده باشید، متوجه می‌شوید که نگاه من نیز به مقوله تلفیق بسیار جدی است.

سهم «کولبران» از هنرهای تجسمی/ هنر فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کنیم

اثری دیگر از مرجان موحد

تفاوت سفال و سرامیک چیست؟

اگر بخواهیم سفال و سرامیک را به لحاظ ماهیتی و علمی مقایسه کنیم، متوجه تفاوت‌های زیادی خواهیم شد. به طور خلاصه باید بگویم سرامیک حین پخت دمای بالاتری دارد و سفال اینطور نیست. مخاطب عام معمولا زمانی اثری را سرامیک می‌داند که بدنه آن سفید رنگ باشد. این قضیه در مورد سفال هم وجود دارد، معمولا زمانی به اثر سفال می‌گویند که رنگ آن چیزی شبیه قرمز باشد و گل را به یاد بیاورد. در بعد هنری هم دست ما در هنر سرامیک خیلی بازتر از سفال است، به این دلیل که سرامیک به خاطر دمای پخت بالاتر، استقامت بیشتری دارد. مواردی که گفتم در رابطه با بخش علمی موضوع است. در واقع همانطور است که مخاطب می‌گوید؛‌ یعنی سفال همان گل قرمز است و سرامیک به اثری می‌گوییم که بدنه یا گل آن سفید است.

متریال‌های این دو چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

متریال هر دو هنر سرامیک و سفال گل است، اما نوع آن متفاوت است. خاک رس در همه مناطق ایران وجود دارد و قرمزی آن به دلیل آهن موجود در آن است، اما گل سرامیک اینطور نیست و در همه مناطق یافت نمی‌شود.

شما در زمینه ساخت و ارائه هنرهای حجیم و عظیم شهری نیز فعال هستید و با ارگان‌ها همکاری می‌کنید. آیا این نوع فعالیت‌ها طی همکاری با شهرداری‌ها شکل می‌گیرد؟

بله بخشی از کارهای من در رابطه با هنر شهری است. آثار متعددی در اماکن عمومی تهران جانمایی شده که ساخته  و پرداخته خودم هستند. بخشی از این آثار نما و برخی دیگر حجمی و نقش‌برجسته‌اند. من با شهرداری‌ها زیاد همکاری نکرده‌ام و عمده همکاری‌هایم با هتل‌ها و دیگر اماکن بوده است. سمت محله بنی‌هاشم هم نمایشگاهی برقرار است که به آثار من تعلق دارد و اگر اشتباه نکنم نام گالری آن «نور» است. در مناطق شمالی کشور از جمله مازندران و سلمان‌شهر هم آثار متعددی از من در محله‌ها و مناطق مختلف جانمایی شده است. می‌توان گفت در شهرهای شمالی بالغ بر هزار متر کار دارم. دو نمونه کار هم در شهر مشهد دارم که البته این موضوع مربوط به سال‌ها پیش است.

خودتان ساکن تهران هستید؟

خیر الان به مدت هفت سال است در سلمان‌شهر ساکنم.

افراد زیادی برای ارائه آثار شهری ابراز تمایل می‌کنند. دلیل اینکه این همه سفارش کار می‌گیرید، چیست؟ آیا آثارتان ویژگی‌های منحصر بفردی دارد؟

شاید اگر دراینباره توضیح دهم،‌ تعریف از خود باشد اما خب سابقه کاری من زیاد است. حدود پانزده سال است که به فعالیت‌های حرفه‌ای در زمینه نقش‌برجسته، سفال و سرامیک مشغول هستم. به نظرم این سابقه را می‌توان دلیلی بر فعالیت‌های بیشترم دانست و خب پس از مدتی هیچ تبلیغاتی صورت نگرفته است. به هرحال خبر ساخت و ارائه آثارم دهان به دهان و  دست به دست چرخیده و در نهایت حتما کیفیت کارم مورد قبول بوده که چنین توجه‌ها و همکاری‌هایی شکل گرفته است.

سهم «کولبران» از هنرهای تجسمی/ هنر فقط این نیست که بخواهیم آن را مدرن کنیم

یک اثر دیگر از مرجان موحد

یکی از مشکلات موجود در ارائه آثار شهری، ساخت آثار عظیم با ابعاد بیش از یکی، دو متر و جانمایی آنهاست. به عنوان یک خانم چگونه با دشواری‌های این کار کنار می‌آیید؟

در نقش برجسته‌ها کارهای اولیه را کارگر انجام می‌دهد. من نیرویی دارم که در این زمینه‌ها و انجام امور سخت آنها به من کمک می‌کند. اما کلیات کار و ادامه روند با خودم است. فرد دیگری را هم کنار خود دارم که کارهای مربوط به نصب آثار را انجام می‌دهد.

آیا قرار نیست به زودی اثر شهری دیگری از شما را شاهد باشیم؟

ساخت و ارائه آثار شهری خیر؛ اما نمایشگاه پروژه شاهنامه و اشعار خیام را پیش رو دارم که در ابتدای گفتگو درباره‌اش کمی توضیح دادم. انجام این پروژه هم برای من پایانی ندارد. یعنی با خودم قرار گذشته‌ام که کار هر زمان طول بکشد آن را انجام دهم. زمان مشخصی برای پایان کار در نظر نگرفته‌ام به این دلیل که کیفیت از هر مقوله‌ای برایم مهمتر است و تمرکز من هم روی همین موضوع است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز