خبرگزاری کار ایران

ژان میشل فرودون در لایوی اینستاگرامی مطرح کرد:

کیارستمی عکس‌هایش را از بُعد سینما می‌دید/ هیچوقت کیارستمی را با ذهنیت و ابزار پیچیده ندیدم/ کیارستمی مسائل روزمره را با شعر بیان می‌کرد

کیارستمی عکس‌هایش را از بُعد سینما می‌دید/ هیچوقت کیارستمی را با ذهنیت و ابزار پیچیده ندیدم/ کیارستمی مسائل روزمره را با شعر بیان می‌کرد
کد خبر : ۱۰۷۳۴۴۹

میشل فرودون (عکاس، منتقد و رییس سابق کایه‌دو سینما) شب گذشته در یک برنامه زنده مجازی که توسط مهدی شادی‌زاده مستندساز و دبیر جشنواره جایزه بین‌المللی «عکس ۵» برگزار شد،‌ حضور یافت و درباره عباس کیارستمی و ویژگی‌های هنری‌اش صحبت کرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، ژان میشل فرودون (عکاس، منتقد و رییس سابق کایه‌دو سینما) شنبه شب، هجدهم اردیبهشت‌ماه در یک برنامه اینستاگرامی درباره  عکاسی و دیگر هنرهای عباس کیارستمی صحبت کرد. او در ادامه به توضیح درباره کتابی پرداخت که درباره کیارستمی به  رشته تحریر درآمده است.

این برنامه در ادامه دیگر برنامه‌هایی است که توسط مهدی شادی‌زاده مستندساز و دبیر جشنواره جایزه بین‌المللی «عکس 5» و دیگر عوامل این رویداد برگزار می‌شود.

ژان میشل فرودون در ابتدای صحبت‌هایش گفت: عباس  کیارستمی عکاسی را برای خودش آغاز می‌کند، نه مانند هنری که بخواهد با دیگران به اشتراک بگذارد یا به آن مانند پروسه‌ای هنری نگاه کند.

فرودون افزود: کیارستمی نمی‌خواست از عکاسی در بازار کار  استفاده کند و هرچه بوده و هر کاری کرده برای لذت خودش بوده است. او از 1980 تا 1989 به تمرین عکاسی می‌پردازد.

رییس سابق کایه‌دو سینما ادامه داد: در خارج از مرزهای ایران، در سال 1995 است که آثار کیارستمی اولین‌بار در فستیوالی مختص به خودش حضور می‌یابد و آثارش به نمایش گذاشته می‌شوند و در ادامه همین اتفاق است که ابعاد دیگری از مورد توجه هنرمندان و مخاطبان قرار می‌گیرد. آن زمان که این اتفاق افتاد من در کنار او بودم و می دیدم که فستیوال برای او موضوعی بزرگ و جدی نبود.

فرودون در ادامه گفت: در آن فستیوال بیشتر اشتیاق کیارستمی نشان دادن آثارش به جهانیان بود. در واقع او توسط عکس‌هایش به هنرمندی تبدیل شد که حتی عکس‌هایش را از بعد سینما می‌نگرد.

او در ادامه گفت: نگاه عباس کیارستمی به عکاسی اینگونه بود که این هنر و پروسه آن را از منظر آکادمیک و تحصیلی دنبال نکرد زیرا صرفا می‌خواست آثارش را با دیگران به اشتراک بگذارد و از این کار لذت می‌برد. کیارستمی در عکاسی نسبت به سینما آزادی عمل بیشتری داشت و برای او هیچ محدودی وجود نداشت. یادم هست که او ساعت‌ها در تمام کشور رانندگی می‌کرد و هر جا تصویری می‌دید می‌ایستاد و عکس مورد نظرش را ثبت می کرد. همانطور که گفتم او به عنوان اثر هنری به عکس‌هایش نگاه نمی‌کرد و می‌خواست آنها را به دوستانش نشان داد.

فرودون در ادامه گفت: در سال 1993 با اولین جرقه‌های کارش با یک گالری رقم می‌خورد، آنهم در تهران. در شهر رشت نیز گالری داشت و اصلا آغاز پروسه عکاسی او از رشت رقم خورد. در این قسمت از زندگی، او به عکاسی فیلم پرداخت و زمان زیادی را در سکوت محض به سر می‌برد و کاملا روی عکاسی متمرکز شد. او مکان‌های بکر و روستایی و طبیعی را دوست داشت و پس از هر فیلم در لوکیشن می‌ماند و عکاسی می‌کرد.

فرودون گفت: نکته جالب توجه این است که در فیلم‌های کیارستمی مثلا «نان و کوچه» که کوتاه است اتفاق هنری‌تر  رخ می‌دهد که مکمل دیگر آثار اوست. او بعضا با عوامل خودش رابطه خوبی داشت . در فیلم «باد ما را خواهد برد» انگار همه دست به دست کیارستمی داده بودند تا اثرش به ثبت برسد. او روی انتخاب عواملش بسیار دقیق و حساس بود. 

فرودون در ادامه اذعان داشت: مسئله جالب دیگر اینکه ذهنیت کیارستمی به طور کلی در عکاسی و سینما ابدا از دوربین‌ها و ابزار پیچیده استفاده نمی‌کرد. دوربین او در آن زمان «یاشیکا ام رد» بود که جزو دوربینهای ساده است. 

فرودون با تاکید بر اینکه هیچوقت کیارستمی را با ذهنیت و ابزار پیچیده ندیده است، گفت: ایشان پس از پروسه چاپ آثارش را با خلاقیتی که داشت نقاشی می‌کرد؛ یعنی به عمد آثارش را مانند نقاشی ادیت و رنگ‌آمیزی می‌کرد. البته او به هنر نقاشی هم علاقه داشت و نقاشی می‌کشید و آثارش در زمان جنگ در گالری گلستان نمایش داده شد.

فرودون ادامه داد: اما نقاشی کشیدن کیارستمی به این مضمون نبود که آنها را با دیگران به اشتراک بگذارد و بعدها هم دیگر نقاشی نکشید، اما از این هنر در جهت ادیت عکس‌هایش استفاده می کرد. او از خیلی سال قبل نقاشی را آغاز کرده بود، اما همیشه تصور می‌کرد استعداد نقاشی ندارد و دستاوردی برایش نخواهد داشت. او به خاطر این استعداد کارهای گرافیکی و طراحی را نیز به خوبی انجام می‌داد. نقاشی برای او هنری تجربی بود و خودش می‌گفت استعدادش را ندارد. در واقع او با گرافیک نقاشی می کرد.

او در ادامه گفت: دلیل روی آوردن کیارستمی به عکاسی، طبیعت است او همه کشور را می‌پیمود تا از درخت و کوه و حیوانات وحشی عکاسی کند. این روند بسیار طبیعی است. حتی کسی که به مسافرت می رود دوست دارد عکس‌ بگیرد و آنها را به دیگران نشان دهد. کیاستمی می‌خواست زیبایی‌ها را با دیگران به اشتراک بگذارد.

فرودون گفت: در طول سفرهای کیارستمی او به شهرهای زیادی در ایران سفر می‌کند تا طبیعت کشورش را نشان دهد و عنصر بسیار مهم در عکس های کیارستمی برف است که از مهمترین مقولاتی است که او دوست می‌داشته است. و بعدهاست که عکس‌های کیارستمی در برف منتشر می‌شود.

او توضیح داد: مسلما برف عاملی گرافیکی در طبیعت است. برف نشان دهنده راهی است برای به خاطر سپردن و ثابت کردن یک ذهنیت . برف نوید دهنده اتفاقات بعدی است و اینها تفکر کیارستمی نسبت به برف بود. بعد از کیارستمی است که نگاه عکاسان به برف جدی‌تر شد. همانطور که بروگل برف را به نقاشی آورد کیارستمی باعث شد این عنصر طبیعی از مقطعی به بعد جدی‌تر گرفته شود.

فرودون گفت: ما سفیدی برف را در نقاشی‌های چین و ژاپن می‌بینیم که مظهر پاکی و صلح است. کیارستمی این مسئله را با استناد به نقاشی‌های شرق دور در عکس‌هایش به تصویر می‌کشید. آنچه ما می‌بینم برف واقعی است و کلک سینمایی نیست و در واقعیت وجود دارد، اما مسئله این است که ما انتزاع را در برف می‌بینم که ساده به نظر می‌آید. عنصر دیگر عکس کیارستمی این است که مثلا شاخه‌ای را به عنوان المانی گرافیکی مورد استفاده قرار می‌دهد؛‌ یعنی او بدیهیات را با گونه‌های دیگر به تصویر می‌کشد.

فرودون ادامه داد: من بر این باورم که این مسئله به طور کامل در شعرهای کیارستمی نیز دیده می‌شود و اشعار او نیز از سادگی و واقع‌گرایی برخوردار هستند. او مسائل روزمره را با شعر بیان می‌کند. شعرهای او کاملا با مسئله عکس‌ها و نگرش او به عنوان هنرمند به اشعارش منتقل می‌شود.

این منتقد سینما گفت: احتمالا در پیشروی همین هنر آبستره است که کیارستمی در ابعاد گسترده‌تر عناصری مانند باد و باران ر ا در عکس‌هایش مورد توجه قرار می‌دهد. او قطعات باران را از پشت پنجره از نقطه انتزاع به تصویر می‌کشد و همه این موارد منش عکاسی کیارستمی محسوب می‌شوند. مسئله دیگر ارتباط او با حرکت در عکاسی است. بعد دیگرش این است که طبیعتی کلی را مدنظر قرار می‌دهد و در خلال جاده سوژه‌هایش را می‌یابد و به تصویر می‌کشد که ویژگی کار اوست. 

فرودون در ادامه گفت:عکس‌های طبیعت کیارستمی شعرهایش را به یاد می‌آورند، زیرا زیاد به جاده می‌پرداخته است. جاده در زمان. جاده در فضا و جاده در زندگی ادامه نگاه کیارستمی در عکاسی است. اشعار او دقیقا در ادامه مسیر سینمای اوست. سینما عاملی است که زمان را به حرکت در می‌آورد و او در اشعارش را با حرکت باید می‌کند. او هنرمندی بسیار قدر است که در هر یک از هنرهایش نگاهی صدرصد و واحد دارد.

وی گفت: بعد تصویری شعرهای کیارستمی عکس‌هایی می شوند که توسط گرافیک کامپیوتری به شکل نقاشی در می‌آیند. او آنچه را در شعر گفته در تصویر تجسم می‌کرده و بعد تصویری اشعار او مسئله گرافیک دیزاین اوست. ارتباط عکس‌ها و اشعار او را به طور کامل در مجموعه 24 فریم می‌بینیم که اشعاری در لحظه‌اند. کیارستمی ابدا تئوریسین نیست و آنچه از طبیعت را دریافت می‌کند را به شکل عکس ثبت می‌کرده است.

فرودون درباره رفاقتش با عباس کیارستمی نیز گفت: او را از اواخر دهه هشتاد می‌شناسم و دوست صمیمی من به حساب می‌آمد و رفت و آمد خانوادگی داشتیم. الان که فکر می‌کنم می‌گویم چرا زودتر درباره کیارستمی اثری ننوشتم. فوت او بدترین اتفاق بود و سپس تصمیم گرفتیم ذهن خلاق او را در قالب کتاب منتشر کنیم. مسلما کیارستمی نگاه و گرایش مینیمال دارد، اما مبنای آثار او نیست و به نظر باید درونیات او را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و در کتاب نیز اینگونه عمل کرده‌ایم. 

ژان میشل فروردون در پایان گفت: الان در حال مذاکره هستیم تا به زودی بتوانیم در ایران اثری را با موضوع کیارستمی منتشر کنیم و امیدوارم برای امضا کتاب‌ها به ایران بیایم.

گفتنی است، مریم زندی، ابراهیم حقیقی، ساسان توکل فارسانی، روبرت ونکوزولد، ریچارد تاچمن، آیاکو تاکائیشی، دامیانو درونیاک، روی کاهمن، مورات گرمن هنرمندانی هستند که تاکنون در لایو‌های تخصصی جشنواره بین‌المللی «عکس 5» حضور یافته و درباره کیارستمی و هنر عکاسی او صحبت کرده‌اند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز