سی و دومین ویدیوی تار ایرانی منتشر شد/ علی قمصری در کنار مرد سبز مازندران
در استای پروژه «تار ایرانی» که علی قمصری به تنهایی انجام آن را به عهده دارد، او به مازندران رفته و در در سیودومین گام، ویدیویی از همنوازیاش با استاد محمدرضا اسحاقی را منتشر کرده است.
به گزارش ایلنا، علی قمصری در سیودومین گام از پروژهی «تار ایرانی» ویدیویی از اجرایش منتشر کرد که به همنوازی او و استاد محمدرضا اسحاقی اختصاص دارد.
پروژه «تار ایرانی» به همت و ایدهی علی قمصری و با محوریت تارنوازی، طراحی و در حال اجرا است. قمصری در این پروژه به استانها و شهرهای مختلف کشورمان سفر میکند و در هر شهر به تارنوازی میپردازد. حاصل هر کدام از این سفرها و اجراها به شکل تصویری ضبط و منتشر میشود.
قمصری در قالب پروژه «تار ایرانی» تا کنون به شهرهایی مانند قزوین، تهران، شیراز، تبریز، اردبیل، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خرمآباد، بروجرد، سنندج، صحنه، کنگاور، قوچان، گرگان، خوزستان، تربتجام، شهرکرد، مشهد، نیشابور، توس، بجنورد و مهاباد سفر کرده است.
قمصری نگاهی ویژه به موسیقی مناطق مختلف دارد. یعنی آثاری که برای اجرا انتخاب میکند، معمولا براساس ملودیهای معروفِ آن منطقه است.
تازهترین ویدیویی که از پروژهی «تار ایرانی» منتشر شده مربوط به همنوازیِ علی قمصری در کنار استادمحمدرضا اسحاقی نوازنده دوتار است.
قمصری درباره اجرا در گرجی محله بهشهر اینچنین نوشته است:
در گرجی محلهی بهشهر مازندران افتخار بداهه نوازی با استاد اسحاقی، آخرین خنیاگر موسیقی نواحی مازندران (مردسبزمازندران) را داشتم. این اجرا، هر لحظهاش برایم خاطره است و هنوز پس از صدها بار شنیدن، با رسیدن به لحظهی ۲ دقیقه و ۲۰ ثانیه، نمیتوانم جلوی اشکهایم را بگیرم. استاد اسحاقی احتمالا هربار در آینه نگاه کنند تنها یک دوتار خوش سیما میبینند. ایشان حدود ۱۴ سال برای ساختن عمارتی که میبینید، با چوبهای دورانداخته شده زحمت کشیدهاند و حاصل این عشق، ساخت فرهنگسرای شرق مازندران در حیاط خانهشان است.
گرجی محله، روستایی موسیقایی و بکر است که اهالیاش در زمان شاه عباس یکم از گرجستان به این منطقه آمدهاند. جالب است که من دوبار به بهشهر رفتم و بار اول موفق به ضبط در عباسآباد بهشهر نشدم و پس از ورود به ساری، با اظهار لطف و مهر بسیار از طرف مردم بهشهر به احترامشان به آنجا بازگشتم که این بداهه خلق شود.
از همهی شما عزیزان بهشهر به خاطر ترغیب من به این بازگشت تشکر میکنم. امیدوارم «تارایرانی» در این روزهای پرالتهاب که خشم و غم در دلمان از یکدیگر سبقت میگیرند، همدمی کوچک باشد.