سیمین بایرامی:
مینیمالیسم روایتی واقعگرایانه از وقایع دمدستی است
سیمین بایرامی نوشت: مینیمالیسم انتخاب دلخواه و یا داوطلبانه شخص نیست بلکه نوعی جبر و یا بهتر است بگوییم عبور از شرایط فرهنگی و اجتماعی گریزناپذیر است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سیمین بایرامی شاعر، یادداشتی درباره سبک مینیمالیست نوشته است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
غروب
غربت، آه ...
مینیمالیسم همان خردگرایی است که در برابر ماکسیمالیسم یا کلانگرایی آمده است. این سبک ابتدا هنر تجسمی را در برگرفت و مانند هر جنبش نو که محیط را تحت تاثیر خود قرار میدهد ادبیات را هم چه از نظر نثر و چه شعر دستخوش تحول کرد. مینیمالیسم انتخاب دلخواه و یا داوطلبانه شخص نیست بلکه نوعی جبر و یا بهتر است بگوییم عبور از شرایط فرهنگی و اجتماعی گریزناپذیر است. به همین دلیل کم حرفی و یا شاید گزیدهگویی متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی از بارزترین ویژگیهای این سبک است. کمینه گرایی یا کوتاهنویسی در ادبیات سبک و اصلِ ادبی است که بر پایه فشردگی و ایجاز بیش از حد محتوای اثر بنا شده است. مینیمالیستها در فشردگی و ایجاز تا آنجا پیش میروند که فقط عناصر ضروری اثر آن هم در کمترین و کوتاهترین شکل باقی بماند به همین دلیل شعار مینیمالیسم این است «هر چه گزیدهتر و کمتر، غنیتر».
کمینه گرایی در ادبیات داستانی را با بیانهای زیادی از جمله کوتاهنویسی و داستان کوتاه کوتاه خواندند. کوتاهنویسی مینیمالیستها نظر بسیاری از منتقدین را به خود جلب کرد؛ اما آنها نظر موافقی با این گونه داستانها نداشتند زیرا به عقیده آنها مینی مالیستها بیش از حد شاخ و برگ داستان را میزنند و لطف و روح داستان از بین میرود. منتقدان این سبک را با نامهایی مانند واقع گرایی سوپر مارکتی، آدامس بادکنکی شیک و ساده گرایی پپسی کولایی خواندهاند. سبک مورد بحث خود را از بند فلسفه به شکل شناخته شده میرهاند و به دلیل زندگی مدرن و شلوغ و بی حوصله بودن مخاطب معاصر سعی بر بردن ادبیات و هنر به این سمت است.
مینی مالیسم روایتی واقع گرایانه از زندگی روزمره و وقایع دم دستی است. نوشتهها و ادبیاتی که به صورت فشرده و یا به اصطلاح کنسرو شده در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا با اصول و زندگی حاکم بر جوامع مطابقت داشته باشد.اما اگر با دقت به این پدیده نگاه کنیم در بطن خود ما را به یک اصل پنهان میرساند که لزوماً مینیمالیسم در ادبیات و هنر نمیتواند هنر و ادبیات قدیم را نادیده بگیرد کما آنکه با توجه به بعد روانی انسان و تنوع طلبی خاص وی ممکن است این سبک یک روند مقطعی باشد و دوباره بشر در هنر و ادبیات به دنبال اصل خویش باشد و شاید هم شکل دیگری به خود بگیرد.
به عقیده طرفداران این سبک در ادبیات خردگرایی تاثیر نهایی داستان بر خواننده اغلب فراتر است. در داستانهای مینیمال بیشتر در هم ریختگی و بی معنایی مبادلات انسانی به خواننده نشان داده میشود و او را قادر میسازد تا کل جامعه را در پرتو تجربه فرد ببیند. خواننده از طریق این داستانها تصور کلی و عمومی از جهان خارج به دست میآورد.
در نگاه نخست ممکن است داستانهای مینیمالیستی مجموعهای از جملات گسسته و پراکنده به نظر بیایند اما خوانش دقیق، طرح درونی و ارجاع دهی درونی متن را روشن میسازد. در واقع سادگی وقایع زبان در این داستانها اهمیت درونمایه را پررنگتر میکند. پیشینه داستان مینیمال در ایران به مجموعه داستان «در خانه اگر کس است» به سال ۱۳۳۹ خورشیدی بازمیگردد. این کتاب شامل ده داستان کوتاه از فریدون هدایتپور و عبدالحسین نیری بود.
در ادبیات شعر حاصل مینیمالیسم، شعرهایی است که به عمد خیلی فشرده هستند و مصراع و بندهای بسیار کوتاه دارند و واژه در آنها بسیار محدود و ساده است اما این اصطلاح برای هر شعر کوتاهی به کار نمیرود مثلا هایکو و تانکا از این نوع محسوب نمیشوند.
در دوره معاصر نیما یوشیج با توجه به جو اجتماعی و درک به موقع آن راهی نو در شعر فارسی می گشاید و پس از او شاعران دیگر در این راه به تلاش میپردازند. از پیشگامان شعر مینیمال در ایران میتوان از محمد زُهری نام برد. وی در آغاز چهار پاره سرا و از زمره شاگردان مکتب فریدون توللی بود اما خیلی زود نوشتههای خود را به سمت شعر نیمایی و قالب نیمایی برد.
دو شعر «به فردا» و «لندن ۷۰» او بسیار مشهور است. مجموعه بعدی او «شب نامه» حاوی قطعات فلسفی و اجتماعی است. او به جهت حضور مستمر و رهایی در شعر و شاعرانگی چهرهای شاخص در ادبیات منیمال دارد به گونه ای که در جریان شناسی شعر نو و بررسی همه جانبه سیر تکاملی آن توجه به آثار وی اجتنابناپذیر است.
محمد زهری در سال ۱۳۰۵ در روستای عباس آباد نزدیک شهسوار به دنیا آمد. او چهار ساله بود که از زادگاه خویش به تهران و سپس به ملایر و شیراز رفت و از سال ۱۳۲۱ در تهران اقامت گزید. در سال ۱۳۳۲ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مدرک کارشناسی خود را گرفت و سپس تا اخذ دکترای ادبیات فارسی پیش رفت. او مدتی را در کتابخانه ملی مشغول به کار شد و در تالیف نه جلد کتاب شناسی ایران مشارکت داشت.
زهری به دلیل مطالعاتی که در زمینه ادبیات داشته از ادبیات کلاسیک ایران غافل نبوده و با تسلط بر آن اشعار و همچنین آشنایی با شعر نو به روشی تازه روی آورد. او یک شاعر نو پرداز است اما شاعری که ادبیات سرزمین خود را به خوبی میشناسد و با توجه به آن به خلق احساس و بیان تازه میپردازد و نشان میدهد که همانند نیما که بنیانگذار سبک ادبی نو است کاملا مردم شهر و دیار خود را میشناسد و با درد و رنج آنها آشنا است.
تغزل از جنبههای قوی شعر اوست. غربتی عمیق و درد آلود در اشعارش پنهان است که نشان میدهد وی در تکاپوی یافتن امید در دل نومیدی و رسیدن به بهشت گمشده است.
وی در ۱۵ اسفند سال ۱۳۷۳ در بیمارستان آسیا تهران بر اثر سکته قلبی درگذشت.
شعر «لندن ۷۰» او که در غربت انگلستان سروده شده است و احساس خود را از شهر لندن بازگو میکند، از نمونه اشعار قابل توجه وی است:
صبح باران _ظهر باران_ عصر باران
شب همه_ شب_ باز باران
دائماً چتر است و _ باران است و _ بارانی
شهر، شهر بی نگاهی است
کشفهای تازه را ناخواسته،
بدرود گفته ...
خانهها _با پلههای چوبی پیچان
سرد_دل مرده_نمور و_تار
هست فریادی اگر _نجواست
با صدای سوت کشتی _یا ترن _یا کارخانه
یا طنین خسته زنگ کلیسا _روز یکشنبه
که دگر در گوش سنگین جوانان _مرده و ناآشناست ...