خبرگزاری کار ایران

روایت یک عکاس اجتماعی و جنگ از تصاویری که ثبت و ضبط کرده است؛

مین‌ها با باران از راه می‌رسند/ سه جانبازی که تصویرشان سازمان ملل را به واکنش واداشت

مین‌ها با باران از راه می‌رسند/ سه جانبازی که تصویرشان سازمان ملل را به واکنش واداشت
کد خبر : ۱۱۴۵۵۳۱

پویا بیات، عکاس صاحب عنوان در جشنواره‌های مختلف، می‌گوید: یکسری اتفاقات رخ داده در فضاهای مختلف مورد پوشش تصویری قرار نمی‌گیرند و عکاس خوب و دغدغه‌مند باید سراغ چنین سوژه‌هایی برود. حال اینکه شاهد اتفاقات زیادی در پیرامون و حوزه‌های مختلف، از جمله محیط زیست هستیم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، همه هنرها برگرفته از اتفاقات و وقایع اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی هستند و این هنرمند است که باید با نگاهی خلاقانه به بیان انتقادها و ایرادات در بخش‌های مختلف بپردازد، و در صورتی موفق خواهد بود و حرفش به گوش مردم و مخاطبان خواهد رسید که موضوع مورد نظرش را با نگاهی نو و بدیع و غیرکلیشه‌ای بیان کند. 

در میان همه هنرها آنچه که مستقیما به ثبت اتفاقات و سوژه‌ها در واقعی‌ترین شکل ممکن می‌پردازد، عکاسی است؛ که البته منظور از واقعی بودن رئالیستی و واقعگرایانه بودن فریم‌ها نیست، چه بسا سبک‌های انتزاعی‌تر عکاسی هم می‌توانند منعکس کننده واقعیات تلخ و شیرین جامعه باشند. 

با ابداع عکاسی دیجیتال، می‌توان گفت (حتی بدون استناد به آمار) تعداد عکاسان همه کشورها (مخصوصا ایران) به طرز چشمگیری افزایش یافته و قاعدتا در دنیای امروز هرکس موفق به خرید دوربین و تجهیزات عکاسی شود، از سوی خودش و بسیاری دیگر عکاس تلقی می‌شود! اما هستند عکاسانی که متکی به نگاه خلاقانه و با بهره‌گیری از سواد تئوریک به تولید آثار اندیشمندانه می‌پردازند.

پویا بیات که در رشته ارتباطات تصویری تحصیل کرده، یکی از عکاسانی است که تلاش دارد ضمن آموزش درست این هنر  به دیگران، با ارائه آثار درخور مسیر اعتلا و پیشرفت را طی کند. او سال‌های گذشته در اغلب جشنواره‌ها و رویدادهای تخصصی حضور یافته و موفق به کسب عناوین مهم شده اما اخبار فعالیت‌ها و موفقیت‌هایش کمتر مورد توجه قرار گرفته است. می‌توان گفت عکاسی هنری است که اخبار آن، آنطور که باید در رسانه‌های داخلی منتشر نمی‌شود که این موضوع در مجالی دیگر خود جای بحث دارد.

پویا بیات درباره فعالیت‌هایش با ایلنا گفتگو کرد. او ضمن توضیح درباره وضعیت عکاسی طی یکی،‌ دوسال گذشته یکی از آخرین مجموعه‌هایش با عنوان «سایه شوم»  را تشریح کرد. در خلال گفتگو آثاری از پویا عکاس قابل رویت است.

وقایع طبیعی و غیرطبیعی اعم از کمبود آب، زلزله، سیل و حتی اتفاقاتی از قبیل اعتراضات گاه به گاه اجتماعی و سیاسی تا چه حد در عکاسی برای شما دستمایه قرار می‌گیرند؟

نگاه عکاس باید همیشه و در همه حال دغدغه‌مند باشد. عکاس دغدغه‌مند است که می‌تواند اتفاقات رخ داده در جامعه را مورد توجه قرار دهد و آن را در قالب عکس ماندگار سازد. این را هم باید در نظر داشته باشیم که یکسری اتفاقات رخ داده در فضاهای مختلف مورد پوشش تصویری قرار نمی‌گیرند و عکاس خوب و دغدغه‌مند باید به سراغ چنین سوژه‌هایی برود. حال اینکه شاهد  اتفاقات زیادی در پیرامون و حوزه‌های مختلف، از جمله محیط زیست هستیم.

مین‌ها با باران از راه می‌رسند/ سه جانبازی که تصویرشان سازمان ملل را به واکنش واداشت

اینکه می‌گویید را شاید بتوان «جزیی‌نگری هنرمندانه» قلمداد کرد. این نوع نگاه در کارنامه شما هم به چشم می‌خورد. و شاید در میان آثارتان مجموعه «سایه شوم» بیش از بقیه به اتفاقات حاد و مستتر در جامعه می‌پردازد.

اتفاقا با مجموعه «سایه شوم» در جشنواره تجسمی فجر سال گذشته حضور داشتم و آثارم مورد توجه قرار گرفت. بله درست است این مجموعه به اتفاقی می‌پردازد که از جنگ ایران و عراق تا به امروز وجود داشته است. از هشت سال جنگ ایران و عراق مین‌هایی در محدوده شهرهای مرزی به جا مانده که همچنان اتفاقات تلخی را رقم می‌زنند. این مین‌ها، سالانه بر اثر بارندگی‌ها و سیلاب‌ها از مناطقی که هستند،‌ به سمت روستاها و جمعیت‌های مستقر در مسیر، سرازیر می‌شوند. گاه به گاه خبرهایی را مبنی بر انفجار مین‌ها در شهرهای مرزی و روستاها می‌شنویم که حاصل آن فوت و زخمی شدن و نقص عضو افرادی است که در آن نواحی زندگی می‌کنند. به جز اهالی، چوپان‌ها به دلیل نوع کار و مشغله مجبورند در این مناطق تردد کنند و قاعدتا در خطر بیشتری هستند. کودکان هم به دلیل روحیه کودکانه و کمبود فضای مناسب بازی ناخودآگاه در مناطق پر خطر حضور می‌یابند و اینگونه است که همچنان خبرهای تلخی درباره آنها می‌شنویم. نمونه این نوع اتفاقات چند سال پیش (سال 1393) در روستایی به اسم «نشکاش» نزدیک شهر مریوان رخ داد. در آن اتفاق هفت پسر و دختر بچه روی مین رفتند و زخمی شدند. یکی از آنها چشمش را از دست داد و دیگری پای راستش دچار نقص عضو شد و باقی هم ترکش خوردند و جراحت‌های جدی برداشتند. من این موضوع و اتفاقات حاصل از آن را در مجموعه‌ام دستمایه قرار داده‌ام. به مریوان رفتم و از این حادثه و همان بچه‌ها عکاسی کردم. در ادامه هم به سقز و شهرهای دیگر در آن نواحی رفتم و عکاسی کردم. موضوع این است که مدام اخبار مربوط به انفجار مین‌ها را می‌شنویم و شاید دوسه هفته پیش بود که با انفجار مینی دیگر حادثه دیگری رخ داد.

مین‌ها با باران از راه می‌رسند/ سه جانبازی که تصویرشان سازمان ملل را به واکنش واداشت

عکسی از مجموعه «سایه شوم»/ کودکان قربانی مین در روستای «نشکاش» حومه مریوان 

و در نهایت پروژه شما در همین نقطه به پایان رسید؟

خیر؛ من به سراغ عواملی رفتم که با بروز اتفاقات حاصل از انفجار مین‌ها ایجاد می‌شوند. در همین راستا از افرادی سراغ گرفتم که حادثه انفجار سال‌ها پیش برایشان رخ داده و طی آن مدت در همین راستا اتفاقاتی را  تجربه کرده‌اند. من به بررسی زندگی این افراد پرداختم. اتفاقا در شهر زنجان هم افرادی را داریم که جانباز هستند و من در پروژه‌ام به آنها نیز پرداختم و عکس‌هایی از آنها در مجموعه‌ام وجود دارد. اگر آثار را دیده باشید، یکی از عکس‌ها مربوط به سه جانباز زمان جنگ است که روی مین رفته و پاهایشان را از دست داده‌اند. من در یک استخر با یک دوربین گوپرو زیر آب رفتم و از آنها عکاسی کردم و نتیجه این که این اثر در سال 2019، در جشنواره «Photography 4 Humanity » به عنوان ده عکس برتر سازمان ملل شد.

مین‌ها با باران از راه می‌رسند/ سه جانبازی که تصویرشان سازمان ملل را به واکنش واداشت

سه جانباز در زیر آب/عکاس پویا بیات/این اثر در سال 2019، در جشنواره « Photography 4 Humanity » به عنوان ده عکس برتر سازمان ملل شده است

شاید بتوان گفت یکی از دلایل موفقیت شما در رویدادهای مختلف نگاه سینمایی و مستندگونه‌تان به عکاسی است. متاسفانه این روحیه کاوش‌گرانه در عکاسان امروزی کمتر وجود دارد.

بله درست است.

ایران جزو کشورهای پر خطر است و به لحاظ وجود مین‌های آلوده و به جا مانده از جنگ در رده دوم جهان قرار دارد! متاسفانه افغانستان و ایران در این زمینه اوضاع بدی دارند.

البته مجموعه «سایه شوم» با اینکه به جنگ و وقایع و مضرات آن ربط دارد، اما به صورت غیرمستقیم در دسته مشکلات زیست محیطی ما قرار می‌گیرد.

همینطور است. همین الان اگر یک جستجوی ساده داشته باشید درخواهید یافت ایران جزو کشورهای پرخطر است و  به لحاظ وجود مین‌های آلوده و به جا مانده از جنگ در رده دوم جهان قرار دارد. واقعا هم همینطور است و شهرهای مرزی ما اغلب مملو از مین‌های به جا مانده از جنگند! متاسفانه افغانستان و ایران در این زمینه اوضاع بدی دارند. تبعات جنگ هشت ساله همیشه وجود دارد و تاوان آن را ما پس می‌دهیم.

مین‌ها با باران از راه می‌رسند/ سه جانبازی که تصویرشان سازمان ملل را به واکنش واداشت

اثری دیگر از مجموعه «سایه شوم»

آیا موضوع جنگ در عکاسی برای شما پروژه‌‌ای پایان یافته است یا اینکه قرار است بازهم به سراغ این سوژه بروید؟

 این امکان وجود دارد که دوباره به فضاهای آسیب دیده از جنگ بروم و از یک سوی دیگر و از منظری دیگر به واکاوای آن بپردازم. حتی شاید موضوع دیگری در رابطه با جنگ و اتفاقات مرتبط با آن را در قالب پروژه جدید،‌ مدنظر قرار دهم.

اینگونه به نظر می‌رسد که سوژه‌های موجود برای عکاسی بیش از حد تصور است. حتی می‌توان گفت با وجود فعالیت جمعیت کثیری از عکاسان ایرانی، بازهم تعداد سوژه‌ها از آنها بیشتر است.

بله واقعا همینطور است و این هنر عکاس است که از میان سوژه‌ها و موضوعات، مهمترین‌ها و موثرترین‌ها را انتخاب کند. اما خب بیماری کرونا در دوسال گذشته باعث شد خیلی از دغدغه‌ها و حتی اتفاقات نادیده گرفته شوند،‌ زیرا عکاسان به دلیل شرایط موجود نتواسته‌اند به سراغ آنها بروند.

بازخوردها نسبت به مجموعه «سایه شوم» چگونه بود و عکس‌هایتان با موضوع جنگ تا چه حد مورد توجه اساتید و مخاطبان قرار گرفت؟

واقعا هم در جشنواره تجسمی فجر سال گذشته و هم دیگر رویدادهای داخلی و خارجی شاهد واکنش‌ها و بازخوردهای خوبی بودم. من سال گذشته در جشنواره شبکه مستند حضور یافتم و اثرم در مجموعه کتاب چهارمین دوره این رویداد چاپ شده است. امسال نیز در بخش تک عکس پنجمین جشنواره تلویزیونی مستند حضور یافته‌ام و پذیرفته شده‌ام و حال قرار است اسامی برگزیدگان در روز اختتامیه اعلام شود و با دید چه عنوانی کسب می‌کنم. سال گذشته هم در جشنواره «هوزمگزین» حضور یافتم و آثارم در این رویداد هم به عنوان ده مجموعه برتر شناخته شد. علاوه بر اینها عکس‌های «سایه شوم» در کشورهای اسپانیا نیز چاپ شده و در کشور گرجستان نیز آثارم در قالب نمایشگاه پیش روی مخاطبان قرار گرفته است.  

مین‌ها با باران از راه می‌رسند/ سه جانبازی که تصویرشان سازمان ملل را به واکنش واداشت

عکسی دیگر از مجموعه «سایه شوم»

موضوع این است که اخبار موفقیت‌های عکاسان آنطور که باید در رسانه‌های داخلی منتشر نمی‌شود.

دقیقا. متاسفانه این مشکل وجود دارد و ما عکاس‌ها نمی‌دانیم با این موضوع چه کنیم. معمولا اخبار اتفاقاتی که توسط خودم رقم می‌خورد هم در رسانه‌ها منعکس نمی‌شود. به طور مثال یکی دیگر از موفقیت‌هایم در کشور چین رخ داده و طی نمایش آثارم نشان این کشور به من اعطا شده و نماینده یونیسف در خاورمیانه آقای مجید سعیدی جایزه‌ام را دادند. خود سازمان ملل نیز به من جایزه نقدی و غیرنقدی داد.

طی چندماه گذشته در چه رویدادهایی حضور یافته و موفق به کسب عنوان شده‌اید؟

مدتی قبل ده عکاس برتر به مقر سازمان ملل در نیویورک دعوت شدند و متاسفانه نتوانستم در این برنامه حضور پیدا کنم. اما با همه این دشواری‌ها، خوشبختانه مجموعه‌ام تا حدودی دیده شد و همین اتفاق مرا راغب کرده تا مجددا به سراغ همان فضا بروم. واقعا و قلبا دلم می‌خواهد بیشتر به دغدغه مردم مناطق مرزی ایران بپردازم تا افراد بیشتری آثارم را ببینند و در جریان مشکلات هم‌وطنان آسیب دیده و در معرض خطر، قرار گیرند.

اغلب عکاسان به دلیل عدم توانایی در تامین هزینه و بودجه سفر تن به چنین پروژه‌هایی نمی‌دهند.

همینطور است و شما خطراتی که سر راه عکاس وجود دارد را نیر مدنظر قرار دهید. زمانی که به مناطق مربوطه بروید،‌ تازه متوجه خطرات موجود خواهید شد.

پس از عکس‌برداری بابت پروژه «سایه شوم» زمانی که مجددا به مناطق مرزی رفتم، احساسم این بود که پاک‌سازی‌ها مقداری سرعت گرفته و اهالی آنجا نیز همین نظر را داشتند. این خبر مرا بسیار خوشحال کرد. وقتی هم آثارم در کتاب جشنواره هنرهای تجسمی پارسال منتشر شد، خیلی خوشحال شدم به این دلیل که کتاب به دست یکسری افراد می‌رسد و آنها هم از متوجه موضوع می‌شوند و می‌دانند چه اتفاقاتی در برخی روستا‌ها و شهرهای مرزی رخ‌ می‌دهد.

قطعا یکی از رسالت‌های مهم هنر، اطلاع رسانی درباره وقایع با زبان و شیوه‌ای زیباشناسانه است.

مطمئنا همینطور است. به هرحال افرادی برای به نتیجه رساندن مجموعه «سایه شوم» مرا همراهی کردند که از آنها ممنونم.

مین‌ها با باران از راه می‌رسند/ سه جانبازی که تصویرشان سازمان ملل را به واکنش واداشت

اثری دیگر از مجموعه «سایه شوم»

از فعالیت‌های اخیرتان بگویید.

 کرونا زندگی و کار مردم و هنرمندان را تحت تاثیر قرار داده و نمی‌توان وجودش را نادیده گرفت. کلاس‌هایی داشتیم که با وجود بحران کرونا در دو سال گذشته، آن‌ها را به صورت آنلاین برگزار کردیم و طی این اتفاق به بیان مباحث و نظرات پرداختیم که جز این هم راه دیگری نبود و مجبور به این کار بودیم و این رویه همچنان ادامه دارد. از طرفی کرونا باعث طولانی شدن پروسه آموزش شد و نتیجه آن را به تعویق انداخت. معمولا به صورت سالانه جشنواره‌هایی هم برگزار می‌شود و افتتاحیه و اختتامیه آن‌هایی که طی دو سال گذشته به قوت خود باقی بوده‌اند نیز به صورت مجازی برگزار می‌شود. این شیوه باعث شده جشنواره‌ها و دیگر رویدادهای جمعی حال و هوای گذشته را نداشته باشند و خب همه اینها روحیه هنرمندان عرصه‌های مختلف را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

من مدرس مجتمع فنی تهران هستم و دوره‌های مقدماتی، عکاسی دیجیتال و دیگر درس‌ها را آموزش می‌دهم. دو دوره آخر با تغییرات و مشکلاتی برگزار شده است. دوره آخر روند برگزاری کلاس‌ها بسیار کند پیش رفت. زمان شروع کلاس‌ها تیرماه بوده ما باید دروس را تمام می‌کردیم؛ شما حساب کنید، علاوه بر دروس تئوری، دروس عملی هم در برنامه وجود دارد. مثلا باید به بازار و فضاهای مختلف می‌رفتیم که این رویه بسیار غیر منسجم پیش رفت. در نهایت دوره‌ها و کلاس‌های برگزار شده خیلی رضایت‌بخش نبوده به این دلیل که اتفاق عکاسانه‌ای در آن‌ها رخ نداده و ما اتفاقات خلاقانه را از دست داده‌ایم.

طی این مدت فعالیت عکاسان تا چه حد دستخوش تغییرات بوده؟

متاسفانه هنرمندان، بخصوص فعالان حوزه عکاسی از سفرهای کاری به شهرهای مختلف ایران محروم شده‌ایم. شما حساب کنید طی دو، سه سال گذشته در همین موقع سال به صورت مستمر به زاهدان سفر می‌کردیم و حین برگشت، برای عکاسی از برداشت زعفران که در همین فصل است، به تربت حیدریه می‌رفتیم. متاسفانه امسال مراسم برداشت زعفران را از دست دادم. به جز این هرساله مراسم اربعین و پیاده‌روی‌های بیست و هشتم ماه صفر را از جاده قدیم نیشابور، مشهد را داریم. شخصا هرساله به مدت یک هفته با زائران این کاروان همراه می‌شدم و میهمان آستان قدس بودیم و متاسفانه این اتفاق امسال میسر نشد. حال حساب کنید نحوه گزینش عکاسان برای حضور در این مراسم دشواری‌های خود را دارد. اساس کار اینگونه است که حدود هزار عکاس یا بیشتر از کل ایران برای شرکت در چنین رویدادی رزومه ارسال می‌کنند، که از میان آن‌ها حدود چهل، پنجاه نفر انتخاب می‌شوند. خوشبختانه من همیشه برای حضور در این برنامه انتخاب شده‌ام و اینکه امسال در آن حضور نداشته‌ام، برایم سخت است.

مین‌ها با باران از راه می‌رسند/ سه جانبازی که تصویرشان سازمان ملل را به واکنش واداشت

یکی از کودکان آسیب دیده در روستای «نشکاش»/از مجموعه عکس «سایه شوم»

درست است که فعالیت‌هایتان نسبت به قبل کمتر شده اما معمولا در جشنواره‌ها حضور دارید و عنوان کسب می‌کنید.

بله درست است. تلاشم این است در هر وضعیتی از حرکت باز نمانم. اتفاقا چند روز پیش در سوگواره عاشورایی اربعین شهر زاهدان مقام آوردم، اما متاسفانه نتوانستم در مراسم مربوطه حضور یابم و اختتامیه آن هم مجازی و غیر حضوری برگزار شد. مراسم اختتامیه جشنواره زعفران سال پیش هم به دلیل وجود بیماری کرونا برگزار نشده بود که حدود یک ماه پیش برگزار شد. در بخش دوربینی و اصلی این رویداد هم مقام سوم کسب کردم و در بخش عکس‌های موبایلی هم اول شدم. واقعیت این است که برگزاری جشنواره‌ها و مراسم افتتاحیه و اختتامیه آن‌ها به صورت مجازی لطفی ندارد و ما نیز از آن حس و حال لازم که لازمه عکاسی است دور شده‌ایم. آنطور که شنیده‌ام جشنواره زعفران امسال هم غیر حضوری برگزار خواهد شد.

گویا فعالیت عکاسان بیش از دیگر هنرمندان دیگر عرصه‌ها دچار تغییر شده است. از طرفی روحیه شما طوری است که برای پروژه‌هایتان وقت می‌گذارید.

همینطور است که می‌گویید. من معمولا مدام در خیابان‌ها هستم یا به شهرها و روستاهای دور و نزدیک کشور سفر می‌کنم تا با اقوام و فرهنگ‌های مختلف آشنا شوم و فعالیت‌های هنری‌ام را پیش ببرم. واضح‌تر اینکه کاملا با پروژه‌هایم درگیر می‌شوم، اما حال از این رویه دور شده‌ام و حقیقتا حس و حال بدی دارم و آن انگیزه لازم در من وجود ندارد. من و دیگر دوستانم و همکاران با وجود واکسن و تزریق دو دوز آن، امید داشتیم کرونا تا اواخر مهرماه تمام شود و فعالیت‌هایم‌ شکلی عادی به خود گیرد، اما متاسفانه این بحران هیچ پایان مشخصی ندارد که این مسئله نیز مشکلات دیگری را ایجاد خواهد کرد.

بیماری کرونا یکی از تهدیدهای جدی محسوب می‌شود، اما عکاسان تا چه حد آن را به فرصت تبدیل کرده‌اند؟

آن اوائل که بیماری کرونا تازه به ایران آمده بود، اگر یادتان باشد در آن چند ماه اول خیابان‌ها و معابر را سم‌پاشی می‌کردند. در همان مقطع من شبانه با دوربینم به خیابان‌ها می‌رفتم و از فضاهای شهری عکاسی می‌کردم. بعضا هم، یکی دوبار به بیمارستان ولیعصر (ره) زنجان رفتم و از آدم‌ها و اتفاق‌ها عکاسی کردم. فکر می‌کردیم کرونا زود تمام می‌شود و به همین دلیل مدام در رفت و آمد و درگیر عکاسی بودیم. ولی کمی بعد دیدیم که نه، این بیماری حالا حالا وجود دارد و زمان پایان آن هم مشخص نیست. متاسفانه معایب کرونا خیلی بیشتر از مزایای آن بوده که تعطیلی رویدادهای حضوری برگزاری مجازی کلاس‌های عکاسی، جشنواره‌ها اردوهای عکاسی بارزترین آن‌هاست.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز