درباره حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
یکی از محدثین جلیل القدر و روات بزرگوار که شرافت نسب و طهارت مولد را با فضیلت علم و تقوی به هم آمیخته، حضرت عبد العظیم حسنی – علیه السلام – است. وی سیدی شریف و بزرگوار، متقی، پارسا، پرهیزگار، از مشایخ حدیث و از زهاد و عبّاد زمان خود بود.
به گزارش ایلنا به نقل از کتاب امامزادگان ری، ج ۱، ص ۶۷، نوشته محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، یکی از محدثین جلیل القدر و روات بزرگوار که شرافت نسب و طهارت مولد را با فضیلت علم و تقوی به هم آمیخته، حضرت عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – است. وی سیدی شریف و بزرگوار، متقی، پارسا، پرهیزگار، از مشایخ حدیث و از زهاد و عبّاد زمان خود بود.
مرحوم شیخ عباس قمی – رحمة الله علیه – در کتاب خود میفرماید: «حضرت عبد العظیم – علیه السلام – مکنی و أبوالقاسم است و قبر شریفش در ری معروف و مشهور است و به علو مقام و جلالت شأن معروف و از أکابر محدثین و أعاظم علما و از زهاد و عباد بوده و از اصحاب حضرت امام جواد و امام هادی – علیهما السلام – است و محقق داماد – رحمه الله – در رواشح فرمود احادیث بسیاری در فضیلت و زیارت حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – روایت شده است که هر که زیارت کند قبر او را، بهشت بر او واجب میشود». [1]
از مطالعة تاریخ زندگانی حضرت عبد العظیم – علیه السلام – این مطلب روشن میشود که او نسبت به ائمه زمان – علیهم السلام – خود اخلاص و اعتقاد کاملی داشته و به محضر سه نفر از ائمه معصومین – علیهم السلام – رسیده و از آن بزرگواران نقل حدیث کرده است. از اخبار منقوله به طور وضوح استفاده میگردد که وی مورد علاقه و محل اعتماد و اطمینان حضرات ائمه اطهار – علیهم السلام – بوده است. فرمایشات حضرت امام رضا – علیه السلام – در پیامی که توسط ایشان برای شیعیان فرستادهاند، خود شاهدی روشن برای اثبات این موضوع و حدیث «عرض دین» او خدمت امام هادی – علیه السلام – و تصدیق آن حضرت اعتقادات حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – را، دلیلی بزرگ بر ایمان و قداست و عقیدة ثابت او به ائمه هدی – علیهم السلام – و مذهب حنیف جعفری میباشد.
حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – در زمان خود، دارای موقعیتی بس عظیم داشت. وی با بزرگان شیعه و روات درجه اول ارتباط کامل داشته و با عده کثیری از اصحاب حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا – علیهم السلام – معاصر و هم نشین بود… هشام بن حکم، ابن أبی عمیر، علی بن جعفر – علیهم السلام –[2]، حسن ابن محبوب، که از مشایخ او هستند، دلیل بارزی است که وی دارای مقام رفیع و ارجمندی بوده، و با این گونه اشخاص که از خواص اصحاب حضرت امام صادق و امام موسی بن جعفر – علیهم السلام – بودند، مجالست داشته است. علمای رجال و فقهای بزرگ، حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – را در کتب خود آورده و او را توصیف و تمجید کرده اند، و همگان او را به خلوص عقیده و صفای باطن و اعتقاد صحیح و راسخ ستوده و معرفی مینمایند. [3]
نسب شریف و والدین حضرت عبد العظیم – علیه السلام –
نسب آن حضرت با چهار واسطه به امام حسن مجتبی – علیه السلام – منتهی میشود، بدین نحو: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسین الامیر بن زید بن امام حسن مجتبی – علیه السلام –[4]. جدة مادری او «لبابه» از بنی هاشم و دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب است. او در ابتدا همسر حضرت أبوالفضل العباس – علیه السلام – بود که از او عبید الله به دنیا آمد و پس از شهادت آن حضرت به همسری زید بن امام حسن – علیه السلام – درآمد و از آن جناب حسن الأمیر به دنیا آمد پس معلوم شد که پدر حضرت عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – عبدالله قافه و مادرش دخترزادة اسماعیل بن ابراهیم و یا به گفتة منتقلة الطالبیهام ولد بوده است، اما ابونصر بخاری نام مادر حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – را امینة دختر اسماعیل بن ابراهیم میداند. [5] کنیة حضرت عبدالعظیم، ابوالقاسم بود. و به آن شهرت داشت به گفته صاحب بن عباد، ابوالفتح، کنیه و شهرتش بوده است. [6]
ایمان، مقام علمی و فضایل اخلاقی عبد العظیم (ع) از زبان ائمه معصومین (ع)
صدوق – رحمه الله در کتاب کمال الدین –[7] در ضمن حدیث «عرض دین» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – خدمت امام هادی – علیه السلام – مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی.
أبو نصر بخاری در بیان حالات فرزندان امام حسن مجتبی – علیه السلام – از ابوعلی محمد بن همام[8] از حضرت امام حسن عسکری – علیه السلام – روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – صحبت به میان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – نبود، میگفتم علی بن حسن بن زید بن حسن – علیه السلام – فرزندی از خود باقی نگذاشته است. [9]
مؤلف کتاب جنة النعیم یا روح و ریحان و دیگران نوشتهاند: شخصی به نام اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ری با مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علی النقی – علیه السلام – رسید و مسائلی را پرسید.
پس امام پاسخ او را چنین داد:
«اما بعد یا أباحماد اذا اشکل علیک شیء من امر دینک فاسئل عنه من عبدالعظیم الحسنی و اقرأه منّی السلام».
ای اباحماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان. »[10]
حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – از نظر علمای رجال
سید جلیل القدر حضرت عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – در میان فرزندان ائمه هدی – علیهم السلام –، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلکه از اجلاء الساداة و سادة الأجلاء بوده و شیخ بزرگوار صدوق[11] (علیه الرحمه) او را چنین ستوده است: «کان عبدالعظیم الحسنی عابداً ورعاً مرضیاً؛ حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – شخصی خداپرست، پارسا و پسندیدة خدا و رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و مردم بوده است».
اسماعیل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، که وزیر فخر الدوله دیلمی بود، میگوید:
«عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خداپرست، معروف به امانتداری، و دارای صداقت لهجه، و دانای به امور دین، و گویای توحید، و عدل بسیار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته و اتکایی کامل و نهایت توسل به معصومین – علیهم السلام – را دارا بود. هیچ کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیت و تقلید از حضرات ائمه مینمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی – علیه السلام – کسی به قدر رتبه و مقام او به منصة ظهور نرسیده است» [12]
تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی – علیه السلام –
از تاریخ تولد حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – اطلاع درستی در دست نیست. مورخان از سال ورود آن حضرت به ری و این که آیا وی به مرگ طبیعی از دنیا رفته و یا به شهادت رسیده است، اخبار دقیقی نقل نکردهاند و هر یک قولی را برگزیدهاند و دربارة تاریخ ولادت و وفات یا شهادت او، کمتر سخن به میان آوردهاند، اما دانشمند فرزانه جناب علامه محقق مرحوم شیخ آغا بزرگ تهرانی – رحمه الله – با تحقیقات فراوان در کتاب خود[13] تاریخ تولد وفات آن حضرت را به دست آورده است.
ایشان در کتاب بسیار پر اهمیت الذریعه الی تصانیف الشیعه از کتابی به نام الخصائص العظیمیه در شرح زندگانی حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – نام میبرد، و نویسنده آن کتاب را شیخ جواد بن مهدی لاریجانی متوفای سوم جمادی الثانی ۱۳۵۵ ه–. ق معرفی میکند، و میگوید: این نویسنده، کتاب دیگری به نام نورالآفاق لشهاب الأنهار النفاق دارد، که این کتاب در سال ۱۳۴۴ ه–. ق به چاپ رسیده است، و در این کتاب از کتاب الخصائص العظیمیه نقل کرده است که ولادت آن حضرت چهارم ربیع الثانی به سال ۱۷۳ هجری[14] در مدینه واقع شده، و آن بزرگوار در روز جمعه پانزدهم شوال ۲۵۲ ه–. ق، در شهر ری وفات یافته است. [15]
روی این حساب، حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – ۷۹ سال عمر کرد اما کیفیت شهادت یا وفات حضرت عبدالعظیم نیز دقیقاً معلوم نیست، و برخی از مورخان او را مسموم میدانند و بعضی دیگر میگویند که حضرت عبدالعظیم را زنده به گور کردهاند. چنانکه در کتاب روح و ریحان[16] به نقل ار فخر الدین طریحی که در منتخب خود نوشته: «و ممن دفن حیا عبدالعظیم حسنی بری…؛ از کسانی که زنده به گور دفن شد، جناب عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – میباشد که در شهر ری دفن گردیده است».
فخر رازی در کتاب «الشجرة المبارکه» [17] مینویسد: «از فرزندان عبدالله بن علی، دو تن دارای فرزند پسر بودند که یکی از آنها عبدالعظیم مقتول در شهر ری میباشد که مشهد او معروف و مشهور است.» با وجود گفتار طریحی و فخر رازی، مشهور چنین است که آن حضرت بر اثر بیماری از دنیا رفته است، صاحب بن عباد هم که رسالهای دربارة آن حضرت نوشته، همین قول را اختیار کرده است.
همسر و فرزندان حضرت عبدالعظیم – علیه السلام –
علمای انساب و نویسندگان، زوجة و همسر محترمه حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – را به نام «خدیجه بنت قاسم بن حسن الامیر» [18]که دختر عموی پدر آن حضرت بود، را ثبت نمودهاند، و در حالات قاسم نوشتهاند که وی به زهد و ترک دنیا معروف بوده و از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسن مجتبی – علیه السلام – برمیگرد، زیرا که مادرشام سلمه دختر حسین بن اثرم بن حسن بن علی بن أبی طالب – علیهم السلام – میباشد.
در رابطه با فرزندان حضرت عبدالعظیم بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد. لذا ما به جهت جمع این اقوال میگوییم:
اولاً: به طور یقین برای حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – فرزندی به نام محمد بوده، که به جهت فرزند نداشتن محمد، عدهای از علمای انساب من جمله صاحب کتاب تهذیب الأنساب، خود عبدالعظیم – علیه السلام – را بدون فرزند تصور مینماید که میتوان چنین توجیه نمود که چون تنها فرزند حضرت عبدالعظیم – علیه السلام –، محمد بود و او فرزند نداشت، لذا علمای انساب، خود عبدالعظیم – علیه السلام – را بدون فرزند تصور نمودهاند.
ثانیاً: همان طوری که بیان گردید، عدهای از مورخان و علمای انساب، نسبت به نام و نسب همسر محترمه حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – اختلاف کرده و برخی زوجه حضرت عبدالعظیم را خدیجه بنت قاسم بن حسن بن زید[19] و برخی دیگر فاطمه بنت عقبة بن قیس الحمیری[20] میدانند.
باید گفت که خدیجه دختر قاسم بن حسن بن زید به اتفاق جمیع علمای انساب و مورخان زوجة جناب حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – بوده و مؤلف کتاب انساب مجدی به آن تصریح کرده، و هیچ جای تردید نیست، اما مؤلف کتاب «منتقلة الطالبیه» هم، در کتابش برای آن حضرت زوجهای به نام فاطمه دختر عقبه ذکر کرده که احتمال داده میشود، هر دوی این بانوان محترمه، منکوحه جناب عبدالعظیم – علیه السلام – بوده باشند.
اما در اینکه کدامیک از فرزندان، (محمد، خدیجه، رقیه، ام سلمه، قاسم، احمد، صفیه و فاطمه) متعلق به این بانوان باشد، اختلاف است. اما چون اکثر علما در این که «محمد» و «ام سلمه» از «خدیجه بنت قاسم» هستند اتفاق دارند، میتوان برای آن بانو، این دو فرزند را قائل شد.
ابن طباطبا در «منقلة الطالبیه»، خدیجه، رقیه و أحمد را که اتفاق نظر در آن است، برای فاطمه دختر عقبة بن قیس محسوب نمود. و باید یادآور شد که چون قاسم و صفیه را هیچ کدام از قدمای علمای أنساب در تعداد فرزندان حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – برنشمردهاند، لذا این احتمال میرود که برادر زادگان آن حضرت را به او نسبت داده باشند. والله العالم.
عبادت و سخاوت حضرت عبدالعظیم – علیه السلام –
در کتاب زندگانی حضرت عبدالعظیم – علیه السلام –، تألیف دانشمند محترم جناب آقای شیخ محمد شریف رازی، بعد از مبحث روش آن حضرت در مدینه و عراق قبل از مهاجرتش به ایران، که همراه با تقیه و اختفا بوده است، مینویسد: [21]
«در عبادت حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – رسیده است که در مدت عمر شریفش بیشتر روزها، بلکه غالب ایام را روزه و شبها را به عبادت و ستایش خداوند متعال میگذرانید». این مطلب را صاحب بن عباد بیان نموده که مرحوم نوری در آخر کتاب مستدرک الوسائل[22] خود چنین آورده:
«حضرت عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – از حکومت زمان خود در هراس و مورد تهدید بود، و به همین دلیل وطن خود را ترک کرد و به طور ناشناس از این شهر به آن شهر میگریخت، تا اینکه وارد «شهر ری» شد و در محله «ساربانان»، خانه یکی از شیعیان، در «کوی بردگان» ساکن گردید و به عبادت و راز و نیاز با قاضی الحاجات و پروردگار خود مشغول شد.
وی روزها را در «سرداب» خانه به سر میبرد و روزه میگرفت و شبها را به نماز و مناجات میپرداخت.»
از این رو علامه نسابه سیدجعفر اعرجی نجفی حسینی متوفای ۱۳۳۲ ه. ق مینویسد؛ «اما عبدالعظیم بن عبدالله بن علی، فهو السید الجلیل الزاهد العابد التقی النقی، سنی الفضائل و المناقب» [23]
عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – سیدی جلیل، پرهیزگار، عابدی متقی و پاک که دارای فضایل و مناقب بیشماری است.
اما در بذل و بخشش وجود و سخاوت آن بزرگوار وارد شده است که تنها کسی که اقتدا و تبعیت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبی – علیه السلام – نمود، او بوده است یعنی همان طوی که حضرت امام حسن مجتبی – علیه السلام –، سخیترین مردم در زمان خود بود، به گونهای که چند مرتبه تمام اموال خویش را میان فقرا و بینوایان تقسیم نموده و چیزی را برای خود نگه نداشت، همین طور فرزند ارجمند و نوادة بزرگش حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – چندین مرتبه اموال خود را میان فقرا و ضعفا تقسیم نمود و بیچارگان را مدد و یاری کرد که البته باید گفت «الولد سر ابیه» کلامی است صادق:
حضرت عبدالعظیم به تمام معنا فرزند آن پدر است.
کیفیت زیارت حضرت عبدالعظیم – علیه السلام –
دربارة زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی – علیه السلام – جای شک و تردید نیست که از سوی امام معصوم – علیه السلام – برای اصل زیارت وی توصیه شده است، لذا از وظایف اخلاقی و دین ما محسوب میشود که به زیارت آن بزرگوار بشتابیم و از فیض زیارت وی بیش از پیش بهرمند گردیم.
در بیانی «مرحوم محدث قمی – رحمه الله» از امام معصوم روایت میکند، پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – را بهشت معین فرموده است. [24]
و همچنین جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه قمی – رحمه الله –، که در قرن چهارم هجری میزیست، با واسطة علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی – رحمه الله –، و محمد بن یحیی عطار قمی – رحمه الله –، که همگان از رجال بزرگ علم حدیث و از ثقات بوده اند[25]، از قول مردی از «ری» روایت کرده اند، که گفته است:
من به هنگام بازگشت از کربلاء در شهر سامراء به حضور امام هادی – علیه السلام – رسیدم، آن حضرت فرمود: کجا بوده ای؟
گفتم: از زیارت حضرت سید الشهدا – علیه السلام – برمیگردم.
آن حضرت فرمود: اَما انَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدُالْعَظیم عنْدَکُمْ، لَکُنْتَ کَمَنْ زارَ الْحُسَیْنَ – علیه السّلام –[26]؛
اما اگر تو، قبر حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – را که نزد خود شماست زیارت میکردی، مثل کسی بودی که حضرت امام حسین – علیه السلام – را زیارت کرده باشد.
________________________________________
[1]. منتهی الآمال ۱:۴۶۱.
[2]. حالات این امامزاده واجب التعظیم مفصّلاً در جلد اول این کتاب، که مربوط به زندگانی امامزادگان مدفون در استان قم میباشد، نگاشته شده است.
[3]. اقتباس از کتابهای منتهی الآمال۱:۴۶۱؛ زندگانی چهارده معصوم – علیهم السلام –: ۱۰۴۳؛ زندگانی حضرت عبدالعظیم – علیه السلام، عطاردی: ۲۴؛ زندگانی حضرت عبد العظیم – علیه السلام –، رازی: ۳؛ اختران فروزان ری و طهران ۱۵؛ شاگردان مکتب ائمه – علیهم السلام – ۳:۴.
[4]. تهذیب الأنساب: ۱۳۹؛ أنساب مجدی: ۳۵؛ سراج الأنساب: ۴۷؛ الشجره المبارکه: ۶۷؛ الفصول الفخریه ۱۰۷؛ عمده الطالب: ۷۱؛ سر السلسله: ۲۴؛ مشاهد العتره الطاهره: ۹۶
[5]. سرالسلسله العلویه: ۲۴.
[6]. سرالسلسله العلویه: ۲۴.
[7]. کمال الدین صدوق – رحمة الله علیه – ۲:۵۱؛ بحار الأنوار ۶۹:۲.
[8]. أبو علی محمد بن أبی بکر همام بن سهیل کاتب اسکافی از بزرگان علما و محدثین جلیل القدر بوده. شیخ در رجال خود این راوی را از ثقات روات و مشایخ عظیم الشأن شمرده است. نجاشی نیز او را توثیق کرده و از وی به عظمت یاد میکند. علامه درقسم اول خلاصه از این محدث جلیل القدر تجلیل زیادی به عمل آورده است. محمد بن همام از معاصران شیخ کلینی – رحمة الله علیه – بوده که در سال ۳۳۲ ه–. ق وفات نموده است.
[9]. عبد العظیم – علیه السلام – حیاته و مسنده: ۲۶.
[10]. اختران فروزان ری و طهران: ۳۷؛ زندگانی عبدالعظیم – علیه السلام –، رازی: ۲۹.
[11]. من لا یحضره الفقیه ۲:۸۰؛ سفینه البحار ۲:۱۲۱.
[12]. زندگانی حضرت عبدالعظیم – علیه السلام – رازی: ۲۲.
[13]. الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آغا بزرگ تهرانی: ۱۶۹.
[14]. نورالآفاق: ۱۵.
[15]. الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آغا بزرگ تهرانی ۷:۱۶۹.
[16]. روح و ریحان: ۳۹۹.
[17]. الشجره المبارکه: ۶۴.
[18]. منتهی الآمال ۱:۴۶۰. جناب آقای اردستانی درکتاب خود، خدیجه را دختر حسن بن حسن نوشته است که یقیناً غلط میباشد، زیرا هیچ یک از مورخان و علمای انساب برای حسن فرزندی به نام حسن ثبت ننمودهاند و اگر هم منظور ایشان حسن فرزند امام حسن مجتبی – علیه السلام – بوده، وی دختری به نام خدیجه نداشته است. ر. ک: انساب مجدی: ۲۰؛ انساب فخری: ۱۳۰؛ تهذیب الأنساب: ۱۰۵؛ عمده الطالب: ۷۲؛ سراج الأنساب: ۳۴؛ الشجره المبارکه: ۴۱.
[19]. سفینه البحار ۲:۱۲۱؛ منتهی الآمال ۱:۴۶۱؛ مناهل الضرب: ۹۷.
[20]. منتقله الطالبیه: ۱۵۷.
[21]. زندگانی حضرت عبدالعظیم – علیه السلام –، رازی: ۲۸.
[22]. مستدرک الوسائل ۳:۶۱۳.
[23]. مناهل الضرب: ۱۶۲.۱۶۳.
[24]. سفینه البحار ۲:۱۲۱؛ مفاتیح الجنان: ۱۰۳۶.
[25]. جامع الروات ۱:۱۵۸ و ۵۷۴؛ همان ۲:۲۱۳؛ زندگانی عبدالعظیم – علیه السلام، اردستانی: ۲۰۸.
[26]. کامل الزیارات: ۳۲۱؛ بحار الانوار ۹۹:۲۶۸؛ مفاتیح الجنان: ۱۰۳۶ و…