گفتوگو با عوامل تولید آلبوم «نوای اساتید» با صدای علیرضا افتخاری؛
باید از پاپ درآمدزایی و در سنتی خرج کرد/ نسلِ گذشته خوانندگان هرگز تکرار نخواهد شد/ بیشتر خوانندهها نمیتوانند خوب بخوانند/ کار فرهنگی در ایران جواب نمیدهد
آلبوم «نوای اساتید» با صدای علیرضا افتخاری در زمان انتشار حاشیههایی داشت. یکی از این موارد عدم ذکر نام برخی عوامل در شناسنامه آلبوم بود. تهیهکننده، ترانهسرا و تنظیمکننده این اثر یکسال پس از انتشار آن، درباره حواشی پیش آمده و وضعیت موسیقی دیروز و امروز کشور سخن گفتند. به اعتقاد آنها کار فرهنگی در ایران جواب نمیدهد و اگر کسی بخواهد اینجا در زمینه موسیقی فعالیت کند، فقط باید بنالد و بس!
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از رموز ماندگاری آثار فاخر موسیقی تولید آلبوم است. اگر بخواهیم لیستی از آثار با ارزش گذشته ارائه دهیم در ابتدا باید به سراغ لیست آلبومهای تولید شده برویم تا از میان آنها آثاری را به عنوان فاخرترینها انتخاب کنیم. درست است که طی سالهای اخیر تولید آلبوم (بخصوص در قالب فیزیکال) به دلیل اهمیت یافتن فضاها و پلتفرمهای مجازی کاهش یافته اما با این حال همچنان ارزش معنوی خود را حفظ کرده است؛ چراکه به نوعی شناسنامه اثر محسوب میشود و از طرفی برخی از موسیقی دوستان تمایل دارند نسخه فیزیکی آثار موسیقایی را در کلکسیونشان داشته باشند.
در میان آلبومهایی که طی دهههای گذشته تولید و منتشر شدهاند «نوای اساتید» با صدای علیرضا افتخاری یکی از بهترینهاست که در زمان نشر رکورد پرفروشترین اثر سال را به خود اختصاص داده است. این آلبوم که به آثار بزرگانی چون جهانبخش پازوکی، فضل الله توکل، اسدالله ملک، و اکبر محسنی با اشعاری از اکبر آزاد، مسعود فردمنش، مشفق کاشانی و تنظیمهایی از بهنام خدارحمی اختصاص دارد، در زمان انتشار به سال ۱۳۸۷ بنا به دلایلی آنطور که باید دیده نشد. و نحوه انتشار آن نیز به گونهای بود که از نام عوامل آن به درستی محافظت نشد.
اکبر آزاد (ترانه سرای پیشکسوت)، محسن نویدپور (تهیه کننده) و بهنام خداراحمی (نوازنده و تنظیم کننده اثر) عوامل تولید آلبوم «نوای اساتید» درباره جزییات و ناگفتههای این اثر با ایلنا گفتگو کردند که در پی میآید.
تهیه کننده آلبوم «نوای اساتید» در بخشی از صحبتهایش گفت: سالها پیش برای فروش غیرقانونی بخشِ فیزیکی شکایت کردیم و پرونده تشکیل دادیم اما به جایی نرسید. شما حساب کنید، چهل نفر و یک کامیون سی دی قاچاق را گرفتند، اما پس از دو سال دوندگی همه آنها را به راحتی تبرئه کردند و اجازه ندادند ما راهمان را ادامه دهیم!
آقای نویدپور به عنوان تهیهکننده آلبوم «نوای اساتید» چرا بهنام خدارحمی را به عنوان تنظیم کننده قطعات اثر انتخاب کردید؟ با توجه به این موضوع که مقوله تنظیم در بازتولید و بازاجرای آثار فاخر قدیمی بسیار با اهمیت است.
محسن نویدپور: من و بهنام خدارحمی، مضاف بر رفاقت دیرینه همکاریهای مشترک متعدد داشتهایم. آلبومهای «غم زمانه» با صدای علیرضا افتخاری، «من و بابا» با صدای حسین (ایرج) و احسان خواجه امیری، «خاطرات جوانی» با صدای ایرج و «نوای اساتید» با صدای علیرضا افتخاری، «خلیج فارس» با صدای محمود جهان حاصل همکاری من و بهنام خدارحمی است و از همه آنها راضی هستم.
قرار بود بهنام مشخصات همه عوامل از جمله آهنگساز، نوازنده، شاعر و باقی دوستان را برای درج در شناسنامه آلبوم بدهد، اما این اتفاق با برگزاری کنسرتهایش در شهرستانها مصادف شده بود و به همین دلیل مدام امروز و فردا میکرد. در نهایت از روی دلخوری نامش را در آلبوم نیاوردم
مطمئنا همکاری دو یا چند نفر در چندین اثر، نشان از رضایت طرفین دارد، اما با این حال، پس چرا نام بهنام خدارحمی بعنوان تنظیمکننده آهنگهای آلبوم «نوای اساتید» هیچ جا ذکر نشده است؟
محسن نویدپور: قرار بود بهنام مشخصات همه عوامل از جمله آهنگساز، نوازنده، شاعر و باقی دوستان را برای درج در شناسنامه آلبوم بدهد اما این اتفاق با برگزاری کنسرتهایش در شهرستانها مصادف شده بود و به همین دلیل مدام امروز و فردا میکرد. از طرفی من زمان کافی نداشتم به این دلیل که باید آلبوم منتشر میشد. در نهایت از روی دلخوری نامش را در آلبوم نیاوردم. البته تصمیم دارم آلبوم «نوای اساتید» را مجددا تجدید چاپ کنم و حتما در نسخه جدید اسامی همه عوامل را خواهم نوشتم، اگر بهنام دوباره امروز فردا نکند!
آقای خدارحمی چگونه با این قضیه کنار آمدید؟
بهنام خدارحمی: ببینید، وقتی آلبوم یا تک آهنگی منتشر میشود فرقی نمیکند طرف خواننده، تهیهکننده، آهنگساز یا غیره است. آن آلبوم جزو رزومهی او به حساب میآید. اما متاسفانه عدهای کم لطفی میکنند، بعضی هم که کلاً هیچوقت نامی از آلبومهای قبلی خود بر زبان نمیآورند و از آنها نمیگویند؛ با اینکه شاید کارهای بسیار خوبی هم باشند و با جدیت و حساسیت تمام تولید شده باشند. اگر اجازه دهید فرصت را غنیمت شمارم و از هنرمندانی که در آلبوم «نوای اساتید» با خوانندگی استاد علیرضا افتخاری هنرنمایی کرده بودند، اما نامشان ذکر نشده بود عذرخواهی کنم و در ادامه به ذکر آن اسامی بپردازم. اسامی کامل نوازندگان آلبوم «نوای اساتید» بدین شرح است؛ ارسلان کامکار، عماد نکویی، پیام طونی، علی جعفری پویان، سینا جهان آبادی، امیر پورخلجی (نوازندگان ویلون)، فرشید فرهمند (نوازنده ویولن سلو)، مازیار ظهیرالدینی و میثم مروستی (نوازندگان ویولا)، کریم قربانی (نوازنده ویلنسل)، علیرضا خورشید فر (نوازنده کنترباس)، شهریار فریوسفی و بهزاد خدارحمی (نوازندگان تار و سه تار)، فضل اله توکل، مجید اخشابی، امید مصطفیپور (نوازندگان سنتور)، مجتبی میرزاده (نوازنده کمانچه)، بهنام خدارحمی (نوازنده پیانو)، امیر جاویدان، فیروز ویسانلو، امیر پورخلجی (نوازندگان گیتار)، پاشا هنجنی (نوازنده نی)، هومن نامداری (نوازنده ساکسیفون)، هوتن غضنفری (نوازنده کلارینت)، فرزاد قیصریپور (نوازنده درامز)، مرتضی عابدی (نوازنده سازهای کوبه ای)، رضا مهینی (نوازنده دف) و محمود فرهمند (نوازنده تنبک).
آقای نویدپور به عنوان تهیه کننده عرصه موسیقی بگویید دیده شدن خوانندگان پاپ و موسیقی ایرانی به چه عواملی بستگی دارد و آیا در حال حاضر خوانندگان لایق در جایگاهی که باید باشند، قرار دارند؟
محسن نویدپور: برای مطرح شدن خواننده عوامل بسیاری باید وجود داشته باشد. کلا خیلی اتفاقات باید رخ دهد، و آن اتفاقها باید دست به دست هم دهند، تا خوانندهای مورد توجه قرار گیرد و مشهور شود و به نتایج لازم برسد. مثلا در موسیقی پاپ سلیقه مخاطب بسیار مهم است. در حوزه موسیقی سنتی تکلیف مشخص است. در موسیقی سنتی دستگاه داریم، ساز داریم و این موارد باعث میشوند اصالت کار هیچ وقت از دست نرود، اما در موسیقی پاپ بحث تکنیکها و خوب بودن یک خواننده مطرح است.
آنطور که از آثار تولیدی طیسالههای اخیر پیداست، موسیقی به لحاظ کیفی (و نه کمی) اوضاع خوبی ندارد. آیا موافقید که تغییر فضای موجود صرفا به واسطه تلاش خواننده و آهنگساز امکانپذیر نیست؟
محسن نویدپور: بله درست است. خوانندهها و آهنگسازها نمیتوانند به تنهایی فضای موجود را عوض کنند. به نظرم از مقطعی به بعد آثاری مثل همین آلبوم «نوای اساتید» دیگر تکرار نشدند. من فکر میکنم پس از آن بازه زمانی (اواخر دهه هشتاد به بعد)، جز در مواردی استثنایی، فضای موسیقی مسموم شده آثار با کیفیت کمی تولید شده و انتشار یافته اند.
این فضای مسموم تا چه حد فعالیت شما را تحت تاثیر قرار داده؟
محسن نویدپور: من در حال حاضر ۳۰ آلبوم دارم که منتشر نشدهاند. واقعا هم برای انتشار آنها در بازار مجازی موسیقی انگیزهای ندارم. کلا اگر قرار به انتشار کارهای جدید باشد، آلبومهای خیلی خوبی داریم ولی شرایط فعلی این اجازه را به ما نمیدهد.
این روزها تولید آلبوم موسیقی برای تهیهکننده از جیب هزینه کردن است و با رقمهایی که میدهند بازخورد مالی هم نخواهد داشت. در حال حاضر هزینه ضبط چهار نوازنده برای یک قطعه میشود چهار میلیون که این رقم واقعا وحشتناک است
در بازار موسیقی دو مقوله مهم انگیزه و وجود سرمایه تا چه حد باهم ارتباط دارند؟
محسن نویدپور: ببینید انگیزه کار کردن هست، اما مسلما انگیزه بدون سرمایه به کار نمیآید و دلیلش هم مشخص است، چون شرایط مالی فراهم نیست. این روزها تولید آلبوم موسیقی برای تهیه کننده از جیب هزینه کردن است و با رقمهایی که میدهند بازخورد مالی هم نخواهد داشت. در حال حاضر هزینه ضبط چهار نوازنده برای یک قطعه میشود چهار میلیون که این رقم واقعا وحشتناک است. ما حمایت مالی و دولتی نمیشویم که هیچ، حتی بحثهای عرفی هم در خصوص موسیقی مطرح است. واقعا نمیدانیم کجای قضیه هستیم.
این مشکلات چگونه مرتفع میشوند؟
محسن نویدپور: بیشک برای ابقای بازار نابسامان فعلی، باید قوانین محکم شوند، چون ما در خصوص تولید دیجیتال آثار ضعفهای قانونی داریم. باید در این زمینه قوانین مشخصی وضع شود و به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. مراجع ذیربط نیز باید آن قوانین وضع شده را با شدت و جدیت اجرا کنند.
موسیقی چقدر به صداهای جدید نیاز دارد؟
محسن نویدپور: بازار موسیقی همیشه به صداهای جدید احتیاج دارد و آن صداهای نو و جدید همواره باید به موسیقی تزریق شوند. مثلا در موسیقی سنتی میتوان با بهره گیری از ظرفیتهای خوانندگان جدید و صدای آنها که شبیه دیگران نیست، آثار تازهای خلق کرد. از طرفی نباید خودمان را با آن سوی مرزها مقایسه کنیم به این دلیل که در ایران موسیقی ممیزی دارد. آیا میشود به یک نوازنده گفت که این جا و آن جا را چنین کن و چنان کن و از نظر شرع و عرف مشکل دارد و قانونی نیست؟ خوشبختانه یا بدبختانه به کسی مثل همایون شجریان جرات نمیکنند، گیر دهند، ولی به ما چرا!
کار فرهنگی در ایران جواب نمیدهد و اگر کسی بخواهد اینجا در زمینه موسیقی فعالیت کند، فقط باید بنالد و بس! در حال حاضر فضای موسیقی بستهتر شده. البته در موسیقی پاپ اگر مجوز میدهند به این دلیل است که دلشان برای موسیقی نسوخته!
خیلیها بدون رزومه درخور و تجربه کافی اسم تهیه کننده روی خودشان گذاشتهاند! اما آیا این درست است و به نفع موسیقی کشور است؟ در کل کار فرهنگی در ایران جواب نمیدهد و اگر کسی بخواهد اینجا در زمینه موسیقی فعالیت کند، فقط باید بنالد و بس! در حال حاضر فضای موسیقی بستهتر شده. البته در موسیقی پاپ اگر مجوز میدهند به این دلیل است که دلشان برای موسیقی نسوخته! زمانی اگر یک آلبوم را تولید میکردی و ضرر میکردی، میتوانستی به نحوی آن ضرر را جبران کنی، اما حال اینگونه نیست و متاسفانه نسبت به تولیدات درآمدی وجود ندارد. قیمتها هم تصاعدی بالا رفته و تولید و انتشار نسخه فیزیکی، بازگشت سرمایه ندارد.
اینکه موسیقی پاپ درآمدزاست اتفاق بدی نیست، به شرط آنکه کسب درآمدهای کلان ساز و کاری مشخص داشته باشد.
محسن نویدپور: مگر اینکه از پاپ در آمدزایی کنیم و بودجه و درآمد کسب شده را در موسیقی سنتی خرج نماییم. معمولا تهیهکنندهها درآمد حاصل از پاپ را صرف برندسازی میکنند و سود به دست آمده، هزینه کارهای خودشان میشود. البته در این سالها مشتری دزدیهای بسیاری هم رخ داده که به نفع موسیقی نیست. بعضی از خوانندهها هم بنا به درخواست موسیقیدانها و تهیهکنندهها، به سمت «پاپ سنتی» میروند که این اتفاق نیز یکی از دلایل مصرفی شدن موسیقی و زوال آن است. حتی در کار چنین خوانندههایی تحریر نمیبینم.
فروش فیزیکی آلبومها صفرِ صفر شده و در این میان، اگر من تهیه کننده بخواهم به فرمت دیجیتال فکر کنم، آن فضائی که بتواند منافع من را حفظ کند، وجود ندارد. سایتهای زیادی هستند که به عرضه کارها میپردازند و مردم هم آنها را دانلود میکنند و هیچ کس هم جلویشان را نمیگیرد!
تغییر فرمت فیزیکال به دیجیتال شما را به عنوان تهیهکننده با چه مشکلاتی مواجه کرده است؟
محسن نویدپور: من خودم به عنوان یک تهیهکننده خلاها و جاهای خالی موجود را حس میکنم. متاسفانه فروش فیزیکی آلبومها صفرِ صفر شده و در این میان، اگر من تهیه کننده بخواهم به فرمت دیجیتال فکر کنم، آن فضائی که بتواند منافع من را حفظ کند، وجود ندارد. سایتهای زیادی هستند که به عرضه کارها میپردازند و مردم هم آنها را دانلود میکنند و هیچ کس هم جلویشان را نمیگیرد! شکایت هم که میکنیم فایده و نتیجهای ندارد. به طور مثال سالها پیش برای فروش غیر قانونی بخشِ فیزیکی شکایت کردیم و پرونده تشکیل دادیم اما به جایی نرسید. شما حساب کنید، چهل نفر و یک کامیون سی دی قاچاق را گرفتند، اما پس از دو سال دوندگی همه آنها را به راحتی تبرئه کردند! و اجازه ندادند ما راهمان را ادامه دهیم.
نسل گذشته خوانندگان کشور به هیچ وجه تکرار شدنی نیستند و دست بر قضا آنهایی هم که از میانمان رفتند، نبودشان جبران نمیشود. به نظرم اگر نسل جدید از تجربیات پیشکسوتان بهرهمند شود، نتایج خوبی خواهد گرفت
آقای آزاد شما نیز یکی از عوامل اصلی آلبوم «نوای اساتید» هستید. درباره موسیقی امروز و گذشته ایران چه نظری دارید؟
اکبر آزاد: بله من در آلبوم «نوای اساتید» چند ترانه دارم که تنظیم آنها را بهنام خدارحمی به عهده داشته است. بنده معتقدم برای اثبات خدا هزار دلیل وجود ندارد و مثلا همان بلبلی که میخواند کافی است. به نظرم نسل گذشته خوانندگان کشور به هیچ وجه تکرار شدنی نیستند و دست بر قضا آنهایی هم که از میانمان رفتند، نبودشان جبران نمیشود. به نظرم اگر نسل جدید از تجربیات پیشکسوتان بهرهمند شود، نتایج خوبی خواهد گرفت.
عوض شدن شعر سروده آقای فضلالله توکل با شعری از من، موجب شد خاطرشان مکدر شود.
آلبوم «نوای اساتید» در زمان انتشار برای شما چه حاشیههایی داشت؟
اکبر آزاد: همانطور که میدانید فضل الله توکل نیز با قطعهای در «نوای اساتید» حضور داشت، اما عوض شدن شعر سروده ایشان با شعری از من، موجب شد خاطرشان مکدر شود.
اشعار چند قطعه از آلبوم «نوای اساتید» سروده شماست و آیا پس از گذشت سال ها، از کیفیت آهنگها و تنظیماتشان رضایت دارید؟
من در این آلبوم سه قطعه داشتم که هرسه تنظیمهای خوب و قابل دفاعی داشتند و بابت این اتفاق از بهنام خدارحمی ممنونم، البته من و ایشان کارهای مشترک دیگری هم داریم. بر اساس این همکاریها و تجارب باید بگویم، بهنام خدارحمی یکی از چهرههای خوب در زمینه تنظیم و آهنگسازی است و حتی فرزندم حامد که خود تنظیم کننده موسیقی است نیز به کارهای بهنام علاقمند است.
خوانندهها بسیار متوقع شدهاند. در واقع توقع مالیشان خیلی بالا رفته و دچار غرور شدهاند. مثلا خوانندهای که قبلا برای یک قطعه، یک میلیون میگرفته، پس از معروفیت رقمش را تا ۱۲ میلیون تومان، یعنی چندین برابر بالا برده است
آقای آزاد شما فعالیت حرفهای در عرصه ترانهسرایی را در ۱۶ سالگی با همکاری زندهیاد بنان آغاز کردید. با توجه به حضور مستمرتان در عرصه موسیقی، خوانندگان امروزی را چگونه میبینید؟
اکبر آزاد: اینکه اغلب خوانندگان امروزی، مردمی نیستند. واقعا مردم بعضی از خوانندهها را نمیخواهند. آنها گاه در مقطعی از فعالیتهایشان، اصطلاحا تمام میشوند و میروند و در ادامه هم صداهای جدیدتر جایشان را میگیرند و این رویه ادامه دارد. موضوع این است که خوانندهها بسیار متوقع شدهاند. در واقع توقع مالیشان خیلی بالا رفته و دچار غرور شدهاند. در دنیای امروز فردی که کارش میگیرد، فکر میکند تا ابد همین گونه است! چنین مواردی کم نیست. مثلا خوانندهای که قبلا برای یک قطعه، یک میلیون میگرفته، پس از معروفیت رقمش را تا ۱۲ میلیون تومان، یعنی چندین برابر بالا برده است. چنین فردی برای پول هر شعری ولو مزخرف را میخواند، زیرا پای پول درمیان است.
چرا آلبومی مثل «نوای اساتید» تکرار نمیشود؟ به این دلیل که همه کار مجانی میخواهند! خوب یادم هست آلبومی مثل «خنده باران» بالغ بر یک میلیون فروخت، اما امروزه این اتفاق نمیافتد.
با توجه به وسواستان نسبت به انتخاب آثار، آلبوم «نوای اساتید» را به لحاظ کیفی چگونه میبینید؟ آیا این مجموعه فاکتورهای یک آلبوم درخور و مفتخر را دارد؟
اکبرآزاد: «نوای اساتید»، آلبومی ارزشمند، درخور و آبرومندی بود. متاسفانه امروزه بیشتر خوانندهها دیگر نمیتوانند خوب بخوانند و مردم هم از آنها زده شدهاند و بعضیهایشان را نمیخواهند. امروزه کار خوب و صدای خوب زیاد است، اما چرا آلبومی مثل «نوای اساتید» تکرار نمیشود؟ به این دلیل که همه کار مجانی میخواهند! خوب یادم هست آلبومی مثل «خنده باران» بالغ بر یک میلیون فروخت، اما امروزه این اتفاق نمیافتد.
رسانهها در جهت فرهنگسازی و شناساندن موسیقی خوب و بد به مردم بیتقصیر نیستند. همه نگرانی ما از بازگشت سرمایه و وجود مافیایی است که به کسی اجازه دیده شدن و بالا آمدن نمیدهد
اگر موضوعی ناگفته مانده دربارهاش توضیح دهید.
محسن نویدپور: برای من تهیه کننده اگر منافعم برقرار شود منطقی است که آلبوم منتشر کنم. اما در این میان رسانهها هم در جهت فرهنگسازی و شناساندن موسیقی خوب و بد به مردم بیتقصیر نیستند. همه نگرانی ما از بازگشت سرمایه و وجود مافیایی است که به کسی اجازه دیده شدن و بالا آمدن نمیدهد. در چنین وضعیتی فقط مافیا جلو میرود تا منافعش حفظ شود. به این ترتیب موسیقی خوب ایرانی حفظ نخواهد شد.