نوازنده و آهنگساز روستای بیدخون مطرح کرد؛
مشابه سازهای «بیدخون» را هیچ کجا نخواهید یافت/ «چوغرو» تنها ساز کوبهای چهارگوش در دنیاست/ اغلب هنرمندان موسیقی نواحی بیمه نیستند
یاسین شرفایی در توضیح درباره موسیقی محلی استان کرمان، میگوید: «چوغرو» یکی از سازهای منحصر به فرد روستای «بیدخون» و تنها ساز کوبهای چهارگوش در کل دنیاست که در هیچ کشوری مشابه آن را نخواهید یافت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اینکه میگوییم موسیقی نواحی مختلف ایران به طرز غیر قابل باوری دچار تنوع و گوناگونی است، اصلا اغراق نیست. تنها اگر موسیقی مناطق اصلی کشور را برشمریم، (اگر از اقوام ایران و فرهنگ آنها شناخت نداشته باشیم) دچار سردگمی و گیجی خواهیم شد و دلیل این اتفاق نه شباهت موسیقیها بلکه تنوع در سازها و مقامها و آیینهاست. کردستان، آذربایجان شرقی و غربی، ترکمنصحرا، خراسان وسیع، خوزستان، لرستان، فارس تنها برخی از مناطقی هستند که موسیقی مستقل و شناسنامهداری دارند. باید یادآور شد منظور از مناطق اصلی استانها و شهرهای در دسترسی است که هنرمندان آن با اهالی مرکز و دیگر شهرها مراودات فرهنگی و هنری دارند. در این میان بسیارند روستاهای کمتر شناخته شدهای که موسیقی منحصر به خود و آیینهای خاص منطقهشان را دارند.
واضحتر اینکه کشور پهناور ایران مملو از هنرمندان و سازها و موسیقیهایی است که نامکشوف ماندهاند؛ یا اگر اطلاعاتی درباره آنها ارائه شده، ناقص یا غلط بوده و کمتر در رسانهها و جراید انعکاس یافته است. حال در این میان بسیارند روستاهای دورافتادهای که موسیقی و سازهای منحصر به خود را دارند و ما از آنها بیخبریم. حتی شاید موسیقی پژوهان و مستندنگاران هم برخی مناطق و موسیقیها و آیینهای مربوط به آنها را به دلیل دور افتاده بودن، صعب العبور بودن مسیر یا هر مسئله دیگر از قلم اننداخته باشند و اینگونه است که گاه در جشنوارهها هنرمندانی حضور مییابند که آنها و هنرشان را پیشتر نمیشناختهایم.
یاسین شرفایی اهل روستای بیدخون یکی از هنرمندانی است که به اتفاق برادرش طی حضور در جشنواره موسیقی نواحی ایران تلاش کرده موسیقی روستایش را به مخاطبان و علاقمندان موسیقی معرفی کند. شرفایی فرزند زندهیاد محمدعلی شرفائی (خواننده و مقامدان مطرح استان کرمان و آخرین بازمانده چوغرونوازان) است که در شرایط بسیار سخت اقتصادی زندگی میکرد و هفتم اردیبهشت ماه در بیخبری مسئولان فرهنگی درگذشت.
به گفته فواد توحیدی (پژوهشگر موسیقی نواحی کرمان) با مرگ محمدعلی شرفائی قسمتی از میراث شفاهی و موسیقیائی ایران از بین رفت.
باید یادآور شد برخلاف گفتهها و نظر برخی هنرمندان، استان کرمان نیز مانند سایر مناطق ایران موسیقی مربوط به خود را دارد و اینگونه نیست که شهرها و روستاهای استان کرمان فاقد موسیقی و آیینها و مناسک موسیقایی باشند. در واقع منطقه شرق کرمان منطقهای طلایی در موسیقی نواحی است و سازهای منحصر به خود را دارد. یاسین شرفایی طی گفتگو با ایلنا، از موسیقی روستایش گفت و درباره ویژگیهای سازهای منحصر به فرد بیدخون و کرمان توضیحات کاملی ارائه کرد.
زندهیاد محمدعلی شرفایی در حال نواختن ساز منحصر به فرد «چوغرو»
روستای شما در کدام منطقه از کشور قرار دارد؟
من و برادرم اهل روستای بیدخون شهرستان بم هستیم و منطقه ما در جنوب شرقی استان کرمان قرار دارد.
عدهای از هنرمندان و منتقدان میگویند کرمان موسیقی منحصر به فردی ندارد و برخی دیگر نظری غیر از این دارند و شهرها و روستاهای استان را دارای موسیقی مستقل میدانند. نظر شما در اینباره چیست؟
موسیقی مناطق مرکزی ایران سنتی محسوب میشود و قاعدتا سازهای مربوط به آن نیز سنتی هستند و نسبت به آنها شناخت وجود دارد. کلا اقوامی که در حاشیههای مرزی ایران زندگی میکنند و اغلب آنهایی که بر اساس رسم و رسوم ایل یا قوم، ییلاق و قشلاق میکردهاند یا مراسم مربوط به خود را داشتهاند از موسیقی محلی برخوردار بودهاند. استان کرمان نیز چنین وضعیتی دارد؛ یعنی میتوانیم بگوییم مرکزیت آن دارای موسیقی سنتی است و مثلا ساز سهتار در آن عمومیت دارد، اما موسیقی روستاها و شهرستانهای اطراف کرمان به دلیل گسترده و پهناور بودن منطقه اینگونه نیستند و میتوان گفت هر کدام از روستاها یا شهرها فرهنگ خاص خود را دارند و از سنتهای خاصی برخوردار بوده و هستند.
آیا میتوان گفت کلیت موسیقی استان کرمان که مبنای آن موسیقی سنتی یا دستگاهی است، موسیقی روستاها و بخشهای تابعه را به حاشیه برده است؟
خیر اینطور نیست که میگویید و موسیقی محلی جایگاه خودش را دارد. یعنی موسیقی سنتی بر اساس ویژگیهای خاص خود وجود دارد و ادامه حیات میدهد و موسیقی محلی نیز مسیر خودش را میرود؛ هرچند توجه به آن نسبت به گذشته کمتر شده! جالب اینکه موسیقی محلی نواحی مختلف کرمان سازهای مربوط به خود را دارد و کمتر کسی از این موضوع باخبر است.
بیدخون به لحاظ جغرافیایی در مسیر کدام شهرها قرار دارد و موسیقی منحصر بفردش چیست؟
منطقه ما بیدخون بین شهرستانهای بم و جیرفت قرار دارد، اما به لحاظ جغرافیایی حوزه ششم شهر بم به حساب میآید. بیدخون برخلاف تصور منطقهای کوهستانی است و مانند اغلب مناطق استان کویری نیست. روستای ما در ارتفاعی حدود سه هزارپا واقع شده است. همانطور که گفتم موسیقی بیدخون به خودش تعلق دارد و دارای دو، سه ساز منحصر بفرد است که هیچجا نمیتوانید آنها را پیدا کنید الی در روستای ما بیدخون.
درباره سازهایی که میگویید توضیح دهید.
«چوغرو» یکی از سازهای منحصر به فرد بیدخون است. میتوانم گفت چوغرو تنها ساز کوبهای چهارگوش در کل دنیاست و در هیچ کشوری مشابه آن را نخواهید یافت. کلا سازهای کوبهای چهارگوش نیستند و معمولا گرد و دایره شکل هستند. نکته قابل توجه اینکه چوغرو ساز پوستی دو طرفه است و میتوانیم در اجرا از دو سمت آن استفاده کنیم.
آیا هر رویه این ساز صدای متفاوتی دارد؟ و اینکه پوست مورد استفاده در این ساز از چه جنسی است؟ طبیعی است یا مانند اغلب سازهای کوبهای امروز تلق است؟
بله صدای چوغرو در دوسمت ساز باهم متفاوت است. یک طرف ساز صدایی زیر دارد و از طرف دیگر آن صدایی بم ساتع میشود.
ساز چوغرو چه کاربردهایی دارد و در چه مراسمی مورد استفاده قرار میگیرد.
ساز چوغرو معمولا در جشنها و شادیها و سرورها نواخته میشده است. یعنی میتوان گفت چوغرو سازی باستانی بوده است.
چرا در کتابهای مرجع با موضوع موسیقی نواحی ایران و سازهای مربوط به آن، درباره چوغرو توضیح جامعی ارائه نشده است؟ اینگونه به نظر میرسد که چوغروسازی فراموش شده و شاید منسوخ است!
اینطور نبوده که هیچ اطلاعاتی از این ساز ارائه نشود. چوغروسازی باستانی است و آقای محمدرضا درویشی به آن توجه نشان دادهاند. ایشان در جلد دوم کتاب دایرهالمعارف موسیقی به ساز چوغرو پرداخته. آقای فواد توحیدی هم درباره آن تحقیقاتی دارد. بله حرفشان درست است و چوغرو منسوخ شده بود و تلاش من و برادرم این است آن را احیاء کنیم. البته اتفاق اصلی قبلا افتاده و زندهیاد پدرم محمدعلی شرفایی به اتفاق آقای فواد توحیدی این کار مهم را انجام دادهاند. سعی ما هم این است پیرو همان مسیری که پدرم رفته، حرکت کنیم تا ساز چوغرو به درستی و پیش از قبل مورد توجه و استفاده قرار بگیرد.
اینکه شما به عنوان هنرمند برای احیا و ارتقای چوغرو تلاش میکنید اتفاق خوب و موثری است، اما قطعا کافی نیست. به نظرتان برای انجام بهتر کارها به چه حمایتهایی و از سوی چه کسانی نیاز دارید؟
نمونه یا نمونههایی از چوغرو در موزههای کشور موجود است اما معرفی ساز توسط هنرمندان بزرگ حال حاضر کشور به دیگر هنرمندان و مردم و مخاطبان اتفاق موثری خواهد بود. استفاده از این ساز در ارکسترها نیز اتفاق دیگری است که میتواند پتانسیلها و ویژگیهای آن را نمایان کند. به نظرم اگر میخواهیم بهای بیشتری به چوغرو داده شود، باید آن را در معرض دید هنرمندان قرار دهیم.
قدم اول این است که چوغرو را در روستای خودتان و مناطق همجوار معرفی کنید. آیا این اتفاق افتاده است؟
بله خوشبختانه این اتفاق رخ داده است. هم اهالی روستای ما و هم هنرمندان اطراف روستا به چوغرو توجه ویژه دارند. من و برادرم هم دست از تلاش نکشیدهایم و همچنان سعی داریم با آگاهی بخشی افراد بیشتری را به شنیدن و نواختن این ساز باستانی ترغیب نماییم. این را هم بگویم که ما علاوه بر نوازندگی در زمینه ساخت ساز هم فعال هستیم و در این بخش نیز دغدغههای زیادی داریم. رشته تخصصی برادرم سفال است و حال مشغول کار کردن روی دو ساز سفالی هستیم.
سازی که با آن روی صحنه اجرا میکنید، ساخته خودتان است؟
بله آن را در کارگاه خودمان ساختهایم. کلا داریم تلاش میکنیم چوغروهای ساخت خودمان را به بازار هنر کشور عرضه کنیم تا هنرمندان از آن در گروهها استفاده کنند.
آیا چوغرو میتواند جای برخی از سازهای کوبهای را در ارکسترهای موسیقی ایرانی بگیرد؟
بله این امکان به طور صددرصد وجود دارد. به جرات میگویم که چوغرو به راحتی میتواند جای ساز وارداتی و غیر ایرانی «کاخن» را بگیرد. «کاخن» سازی است که نوازنده به راحتی روی آن مینشیند و آن را مینوازند، اما کاملا غیر ایرانی است. ما میتوانیم به راحتی از چوغرو در کنار دیگر سازهای ایرانی کوبهای و غیر کوبهای در ارکسترها استفاده کنیم. پتانسیل چوغرو حتی بیشتر از کاخن است و کمتر افرادی از این موضوع مطلع هستند.
شیوه نوازندگی چوغرو چگونه است؟
چوغرو هم میتواند روی دست باشد و هم میتوان آن را در وضعیتی ثابت قرار داد. این ساز در هر پوزیشنی قابل نواختن است و مشکلی در این زمینه وجود ندارد. حتی این ساز بیشتر در رقصها کاربرد داشته است، یعنی نوازنده حین ساز زدن همراه با جمعیت در مراسم و آیینها میرقصیده و تحرک داشته است.
چوغرو را میتوان در قالب نت نواخت؟
بله قطعا این امکان وجود دارد. اما متاسفانه قطعات چوغرو هنوز در قالب نت نوشته و ارائه نشده است. به هرحال چوغرو کامل است و جزو سازهایی است که میتوان برایش نت نوشت. من بر اساس شناختم از چوغرو با این اتفاق موافقم. البته این را هم بگویم که چوغرو نیز مانند دیگر سازهای مقامی لحن و لهجه خاص خود را دارد و شاید نت نگاری قطعات، آن را اصطلاحا مصنوعی کند. اما خب نت نگاری میتواند به تولید آثار تلفیقی و ترکیبی بیانجامد که اتفاق خوبی است.
یکی دیگر از رموز ماندگاری سازهای باستانی آموزش مستمر آن به دیگر نسلهاست. شما در این زمینه هم فعال هستید؟
هنوز شاگردی ندارم اما در آینده حتما در مقوله آموزش هم فعالیت جدی خواهم داشت. الان تنها نوازنده حرفهای چوغرو در منطقه برادرم است و خودم هم افتخار شاگردی ایشان را دارم.
شما در اجرایتان نوعی نی داشتید که ظاهر آن با نی معمول در موسیقی ایرانی تفاوتهای ظاهری دارد. این ساز منحصر به کرمان و بیدخون است؟
همانطور که گقتم روستای ما برخلاف بسیای دیگر از مناطق استان کوهستانی است، لذا نیمان هم با دیگر سازهای معمول و مشابه تفاوتهایی دارد و ما نیز در موسیقیهایمان از آن استفاده میکنیم. مدل نواختن این ساز اینگونه است که آن را روی لب قرار میدهند؛ در صورتیکه نی معمولی یا سنتی لای دندانها قرار میگیرد. نی ما به لحاظ ساختار نسبت به نیهای نتی یک سوراخ کمتر دارد. نیها معمولی شش سوراخ دارند و نی ما دارای پنج سوراخ است و اینکه سایز و طول نی ما یکی نیست و قابل تغییر است تا گامهای مختلفی را به ما بدهد.
سومین ساز منحصر به فرد روستای بیدخون چیست و چه کاربردهایی دارد؟
ساز دیگرمان «جاریک» نام دارد و مخصوص روستای بیدخون بم است. این ساز استوانهای شکل است و دو طرف ان پوست کشیده میشود و داخل آن ریگ است. اسم ساز هم به نوعی این توضیح را در خود دارد؛ «جاریک» به لحاظ لغوی به معنای جای ریگ است. جاریک داخل دو دست جا میشود. قطر این ساز حدود ۱۵ سانتی متر است و بین بیست تا بیست و پنج سانتیمتر هم ارتفاع دارد.
پس «چوغرو»، «نی محلی» و «جاریک» سازهای مخصوص بیدخون بم هستند.
البته مناطق مختلف کرمان سازهای دیگری هم دارند که متعلق به منطقه است. ما ساز دیگری هم داریم که به آن دایره رگی میگویند. این ساز نسبت به سایر دایرههای مرسوم در تمام مناطق کشور بزرگتر است. دو رگ تابیده شده به حالت ضربدر روی ساز قرار دارد. این رگهای تابیده شده حین نواختن ارتعاشات خاصی روی پوست ایجاد میکند که دربرگیرنده صدایی متفاوت است.
پس دایره رگی از دایرههای معمول بزرگتر و از دف کوچکتر است.
بله دقیقا چنین مقیاسی دارد و سایز آن حدودا به اندازه دف نوجوانان است.
در کل موسیقی کرمان را در یک جمله دارای چه ویژگیهایی میدانید؟
به نظرم موسیقی کوبهای کرمان واقعا غنی است.
اداره ارشاد و انجمن موسیقی کرمان طی دو سال گذشته که کرونا زندگی مردم را مختل نموده، از شما چه حمایتی کردهاند؟
تا به الان اگر کمک و حمایتی هم وجود داشته، بسیار محدود بوده است. میتوانم بگویم مسئولان اداره ارشاد و دیگر بخشها اصلا در جریان فعالیتهای ما نیستند و تمام کارهایی که میکنیم خودجوش است. ما به روستامان عرق بسیار داریم و چوغرو و باقی سازها میراث اجدادی ما هستند.
گفتید که کارگاهی تاسیس کردهاید و به ساخت ساز مشغول هستید. آیا برای انجام این کار کمک و تسهیلات دولتی دریافت کردهاید؟
به عنوان سازندهای که کارگاه دایر کرده هیچ حمایتی از ما نشد! ما برای جلب حمایت با مسئولان در تعامل بودیم و قرار بود وامی پنج میلیون تومانی به ما بدهند که آن را هم دریافت نکردیم؛ بس که مراحل مختلف و سختی داشت. اول گفتند یک ضامن لازم است و بعد گفتند یک ضامن دیگر هم میخواهند. از طرفی اداره کار و امور اجتماعی هم میتواند به ما به عنوان افراد شاغل و کارآفرین تسهیلاتی دهد که این امر نیز محقق نشده است. حال که محوریت شغل ما هنری است بهتر آن است بانیان و متولیان فرهنگ و هنر از ما حمایت کنند.
اگر ناگفتهای مانده، بفرمایید.
متاسفانه اهالی موسیقی نواحی اوضاع مالی خوبی ندارند و اغلبشان گوشه خانه هستند و منزوی شدهاند. حال در این میان آنهایی که شغلشان فقط موسیقی است اوضاع بدتری پیدا کردهاند. مگر یادمان رفته ابراهیم شریفزاده هنرمند بزرگ در چه وضعیتی از دنیا رفت. تعداد این بزرگان در موسیقی نواحی مختلف ایران کم نیست. اغلب هنرمندان نواحی از جمله من و برادرم تحت پوشش بیمه نیستیم و از مسئولان میخواهیم به این وضع سر و سامان دهند.