نشست «تأملات روششناختی، ساحتهای نظری و عینی تاریخپژوهی» برگزار شد
نشست «تأملات روششناختی، ساحتهای نظری و عینی تاریخپژوهی» ۱۹ اسفندماه ۱۳۹۹، با سخنرانی محسن الویری بهصورت مجازی برگزار شد.
به گزارش ایلنا، در نشست «تأملات روششناختی، ساحتهای نظری و عینی تاریخپژوهی» شمسالملوک مصطفوی در معرفی کمیتهی روششناسی علوم انسانی شورای بررسی متون و کتب درسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: این کمیته جهت گسترش دانش نوپایی روششناسی در ایران و روشن کردن نسبت علوم انسانی با روششناسی به نحو نظری و عملی تشکیل شده است. کمیته روششناسی فعالیتهای خود را حول محور کلان مسئلههایی مانند چیستی روش و روششناسی، نسبت روش با اندیشه، نیاز به بازاندیشی در روش و… سامان داده است. در راستای این مسئولیت خطیر چهرههای شاخص علمی و نخبگان حوزههای مختلف علوم انسانی مانند فلسفه، اقتصاد، علوم، اجتماعی، تاریخ، حقوق، روانشناسی و… با این کمیته همکاری میکنند.
وی ابراز امیدواری کرد: با حضور این محققان که هر یک مطالعات و آثار جدی و در خور تأمل و بعضاً یگانهای در روششناسی رشتهی خود دارند، بتوانیم خلاء ناشی ازعدم وجود مطالعات روششناختی در علوم انسانی را پرکنیم و نقش این مطالعات را در ارتقای سطح علوم انسانی در جامعهی علمی معلوم داریم.
مصطفوی ادامه داد: یکی از چهرههای شاخص علمی در حوزهی روششناسی تاریخ دکتر محسن الویری است که کمیتهی روششناسی از همراهی و همفکری ایشان در بهبود روند کارها به لحاظ کمی و کیفی بهرهمند بوده است. مصطفوی در پایان از دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام به خاطر مشارکت فعال در برگزاری این نشست سپاسگزاری و اظهار امیدواری کرد که این نشست زمینهای باشد جهت همکاریهای جدی آتی.
در ادامه الویری برخی ملاحظات مهم خود را در دو ساحت نظری و عینی مطرح کرد که با توجه به چندگانگی مفهوم تاریخ تأمل در این ملاحظات توجه به پیامدهای آن برای پژوهشگران حوزهی تاریخ بسیار مفید و راهگشا خواهد بود.
چکیده سخنان وی چنین بود: چندگانگی مفهوم واژهی تاریخ همچنان از بنیادیترین مسائل مؤثر بر هر گونه بحث اندیشهای درباره تاریخ است. تاریخ بهمثابه رویداد بیرونی و تاریخ بهمثابه آگاهی از آن و گزارش آن، دو ساحت متفاوت ولی درهمتنیده را پدید آورده است که این تفاوت و در همتنیدگی را در همه ابعاد و مسائل آن دو میتوان دید. اگر بپذیریم که تاریخ به مفهوم نخست سرشتی هستیشناختی و تاریخ به مفهوم دوم سرشتی معرفتشناختی دارد و اگر بپذیریم که پارادایمهای پژوهش در حقیقت گونههای روش و یا بنمایههای معرفتی متمایز کنندهی روشها از یکدیگر هستند، آن گاه میتوان گفت که نخستین و مهمترین تأمل روششناختی دربارهی این دو ساحت تاریخ به تفاوت پارادایمهای پژوهش در آنها پیوند مییابد، این نکته به نوبه خود روشهای پژوهش متفاوتی را پیش روی پژوهشگران این دو حیطه قرار میدهد. از سوی دیگر از آنجاکه روشهای متعارف پژوهش در تاریخ نیز بهصورت عمده با تلقی دوم از تاریخ (تاریخ بهمثابه شناخت رویداد و گزارش رویداد) پیوند دارد، این امر سبب شده است که موضوعات ذیل روششناسی تاریخ اغلب تنها به مسائل روششناختی معرفت تاریخی و گزارش تاریخ محدود بماند و تقریباً هیچکس دربارهی ملاحظات روششناختی ساحت نظری تاریخ سخن نگوید.
در ادامه الویری ضمن تبیین این دو ملاحظه، پیامدهای آن دو را هم در قالب چند تأمل روششناختی برای مخاطبان توضیح داد. پس از اتمام سخنان وی، پرسشها و مسائلی دربارهی موضوعات ارائه شده طرح شد که مورد بررسی و تبادل نظر قرار گرفت.