یادی از «مروارید اقیانوس»، «الماس سیاه»، «کمانگیر سرنانواز» و دیگران+تکنوازیها و دونوازیهای آنها
عموم مردم با شنیدن ساز و دهل نوروز و بهار را به یاد میآورند اما کمتر کسی نوازندگان مطرح این گونه را میشناسد، در حالی که سرنا و دهلنوازان ایرانی در عرصههای بینالمللی زبانزد هستند و برخی از آنها القاب جالبی دارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نام ساز و دهل را به طور کم و بیش از گذشته تا کنون شنیدهایم و شکل ظاهری آنها برای عامه مردم قابل تشخیص است اما معمولا از تاریخچه و جزییات آن به طور دقیق اطلاعات دقیقی نداریم. در دورانی نه چندان دور ساز و دهلنوازان به هنگام نوروز یا پیش از آن گاه به کوچه و خیابانها میآمدند و با نواختن قطعات و مقامهای ریتمیک سعی در شاد کردن مردم داشتند و در اعضای اجرا پول یا اقلامی از شنوندگان و بینندگان دریافت میکردند. ساز و دهل در گذشته در جنگها و اتفاقات حماسی نیز کاربرد داشته است.
البته که ساز و دهل هنوز هم در برخی شهرها و بسیاری از روستاها کاربرد دارد و در مراسم شادی و عزا نواخته میشود. در این نوع موسیقی معمولا «ساز» اصطلاح عامیانهای است که به سرنا اطلاق میشود.
سرنا؛ پیشینه و مشخصات آن
ساز باستانی سرنا یا سورنا یکی از قدیمیترین ادوات موسیقایی ایرانی است که شعرای ایرانی از آن در آثارشان نام برده اند. در گذشتههای دور برای ساخت سرنا از شاخ حیوانات استفاده میشده، اما بعدها نوع چوبی آن مرسوم شده است.
اندازه سرنا که بر اساس اسناد و مدارک تاریخی در لرستان، کردستان، خراسان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان کاربرد داشته، در مناطق مختلف دارای تفاوتهایی است و سایز ثابت و مشخصی ندارد. به طور مثال در لرستان و برخی مناطق خوزستان سرنای کوچک مرسومتر از انواع دیگر آن است. بختیاریها نیز معمولا در مراسم جشن و شادی سرنای بلند مینوازند و در سوگها و عزاداری سرنای کوتاه را مدنظر دارند. البته باید گفت این تغییرات و تفاوتها بر اساس سلیقه و خواست نوازندگان تعیین میشود و مقولهای مطلق نیست.
سرنا که سازی بادی است در دسته سازهای زبانهدار جای میگیرد و دارای زبانهای منفرد و دولایه است. بدنه آن مخروطی شکل است هشت سوراخ دارد که هفت سوراخ در جلو و یکی در پشت ساز قرار دارد. البته تعداد سوراخها در همه سازها یکسان نیست و برخی سرناها پنج یا شش سوراخ دارند. نحوه نواختن سرنا نیز به صورت نفس برگردان است. ساز سرنا علاوه بر استفاده در مراسم و آیینها از جمله سازهایی است که در نقارخانهها نیز کاربرد داشته است. ساز همراهی کننده سرنا به طور معمول دهل و گاه تمبک و دایره است. سرنا معمولا توسط نوازندگان ساخته و پرداخته میشده و حال نیز برخیاز نوازندگانقدیمی خودشان سازهایشان را میسازند. مورد دیگر اینکه سرنا در اغلب مناطق ایران مقامهای مشخصی دارد.
دهل؛ مشخصات و تفاوتهای منطقهای و کاربرد آن
دهل با اصطلاحات محلی (داول، تاول و داوول) سازی استوانه شکل و طبلگونه از جنس چوب و گاه فلز است که هر دو طرف آن با پوست حیواناتی مانند گاو، گاومیش، گوسفند و بز پوشانده شده است. شاید بتوان گفت طبلهای امروزی که در مراسم و هیئتهای عزاداری مورد استفاد قرار میگیرد نوع امروزی دهل است.
نوازنده دهل این ساز را با ریسمان به کمر و شانه خود میآویزد و با دو مضراب متفاوت آن را مینوازد. تفاوت مضرابها که معمولا از جنس چوب یا شاخ هستند در اندازه آنهاست. یکی از آنها که ضخیمتر و بلندتر است، مضراب اصلی محسوب میشود و معمولا آن را «چنگال» مینامند. مضراب دیگر باریکتر و کوتاهتر است و «دیرک» نام دارد و در برخی مناطق به آن ترکه میگویند. ترکه پشت دهل که گاه به عنوان ضرب المثل از آن نام میبرند همین مضراب دوم است که «دیرک» نام دارد و نحوه به کار گیری آن در هر منطقه دارای تفاوتهایی است. باید یادآور شد که دهل و سرنا یا همان ساز و دهل در اغلب مناطق ایران کاربرد دارند، اما در نوع نواختن آنها و شکل ظاهری سازها تفاوتهایی وجود دارد.
تفاوت دهلهای مناطق مختلف ایران
به طور مثال دهل در مناطق جنوبی کشور با دو دست و بدون مضراب نواخته میشو. دمام یکی از سازهای جنوبی نیز شکل دیگری از دهل است که آن هم با دو دست نواخته میشود. در سیستان و بلوچستان و حومه آن، مضراب بزرگتر چوبی قوس دار است و به جای مضراب کوچکتر دو چوب بلند به انگشتان نوازنده بسته میشود. در منطقه کردستان و کرمانشاه نیز معمولا به جای مضراب کوچکتر چوبی نیمه بلند به انگشتان نوازنده بسته میشود و بر رویه دوم دهل نواخته میشود. گاه نیز نوازندگان اغلب مناطق در مکانهای سربسته که طنین صدای کمتری میخواهد دهل را با دست مینوازند تا صدای زیادی ایجاد نکنند.
شکل ظاهری دهل نیز در هر منطقه با توجه به مواد و متریال موجود و در سایز و اندازه، دارای تفاوتهایی است. به طور مثال جنس رویه دهل در سیستان و بلوچستان (در دهل زابلی) از پوست گوسفند و پوست بز است. یا اینکه دهل رایج در سیستان و بلوچستان نسبت به ساز سایر مناطق گاه دارای عمق بیشتری است. در کردستان و کرمانشاه دهل اندازهای متوسط دارد و دهل بختیاری کمی کوچکتر است و بزرگترین دهلها در مناطقی چون یزد و نایین و کاشان یافت شده که اغلب در آیینها و مراسم مذهبی چون تاسوعا و عاشورا کاربرد دارند و نوعی طبل عزاداری محسوب میشوند. در جنوب ایران دهل دارای انواع بیشتری است که آنها را با عناوینی چون «پیپه»، «جفه»، «پونکه» و «تویری» میشناسند. حتی در برخی مناطق سازهایی که در روز یا شب نواخته میشوند در نوع چوب و پوسته تفاوتهایی دارند. ساز سرنا نیز بر همین اساس در هر منطقه گاه در نوع چوب آن دارای تفاوتهایی است.
نوع سازبندیها نیز گاه در هر منطقه یکسان نیست. مثلا به جای سرنا سازهای دیگری امکان همراهی دارند که به سازهای همان منطقه محدود میشوند. به طور مثال گاه ساز کرونا به جای سرنا یا هر دو همزمان نواخته میشوند. در منطقه سیستان و بلوچستان نیز گاه ساز قیچک را جایگزین سرنا میکنند.
ساز و دهل به طور معمول صرفا در مراسم عروسی و عزا کاربرد ندارند. به طور مثال این دو ساز در آهنگهای زابلی، و بازیهایی چون چوب بازی و شمشیر بازی سیستان و بلوچستان کاربرد دارند. ساز دهل فقط در ایران کاربرد ندارد و در مناطق دیگر خاورمیانه نیز مورد توجه است.
تاریخ موسیقی ایران ساز و دهل نوازان بسیاری به خود دیده است، اما به دلیلعدم ثبت اطلاعات آنها (که اغلبشان در روستاها و مناطق دور افتاده زندگی میکردهاند و به لحاظ فرهنگی جزویی از عامه مردم بوده اند) نام تعداد کمی از آنها به ثبت رسیده است.
شاه میرزا مرادی، رضا مریدی دلفان، علی اکبر مهدیپور دهکردی، شکرعلی رضایی، عبدالله شریعتی و براتعلی نورانی، غلامعلی نی نواز، عزیز بسحاق از جمله نوازندگان موثری هستند که ساز سرنا را با توجه به ویژگیهایی که در اجرا داشتهاند، زنده نگاه داشتهاند. احسان عبدیپور نیز یکی از نوازندگان جوان است که با حضور در جشنوارهها و اجرای برنامه در دیگر کشورها وجوه دیگری از ساز سرنا را به نمایش گذاشته است. در ادامه درباره زندگی و دلایل اهمیت سرنانوازان مذکور توضیحاتی ارائه شده و آثاری از آنها در خلال گزارش منتشر شده است.
شاه میرزا مرادی/نوازنده سرنا لرستان
محمد مرادی معروف به شاه میرزا مرادی (اهل خطه لرستان، شهر درود و روستای باباخانی) یکی از مطرحترین نوازندگان ایرانی است که با اجراهای داخلی و برگزاری کنسرت در کشورهایی چون فرانسه، انگلیس، آلمان، بلژیک و اتریش ساز سرنا را در عرصههای بینالمللی معرفی کرده است.
شاه میرزا که زاده سال ۱۳۰۷ بود و در آذرماه سال ۱۳۷۶ دارفانی را وداع گفت، فراگیری موسیقی را با ساز تنبک نزد عمویش شروع کرد و سپس به فراگیری کمانچه پرداخت و زمانی که به سن نوجوانی رسید از پدرش نوازندگی سرنا را آموخت و در ادامه حیات هنری خویش به صورت تخصصی سرنا نوازی را ادامه داد. او علاوه بر حضور در جشنوارههای داخلی و کسب عناوین مختلف، سال ۱۳۷۰ در جشنواره موسیقی آوینیون در فرانسه حضور یافت و مقام اول سازهای بادی جهان را از آن خود کرد که در ادامه او را «مروارید اقیانوس» لقب دادند. شاه میرزا دو سال بعد نیز در جشنواره سازهای دو زبانه عنوان بهترین نوازنده سازهای بادی را به خود اختصاص داد.
او طی گفتگو با یکی از رسانهها درباره علاقهاش به ساز سرنا اینگونه گفته بود: تا زمانی که جان در بدن دارم و توانایی داشته باشم سرنا میزنم، زیرا هرگاه این ساز را مینوازم خود را در غم و شادی مردم شریک میدانم و هیچ چیز برایم لذت بخشتر از این نیست که وقف مردم شده ام.
قطعه «سه پا» با نوازندگی شاه میرزا مرادی:
قطعهای دیگر از زنده یاد شاه میرزا مرادی:
اجرایی دیگر از زنده یاد شاه میرزا مرادی:
اجرایی دیگر از زنده یاد شاه میرزا مرادی:
رضا مریدی دلفان/نوازنده صاحب سبک مناطق لکنشین
رضا مریدی دلفان متولد سال ۱۳۲۷ در نورآباد دلفان استان لرستان است که پنجم مردادماه سال ۱۳۹۲ دارفانی را وداع گفت. او علاوه بر سرنا، نوازنده کمانچه نیز بود. اما عمده شهرت او به دلیل نوازندگی مقامهای لکی با ساز سرنا و بداهه نوازی اوست.
زندهیاد مریدی دلفان، اولین نوازندهای است که مقام «فتاحی» یا «فتا پاشایی» را از ساز دوزله روی سرنا پیاده کرده است. حجم نوازندگی، سرعت بسیار بالا در نواختن ویژگیهای دیگر این هنرمند است. رضا مریدی نوازندهای بود که با ساز سرنا ضد ضرب میزده و از ملودیهای ترکیبی موسیقی لکی، کرمانشاهی، لری، کلهری و ایلامی بهره میبرده است.
او که تمام مقامهای آیینی، شادیانه، سوگواری، بزمی و رزمی را بسیار زیبا اجرا میکرده، آثاری چون تصنیف «عروس عروس» در دستگاه سه گاه و بداهه نوازیهای «اوشاری»، «هله پرکه»، «دوپا»، «شوشه مکی دایا»، «شهناز هه شهناز» و «کشکله شیرازی» را در کارنامه دارد.
مقام چمری با اجرای زنده یاد رضا مریدی دلفان؛
«عروس عروس» : اثر زنده یاد مریدی؛
اجرای استاد مریدی در یک بازی محلی:
علیاکبر مهدیپور دهکردی/نوازنده سرنا و کرنا اهل چهارمحال بختیاری
علیاکبر مهدیپور دهکردی سال ۱۳۱۴ در چهارمحال بختیاری متولد شد و ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۸۸ دارفانی را وداع گفت. او نوازنده سرنا، کرنا و کمانچه بوده و در نواختن موسیقی مقامی و سنتی ایل بختیاری تبحر بسیار داشته است.
نوروزنامه که معمولا هنگام تحویل سال بسیار شنیده شده، اثر زنده یاد مهدیپور است. پیش از اجرای این اثر آنچه به هنگام لحظه تحویل سال پخش میشد، صدای نقارههای باب تهران و باب امام رضا (ع) بود. این موسیقی با شلیک توپ (قومپوز) همراه بود و بعدها نوروزنامه زندهیاد مهدیپور جای آن را گرفت. «نوروزنامه» در دستگاه چهارگاه نواخته شده و مرحوم علی حیدری با دهل آن را همراهی کرده است. این اثر با آنکه مدت زمانش بسیار کوتاه است اما در دل و یاد ایرانیان جای گرفته و یادآور نوروز و بهار و شادی است.
زندهیاد مهدیپور در سریال «روزی روزگاری» نیز با امرالله احمدجو کارگردان آن همکاری داشته و علاوه بر حضور در جشنوارههای داخلی، در کشورهایی چون آلمان، کانادا، فرانسه، ترکمنستان، مغولستان، ژاپن و کویت به اجرای برنامه پرداخته است.
«نوروزنامه» یا «سرنای نوروز» اثر کوتاه اما ماندگار زنده یاد مهدی پور؛
اجرای «نوروزنامه» توسط گروه موسیقی «رستاک» که به یاد زندهیاد مهدیپور اجرا شده است؛
شکرعلی رضایی/ سرنانواز صاحب سبک اهل کوهدشت
شکرعلی رضایی، زاده سال ۱۲۸۲، اهل کوهدشت واقع در استان لرستان است و سال ۱۳۸۵ در سن ۱۰۳ سالگی درگذشته است.
او بر مقامهای موسیقی لرستان اشراف کامل داشته و ۹۰ مقام را به زیبایی مینواخته و عمده شهرت او نیز به همین دلیل است. متاسفانه زنده یاد رضایی در زمان حیات مورد بیمهری مسئولان قرار گرفت. در سال ۱۳۹۳ طبق رایزنیهای خانواده این هنرمند قرار بر این بود علیاکبر شکارچی (موسیقیدان و نوازنده کمانچه اهل لرستان) آثار او رادر قالب یک آلبوم جمع آوری کند. متاسفانه آثار معدودی از این هنرمند در دسترس است.
عبدالله شریعتی و براتعلی نورانی/نوازنده سرنا و دهل اهل کردستان
عبدالله شریعتی، نوازنده سرنا و نرمه نای (کهسازی کردی است) سال ۱۳۱۱ اهل روستای گزگزاره شهر سنندج است که در اسفندماه سال ۱۳۹۲ در سن ۸۱ سالگی چهره در نقاب خاک کشید.
زندهیاد شریعتی به مدت نیم قرن به فعالیت در عرصه موسیقی کردی پرداخت. این هنرمند با براتعلی نورانی (نوازنده دهل) معروف به «کابرات» زوج هنری بود و به اتفاق او در کشورهایی چون فرانسه، آلمان، یونان، روسیه و عراق به اجرای برنامه پرداخته است.
براتعلی نورانی که تا پایان حیات با عبدالله شریعتی همکاری کرد، زاده سال ۱۳۰۹ اهل سنندج بود و بیش از ۶۰ سال در عرصه موسیقی فعالیت کرد
متاسفانه از اجرای زندهیاد شریعتی و براتعلی نورانی اثری منتشر نشده است.
غلامعلی نینواز/نوارنده سرنا اهل باخزر تربت جام
غلامعلی نینواز را برخی هنرمندان و کارشناسان جانشین شاه میرزا مرادی میدانند و یکی از سرنانوازان مطرح است. او متولد سال ۱۳۳۲ است و مانند دیگر نوازندگان ساز و دهل علاوه بر حضور در جشنوارههای داخلی در کشورهایی چون فرانسه، هلند، سوییس و دانمارک به اجرای برنامه پرداخته است.
این هنرمند که محبوبتی جهانی دارد اهالی هنر اروپا را بر آن داشته که به دلیل حجم نفس و قدرت نوازندگیاش او را لویی آرمسترانگ ایران و «الماس سیاه» لقب دهند.
متاسفانه غلامعلی نینواز که با موفقیت ادامه دهنده مسیر هنرمندان پیش از خود بود، سال ۱۳۸۹ در سن پنجاه و هفت سالگی بر اثر سانحه تصادف در جاده باخزر، تربت جام دارفانی را وداع گفت.
بخشی از تکنوازی زندهیاد غلامعلی نینواز در اجرایی زنده؛
چهاربیتی زیبا از مرحوم نینواز و صدای محمد دلپذیر؛
عزیز بسحاق/نوازنده سرنا اهل الیگودرز استان لرستان
عزیز بسحاق (بساق یا بشاق) که در الیگودرز او را با نام مش عزیز میشناسند یکی از نوازندگان و پیشکسوتان مطرح موسیقی لرستان و بختیاری است. زنده یاد بسحاق به سال ۱۳۰۵ زاده شد و در بیستم آبان ماه سال گذشته به دیار باقی شتافت.
عزیر بسحاق پس از زنده یاد شاه میرزا مرادی، آخرین درگذشته نسل تشمالها (از تیره بزی، طایفه بساک و چهار لنگ بختیاری) است که در جشنواره موسیقی آینه دار توسط وزیر ارشاد مورد تجلیل قرار گرفت. عموم مردم، بخصوص اهالی الیگودرز و دیگر مناطق لرستان این سرنانواز را پیامآور جشن و شادی میدانستند، زیرا در اغلب جشنها و عروسیها به همراه فرزندش که دهل مینوازد، حضور مییافت.
درگذشت عزیز بسحاق که تا آخرین روزهای حیات به نوازندگی ادامه داد، واکنشهای بسیاری را از سوی دوستدارانش به همراه داشت تا آنجا که محمود صادقی زاده (شاهنامهپژوه و استاد دانشگاه) طی پیام تسلیتی از او به عنوان آرش کمانگیری دیگر یاد کرده و در سوگ او نوشت: «در پایانه عمر هنگامی که سرنا را در دست او میگذاشتند انگار آرش کمانگیر دگری میشد و میخواست جانش را در سرنا قرار داد تا برای مخاطبانش شادی بیافریند.»
در حال حاضر با این که ساز و دهل در میان نوجوانان و جوانان امروزی طرفداران و علاقمندان زیادی ندارد اما به طور کم و بیش برخی هنرمندان به طور جدی ساز سرنا و دهل را مد نظر دارند.
احسان عبدیپور/سرنانوازی از نسل امروز، اهل لرستان
احسان عبدیپور اهل استان لرستان، یکی از نوازندگانی است که طی چندین سال فعالیت و حضور در جشنوارههای مختلف ضمن زنده نگاه داشتن ساز باستانی سرنا، آن را با اجراهای برون مرزی و همکاری با ارکسترهای غربی و اروپایی به غیر ایرانیها شناسانده است.
عبدیپور در سال ۱۳۹۸ با اجرای مقام چمری نماهنگی را به سیل زدگان تقدیم کرد که دیدنش خالی از لطف نیست؛
«چمر» آیین ویژه سوگواری است که در میان مردم استانهای لرستان، کرمانشاه و ایلام اجرا میشود. مقام «چمری» نیز بر همین اساس شکل گرفته و با سورنا و دهل اجرا میشود. برای اجرای آیین «چمر» جایگاهی را تعیین میکنند که به چمرگاه معروف است. طی این اتفاق با بالا آمدن آفتاب و به نوا درآمدن ساز و دهل نوای چمری آغاز میشود.