خبرگزاری کار ایران

محمدحسین ماموریان در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!
کد خبر : ۱۰۸۰۴۶۷

ماموریان با تاکید بر اینکه مجسمه «زاری رستم بر پیکر سهراب» به لحاظ مالی سودی برایش نداشته، می‌گوید: نهادهای سفارش دهنده و آن‌هایی که در ارزش‌گذاری آثار سهیم هستند میان مجسمه‌ها و اِلِمان‌ها تفاوتی قائل نیستند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مجسمه‌سازی یکی از زیرشاخه‌های متعدد هنرهای تجسمی است که در دنیای امروز اهمیت بسیار دارد. بی‌شک به واسطه ساخت تندیس‌ها و سردیس‌هاست که می‌توان بخشی از تاریخ گذشته و معاصر را به مردم و مخاطبان این هنر ارائه کرد. این در حالی است که زندگی شهری در دنیای پرجمعیت مدرن و پر استرس و التهاب امروز  شکل و شمایلی مکانیکی به خود گرفته و به همین دلیل است که ساخت و جانمایی آثار هنری در اماکن پرتردد و میدان‌های اصلی هر شهر به لحاظ هویتی و تاریخی اهمیت بیشتری یافته و بر زیبایی مناطق شهری می‌افزاید. به این ترتیب است که در میان انبوه برج‌های مرتفع و تراکم ساخت و سازها، شهروندان تنوعی بصری را تجربه می‌کنند. 

متاسفانه هنرمندان کمی را می‌توان سراغ داشت که منحصرا به ساخت و ارائه آثار شهری بپردازند. محمدحسین ماموریان یکی از همین افراد است. او به ساخت مجسمه‌هایی در ابعاد بزرگ اشتغال دارد و با نگاهی به اماکن تاریخی و میادین اصلی مشهد تعداد بسیاری از آثار منحصر بفرد او قابل مشاهده است که به شهر زیبایی خاصی بخشیده است. البته فعالیت‌های ماموریان صرفا در محدوده استان خراسان رضوی و مشهد نیست و آثار او در تعدادی دیگر از شهرهای ایران از جمله جزیره کیش، کرمان، بندرعباس نیز نصب شده است. 

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!

تندیس  «زاری رستم بر پیکر سهراب» که به تازگی در مقبره فردوسی نصب و پرده‌برداری شده است

آخرین اثر نصب شده از محمدحسین ماموریان، تندیس سه و نیم متری زاری رستم بر پیکر سهراب است که روز ۲۵ اردیبهشت‌ماه همزمان با روز بزرگداشت حکیم ابولقاسم فردوسی در آرامگاه این شاعر پرآوازه ایرانی پرده‌برداری شد و «از این خویشتن کشتن اکنون چه سود» نام دارد. 

محمدحسین ماموریان که علاوه بر کارهای اجرایی عضو انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز نیز هست، طی گفتگو با ایلنا درباره جزییات ساخت تندیس زاری رستم بر پیکر سهراب و مصائب و دشواری‌های همکاری با دستگاه‌های دولتی توضیحاتی داد که در پی می‌آید. 

او در بخشی از صحبت‌هایش گفت: در گذشته نهادی وجود داشت که آن را با عنوان انجمن آثار ملی می‌شناختند. این نهاد در سال‌های پیش از انقلاب عملکرد بسیاری خوب و موثری داشته است. مقبره خیام، سعدی، حافظ، ابن سینا و مجسمه‌های نادرشاه، یعقوب لیس صفاری و مجسمه فردوسی در میدان فرودسی و، تنها برخی از آثاری هستند که با نظارت و عملکرد انجمن آثار ملی ساخته شده‌اند. در حال حاضر چنین نهاد و دستگاهی وجود ندارد. 

مجسمه‌سازی با ابعاد بزرگ چه به لحاظ تهیه متریال و چه به لحاظ وجود فضا کافی، همچنین زمان بسیار برای ساخت، نسبت به دیگر هنرها دشواری‌های بیشتری دارد. از طرفی فرمت و ویژگی‌های کار شما این موقعیت را ایجاد می‌کند که بیش از تعامل و همکاری با عموم مردم و هنرمندان و هنردوستان، با دستگاه‌های دولتی سر و کار داشته باشید. این روند شما را با چه مشکلاتی مواجه می‌کند. 

همانطور که گفتید مجسمه‌سازی با شیوه‌ای که من بر اساس آن فعالیت می‌کنم، نسبت به دیگر رشته‌ها سختی‌های بیشتر دارد، اما آنچه که باید به عنوان بزرگترین مشکل از آن یاد کنم چیز دیگری است. یکی از دردسرهای ما هنرمندان این است که وقتی کاری انجام می‌دهیم یا اثری را می‌سازیم، باید ماه‌ها به دنبال پولش بدویم. در حال حاضر من در همین مرحله قرار دارم و به دنبال حساب و کتاب‌ها و دریافت دستمزدم هستم. فعلا کارگاهم تعطیل است و برای دریافت دستمزدم از این اداره به اداره دیگر می‌روم. 

قراردهای عمرانی شهرداری‌ها بخشی دارند که «تعدیل» نام دارد. بر اساس تعدیل اگر مثلا در پروژه‌ای مصالح و مواد و متریال‌ها در بازار گران شد، این امکان وجود دارد که تفاوت قیمت‌ها در قرار قید شوند و در آخر محاسبه شوند و به مبلغ دریافتی قبلی سفارش گیرنده یا سازنده اضافه شوند. این قانون شامل من مجسمه‌ساز که کار فرهنگی، هنری می‌کند، نمی‌شود.

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!

یادمان ابوعبدالله ترغبذی اثر محمدحسین ماموریان/ارتفاع پنج متر و نیم/ نصب اسفندماه 1399

ظاهرا همکاری شما با شهرداری‌ها بیش از دیگر نهادهاست و خب نهاد مهمی چون شهرداری آنقدر بی‌بضاعت نیست که نتواند دستمزد هنرمندان و سفارش گیرندگان را پس از انجام کار به آن‌ها بدهد! 

این قضیه پرداخت‌های نسیه و بدحسابی‌ها اتفاقی است که به طور کم و بیش وجود دارد و هنرمندان همه عرصه‌ها با آن درگیرند. اما آنچه که از این بدتر است و می‌خواهم درباره‌اش توضیح دهم، نحوه قراردادهاست. قراردهای عمرانی شهرداری‌ها بخشی دارند که «تعدیل» نام دارد. بر اساس تعدیل اگر مثلا در پروژه‌ای مصالح و مواد و متریال‌ها در بازار گران شد، این امکان وجود دارد که تفاوت قیمت‌ها در قرار قید شوند و در آخر محاسبه شوند و به مبلغ دریافتی قبلی سفارش گیرنده یا سازنده اضافه شوند. مثلا در یک پروژه عمرانی ممکن است حین ساخت و ساز آهن یا سیمان گران شود و سازنده مجبور شود آن‌ها را با قیمت بیشتری خریداری کند اگر این اتفاق بیفتد قانون تعدیل در قرارداد، سفارش دهنده را موظف می‌کند که مابه‌التفاوت را به سازنده یا همان طرف دوم قراداد پرداخت کند. این قانون به خودی خود خوب است و باعث می‌شود سازنده یا همان سفارش گیرنده ضرری را متقبل نشود. موضوع این است که این مقوله «تعدیل» در بخش فرهنگی شهرداری وجود ندارد. یعنی این قانون شامل من مجسمه‌ساز که کار فرهنگی، هنری می‌کنم، نمی‌شود. واقعا خنده‌دار است. 

همین اثر که جزو کارهای شاهنامه‌ای من است با دلار یازده هزارتومانی قیمت‌گذاری شده و با دلار ۲۶ هزارتومان اثر را از ما تحویل گرفته‌اند. این مدل حساب و کتاب اصلا درست نیست. یعنی من و همکارم ۵۰ درصد ضرر کرده‌ایم که رقم کمی نیست، آنهم با این اوضاع بد اقتصادی!

به طور مثال دستمزد آخرین اثرتان «زاری رستم بر پیکر سهراب» که وقت زیادی را صرف آن کرده‌اید و در مقبره فردوسی جانمایی شده، چگونه محاسبه شده است؟ 

همین اثر که جزو کارهای شاهنامه‌ای من است با دلار یازده هزارتومانی قیمت‌گذاری شده و با دلار ۲۶ هزارتومان اثر را از ما تحویل گرفته‌اند. این مدل حساب و کتاب اصلا درست نیست و واقعا به ضرر سازنده است. شاید اگر اقتصاد ما دچار نوسان بسیار نباشد و ارقام تثبیت شده‌ای داشته باشد، این ضرر اتفاق نیفتد. 

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!

«فرشته باران»اثر مشترک محمدحسین ماموریان و محدثه نیک‌فرجام/ ماموریان در حال نصب 

افزایش قیمت دلار طی یکی دوسال گذشته باعث ضررهای جبران ناپذیر شده و افراد و مشاغل بسیاری از این نابسامانی دچار خسارت و آسیب شده‌اند. طبق گفته‌هایتان شما نیز در این دسته می‌گنجید و چنین وضعیتی دارید. 

بله واقعا همینطور است. 

مابه‌التفاوت قیمت دلار به لحاظ ریالی چقدر به شما ضرر زده است؟ 

شما خودتان حساب کنید که ما اقلام و متریال‌ها و دیگر مواد لازم را با دلار ۱۱ هزارتومانی تهیه کرده‌ایم. زمانی که دلار ۱۱ هزارتومانی به ۲۶ هزارتومان افزایش پیدا کند، یعنی من و همکارم ۵۰ درصد ضرر کرده‌ایم که رقم کمی نیست، آنهم با این اوضاع بد اقتصادی. 

شاید باورتان نشود اما مجسمه رستم و سهراب که من و خانم نیک‌فرجام آن را با هم ساخته‌ایم، در نهایت بعد از شش ماه برای ما هفده میلیون سود انداخته که این رقم با احتساب زمان و هزینه صرف شده رقم غیرقابل توجهی است تا آنجا که اصلا سود محسوب نمی‌شود.

با این تفاسیر یعنی ما به‌التفاوتی که از جیب شما رفته، توسط شهرداری محاسبه نمی‌شود؟ 

خیر اصلا. زیرا می‌گویند ما قرارداد قانونی داریم و تبصره‌ای برای پرداخت این مابه‌التفاوت به شما در آن درج نشده است. در صورتی‌که این تبصره با عنوان تعدیل در قراردادهای عمرانی و غیرفرهنگی وجود دارد و به آن عمل می‌شود. شاید باورتان نشود اما مجسمه رستم و سهراب که من و خانم نیک‌فرجام آن را با هم ساخته‌ایم، در نهایت بعد از شش ماه برای ما هفده میلیون سود انداخته که این رقم با احتساب زمان و هزینه صرف شده رقم غیرقابل توجهی است تا آنجا که اصلا سود محسوب نمی‌شود. شما خودتان حساب کنید که دو هنرمند شش ماه کامل همه زمان خود را صرف ساخت اثری کرده‌اند که به خودی خود دشواری‌های بسیار دارد و در نهایت هفده میلیون دستشان را گرفته است. این رقم تا آن حد ناچیز است که واقعا احساس می‌کنم به من دستبرد زده شده! 

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!

مجسمه عظیم «نبرد رستم و اسفندیار/ اثر مشترک ماموریان و محدثه نیک‌فرجام

به هرحال این پروژه آخرین همکاری شما با شهرداری نیست و قطعا بعدها نیز به وجود شما نیاز دارند؛ لذا درنهایت باید رضایت شما را جلب کند. مگر چند مجسمه با سبک و سیاق شما داریم! 

شهردار مشهد به ما قول داده این ضرر را از جایی و به گونه‌ای جبران کند. خدا خیرش بدهد و امیدوارم این اتفاق بیفتد. 

قراردهای ما هیچ‌ بندی ندارد تا به واسطه آن هنرمندان ضرر نکنند. البته بندی وجود دارد که براساس آن اگر کار یا اثر تا ۲۵ درصد افزایش یابد بر اساس آن قیمت نیز تا ۲۵ درصد افزایش پیدا می‌کند. طی این تبصره قرار بوده دو مجسمه را در سایز و اندازه‌ای مشخص بسازیم و تحویل دهیم که این اتفاق افتاده؛ لذا تبصره مذکور نیز شامل حالمان نمی‌شود.

خیلی عجیب است که با وجود نابسامانی‌ها و نوسانات اقتصادی که طی دو، سه سال اخیر نسبت به قبل بسیار معمول شده، قراردادهای شهرداری هیچ‌بندی را به این اتفاق اختصاص نداده است. جدا از این کاستی، آیا در قراردادهای فرهنگی شهرداری تبصره‌‌ای وجود دارد تا هنرمندان به واسطه آن کمتر دچار ضرر و زیان شوند؟

شاید باور نکنید اما حرف‌هایی که می‌زنم عین واقعیت است. متاسفانه قراردهای ما هیچ‌بندی ندارد که در قالب تعدیل باشد تا به واسطه آن هنرمندان ضرر نکنند. بندی وجود دارد که بر اساس آن اگر کار یا اثر تا ۲۵ درصد افزایش یابد بر اساس آن قیمت نیز تا ۲۵ درصد افزایش پیدا می‌کند. طی این تبصره ما کاری را افزایش نداده‌ایم. قرار بوده دو مجسمه را در سایز و اندازه‌ای مشخص بسازیم و تحویل دهیم که این اتفاق افتاده و ما نیز آثاری را با همان ابعادی که قرار بوده ساخته‌ایم و تحویل داده‌ایم، لذا تبصره مذکور نیز شامل حالمان نمی‌شود. اما هیچکس به این موضوع فکر نمی‌کند که طی یک سالی که مشغول ساخت بوده‌ایم چقدر زمان صرف شده و قیمت‌ها تا حد افزایش یافته‌اند. اینگونه است که خیلی از هنرمندان بی‌آنکه کسی باخبر شود زیرا چرخ دنده‌های اقتصاد له می‌شوند. 

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!

محمدحسین ماموریان در حال کار بر روی یکی از آثارش

خیلی تعجب‌برانگیز است که سفارش دهندگان بابت آثارتان دستمزد بسیار پایینی پرداخت می‌کنند. فقط کافی است به مجسمه‌ها و سردیس‌های زشت و بدترکیبی توجه کنیم که به طور سالانه در تهران و دیگر شهرها نصب می‌شوند. از سوی دیگر شما برای تهیه متریال باید بسیار هزینه کنید، به این دلیل که ابعاد بسیار بزرگ و گاه چندین متری آثارتان اینگونه ایجاب می‌کند. 

جدا از هزینه لوازم و مواد مصرفی که به دلیل ابعاد و سایزها مبالغ بسیار می‌طلبد، من به نیروی متخصص نیز نیاز دارم تا از پس آثار عظیم و حجیمی که می‌سازم برآیم و خب تامین نیروی متخصص هزینه دارد به این دلیل که هرکسی نمی‌تواند کارهای مربوطه را انجام دهد. اگر هم بخواهم انفرادی کار کنم از پس حجم‌های بسیار برنمی‌آیم. 

مجسمه و آثار هنری با تاریخ و هنر و حس زیباشناسی ما سر و کار دارند و حتی می‌توان گفت تا آن حد اهمیت دارند که مرزهای هویتی یک کشور را تعیین می‌کنند. به نظرم اگر مجسمه‌ها پا برجا باشند، سی سال دیگر و حتی خیلی بیشتر همچنان کاربرد دارند.

موضوع بسیار مهم دیگر نحوه ارزش گذاری‌ها توسط سفارش دهندگان است. 

بله همینطور است و اتفاقا یکی از غصه‌های من نیز همین است که نهادهای سفارش دهنده و آن‌هایی که در ارزش‌گذاری آثار سهیم هستند میان آثار هنری، غیرهنری و البته اِلِمان‌ها تفاوتی قائل نیستند. برخی آثار اِلِمان و نشانه‌هایی هستند که بنا بر نیازهای روز و اقتضائات و مناسبت‌ها ساخته می‌شوند و هدف از ارائه آن‌ها، مثلا رنگ و لعاب دادن به بخش‌هایی از شهر است و حتی شاید قرار نیست ماندگار باشند چون مناسبتی هستند. قطعا تعریف و ماهیت آثار هنری با اِلِمان‌های شهری متفاوت است و این دو مقوله در یک دسته نمی‌گنجند. مجسمه و آثار هنری با تاریخ و هنر و حس زیباشناسی ما سر و کار دارند و حتی می‌توان گفت تا آن حد اهمیت دارند که مرزهای هویتی یک کشور را تعیین می‌کنند. به نظرم اگر مجسمه‌ها پا برجا باشند، سی سال دیگر و حتی خیلی بیشتر همچنان کاربرد دارند. یعنی من به عنوان سازنده حتی برای افرادی که هنوز به دنیا نیامده‌اند، رستم، سهراب و دیگر مفاخر و بزرگان کشور را تصویر کرده‌ام. 

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!

مجسمه «نگهبان دریا» ساخته محمدحسین ماموریان/ این اثر مرتفع بر اساس باوری قدیمی ساخته شده

در روزگاری که افراط‌گری‌ها و تعصبات قومی و نژادی، بسیار همه‌گیر شده پرداختن به شخصیت‌های تاریخی و هنری و ادبی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و ایجاد کننده امنیت‌های ملی است. به نظرم با ساخت آثار هنری درباره مفاخر و بزرگان ازجمله مجسمه‌سازی می‌توان مردم شهرها و مناطق مختلف را به یکدیگر متصل کنیم. 

اینکه می‌گویید مجسمه‌ها تعیین کننده مرزهای هویتی است، به چه معناست؟ 

در دنیای امروز مردم همه کشورها دارای تفکرات مختلف هستند. به نظرم در چنین روزگاری که افراط‌گری‌ها و تعصبات قومی و نژادی، بسیار همه‌گیر شده پرداختن به شخصیت‌های تاریخی و هنری و ادبی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و ایجاد کننده امنیت‌های ملی است. مسئولان باید به این مورد توجه کنند. به نظرم با ساخت آثار هنری درباره مفاخر و بزرگان ازجمله مجسمه‌سازی می‌توان مردم شهرها و مناطق مختلف را به یکدیگر متصل کنیم. حتی اغراق نیست اگر بگویم این اتفاقات و توجهی که به آن‌ها می‌شود جزو سیاست‌های امنیتی، هویتی و البته دفاعی کشور ماست. سیاست دفاعی کشور فقط ساخت تجهیزات جنگی و موشک و بمب نیست. زمانی که همزبان من در تاجیکستان زیر پست من پیام گذاشته و بابت ساخت فلان اثر از من تشکر کرده و آن را در قالب استوری منتشر کرده، معنایش این است که من به عنوان هنرمندی ایرانی در این نفوذ فرهنگی موفق عمل کرده‌ام. چنین اتفاقاتی به من انگیزه می‌دهد. 

این وظیفه شهرداری‌ها نیست که انجام امور هنری و ارائه خدمات هنری شهری را در اختیار گیرد. شهرداری باید ارائه خدمات شهری ازجمله انجام امور مربوط به فضای سبز بپردازد نه انجام پروژه‌های فرهنگی و هنری و ساخت تندیس‌ها. 

چرا هنرهای شهری با وجود اهمیت بسیاری که دارند، زیر نظر نهادی بزرگ و مستقل مدیریت نمی‌شوند. آیا این درست است که صرفا شهرداری‌ها حیطه سفارش و تحویل آثار هنری شهری را در اختیار داشته باشند؟ 

نه اصلا این وظیفه شهرداری‌ها نیست که انجام امور هنری و ارائه خدمات هنری شهری را در اختیار گیرد. شهرداری باید ارائه خدمات شهری از جمله انجام امور مربوط به فضای سبز بپردازد نه انجام پروژه‌های فرهنگی و هنری و ساخت تندیس‌ها. در گذشته نهادی وجود داشت که آن را با عنوان انجمن آثار ملی می‌شناختند. این نهاد در سال‌های پیش از انقلاب عملکرد بسیاری خوب و موثری داشته است. مقبره خیام، سعدی، حافظ، ابن سینا و مجسمه‌های نادرشاه، یعقوب لیس صفاری و مجسمه فردوسی در میدان فرودسی و تنها برخی از آثاری هستند که با نظارت و عملکرد انجمن آثار ملی ساخته شده‌اند. در حال حاضر چنین نهاد و دستگاهی وجود ندارد.

همین فردا که تبلیغات و پخش کلیپ‌های کاندیداهای ریاست جمهوری آغاز شود، ایران را با چه تصاویری معرفی می‌کنند؟ آیا غیر از این است که آثار تاریخی و مجسمه‌های خیام و فردوسی و سعدی و حافظ شهری را به تصویر می‌کشند؟

به واسطه وجود آثار هنری و تاریخی است که سطح زیبایی شهرها تعیین می‌شود. 

همینطور است، اما خب آثار هنری شهری در مواقع عادی مورد توجه نیستند. اما همین فردا که تبلیغات و پخش کلیپ‌های کاندیداهای ریاست جمهوری آغاز شود، ایران را با چه تصاویری معرفی می‌کنند؟ آیا غیر از این است که آثار تاریخی و مجسمه‌های خیام و فردوسی و سعدی و حافظ شهری را به تصویر می‌کشند؟ ویترین کشور ما مفاخر و بزرگان ما هستند و مجسمه بهترین هنر برای تکمیل این ویترین است. ما نه تنها دستگاهی برای مدیریت و اداره امور هنری شهری نداریم بلکه وزارتخانه‌ای با عنوان ارشاد داریم که اگر نباشد بخش‌هایی از فرهنگ ما بیشتر رشد می‌کند و بهتر ارتقا می‌یابد. 

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!

مجسمه سه متری «باغبان» اثری دیگر از محمدحسین ماموریان/ سفارش دهنده سازمان پارک‌های شهرداری مشهد

من به عنوان سفارش گیرنده با میراث فرهنگی تعاملی ندارم. روز پرده‌برداری از آخرین اثر نصب شده‌ام در مقبره فردوسی، وزیر میراث فرهنگی نیز تشریف آوردند و فقط پرده را از اثر برداشتند و دریغ از ارائه یک لوح یا تشویق یا تشکر!

میراث فرهنگی در این میان چه جایگاهی دارد و نحوه عملکردش در پرداختن به مقولات هنری و تاریخی و شهری چگونه است؟ و اینکه خودتان چقدر با میراث فرهنگی سر و کار دارید؟ 

بله قبلا سازمانی داشتیم که حال به وزارتخانه تبدیل شده و وزیر دارد و آن را با نام وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی می‌شناسیم. من به عنوان سفارش گیرنده با میراث فرهنگی تعاملی ندارم. روز پرده‌برداری از آخرین اثر نصب شده‌ام در مقبره فردوسی، وزیر میراث فرهنگی نیز تشریف آوردند و فقط پرده را از اثر برداشتند و دریغ از ارائه یک لوح یا تشویق یا تشکر! مشکل اینجاست که وزارت میراث فرهنگی ظاهرا به این موارد توجه دارد و حتی شاید اخبار رونمایی‌ها و پرده‌برداری‌ها را هم در رسانه‌ها منتشر کنند و پز هم بدهد، اما از سوی مسئولان ذیربط در این دستگاه دولتی توجه و حمایتی وجود ندارد. 

فرهنگی حکومتی می‌خواسته فرهنگ امام حسین (ع) و یارانش را حذف کند، اما نتوانسته و نمی‌تواند. موازی با این موضوع فرهنگی داریم که دلش نمی‌خواهد شاهنامه حفظ شود و تداوم داشته باشد. 

اما اخبار مراسم پرده‌برداری از تندیس رستم و سهراب در مقبره فردوسی آنطور که باید در رسانه‌ها انعکاس نیافت! 

دلیلش این است که برخی دستگاه‌ها و مسئولان آن‌ها، افرادی چون من را رقیب خودشان می‌دانند. درحالیکه بخش‌های بسیاری از فرهنگ واقعیت‌های فرهنگی ما هستند. فرهنگی داریم که هزارسال است وجود دارد و آن واقع عاشورا است. آیا حکومت‌ها در مقاطع مختلف تاریخی توانسته‌اند این فرهنگ را از مردم بگیرند؟! مسلما خیر. تاریخ ما و مفاخرمان، همچنین فرهنگ شاهنامه نیز توسط مردم حفظ شده است. در نقاشی قهوه‌خانه‌ای همان اندازه که به امام حسین (ع)، یارانش و عاشورا توجه شده به شاهنامه و شخصیت‌ها و قصه‌های آن پرداخته شده است. زمانی تلویزیون و رادیو وجود نداشت و مداحان و روضه‌خوان‌ها در تکیه‌ها به روایت ماجرای امام حسین (ع) و عاشورا می‌پرداختند، به همان اندازه نیز در قهوه‌خانه‌ها داستان‌های شاهنامه را نقالی می‌کرده‌اند؛ یعنی این دو مقوله به موازات هم پیش رفته‌اند و توسط مردم حفظ شده‌اند. با توجه به مقاطع مختلف تاریخی می‌توان به این نتیجه رسید که فرهنگی حکومتی می‌خواسته فرهنگ امام حسین (ع) و یارانش را حذف کند، اما نتوانسته و نمی‌تواند. موازی با این موضوع فرهنگی داریم که دلش نمی‌خواهد شاهنامه حفظ شود و تداوم داشته باشد. من به واسطه کارم در مواجهه مستقیم با مردمم و متوجه عطش و اشتیاق آن‌ها نسبت به مجسمه‌های بزرگان و مفاخر ایران هستم. 

اگر اثری ساخته شده که مثلا هم خبرگزاری فارس به آن پرداخته و هم خبرگزاری «دویچه ووله» خبر آن را کار کرده و هم دیگر رسانه‌های خارجی و داخلی، معنایش این است که آن اثر این قابلیت را دارد تا ایرانی‌ها و فارسی زبانان را به هم وصل کند. 

بله مردم به بزرگان کشورشان علاقمند هستند. البته مردم همه کشورها همینطورند و نسبت به تاریخ و گذشته سرزمین‌شان عرق دارند. 

دقیقا. یادم هست مجسمه ده متری ماهی‌گیری را در جزیره کیش ساخته بودم و مشغول انجام کارهایش بودیم تا نصب شود. ما زمانی که اثری بزرگ را می‌سازیم آن را قطعه قطعه روی هم سوار می‌کنیم. آن روز سر صیاد هنوز نصب نشده بود و کنار ساحل روی زمین بود. افراد زیادی نسبت به آن واکنش نشان می‌دادند و هرکس سوالی می‌کرد. مثلا می‌پرسیدند آیا این تندیس آرش نیست؟ آیا این فرد که مجسمه‌اش را ساخته‌اید رستم است؟ من می‌گفتم نه این مجسمه یک ماهی‌گیر است. مسلما آن افراد و رهگذران که سوال می‌پرسیدند دوست داشتند رستم، آرش یا یکی از شخصیت‌های مطرح تاریخی را ده متری ببیند، نه یک ماهیگیر ناشناس را. می‌خواهم بگویم مردم چنین کارهایی را دوست دارند، زیرا به تاریخ و هویتشان علاقمند هستند. اتفاقا به نهاد سفارش دهنده گفتیم شما به جای ماهیگیر ده متری بیا رستم را ده متری بساز که قبول نکردند و گفتند سری را که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند. اگر خواست و اراده‌ای پشت این مخالفت‌ها هست شخصا می‌خواهم آن را بیدار کنم و بگویم این نیز جزو سیاست حفظ مرزهای توست. اگر اثری ساخته شده که مثلا هم خبرگزاری فارس به آن پرداخته و هم خبرگزاری «دویچه ووله» خبر آن را کار کرده و هم دیگر رسانه‌های خارجی و داخلی، معنایش این است که آن اثر این قابلیت را دارد تا ایرانی‌ها و فارسی زبانان را به هم وصل کند. 

اگر وزارت ارشاد نباشد بخش‌هایی از فرهنگ بیشتر رشد می‌کند/ کاندیداهای ریاست جمهوری ایران را با چه تصاویری جز خیام، فردوسی، سعدی و حافظ می‌توانند معرفی کنند؟ / دستمزدم آنقدر کم بود که احساس می‌کنم به من دستبرد زده‌‌اند!

 مجسمه ده متری ماهی‌گیر اثر محمدحسین ماموریان

در حال حاضر مشغول چه کارهایی هستید؟ 

فعلا در حال استراحت هستم به این دلیل که طی چندوقت اخیر به شدت مشغول کار بوده‌ام. و اینکه اوج کار ما روزهای پایانی سال است؛ زیرا باید سفارش‌ها را تحویل دهیم. از طرفی سال گذشته سه، چهار اثر را به پایان رساندیم و نصب‌شان کردیم و همه این کارها باعث شده نیازم به استراحت بیشتر شود، لذا فعلا کاری را در دست انجام ندارم.

گفتگو: وحید خانه‌ساز

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز