یک نویسنده و پژوهشگر موسیقی مطرح کرد؛
طرح معلم موسیقی پنج ستاره را عجیب و دهشتناک اجرا کردند/ استادان برای آزمون گرفتن در طرح «موسیقی پنج ستاره» باید دوره بینند
یکی از موضوعات بحث برانگیز در هنرها (بخصوص موسیقی) مبحث آموزش است. کاوه کشاورز معتقد است شیوه آموزشی فعلی منسوخ شده و باید آن را تغییر دهیم. او در ادامه طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» را پیشنهاد داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از اتفاقات مثبت در بخش مدیریتی و اجرایی عرصههای مختلف هنری ارائه طرحهای منسجم و برنامه ریزی شده و اجرایی در جهت حل مشکلات صنفی و اجرایی هنرمندان است. موضوع مهم در این رابطه همکاری نهادها و دستگاههای صنفی و اجرایی با هنرمندان است. به هرحال فعالیتهای مثبت هنرمندان چه در عرصه پژوهش، نگارش، تالیف، تولید و اجرا باید توسط مسئولان مربوطه در هر بخش مرتبط مورد توجه و حمایت قرار گیرد؛ چراکه درغیر این صورت اتفاقات مهم و موثر در جهت حل مشکلات و کاستیها بینتیجه خواهد بود و درنهایت اینکه در صورت عدم همکاری این هنرمندان هستند که آسیب میبینند.
یکی دیگر از مسائل بسیار مهم ارائه سیستمهای آموزشی درست و به روز است که کشور ما در این زمینه همواره ضعفهایی داشته است. سیستم آموزشی آموزش پرورش همواره با انتقادهایی همراه بوده و دانشگاهها و آموزشگاههای ما نیز خالی از نقص و ایراد نیستند. در این میان رشتههای هنری وضعیت بغرنجتری دارند و با توجه به اسناد و مدارک و شنیدهها وضعیت موسیقی نسبت به هنرهایی چون سینما، تئاتر و برخی هنرهای تجسمی بدتر است. به گفته برخی کارشناسان و موسیقیدانان اساس شیوه آموزش موسیقی در همه سازها و ردههای سنی قدیمی و شاید منسوخ شده است.
کاوه کشاورز (نوازنده، مولف، پژوهشگر و مدرس موسیقی) یکی از فعالانی است که در زمینه تالیف و انتشار آثار آموزشی و پژوهشی فعالیتهای جدی دارد. او از محضر استادانی چون علی تجویدی، حسین دهلوی، کامبیز روشن روان، ابراهیم لطفی و هوشنگ استوار بهره برده و تاکنون چند اثر آموزشی و پژوهشی منتشر کرده است. وی همواره نسبت به نحوه آموزش موسیقی در کشور انتقادهایی داشته و سالها پیش طرحی را با عنوان «معلم موسیقی پنج ستاره» را به وزارت ارشاد ارائه داده که مورد توجه مسئولان قرار نگرفته است. او در گفتگو با ایلنا، علاوه بر بیان مشکلات موجود در زمینه آموزش و نشر، درباره طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» توضیحاتی ارائه کرد.
تقریبا همه مربیان موسیقی بر اساس شیوههای قدیمی تدریس میکنند
کاوه کشاورز در ابتدای صحبتهایش گفت: من درباره شیوه آموزش معاصر (و نه موسیقی معاصر) بسیار پژوهش کردهام و میدانم سیستم آموزش در دنیای امروز مانند شیوه مکتب خانهای در گذشته نیست؛ این در حالی است که در ایران تقریبا همه مدرسان و اساتید بر اساس همان شیوههای قدیمی به آموزش شاگردانشان میپردازند، نهایت این است که برخی از روشهای جدید انتقال دادهها را هم به آموزشی میافزایند. در واقع آموزش موسیقی به شیوه قدیمی یعنی آموزش تکنیک، اگر چه روش مربیان برای آموزش تکنیکهای مختلف یکسان نیست، و از طرفی این یکسان نبودن هم به این معنا نیست که اگر فردی تکنیکها را با روشی جدید تدریس کند، کلا بر اساس شیوههای آموزشی نوین آموزش میدهد.
کشاورز با تاکید بر اینکه فلسفه آموزش در کشورهای پیشرفته دنیا با ایران تفاوت دارد، افزود: من سه کتاب در زمینه آموزش ویولن منتشر کردهام که در حقیقت سه سطح از کتابهای مرجع رپرتوار برای کمانچه، ویولن و قیچک هستند. یعنی طراحی این مجموعه بر اساس دانش رپرتوار در قالب هشت تا ده سطح آموزشی بوده است. این یک بخش ماجراست و موضوع دیگر اینکه قرار است عین همان رپرتوار برای دیگر سازهای ایرانی و حتی آواز ایرانی نوشته شود.
تعریف «دانش رپرتوار» بر پایه شیوههای آموزش نوین زمان زیادی گرفت
کشاورز در پاسخ به این سوال که چرا کتابهای دیگر مجموعه تالیف و منتشر نشدهاند، گفت: موضوع این است که تاکنون همه کارها را به تنهایی انجام دادهام در حالی که به دلیل گستردگی زیاد و پیچیده و البته بنیادین بودن مقوله آموزش نیاز به حمایتی در حد سازمانی و وزارتخانهای است. البته با توجه به اینکه دغدغه آقایان چیزی غیر از درست کردن زیر ساختارها است کما اینکه در نظام آموزش و پرورش که من آن را نظامی علیل و بیمار میشناسم نیز روش کار، مشغول کردن ذهن و روح دانش آموزان هست بدون اینکه به آنها یاد بدهند چگونه زندگی یا از دانش خود به خوبی و درستی استفاده کنند. تصور نمیکنم که در سازمانها یا نهادهای مربوط به آموزش، اساسا فکری یا تمایلی به ایجاد تغییرات ساختاری در جهت تبدیل شدن یک هنرجوی موسیقی به یک موزیسین واقعی وجود داشته باشد. اگر به سیلابس درسی یا شیوه ارایه برخی از دروس در دانشگاهها نگاهی بیندازید به روشنی درمییابید که با این شیوه آموزش انتظار خروجی متخصص، کارآ و به روز برای اداره نسلهای بعدی بسیار نامحتمل است.
او در ادامه گفت: زمانی که در دانشگاه آزاد شیراز تدریس میکردم بارها در مورد سیلابس جدید حداقل به جای برخی از دروس غیر ضروری پیشنهادهایی داده بودم که اگرچه در چند مورد مانند نگارش و اصطلاحات تخصصی موسیقی، و گروهنوازی که درس بسیار مهمی است ولی حتی در دانشگاه تهران هم به شیوه عجیبی ارائه میشود، این امکان را گذاشته بودند که با نام دروس دیگری، آنها را برای دانشجویان ارایه کنم، ولی اینکه این پیشنهادها و طرح درسها به مرکز یا نهادهایی که در این زمینه متولی هستند رسید یا نه، نمیدانم!
این نویسنده و مدرس دانشگاه بیان کرد: یکی از دلایلی که بعد از سالیان طولانی یعنی از زمان تاسیس رشته موسیقی در دانشگاه آزاد شیراز تصمیم به عدم همکاری با آنجا را گرفتم هم این بود که مدیریت جدید گروه به طور کلی از ضرورت دروس یاد شده به خصوص نگارش موسیقی آگاه نبودند.
تشکیل تیم متخصص از ملزومات سطحبندیهای آموزشی است
کشاورز در ادامه درباره «دانش رپرتوار» توضیح داد: اساس دانش رپرتوار سطحبندی است و این سطحبندی برای هر ساز بر اساس شیوه نواختن آن جداگانه تعریف میشود. این نوع سطحبندی در مقایسه با روشهای موجود و قدیمی، بسیار متفاوت و در عین حال کاربردیتر است. در شیوه قدیمی سطحبندی بر پایه تکنیک نوازندگی و اطلاعات تئوریک و در نهایت توانایی سلفژ هنرجو هست در حالی که در سیستم نوین سطحبندی بر پایه میزان مهارتهای عملی در موسیقی است. توجه کنید که منظورم از مهارتهای عملی، تنها تکنیک نوازندگی نیست بلکه تواناییهایی است که یک هنرجوی موسیقی باید داشته باشد تا به او موزیسین! بگویند. از نظر شیوههای نوین آموزش و دانش رپرتوار، سطحبندی در آموزش اتفاقی بسیار مهم است و باید به درستی انجام شود.
وی درباره سطحبندی در مورد سازهای متنوع موسیقی ایرانی، گفت: من در مورد سازهایی چون ویولن و کمانچه میتوانم اظهارنظر کنم، و اگرچه دانش رپرتوار را میشناسم اما مسلما در مورد سازهای دیگر باید همکاری و همراهی متخصصین هر ساز را با خودم داشته باشم؛ به همین دلیل لازم است در این رابطه تیمی شامل افراد متخصص داشته باشیم. البته برای سازهای سنتور، تار و سه تار پژوهشهای اولیه و جمعآوری اطلاعات انجام شده است، اما متاسفانه این روند متوقف شد، به این دلیل که خودم گرفتاریهایی داشتم و موضوع مهمتر اینکه همانطور که قبلا اشاره کردم به سرانجام رساندن چنین کارهایی واقعا نیاز به حمایت دارد و رویهای انفرادی نیست.
روشهای نوین آموزشی که بر اساس دانش رپرتوار استوار هستند با روشهای قدیمی تفاوت بنیادین دارند
کشاورز در پاسخ به این سوال که آیا شیوه های آموزشی گذشته نسبت به روشهای نوین مطرود هستند و باعث شدهاند نوازندگان ایرانی نسبت به خارجیها ضعیفتر باشند یا خیر، گفت: بودن روشهای نوین به منزله نا کارآمدی روشهای قدیمی نیست، چنانچه با همان روشهای قدیمی هم تاکنون نوازندگان و موزیسینهای بزرگی پرورش یافتهاند.
او ادامه داد: درباره اینکه چرا در کل استاندارد نوازندگان ایرانی (منظورم در رابطه با موسیقی کلاسیک است) در مقایسه با سایر نقاط جهان از شرق تا غرب آنقدر پایین است باید بگویم، از نظر آسیبشناسی همیشه مشکلات بسیاری پیشِ رو بوده است. برخی از علتها به مشکلات ساختاری یعنی به ضعف یا اصولا نبودن مدیریت کلی در کشور بازمیگردد، از جمله نبودن مدارس موسیقی مستقل به تعداد کافی، تمرکز همه امکانات در تهران، تا جایی که حتی امکان تاسیس هنرستان موسیقی در شهرستانهای دیگر یا وجود ندارد یا نمیخواهند که وجود داشته باشد، سیستم بیمار آموزش و پرورش، کنکور و سر در گمی، بیهدف و بدون انگیزه بودن دانش آموزان و هنرجویان، عدم امکان اجرا، عدم بودجه کافی یا عدم مدیریت در خرج کردن بودجه برای تبادلات فرهنگی با دنیا، تفاوت بسیار زیاد و نجومی بودجهای که در تهران صرف میشود نسبت به شهرستانهای و بسیاری موارد دیگر که از حوصله این مصاحبه خارج است.
کشاورز این بخش از صحبتهایش را اینگونه کامل کرد: مهمترین عاملی که به خود بدنه موسیقی و موزیسینها بازمیگردد همین شیوه آموزشی است. در مورد روشهای نوین که خب، به شکلی که پیشتر عرض کردم حتی در تهران هم چنین سیستمی نداریم، و در مورد شیوههای قدیمی، به شدت اعتقاد دارم که اگر مدرسان موسیقی با همان کتابهای آموزشی قدیمی آشنایی کامل داشته باشند و اهداف درونی همه دروس و شیوه هدایت هنرجویان در رسیدن به آن اهداف را بدانند هنوز هم روشهایی موثر هستند؛ ولی آیا واقعا چنین است؟ بدون کوچکترین تردیدی جز در موارد بسیار محدود، پاسخ نه! هست.
منظور از مهارتهای موسیقی فقط مهارت نواختن نیست
او افزود: از طرف دیگر وجود کتابهای نوین آموزشی هم اگر چه ضروری است، اما اگر مربی روش آموزش آنها را نداند بیشک موثر نخواهند بود. همه این موارد بسیار قابل بحث هستند و نیاز به زمان بسیار زیادی برای بررسی و گفتگو دارند. و اما، بنیادیترین تفاوت این است که وقتی از مهارتهای موسیقی صحبت میکنیم، منظور تنها مهارت نواختن نیست.
کشاورز درباره ویژگیها و سطحبندیهای شیوههای نوین آموزش نیز گفت: در شیوههای نوین روشهایی وجود دارد که با آن در هر سطحی حتی ابتدایی هنرجو باید موسیقی اجرا کند یعنی همه ارکان موسیقی که این توانایی تنها از راه تقویت مهارتهایی مانند دیدخوانی و دیدنوازی، و بداههنوازی ممکن هست.
بداههنوازی و دیدنوازی هم شیوه آموزشی دارد
کشاورز اذعان داشت: گرچه هنرجو از روی نت مینوازد ولی برای اینکه موسیقی! اجرا کند، نخست باید موسیقی را در درون بشنود و درک کند و بعد آن را اجرا کند، و نه تنها یکسری نشانه!؛ و هنرجو از راه مهارتهای اشاره شده میتواند به درون خودش راه پیدا کند. به دو نکتهای که بسیار مهم است اشاره میکنم: نخست اینکه بداههنوازی و دیدنوازی (دشیفتر) هم شیوه آموزشی دقیق و با برنامهای دارد و تنها یک مربی دوره دیده میتواند این کار را انجام دهد. دوم، همه مهارتها، مفاهیم بنیادین موسیقی، نگارش، و شاید عجیب به نظر بیاید ولی حتی هارمونی و سازشناسی در هر سطحی مطرح و آموزش داده میشود. میدانم باورش سخت است ولی در روشهای نوین، حتی هنرجویی که جلسه اول کلاس ویولنش هست و هنوز ویولن به دست نگرفته، بداههنوازی میکند، البته همانگونه که گفتم متناسب با سطح خودش.
ارتباط گرفتن با وزارت ارشاد، خانه موسیقی و دفتر موسیقی دشوار است
مسئولان و حتی هنرمندانی که مسئولیت اداری دارند، هنرمندان را به حریمشان راه نمیدهند
این نوازنده در پاسخ به این سوال که وزارت ارشاد، خانه موسیقی، دفتر موسیقی و دیگر نهادهای مرتبط تاکنون چه حمایتهایی از او آثارش کردهاند، گفت: موضوع این است که نزدیک شدن و ارتباط برقرار کردن با نهادهای مذکور دشوار است. حریمی وجود دارد که هرکسی نمیتواند وارد آن شود و اگر هم این امکان میسر باشد معلوم نیست که مسئول محترم اهمیت چنین موضوعاتی را درک کند یا بخواهد کاری انجام دهد.
وی گفت: از یکی از اساتید رده بالا که دست یا دستهایی بر آتشهای بزرگ دارد، نقل قول میکنم. ایشان به عنوان اندرزی به من گفت شما روش برقراری ارتباط با مسئولین را مبنی بر در نظر گرفتن جایگاه یا هر گونه منفعت دیگری برای آنها در پروژههای پیشنهادی خودت نمیدانی؛ و اگر واقعا چنین است، واقعا نمیدانم، و اگر تنها راه هم همین است، ترجیح میدهم ندانم!
این نویسنده و مولف حوزه موسیقی در ادامه بیان کرد: من کمی از حمایت سیستم موجود و رویهای که گفتم ناامید شدهام، به همین دلیل هم اصطلاحا سرم در لاک خودم است و برای خودم و به صورت انفرادی کارها را پیش میبرم. واقعا هم نمیدانم باید چهکار کنم. به نظرم اگر بنا به همکاری و حمایت باشد این مسئولان و نهادها هستند که باید به عنوان مدیران و گردانندگان امور هنری از افرادی که اولا آگاهی و بعد دغدغه دارند سراغ بگیرند. آنها هستند که باید بدانند و پیدا کنند که چه اتفاقاتی پیرامونشان در حال رخ دادن است. اگر قرار بود از این سیستم موجود چیزی در بیاید که تاکنون شده بود. به نظر: چشمها را باید شست، جور دیگر ...!
کشاورز با اشاره به اینکه هیچ گاه از کار و فعالیت دلسرد نمیشود، گفت: معمولا کاری را شروع نمیکنم که به سر انجام نرسانمش، مگر آن که عمرم کفاف ندهد. واقعا تا زنده هستم، دست از کار برنمیدارم؛ نتیجه هرچه که میخواهد باشد.
دهه هفتاد طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» را به ارشاد ارائه کردم
این پژوهشگر و مدرس موسیقی در ادامه گفت: برای اینکه بدانید چرا ارتباط برقرار کردن با نهادهای دولتی و مسئولان آنها برایم سخت است، درباره اتفاقی که سالها پیش رخ داد توضیحی میدهم. اوائل دهه هفتاد بود که با دوستانی انجمنی را در رابطه با موسیقی در اداره کل فرهنگ و ارشاد فارس راهاندازی کردیم که کانونهای مختلفی هم داشت. من در این تشکل مسئول کانون آموزش و پژوهش بودم. در آن دوران با حضور همکارانمان جلساتی را برگزار میکردیم. طی همان جلسات بود که من پروژهای را پیشنهاد کردم که «معلم موسیقی پنج ستاره» نام داشت.
کشاورز درباره پروژه «معلم موسیقی پنج ستاره» اینگونه توضیح داد: در همان سالها (دهه هفتاد) بود که سازمان بهداشت جهانی الگویی را ارائه کرد که «پزشک پنج ستاره» نام داشت. من در آن مقطع دانشجوی رشته پزشکی شیراز بودم و این الگو را در درس پزشکی اجتماعی، برای ما کاملا توضیح داده بودند و در جریان جزییات آن قرار داشتم.
وی ادامه داد: الگوی «پزشک پنج ستاره» به ما میگفت یک پزشک ایدهآل باید ویژگیهایی داشته باشد و بنابراین ویژگیهای یک پزشک ایدهآل را از همه زوایا مورد بررسی قرار داده بود. بر اساس ویژگیهای هر پزشک بود که به آنها امتیازاتی میدادند؛ چیزی شبیه سطحبندی هتلها که بر اساس امکانات و ویژگیهایی آنها، تعدادی ستارهها به آنها تعلق میگیرد. من پروژه «معلم موسیقی پنج ستاره» را بر همین اساس طراحی کردم و فکر میکنم اگر به سرانجام میرسید اتفاق بزرگی رقم میخورد.
حتی خصوصیات اخلاقی معلم در تعیین سطح او موثر است
کشاورز درباره جزییات طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» اینگونه توضیح داد: در این طرح، یک مربی موسیقی نمادین با ویژگیهایی قابل اندازهگیری به عنوان الگو معرفی شده بود. با این شیوه مثلا اگر یک مربی میخواست آموزش بدهد، بر اساس ویژگیهای ارائه شده، صلاحیت وی مورد بررسی قرار میگرفت و سطحبندی میشد. در آزمونهای طرح مذکور برای شناخت بهتر دانش و تواناییهای فرد، سنجشهای دقیقی مد نظر قرار میگرفت تا سطح کیفی کار مربی مشخص شود. مثلا در زمینه تکنیک نوازندگی بر اساس دانش رپرتوار امتیازهایی تعیین میشد. از نظر دانش تئوری و سلفژ هم بررسی به همین شکل صورت میگرفت. حتی خصوصیات اخلاقی فرد، میزان انگیزه، داشتن یا نداشتن رپرتوار مشخص یا مدون، شیوه آموزشی او، تسلط ایشان به کتابهای آموزشی و نکات مهم درسها نیز در طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» مورد بررسی قرار میگرفتند. با برآورد جمعی این موارد، امتیاز نهایی و در نهایت سطح کیفی معلم موسیقی مشخص میشد. مثلا ممکن بود یک مربی دو ستاره و دیگری با کسب امتیازات بیشتر از آزمون مربوطه، ۴ یا ۵ ستاره دریافت میکرد.
سطحبندی درست حتی در مقدار شهریه معلمان موثر است
ارشاد طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» را نادرست اجرا کرد!
این نوازنده در ادامه توضیحاتش گفت: این نوع سطحبندی باعث میشود که برای کسب امتیاز بالاتر و برخوردار شدن از امتیازات دیگر از جمله بیشتر بودن میزان شهریه دریافتی رقابتی سالم به وجود آید و هنرجویان هم حق انتخاب واقعی داشته باشند. با این امتیازبندیها، امکان برقراری عدالت هم ممکن میشود. برای نمونه دستمزد یا شهریه دریافتی فردی که سالها در امر تدریس و به روز رسانی خود تلاش کردهاست با شخصی که دو سال است وارد عرصه آموزش شده و تجربه کافی ندارد، یا فردی که سالهای زیادی به عنوان پیشکسوت، تنها به تدریس مشغول بوده بدون اینکه توانایی و دانش این کار را داشته باشد، یکسان نخواهد بود. متاسفانه در حال حاضر چنین مشکلاتی وجود دارد و البته باید بگویم که اصلاح ساختار کنونی به دلیل اینکه همه ما مدعی هستیم بسیار دشوار است و بدون تردید با مقاومت بسیاری از جانب هنرمندان رو به رو خواهد شد.
این مدرس موسیقی گفت: طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» را به اداره ارشاد ارائه کردم و در همان مقطع جلسهای با حضور موزیسینها و معلمان موسیقی آن دوران شیراز برگزار شد و همه هم آمدند و درباره طرح مذکور صحبت شد. من طرح پیشنهادی را به صورت دقیق و با همه امکانات موجود در آن زمان معرفی کردم. جالب اینکه همه حاضران از طرح ارائه شده استقبال کردند و آن را دوست داشتند. مدتی از برگزاری جلسه گذشت و اداره ارشاد شیراز طرح را با نماینده خود به تهران فرستاد (حالا چرا خود من را برای معرفی بهتر طرح به تهران نفرستادند، جای بحث و شاید پیگیری دارد!). نمیدانم چقدر بعد؛ شاید یک یا دوسالی گذشته بود که از مرکز دستور نامهای صادر شد که همه مربیان باید برای تدریس کارت مربیگری دریافت کنند و شرکت در آزمون آن هم اجباری است البته با لحنی تهدیدآمیز (به جای توجیه و ایجاد انگیزه). طبیعی است که ارایه یک طرح جامع با این شیوه سبب ایجاد مقاومت و مقابله میشود. احتمالا همان طرح مذکور را بردند و آن را به شکل عجیب و دهشتناکی اجرا کردند. هنوز هم آن رویه غلط وجود دارد و به نظر میرسد که با وجود تفاوتهایی که طرح جدیدشان نسبت به قبلیها داشته، اما تفکر پشت آن ذرهای تغییر نیافته است. باید اعتراف کنم که چه بهتر که نامی از من درباره این طرح برده نشد، چون به هر شکلی شریک بودن در طرحهای پیشین یا موجود، باعث شرمساری من خواهد بود. در طرح "مربی موسیقی پنج ستاره" حتی بزرگان و استادان موسیقی، برای آزمون گرفتن از متقاضیان باید دوره مربوط به ارزیابی را بگذرانند، درست مانند خلبان کار کشتهای که برای آشنایی با یک هواپیمای جدید و شیوه هدایت آن، باید دوره آن را ببیند.
اجرای طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» با امکانات کامپیوتری راحتتر است
کشاورز در ادامه درباره اهمیت طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» و اجرایی کردن آن در شرایط فعلی نیز، اینگونه گفت: به نظرم این طرح بسیار بزرگتر از آن چیزی است که بر اساس سلیقه اساتید موسیقی متقاضیان را ارزیابی کنند. در شیوه رپرتوار، حتی بزرگان و استادان موسیقی ما برای آزمون گرفتن از متقاضیان باید دوره آن را ببینند. باید در نظر داشت که اجرایی کردن طرح با وجود امکانات اینترنتی و نرم افرازی موجود، نسبت به دهههای قبل راحتتر است. برای نمونه با طراحی نرم فزار ویژه ارزیابی برای این طرح یعنی «معلم موسیقی پنج ستاره» میتوان دقیقتر به طراحی الگوها و ایجاد ضریبهای امتحانی پرداخت.
این مدرس موسیقی درباره تاثیرات مثبت طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» بیان کرد: با اجرایی شدن طرح اغلب فعالان و مربیان میفهمند که در چه سطحی قرار دارند و میتوانند آن را بالا ببرند. شاید که من حدود ۳۴ سال در زمینه آموزش فعال بودهام، اما در این مدت هیچ تلاشی برای ارتقاء و به روز رسانی خودم نکرده باشم. من نمیگویم چنین افرادی الزاما صلاحیت تدریس ندارند، اما باید سطح کیفی کارشان مشخص شود و بر همان اساس به مقوله آموزش بپردازند. اگر هم میخواهند امتیازات بیشتری دریافت کنند باید توانایی و سطح دانش و آگاهیشان را افزایش دهند و به روز کنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا میتواند طرح «معلم موسیقی پنج ستاره» را با امکانات موجود به روز کند و در اختیار نهادهای دولتی قرار دهد، گفت: بله این امکان میسر است، فقط باید برای نگارش و تنظیم مجدد آن وقت بگذارم.
این پژوهشگر و مولف اذعان داشت: اگر بخواهیم در نوع آموزش و شیوههای تدریس تغییرات مثبت ایجاد کنیم ابتدا باید زیرساختهایش را فراهم کنیم. یعنی حتی پیش از آزمون و سطحبندی باید فکر شود که پس از مشخص شده نتیجه آزمون باید با هر امتیاز چگونه برخورد کنیم. پرسشی پیش میآید: برای نمونه اگر فردی امتیاز دو از پنج را به دست آورده، آیا برای اینکه مشکلاتش را بر طرف کند، توانایی یا دانش خود را افزایش دهد، یا با روشهای نوین آموزش آشنایی پیدا کند راهی اندیشیدهایم، یا اینکه میگوییم برو و مشکلاتت را برطرف کن و دوباره بیا، و این راهی شود تنها برای کسب درآمد!؟ پرسش بعد این است که چه تعداد متخصص آموزش آشنا با شیوههای نوین رپرتواری برای آموزش مربیان در اختیار داریم، یا اصلا برای پرورش چنین متخصصانی برنامهریزی کردهایم؟ تصور کنید که اگر این طرح که چکیدهای از آن را برایتان شرح دادم با همه زیرساختهایش، نزدیک به سه دهه پیش اجرا شده بود الان چه برداشت میکردیم. البته اینکه اجرای این پروژه هم نیازمند به نظارت دقیقی است را نمیتوان ندیده گرفت!
آثار بسیاری را نوشتهام اما ضبط و انتشارشان هزینههای بالایی دارد
کشاورز درباره فعالیتهای اخیرش نیز گفت: من آثار با کلام و بدون کلام زیادی نوشتهام و برخی از آنها ضبط و منتشرهم شدهاند و فقط کارهای میکس و مسترینگشان مانده. اما اینکه بخواهم به زودی اثری منتشر کنم، خیر اینگونه نیست، به این دلیل که هزینههای ضبط بسیار بالاست و قاعدتا برای ارائه اثر به حامی و اسپانسر نیاز داریم. از طرفی آثاری دارم که سالها و دههها قبل نوشته یا ساخته شدهاند و شاید نسل امروز نتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. اینکه بخواهم اثری قدیمی را با فرمت و سبک و سیاق جدید تولید منتشر کنم، اتفاقی است که نتیجه و بازخوردش مشخص نیست. چیزی که در یک سال اخیر رخ داده، انتشار دو اثر از من به صورت غیرمستقل است. با فردی به نام بهروز جمالی آشنا شدهام که در آمریکا زندگی میکند و به عنوان فیلمساز (مستندساز) به تولید آثاری ارزشمند در قالب فیلم کوتاه مشغول است. ایشان پیشنهادهایی را مطرح کرد و در ادامه دو اثر مشترک تولید کردیم. یکی از این آثار که فیلم کوتاهی است و "Lady moon" یا «ماه خاتون» نام دارد و موسیقی آن که برای پیانوی سولو نوشته شده، به رضا محجوبی (نوازنده ویولنی که او را با نام رضا دیوونه میشناسند) تقدیم شده است. این اثر که به لحاظ اجرا بسیار سخت است توسط یک ویرتوئوز آمریکایی با نام "لورا جانسون" نواخته شده است. "ماه خاتون" در فرمت موسیقی معاصر نوشته شده و محتوای آن به نوعی شور و شهناز شور مربوط میشود، بی آن که از تغییرات ربع پردهای در آن استفاده شده باشد. اثر دیگر برای ویولن تکنواز نوشته شده و «افسونگر» نام دارد، که در این کار هم از تغییرات ربع پردهای فواصل استفاده نکردهام. در این اثر شوشتری و دشتی میشنوید و در آن به پرده اصفهان هم اشاره شده است. در این دو اثر هدفم پرداختن به مایههای شوشتری و دشتی و شور نبوده است، بلکه میخواستم به عناصر ساختاری دیگری از موسیقی ایرانی، غیر از فواصل خاصشان بپردازم. این اثر که کلیت آن در قالب فیلم کوتاه است، توسط جوان ویرتوئوز آمریکایی که هم دکترای نوازندگی ویولن دارد و استاد دانشگاه است، هم خلبان، اجرا شده. فیلم نیز یادوارهای است از یکی از نخستسن افرادی که در ایران ویولن ایرانی و هم ویولن کلاسیک مینواخته، یعنی "تقی دانشور".
این موزیسین در پایان گفت: امیدوارم اساتیدی که مسئولیتی در نهادهای مربوط و کانونهای تخصصی موسیقی دارند بیش از قبل به هنرمندان عرصههای مختلف و طرحها و برنامههایشان روی خوش نشان دهند. بدون تردید نسلهای آینده عملکرد ما را به گونهای دیگر نقد و قضاوت خواهند کرد!