زهره عطاییآشتیانی:
مرکز اسناد فرهنگی آسیا با نیم قرن تجربه منحل شد/ تاریخ یک نهاد علمی فرهنگی با تصمیم وزارت علوم پاک میشود
زهره عطاییآشتیانی از انحلال مرکز اسناد فرهنگی آسیا با نیم قرن سابقه و با تصمیم وزارت علوم و تبعات آن گفت.
مدرس دانشگاه، پژوهشگر و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، از انحلال «مرکز اسناد فرهنگی آسیا»، با تصمیم وزارت علوم خبر داد و گفت: مرکزی با نیم قرن سابقه که میتوانست نقطه ثقل دیپلماسی فرهنگی آسیا باشد متاسفانه قدرش دانسته نشد.
«زهره عطاییآشتیانی» با اشاره به اینکه مرکز اسناد فرهنگی آسیا سال ۱۳۵۱ با مجوز یونسکو شروع به کار کرد و پنج سال بعد ایران به عنوان محل دائمی آن انتخاب شد، گفت: این مرکز اولین مجموعه جمعآوری آرشیوی فرهنگ آسیا، چه در فرهنگهای منطقه خاور دور، چه آسیای مرکزی و قفقاز و چه آسیای جنوب شرقی بود و سازمان یونسکو خرج زیادی بابت این جمعآوری کرد. همزمان با اعطای امتیاز این مرکز به ایران، امتیاز مرکز اسناد هنری آسیا را هم به ژاپن محول کردند که اکنون به خوبی کار میکند. اما مرکز اسناد فرهنگی آسیا در ایران بعد از انقلاب به هر حال دچار تغییراتی شد. اینجا مرکز مستقلی در خیابان سمیه بود که بودجهاش از سوی یونسکو تامین میشد.
او با تشریح قدمت، جایگاه و اهمیت این مرکز ادامه داد: مرکز اسناد فرهنگی آسیا، کتابهایی که مربوط به فرهنگهای مختلف بود را دائما خریداری میکرد، یک بخش ترجمه خاص هم داشت که از بهترین مترجمها و ویراستارانی که اکنون بهنام هستند، استفاده میشد و کتابهای متفاوتی را به چاپ میرساند. اما بعد از انقلاب قدر این مجموعه به آن صورت دانسته نشد.
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه تصریح کرد: در حالی که این مرکز میتوانست نقطه ثقل دیپلماسی فرهنگی در آسیا باشد. همان اوایل انقلاب، این مرکز را فرستادند زیر پوشش وزارت ارشاد اما بعد از مدتی یونسکو که دید مرکز دارد از ساختارش ساقط میشود، نامهای داد به ایران که اگر شما نمیتوانید ادارهاش کنید، آن را در اختیار هند قرار دهیم. این اتفاق همزمان با دورهای بود که آقای خاتمی وزیر ارشاد بود، و ایشان دستور اکید دادند که این مجموعه حفظ شود و با یونسکو هم مکاتبه کردند که ما این را میبریم زیرمجموعه وزارت علوم و این کار هم انجام شد.
عطاییآشتیانی با اشاره به این موضوع که سال ۶۰ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی شکل گرفت و موسسات و مراکز پژوهشی مرتبط با علوم انسانی و فرهنگ زیر نظر آن جمع شدند که مرکز اسناد فرهنگی آسیا یکی از آنها بود، یادآور شد: یعنی در واقع با اینکه قدمت مرکز از پژوهشگاه بالاتر است، اما متاسفانه مسئولان وزارت علوم اکنون تصمیم دارند تاریخ یک نهاد علمی فرهنگی را پاک کنند و آن را به یک گروه تقلیل دادهاند که کفاف وسعت ماموریت اینجا را نمیدهد.
عطاییآشتیانی ادامه داد: با همه اینها باز هم وزارت علوم بودجه جدایی برای مرکز در نظر نگرفت. آن موقع هم خیلی اهمیتی نمیدادند به تفکیک بودجهها و مثل الان نبود که دهها مرکز فرهنگی بودجههای کلان بگیرند. وزارتخانه بودجهای برای دانشگاهها و پژوهشگاهها میگرفت، این مرکز هم زیرمجموعه پژوهشگاه علوم انسانی کار خودش را انجام میداد. مدتی که از فعالیت مرکز اسناد فرهنگی آسیا گذشت، دیدیم که چقدر وجود چنین مرکزی برای اعتبار فرهنگ ایران اهمیت دارد؛ با توجه به اینکه مدتها بود آسیای جنوب شرقی، به ویژه چین به شکلی تصاعدی داشت قدرت میگرفت. پیش از انقلاب، با عنایت به همین مسأله، مرکز روی فرهنگ چین و کره و خریداری کتابهایشان و حتی آشنایی با آداب و رسوم آنها تمرکز داشت.
او تشریح کرد: بعد از انقلاب ایران نقطه ثقل سیاسی دنیا شد و نامش یک سر و گردن بالاتر از کشورهای منطقه به لحاظ استقلال مطرح شد. با اینکه مرکز اسناد فرهنگی آسیا میتوانست همین نقش را در زمینه فرهنگ برای ایران داشته باشد اما متاسفانه به آن پر و بال ندادند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به فعالیتهای این مرکز از جمله در زمینه سندپژوهی و نسخهپژوهی، یادی از طرحی کرد که خود در این سالها روی آن پژوهش انجام داده و گفت: من پژوهشهایی در حوزه نکاحنامههای دوره قاجار و شروط ضمن عقد آنها داشتم؛ این پژوهش نشان میدهد که در دوره قاجار عموم زنان، شروط ضمن عقد را در عقدنامههایشان به شکل کاملا رایجی مطرح میکردند و خیلی هم خوب از حق و حقوق خودشان آگاه بودند؛ از حق نفقه و حق مسکن تا حق طلاق. یعنی ۱۳۰ سال پیش، وقتی که تازه در غرب داشتند روی حقوق کارگری ملت داد و فریاد میکردند ما در زمینه حقوق زنان پیشرو بودیم. تصور کنید اگر ما چنین پژوهشی را زودتر شروع میکردیم، اکنون در زمینه مسائل زنان در دنیا چقدر حرف برای گفتن داشتیم.
عطاییآشتیانی با اشاره به طرح دیگری با عنوان اینکه «موقوفات در شکلدادن شهرهای ایران چه نقشی دارد؟» که اکنون در دست پژوهش دارد، گفت: انجام چنین پژوهشی کار طاقتفرسایی است، چون ما آرشیو متمرکزی نداریم و این اسناد را باید گشت، جُست، پیدا کرد، که بسیار زمان میبرد. این دو مثال را زدم که بگویم اگر ما این مرکز را توسعه دهیم، میتواند نقش بسیار مهمی در دیپلماسی فرهنگی ایران داشته باشد. فقط وزارت خارجه نیست که در حوزه مسائل سیاسی، فعالیت میکند؛ فرهنگ و اشتراکات فرهنگی، هم در معادلات سیاسی نقشی کلیدی دارند و کشورهای منطقه را میتوان با اشتراکات فرهنگی و با محوریت ایران فرهنگی به هم نزدیک کرد. کاری که مرکز اسناد فرهنگی آسیا میتوانست انجام دهد اما قدرش دانسته نشد. متاسفانه وزارت علوم مساعدت نکرد و به جای اینکه مرکز را ارتقاء دهند به یک پژوهشکده، تقلیلش دادند به یک گروه.
او با اشاره به اینکه آذر ماه امسال دفتر گسترش وزارت علوم مصوبهای داشت که بر اساس آن قرار است مرکز اسناد فرهنگی آسیا زیر مجموعه یک پژوهشکده رسانه و ارتباطات رفته و در واقع منحل شود، گفت: ماهیت رسانه، سرعت و ماهیت پژوهش فرهنگی دقت و تحلیل است؛ این دو اصلا ماهیت نزدیکی ندارند و چنین تصمیمی، صدمهزدن به بخش فرهنگی است.
عطاییآشتیانی در پایان صحبتهایش با تاکید بر مطالعات فوقالعاده وسیعی که پژوهشگران در این مرکز انجام دادهاند، گفت: اگر حمایت بیشتری میشد، میتوانستیم این پژوهشها را به خوبی گسترش دهیم، پژوهشگرهای مرتبط را بیاوریم و خیلی کارهای دیگر؛ در واقع میتوانستیم ایجاد یک شبکه فرهیختگان آسیایی را هدایت کنیم اما متاسفانه همه این فرصتها از دست رفت.