خبرگزاری کار ایران

یک آهنگساز و مدرس موسیقی مطرح کرد:‌

موسیقی ایرانی فاقد آموزش آهنگسازی است/اغلب نوآوری‌ها در موسیقی ایرانی بر اساس پتانسیل‌های غربی‌ست/ بیشترین منابع درباره موسیقی تیموری متعلق به ترک‌هاست

موسیقی ایرانی فاقد آموزش آهنگسازی است/اغلب نوآوری‌ها در موسیقی ایرانی بر اساس پتانسیل‌های غربی‌ست/ بیشترین منابع درباره موسیقی تیموری متعلق به ترک‌هاست
کد خبر : ۱۰۴۷۰۳۶

خشایار پارسا معتقد است: بیشترین اطلاعات ساختاری تئوری موسیقی ایرانی و بیشترین اطلاعات درباره نحوه آهنگسازی مربوط به دوره تیموری است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، با نگاهی به فعالیت سالانه گروه‌های موسیقی ایرانی متوجه خواهیم شد که اغلب آن‌ها بدون پشتوانه‌های تاریخی و پژوهشی صرفا به تولید و اجرای آثاری می‌پردازند که خوشایند مخاطب امروز است. در صورتی که موسیقی گذشته ایران مملو از اتفاقات و مباحث مهمی است که اتفاقا می‌توان با توجه و به کارگیری آن‌ها موسیقی ایرانی و سنتی امروز را از کلیشه و تکرار نجات داد. 

گروه «همنوازان فاخته» یکی از معدود گروه‌هایی است که از همان ابتدای فعالیت پرداختن به جریانات مهم و فراموش شده را اصل کار خود قرار داده است. این گروه چند سالی است که در کنار موسیقی دستگاهی دوره قاجار به بررسی و اجرای موسیقی دوره تیموری و مکتب منتظمیه نیز پرداخته و در جشنواره موسیقی فجر امسال نیز بخشی از رپرتوار موسیقی دوره تیموری (یشرو، کار و نقش در مقام راست) را روی صحنه برد. 

خشایار پارسا طی گفتگو با ایلنا از اهمیت پرداختن گروه‌ها به جریانات مهم موسیقی ایران گفت و لزوم پرداختن به موسیقی دوره تیموری را مورد تحلیل قرار داد. 

توجه به مقاطع مختلف تاریخ موسیقی و پرداختن به اتفاقات و جریانات مهم را تا چه حد بر کیفیت آثار تولیدی گروه‌های امروزی موثر می‌دانید؟ 

اتفاقا موضوعی که می‌گویید برای خودم دغدغه‌ای مهم است به این دلیل که تصورم این است موسیقی ما دارای پتانسیل‌هایی است که به آن‌ها پرداخته نشده است. به طور معمول و بر اساس آثار تولیدی و اجراهای موجود باید بگویم هرگاه تصمیم به نوآوری و ابراز خلاقیت گرفته‌ایم تا به واسطه آن‌ها از تکرارهایی است که سالیان سال در موسیقی ما وجود داشته و مرسوم است، خارج شویم به سراغ موسیقی غربی رفته‌ایم و به اتفاقاتی رجوع کرده‌ایم که در موسیقی غرب رخ داده است. یعنی خواه ناخواه تلاش کرده‌ایم از آن پتانسیل‌ها استفاده کنیم. مثلا برای ارائه آثار خلاقانه از هارمونی غربی و سیستم رنگ‌آمیزی غربی استفاده کرده‌ایم. 

توجه به داشته‌ها و پتانسیل‌های موسیقی غربی و استفاده از آن ایده‌ها از دوران استاد علینقی وزیری و روح‌الله خالقی شروع شده و تا به امروز ادامه داشته است. 

آیا می‌توان گفت بهره‌گیری از موسیقی غربی و جریانات غیر ایرانی از چه زمانی در موسیقی ایرانی مرسوم شده است؟ 

بله. نمونه‌هایی از دسته آثار بسیار است و می‌توان گفت توجه به داشته‌ها و پتانسیل‌های موسیقی غربی و استفاده از آن ایده‌ها از دوران استاد علینقی وزیری و روح‌الله خالقی شروع شده و تا به امروز ادامه داشته است. 

اما به نظر می‌رسد که این بهره‌گیری‌ها موسیقی ایرانی را ارتقا نداده که اگر اینطور بود، حال باید شاهد آثار موفقی در این زمینه باشیم که اینطور نیست. 

درست است. استفاده از پتانسیل‌های موسیقی غربی و پرداختن به آن ایده‌ها همیشه موفق نبوده و اگر هم غیر از این بوده به کارگیری آن پتانسیل‌ها، آنطور که باید به موسیقی ایرانی کمک نکرده و در واقع مقولاتی را به موسیقی غربی افزوده است. البته باید یادآور شد نمونه‌های خیلی موفق نیز وجود داشته که تعدادشان بسیار معدود است. 

در نهایت چه اتفاقی باعث شد به جز موسیقی دوران قاجار به سراغ موسیقی دوره تیموری و مکتب منتظمیه بروید که البته کار بسیار دشواری است. 

هم مواردی که گفتم باعث شد به این موضوع بیشتر فکر کنم و بر دغدغه‌هایم نسبت به ‌عدم توجه به اتفاقات و جریانات موسیقی گذشته ایران افزوده شد. در ادامه استاد فاطمی در دانشگاه ایده‌های اولیه در مورد موسیقی دوره تیموری را به ما دادند و باعث شدند به طور جدی‌تر به این مقوله فکر کنیم. در ادامه نیز به صورت تجربی نمونه‌هایی را انجام دادیم و زمانی که موفق به تشکیل گروه شدم این رویه شکل جدی‌تری پیدا کرد. 

پس از تشکیل گروه «همنوازان فاخته» چه اتفاقات دیگری را رقم زدید؟ 

پس از تشکیل گروه یکی از دغدغه‌ها این بود که در زمینه تولید و اجراها امضای شخصی و مخصوص به خود را داشته باشیم. بنابراین تصمیم بر این شد که به سراغ موضوع و مقطعی در موسیقی ایران برویم که کمتر به آن پرداخته شده است. حال نیز تلاشم این است که خط فکری جدیدی را ایجاد کنم. 

به نظرتان به آن امضای شخصی و خصوصی که مدنظرتان بوده، رسیده‌اید؟ 

بله به نظرم حال این اتفاق افتاده است. البته باید گفت متاسفانه جریانات و ساختارهای موسیقی کلاسیک در ایران مخاطبان زیادی ندارد و شاید یکی از دلایل این اتفاق، عدم توجه افراد و گروه‌ها به مقولات مذکور است. بر همین اساس می‌توان گفت گروه «همنوازان فاخته» در میان آن مخاطبان خاص و معدود به امضای خود رسیده و آن‌ها گروه ما را با ساختاری مشخص می‌شناسند. 

موسیقی ایرانی فاقد آموزش آهنگسازی است/اغلب نوآوری‌ها در موسیقی ایرانی بر اساس پتانسیل‌های غربی‌ست/ بیشترین منابع درباره موسیقی تیموری متعلق به ترک‌هاست

پرداختن به موسیقی ادوار گذشته تاریخی، بخصوص موسیقی عهد تیموری چه دشواری‌هایی دارد؟ 

به هر حال پرداختن به موسیقی آن دوره کار راحتی نیست، به این دلیل که از آن مقطع آثار ضبط شده‌ای وجود ندارد و آنچه در دسترس است نمونه‌های تئوری‌های موسیقی آن دوران است. 

فعالیت‌های پژوهشی گروه «همنوازان فاخته» بر چه اساس است؟ آیا در این زمینه اتاق فکری وجود دارد؟ 

اتاق فکر ما را اعضای گروه تشکیل می‌دهند. البته دغدغه اصلی و فکر کردن به روال مذکور متعلق به خودم است، اما معمولا ایده‌هایی را در قالب جزوه با اعضای گروه در میان می‌گذارم و با ارائه خط فکری، درباره مبنای تاریخی اتفاقات و مقولات به آن‌ها توضیح می‌دهم و از بچه‌ها می‌خواهم به موضوعات فکر کنند و هرکدام به تنهایی روی آن‌ها کار کنند. در ادامه درباره موضوعات مطرح شده بحث و صحبت می‌کنیم هرکدام از ایده‌ها به سرانجامی برسد و در نهایت نتیجه کلی حاصل شود. 

قطعا یکی از دلایل‌عدم موفقیت سایر گروه‌ها در پرداختن به جریانات مهم و تاثیرگذار مقاطع مختلف تاریخی‌ عدم وجود پشتوانه‌های آکادمیک و پژوهشی است. 

بله یکی از دلایل اصلی همین است. البته افراد و گروه‌هایی نیز بر اساس پژوهش کار می‌کنند و اتفاقا موفق هم بوده‌اند. به طور مثال دکتر ساسان فاطمی و اعضای گروه‌شان آلبومی را بر همین اساس تولید کرده‌اند. آقای آرش محافظ در آلبوم «عجم‌لر» موسیقی دوره خاصی را مدنظر داشته است. به طور خلاصه «عجم‌لر» گزیده‌ای است از آثار برجسته منسوب به موسیقیدانان و آهنگسازان ایرانی دوران صفویه است که بنا به اتفاقاتی به عثمانی یا ترکیه امروزی برده شده. استاد محمدرضا درویشی نیز یکی از هنرمندانی است که با تشکیل گروه «عبدالقادر مراغی» و همراهی اعضای آن، موسیقی مهجور دوره‌ای خاص را مورد توجه قرار داده‌اند و چندی پیش نیز آلبومی دیگر را با همین ساختار تولید و منتشر کرده‌اند. اگر توجه کنید سرپرست این گروه‌ها در راس این اتفاقات قرار دارند و همگی بر اساس داشته‌ها و پشتوانه‌های آکادمیک فعالیت کرده‌اند و بیشتر در این بخش فعال بوده‌اند تا بخش اجرایی. حال نیز هدف من این است بر اساس تحقیقاتی که دارم و طبق کارهایی که اساتید کرده‌اند تفکری را به موسیقی ایرانی تزریق کنم، تا اگر کسی خواست بر این اساس کاری انجام دهد، صرفا به موسیقی دوره قاجار فکر نکند و بداند که منابع دیگر و نگاه‌های دیگری نیز وجود دارد که می‌توان روی آن‌ها کار کرد. 

با توجه به علاقه انبوه مخاطبان به موسیقی‌های جدید و البته غربی و غیر ایرانی، پرداختن به جریانات و موسیقی‌های مهجور ایرانی را ریسک نمی‌دانید؟

بی‌شک ریسکی که می‌گویید بسیار درجه بالایی دارد و ما نیز تا حدی آن را پذیرفته‌ایم و به نظرم در ساختار جشنواره‌ها راحت‌تر می‌توان آثار را ارائه کرد. اطمینان داریم که اگر آلبوم‌های‌مان را منتشر کنیم خیلی دیده نخواهند شد، اما با این حال همانطور که گفتم برای جذب مخاطبان تلاش خود را کرده‌ایم. آموزشگاهی داریم و اعضای گروه «همنوازان فاخته» مدرسان آن هستند، لذا سعی کردیم در وهله اول نظر و توجه مخاطبان اطراف خودمان را جلب کنیم و این اتفاق افتاده است. اگر در شهر خودمان کنسرت برگزار کنیم می‌دانیم که لااقل مخاطب چهارصد، پانصد نفری خودمان را خواهیم داشت. طبیعتا آن مخاطب انبوه و سراری را نداریم و به این موضوع واقفیم اما برای جلب نظر آن‌ها که کار سختی هم هست نهایت تلاشمان را می‌کنیم. 

جذب مخاطبان بیشتر به نوآوری و ابراز خلاقیت نیاز دارد. میانه‌تان با این دو مقوله چطور است؟ 

مطمئنا به دنبال افکار جدید هستیم. اینگونه بگویم که با نگاه امروزی خودمان و با شناختی که تک تک نوازندگان به دست آورده‌اند به ساختار قدیمی موسیقی ایرانی بازگشته‌ایم. یعنی برای کاری که انجام می‌دهیم از آهنگسازی، نوع فرمال موسیقی تیموری و از بخش کلام آن در جهت رقم زدن اتفاقات جدید، ایده می‌گیریم. حال در این میان، گاه در بخش‌هایی از آثار دیگران، مانند عبدالقادر مراغی را برمی‌داریم و از آن‌ها بهره می‌بریم. اتفاقا در اجرایی که در جشنواره موسیقی فجر امسال داشتیم دو قطعه از عبدالقادر مراغی اجرا کردیم که آهنگسازی و مقدمه و موخره آن مال خودمان بود. به اضافه اینکه در خود کلام آثار نیز آهنگسازی کردیم. واضح‌تر اینکه بخش اعظم آثار مذکور مال خودمان بود و فقط در بخش‌هایی از کلام عبدالقادر استفاده کردیم. البته من امیدوارم که چنین آثاری در آینده مورد توجه قرار گیرند. در حال حاضر ویترینی در ایران ایجاد شده که مخاطب آن را دنبال می‌کند. من علاوه بر توجه به آثار گذشته و بهره‌گیری از آنها کنسرت‌ها و برنامه‌های پژوهشی متعددی برگزار کرده‌ام و به واسطه این فعالیت‌ها مخاطبانی را جذب کرده‌ام اما واقعیت این است که چنین کارهایی باید سراسری باشد و باید علاوه بر پایتخت در شهرهای دیگر نیز چنین اتفاقاتی رخ دهد تا توجه مخاطبان بیشتری جلب شود. 

به طور قطع جشنواره‌ها، بخصوص جشنواره موسیقی فجر در زمینه دیده شدن آثار پژوهش محور نقش مهمی را ایفا می‌کنند. شاید بهتر باشد برگزارکنندگان بخشی را مختص به این نوع کارها اختصاص دهند یا حداقل امتیازی را برای گروه‌ها لحاظ کنند تا هنرمندان به تولید و اجرای آثاری بر اساس جریان‌های مهم گذشته موسیقی ایران ترغیب شوند. 

درست است و اتفاقا جشنواره‌ها محلی برای دیده و شنیده شدن چنین آثاری است و در اغلب جشنواره‌های دنیا نیز روال به همین شکل است. در جشن هنر شیراز که پیش از انقلاب برگزار می‌شد این رویه وجود داشت و گروه‌هایی به اجرا می‌پرداختند که توجهشان به آثار ویترینی نبود. آثار گروه‌ها در آن رویداد معرفی می‌شد و روی کارشان سرمایه‌گذاری کردند. در جشنواره فجر امسال نیز اگر ما و برخی دوستان آثاری را بر اساس موسیقی گذشته ایران روی صحنه بردیم به نظرم دلیلش این بود که اجراها تماشاچی نداشت و به صورت مجازی و رایگان پخش می‌شد؛ و گرنه اگر قرار بود جشنواره به صورت حضوری برگزار شود و برگزارکنندگان به بودجه و درآمد فکر کنند، مطمئنا مانند سال‌های قبل بیشترین اجراها در برج میلاد و مربوط به موسیقی پاپ بود.

بیشترین اطلاعات ساختاری تئوری موسیقی و بیشترین اطلاعات درباره نحوه آهنگسازی مربوط به دوره تیموری است. موسیقی در دوره تیموری با صفی‌الدین ارموی آغاز می‌شود و با عبدالقادر مراغی به اوج می‌رسد.

از اهمیت موسیقی تیموری و مکتب منتظمیه بگویید. چرا این مقطع تاریخی در موسیقی ما دارای اهمیت است؟

مهمترین قسمت این دوره وجود تفکرات آکادمیک است. بیشترین اطلاعات ساختاری تئوری موسیقی و بیشترین اطلاعات درباره نحوه آهنگسازی مربوط به دوره تیموری است. موسیقی در دوره تیموری با صفی‌الدین ارموی آغاز می‌شود و با عبدالقادر مراغی به اوج می‌رسد. در این دوره بیشترین رسالت موسیقی درباره نحوه آهنگسازی و نحوه کار کردن وجود داشته است. به همین دلیل با موسیقی مواجهیم که متفکرانه است. همه این اتفاقات مثبت در زمانه‌ای رخ داده که جامعه به یک ثبات فرهنگی می‌رسد و کشور در آرامش قرار می‌گیرد و هنرمندان این فرصت را پیدا می‌کنند به موضوعات مهم و آنچه حال ویژگی محسوب می‌شود، بپردازند. حتی می‌توان گفت دوره تیموری مقطع طلایی اسلام در ایران است. 

فرمالیستی بودن موسیقی دوره تیموری در آهنگسازی فرم بسیار مهم است؛ در حالی که حال در  موسیقی ایرانی آموزش آهنگسازی نداریم و بیشتر در مورد شعر صحبت می‌کنیم.

حتی می‌توان گفت موسیقی ایران و اعراب در دوره تیموری به بلوغ رسیده است، درست است؟ 

بله دقیقا. در ادامه با روی کار آمدن صفویان همه اتفاقات مهم رخ داده، از دست می‌رود و فراموش می‌شود و چالشی بسیار بزرگ رخ می‌دهد. حال که می‌توانیم به گذشته بازگردیم و اسناد و مدارک موجود را ارزیابی کنیم، متوجه جریان‌ها و اتفاقاتی می‌شویم که امکان احیا شدن دارند و می‌توانند موسیقی ما را ارتقا دهند. موسیقی آن دوران در عین تفاوت‌های بسیار با موسیقی امروز دارای اشتراکات بسیاری است. فرمالیستی بودن موسیقی دوره تیموری در آهنگسازی فرم بسیار مهم است. مثلا در موسیقی ایرانی آموزش آهنگسازی نداریم و بیشتر در مورد شعر صحبت می‌کنیم تا درباره موسیقی. 

اما در موسیقی ایرانی امروز مقوله شعر و ادبیات بر آهنگسازی می‌چربد و بیشتر مورد توجه است. 

بله درست است در صورتیکه در دوره تیموری شعر اهمیت زیادی نداشته و این موضوع را از نوع کلام آن‌ها می‌توان فهمید. در آن دوره مقوله آهنگسازی دارای روش است، این همان اتفاقی است که در موسیقی اروپا رخ داده است. یکی دیگر از مشکلات ما این است که برای آموزش تصینف‌سازی به هنرجویان هیچ فرمی نداریم و فرمال بودن موسیقی دوره تیموری در این زمینه به کمک ما می‌آید. در کل این فرمال بودن می‌تواند موسیقی ما را غنی کند. ما در حال حاضر خیلی آزادانه اجرا می‌کنیم و ساختاری فرمالیستی نداریم. آنچه که حال وجود دارد فرمی در اجراست که به واسطه آن قطعات آوازی و موزون پشت هم قرار می‌گیرند. در دوره تیموری اینگونه نبوده است. در موسیقی امروز پیش‌درآمد هیچ فرمی ندارد و فقط می‌دانیم فرمی موزون است که قسمت‌های مختلف دستگاه را معرفی می‌کند. اینکه این پیش‌درآمد چگونه ساخته می‌شود موضوعی است که هرکس به نوعی آن را انجام می‌دهد. در دوران تیموری وقتی از مقولاتی چون «پیشرو»، «نقش» و «کار » حرف می‌زنیم هر کدام از آنها فرم مخصوص به خود را دارند و برای آهنگسازی دارای اصولند. این اصول به ما کمک می‌کند تا ساختار آهنگسازی در موسیقی ایرانی را غنی کنیم و این ساختار در حال حاضر خیلی ضعیف است. 

با توجه به اهمیت بسیار موسیقی دوران تیموری در این زمینه به لحاظ منابع مکتوب چه وضعیتی داریم؟ 

متاسفانه با منابع و اسناد بسیار کمی درباره موسیقی دوران تیموریان مواجهیم و برای اطلاعات علاقمندان باید بگویم تنها منابع موجود ما مقاله‌هایی است که دکتر ساسان فاطمی به ترتیب در فصلنامه ماهور چاپ کرده است. دکتر هومان اسعدی نیز مقاله‌هایی در این زمینه نوشته است. علاوه بر اینها در کتاب «عجم‌لر» نوشته آقای آرش محافظ نیز مقاله‌هایی درباره موسیقی تیموری وجود دارد. مجموعه «شوق نامه» اثر آقای محمدرضا درویشی و تیمشان نیز یکی دیگر از منابع موجود است که درباره نت‌های عبدالقادر مراغی و توضیح درباره فرم‌های آن‌هاست. موارد مذکور تنها منابعی است که وجود دارد و باقی آن‌ها یا ترجمه نشده‌اند و یا در دسترس نیستند یا روی آن‌ها کار نشده است. ترک‌ها 

البته ترک‌ها نیز منابعی دراینباره دارند. 

بله و حتی می‌توان گفت بیشترین منابع موجود متعلق به ترک‌هاست که بیشتر از ما در این زمینه‌ها کار کرده‌اند. 

شما شخصا چند سالی است درباره موسیقی تیموریان و مکتب منتظمیه تحقیق و پژوهش می‌کنید آیا قصد ندارید آن‌ها را به صورت مجموعه‌ای مکتوب منتشر کنید؟ 

این اتفاق جزو برنامه کاری ما هست، اما می‌خواهم قبل از این اتفاق آلبوم‌هایی را منتشر کنم. در حال حاضر آلبومی را آماده انتشار داریم که خواننده آن آقای مهدی امامی است و قرار است بیرون بیاید. آلبوم دیگری را نیز داریم که در مرحله ضبط قرار دارد. قصدم این است در ابتدا این دو نمونه صوتی منتشر شود تا در دفترچه ضمیمه آن‌ها، توضیحاتی درباره ساختارهایی که مدنظرمان است ارائه شود. پس از این اتفاق تجربیات این سال‌ها را در قالب یک کتاب منتشر خواهم کرد. 

موسیقی ایرانی فاقد آموزش آهنگسازی است/اغلب نوآوری‌ها در موسیقی ایرانی بر اساس پتانسیل‌های غربی‌ست/ بیشترین منابع درباره موسیقی تیموری متعلق به ترک‌هاست

آلبوم «تصنیف و ترانه»  اثر پژوهشی درباره موسیقی قاجار و پهلوی است. ترتیب پژوهشی ما به این شکل بود که آلبوم موسیقی دوره تیموری پیش از آلبوم «تصنیف و ترانه» به بازار آید، اما به دلیل آنکه بخشی از صدای آقای امامی ایراد داشت و باید اصلاح می‌شد و ایشان آمادگی خواندن نداشت، عقب افتاد. 

شما سال گذشته آلبوم دیگری را نیز منتشر کردید. این اثر با دو آلبوم مذکور به لحاظ محتوایی ارتباط دارد؟ 

آلبومی که می‌گویید «تصنیف و ترانه» نام دارد که آقای محبعلی بخشی خواننده آن است. این اثر پژوهشی است درباره موسیقی قاجار و پهلوی. در واقع ترتیب پژوهشی ما به این شکل بود که آلبوم موسیقی دوره تیموری پیش از آلبوم «تصنیف و ترانه» به بازار آید، اما به دلیل آنکه بخشی از صدای آقای امامی ایراد داشت و باید اصلاح می‌شد و ایشان آمادگی خواندن نداشت، عقب افتاد. ضبط این بخش تا پایان اسفندماه امسال تمام می‌شود و انتشار آن بستگی به ناشر دارد که بعد از عید نوروز زمان مشخصی را برای این کار در نظر گیرد. دومین آلبوم نیز همانطور که گفتم در مرحله ضبط است و این روند تازه آغاز شده است. متاسفانه کرونا بر تمام برنامه‌ها تاثیر گذاشته و در انجام انتشارها و رونمایی‌ها اختلال ایجاد کرده است. 

از فعالیت‌های آموزشگاه‌تان بگویید. 

آموزشگاه به فعالیت خود ادامه می‌دهد اما نه مانند گذشته. کلاس‌های گروهی و فعالیت‌های گروه نوازی‌مان تعطیل شده اما کلاس‌های انفرادی به صورت حضوری و آنلاین برگزار می‌شود. آموزشگاه ما مانند دیگر اماکن آموزشی از بهمن ماه سال گذشته تا خرداد تعطیل بود و تابستان خوبی نداشتیم اما از پاییز به مرور وضعیت بهتر شد. حال نیز با اینکه فعالیت آموزشگاه مانند قبل نیست اما نسبت به سال گذشته در همین زمان وضعیت بهتری پیدا کرده است. متاسفانه طی یک سال و نیم گذشته آموزشگاه‌های زیادی تعطیل شده‌اند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز