خبرگزاری کار ایران

در هم اندیشی اصحاب علوم انسانی در باب جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی مطرح شد؛

شهید سلیمانی به افق معانی می‌نگریست و متعالی می‌شد/ پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی حوزه مقاومت ثبات دارد/شهید سلیمانی یکی از ایام الهی است

شهید سلیمانی به افق معانی می‌نگریست و متعالی می‌شد/ پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی حوزه مقاومت ثبات دارد/شهید سلیمانی یکی از ایام الهی است
کد خبر : ۱۰۲۱۴۳۵

نشست هم اندیشی اصحاب علوم انسانی در باب جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمان روز پنجشنبه ۱۸ دیماه به صورت مجازی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نشست هم اندیشی اصحاب علوم انسانی در باب جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی با عنوان «قهرمان بدون مرز»، روز پنجشنبه ۱۸ دی ماه به همت دانشگاه باقرالعلوم (ع) دفتر تبلیغات اسلامی به صورت مجازی برگزار شد. 

حجت السلام والمسلمین حمید پارسانیا (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دانشگاه باقر العلوم) و حسین اکبری (دبیر مجمع جهانی بیداری اسلامی) افرادی بودند که در این برنامه به ایراد سخنرانی پرداختند. حسین کچوییان (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) و ادریس هانی (اندیشمند مغربی و متفکر جهان اسلام) نیز دیگر میهمانان برنامه بودند که در نشست مذکور حضور نیافتند. 

شهید سلیمانی به افق معانی می‌نگریست و متعالی می‌شد/ پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی حوزه مقاومت ثبات دارد/شهید سلیمانی یکی از ایام الهی است

در ابتدای مراسم پس از تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید سید هادی ساجدی که اجرای برنامه را به عهده داشت، ضمن سلام و خوش آمدگویی به کاربران حاضر در نشست، گفت: ما در سال گذشته جلساتی را برگزار کردیم با عنوان «قهرمان بدون مرز» که تعداد زیادی از فعالان آن‌ها حضور یافتند و با ارائه یادداشت و ایراد سخنرانی مشارکت خوبی به عمل آورند. محصول آن یاداشت‌ها تبدیل به کتابی شد با عنوان «عقل سرخ» که محصول اندیشه ورزی بزرگان در جهان پس از مقاومت و پس از شهادت سردار بزرگ اسلام حاج قاسم سلیمانی است. 

ساجدی افزود: امروز در سالگرد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بار دیگر برنامه را شروع می‌کنیم؛ اگرچه به علت درگیری و ممانعت‌های حاصل از جریان کرونا، نتوانستیم آن سیر برنامه ریزی شده را پیش ببریم، اما قصد داریم آن را به شکل منسجم ادامه دهیم و طی جلسات ماهانه حیات و زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی را تحلیل و ارزیابی کنیم. 

انقلاب اسلامی بازگشتی بود که با تکبیر آغاز شد نه با مفاهیم غربی

پس از صحبت‌های سیدهادی ساجدی، حجت السلام والمسلمین حمید پارسانیا (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دانشگاه باقر العلوم) خطاب به حاضران در برنامه برخط، گفت: در آستانه و ایام سالگرد شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم هستیم و موضوعی را که بنده به این مناسبت در این همایش به آن می‌پردازم جایگاهی است که این شهید عزیز در فرایند این مقاومت در جهان اسلام و بلکه در جهان امروز دارد. 

حجت السلام والمسلمین حمید پارسانیا افزود: پیشنهاد دوستان این بود که ما در ذیل نظریه جهان‌های اجتماعی به تحلیل موقعیت و جایگاه و نقش حاج قاسم سلیمانی در پیش و پس از شهادتش بپردازیم. زمانی که به زندگی شخصی یک قهرمان می‌پردازیم محور گفتگوی ما به خصوصیات فردی و شخصی او باز می‌گردد. مثالی می‌زنم، ممکن است یک پزشک زندگی شخصی فردی را مد نظر قرار دهد، به گونه‌ای که تحولات شخصیتی او در بعد جسمانی ثبت شود، هرچند مسائل پزشکی شخص نیز گاه از ابعاد اجتماعی فارغ نیست. و اینکه برخی بیمای‌ها به دلیل اپیدمی و بهداشت و دیگر مشکلات، بعدی اجتماعی پیدا می‌کنند و خب هیچکدام از وضعیت اجتماعی فرد منفک نیست. 

حمید پارسا نیا در ادامه گفت: طی این روند باید از حوزه جسم بیرون رویم و به خلقیات روحی و روانی فرد بپردازیم تا به انسجام ببیشتری در وجه اجتماعی‌اش برسیم. زندگی افراد جدا از پیرامون و واقعیات اجتماعی نیست و اینها در خلقیات و منش‌ها و اخلاق اشخاص نمود پیدا می‌کند و دوام می‌یابد. اما بحث ما از موضع کلان نگریستن است. چهارچوب نظری که پیشنهاد بود بحث جهان‌های اجتماعی است؛ به این معنا که زندگی اجتماعی افراد و جوامع در ذیل آرمان‌ها و ارزش‌ها و معانی است که باهم ارتباط برقرار می‌کنند. 

او اذعان داشت: اگر حوزه‌های معنای با هم تفاوت‌هایی دارند و گاه دچار چالش هستند، این ناسازگاری‌ها به نحوی در عاملان این معانی که انسان‌ها هستند بروز می‌یابد. یعنی این حوزه‌های معنایی به نوعی معانی هویتی دارند. در ادامه باید گفت، این افق لوازمی را می‌خواهد که مربوط به معنا است و به اعتبار افراد تغییر نمی‌کند. 

انسان‌ها مختارند به چه حوزه‌ای علاقمند باشند، اما مختار نیستند وقتی که معنایی را برگزیدند ذاتش را نپذیرند 

حجت السلام والمسلمین حمید پارسانیا ادامه داد: انسان‌ها مختار هستند به چه حوزه‌ای علاقمند باشند، اما مختار نیستند وقتی که معنایی را برگزیدند ذات او را نپذیرند یا آن را عوض کنند. برخی از ارزش‌های اجتماعی و معانی، شبکه‌هایی را ایجاد می‌کنند و بخشی محوری‌تر هستند و تعیین کننده ترند. برخی دیگر نیز با معانی مختلف سارزگار هستند. 

او گفت: هر فرهنگ و جامعه را می‌توان مبتنی بر نوع معانی برگزیده شده تقسیم‌بندی کرد. حتی تحولات اجتماعی و سیاسی باید ریشه در معنی عمیق داشته باشند. برخی معتقدند جهان مدرن مبتنی بر رویکرد معنایی است. جنبش‌های صرفا سیاسی و اقتصادی راهگشا نیست و بزرگان نیز به این روند معتقدند. در جهان اسلام آنکه بیشتر به این موضوعات توجه داشته فارابی است. 

 رویکرد اسلام مرز و زبان نمی‌شناسد و هر قوم را فرصتی برای ظهور می‌دانسته است

حجت السلام حمید پارسانیا در ادامه توضیحاتش گفت: برخی از ارزش‌ها و آرمان ها، مرزهایی را با خودشان دارند که فاقد ظرفیت گذر از قوم و جغرافیا و قبیله اند. مثلا قوم یهود ارزش‌هایش را مختص به یک قوم می‌داند و حتی ممکن است تبلیغش را برای دیگران جایز ندانند. یا خون خواهی‌های قبیله‌ای به شکلی جای گسترش دارد، اما اساس آن زور و شمشیر و سلطه است. اما برخی رویکردها ظرفیتی وسیع‌تر دارند تا گسل‌های نژادی و زبانی و قومی و حتی فواصل تاریخی را درنورند. در این صورت امکان پیوند تاریخی وجود دارد و اگر آن حوزه عقلی باشد و جهان توحیدی باشد نتایج مثبتی در برخواهد داشت. مبنای دین اسلام نیز همین است. اسلام رویکردی را داشته که مرز و زبان نمی‌شناسد و هر قوم را فرصتی برای ظهور می‌دانسته است. این روند عملا تاریخی دارد. 

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دانشگاه باقر العلوم (ع) گفت: جهان غرب با رویکردی کاملا دنیوی با همه لوازم و کسوت‌هایی که در درون داشته، غالب بوده است. غلبه اروپایی و غربی، میراثی است که با چند قدرت مرکزی اداره می‌شده و همه چیز را ذائل کرده و جمعیتی وسیع را به نام استعمار به خدمت گرفته است. این استعمار و سلطه تا به آنجاست که حامیان این روند، اربابان خارجی را صاحب می‌نامیده‌اند. در ادامه این رویه سلطه جویانه، خلافت عثمانی که در جنگ اول و پس از آن با فروپاشی مواجه شد، مرزهای ایران و بخش‌هایی از اروپا و آفریقا و عربستان را پوشش می‌داد و به مفاهیم اجتماعی که در ذیل ارزش‌های امت و ملت شکل می‌گرفتند، از اسلام خارج شد. احساس حقارت و بلکه تهدید و فاصله زیست کشورهای شمال و جنوب، همچنین نوع تعامل کشورهای مستعمره و به ظاهر استقلال یافته، با کشت و رشد غده‌ای سرطانی که قدس قبله اول مسلمین را تصرف کرده بود در یک جنگ شش روزه بخش وسیعی از مراکز مقاومت را به اسم‌های مختلف در هم ریخت و بخش‌هایی از صحرای سینا را تصرف کرد. 

او افزود: سپس این وضعیت جهان اسلام که واقعیتی تاریخی دارد، به فروپاشی منجر شد؛ چنان که الگوهای مقاومت نیز در کشورها رنگ و بوی حوزه‌های معنایی جهانی مدرن را به خود گرفت. مسلمانان دشمنان را بیرون می‌کردند و آن‌ها در دوباره وارد می‌شدند که همه اینها تقلیدی را منجر شد. 

شهید سلیمانی، نه تنها تمام زندگی این جهانی را، بلکه جهان بعدی را معنا می‌کند

حجت السلام حمید پارسانیا در ادامه با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی بازگشتی بود که با تکبیر آغاز شد نه با مفاهیم غربی، ادامه داد: شهید حاج قاسم سلیمانی فردی است که در چنین فضاهای اجتماعی زندگی کرده و در متن و بطن این مقاومت رشد کرده است. از سویی، مرزهای نظام معنایی اسلام مرزهایی است که زبان و قوم و قبیله نمی‌شناسد و تا انسان بودن (یعنی تا به آخر) پیش می‌رود. بخشی از نظام هستی نیست که در ذیل این حوزه معنایی هویت پیدا نکند و ارتباط انسانی ایجاد نکند. شهید سلیمانی، نه تنها تمام زندگی این جهانی را، بلکه جهان بعدی را معنا می‌کند و تحت تاثیر قرار می‌دهد. او حتی مرگ را معنا می‌کند که به معنای زندگی است. این حوزه در معنا، (نه در کتاب و مکتب و نه در درس و نوشته و در فضایی انکارد شده) نه تنها پدیده‌ای تاریخی؛ بلکه مشق زندگی است. و شهید سلیمانی چنین است. 

حاج قاسم در مدرسه‌ای درس ‌خواند و کار کرد که امام عارفان (ره) مدرس آن است 

حمید پارسانیا با اشاره به اینکه حاج قاسم با همه وجودش رشد کرد و در نهایت به شهادت رسید، گفت: او در مدرسه‌ای درس می‌خواند و کار می‌کند که امام عارفان (ره) مدرس آن است و به این ترتیب است که شهید ما الگو می‌گیرد و درس عرفان را می‌آموزد. وخب در زمان جنگ و دیگر وقایع نوجوانان بسیاری این مسیر را طی کرده‌اند و وصیت نامه‌هایی که از شهدا به جا مانده گویای همه اینهاست. آن شهدا دوستان شهید سلیمانی بوده‌اند و همه این‌ها نشان دهنده امواج توحید است. 

پارسانیا گفت: شهید سلیمانی به افق معانی می‌نگریست و متعالی می‌شد. پس از ۱۴۰۰ سال باز هم حرکتی دیگر آغاز شد، اما این بار با ذخایر عظیم تاریخی. البته که حضور نبی اکرم (ص) اعجاز الهی بود که افق را گشود، اما در امتداد آن افق بازگشتی هست و شهدای انقلاب اسلامی طی روندی تاریخی به میدان آمدند. منظور این است خاطره نبی اکرم (ص) و ایجاد توحید، اینک در بخش‌های مختلف جهان اسلام و در ایران کشور شکل گرفت. 

او اضافه کرد: هویت اقتصادی و سیاسی دیگر کشورها را نمی‌توان بدون نگاه به دیگر کشورها تفسیر کرد. انسان مدرن کسی است که عالم را علامت و نشانه امری مقدس نمی‌داند، بلکه آن را ماده خامی می‌بیند که باید بر آن مسلط شود و در علوم‌های طبیعی و اجتماعی هم چنین است. بر همین اساس می‌توان گفت شهید حاج قاسم سلیمانی بیشترین تاثیر را بر امت اسلامی گذاشته است. این حرکت احساس می‌شد که نظم جهانی بدون مرز نوین باید به چالش کشیده شود و به موازات آن مواجهه‌ای در امتداد مرزهای ایران رخ داد و این جنگ هرساله دهه اول انقلاب اسلامی را مسموم کرد. 

پارسانیا گفت: شهید قاسم سلیمانی در طی آن ده سال، کاملا به بلوغ شخصیتی رسید و بعد هم در سه دهه بعد که مقاومت به اشکال دیگر ادامه پیدا می‌کند حضور پر رنگی در میدان مبارزه داشت. وقتی دشمنان نتوانستند درون مرزها را تصرف کنند، مسئله بیداری اسلامی جوانه می‌زند. آن جوانه در انقلاب فرانسه در اروپا سرکوب شد و در منطقه نیز باید این اتفاق می‌افتاد و اینگونه شد که داعش شکل گرفت و مدینه تحریف توسط اهل نفاق ایجاد شد. منافق اعتقاد ندارد، اما پوشش می‌دهد و فریب می‌دهد و به این ترتیب به مدت سه دهه منطقه را درگیر کردند. 

حاج قاسم سلیمانی قهرمانی فاضل بود که راه دوستان شهیدش را ادامه داد

او در تکمیل صحبت‌هایش بیان کرد: اگر دشمنان بار قبل به اسم عرب و ناسیونالیسم منطقه را مورد هجوم قرار می‌دادند، اینبار به اسم اسلام در مقابل اسلام ایستادند تا مرزها را یکی کنند، اما شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی در این میان، قهرمان فاضلی بود که راه دوستان شهیدش را ادامه داد. او چهل سال بار زندگی خودش را به دوش کشید و پیش رفت. 

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دانشگاه باقر العلوم (ع) ادامه داد: صحنه‌ای که سلیمانی در آن قرار گفت، فراسوی مرزها قرار داشت و کانونی در مرکز رصد دشمن بود. دشمن مذکور این بار صدام و دیگران نبود، بلکه غرب بود و کسانی که با قدرت جهان در ارتباط بودند عملیاتی به دست نقطه مرکزی جهان نوین را مدنظر داشتند. این صحنه مواجه مرز نداشت. 

پارسا نیا ادامه داد: درست است که هر شخص در هرتاریخی متولد می‌شود، اما وقتی اوج می‌گیرد، مرز تاریخ و جغرفیا را در می‌نوردد و این اوج معرکه‌ای است که رخ می‌دهد. این اتفاق نشانه حیات فعالی است که در سطح جهانی مدعیات و مطالبات دارد. البته تعبیر قرآن این است که در صحنه‌های نزاع به شما و دشمن آسیب می‌رسد و قرار نیست با اعجاز الهی اتفاقی بیفتد، اما با مداد الهی امکان‌پذیر است. این رحمت رحیمه مختص به مومنین است که یک نفر در برابر هزار نفر بایستد و این روند و اتفاقات پیرامون آن بارها در زندگی شهید سلیمانی رخ داده است. 

شهید سلیمانی یکی از ایام الهی است

پارسا نیا تاکید کرد: نام و یاد شهید سلیمانی پس از شهادت از آنچه که قبل شهادت وجود داشته، کمتر نیست. او یکی از ایام الهی است. یوم گاهی است که حقیقت بروز پیدا می‌کند و شهادت مومن جایگاه طلوع است و ذکر یاد الهی معنا و حیات است. حق با گفتگو ظاهر می‌شود و اگر ما هم سکوت کنیم، حق باقی می‌ماند تا در ادامه نسلی بیاید که خدا آن را دوست داشته باشد. با توجه به همه این‌ها حرکت مجدد انقلاب توسط نسلی انجام شد که به آیات قرآن اعتقاد داشتند. 

پارسانیا درباره دلایل مانایی و محبوبیت شهید سلیمانی اینگونه گفت: مقاومت برای هر چیزی بر این اساس است که پیوندی بین شخص مقاوم و اتفاق برقرار شود، لذا تصویر و تصور کافی نیست و دلبستگی نیز کافی نیست. مقاومت درباره چه چیزی و برای چه چیزی تعیین کننده است؟ زمانی که به موردی دلبسته شدید در قابل اتفاقات مقاومت می‌کنید. حاج قاسم برای چه مقاومت کرد؟ برای هرچه که به او ایمان و عشق داشت. این راز مسئله است. او برای عزت جهان اسلام و خدمت به بندگان خدا در سطح وسیع و عزت مسلمانان در برابر کسانی که مردم و اسلام را به اسارت می‌گیرند و اهانت می‌کنند، ایستادگی کرد. همه اینها به تبع عشقش به اسلام بود. این عشق برای او نیرو بخش و ظرفیت آفرین است. عشق به خداوند عشق به تمام عالم است و حاج قاسم سلیمانی خودش را تسلیم در برابر این مهم می‌دانست. او خودش را اینگونه در خدمت خدا و بنده خدا و توحید قرار داد و همین باعث الگو شدن او میان مردم است. اسوه شدن یعنی همین. 

با جنگ تحمیلی ارزش‌ها احیا شد و امثال همت‌ها و باکری‌ها و سلیمانی‌ها تربیت شدند و با نظام سلطه مبارزه کردند

در ادامه مراسم حسین اکبری (دبیر مجمع جهانی بیداری اسلامی) با اشاره به اینکه آمریکایی‌ها برای ایجاد سلطه به عراق وارد شدند، گفت: هدف اولیه همین بود که کشور عراق جنگی را از طریق صدام و با حمایت کشورهای هم پیمان امریکا، شروع کند تا مانع از گسترش انقلاب شود و همزمان از وحدت عراق و ایران جلوگیری شود. 

او افزود: آمریکایی‌ها در جنگ به نتیجه نرسیدند، بلکه جنگ دستاوردهایی برای ما داشت و حتی امام خمینی (ره) در اینباره گفت جنگ نعمت است. در جنگ ارزش‌ها احیا شد و امثال همت‌ها و باکری‌ها و سلیمانی‌ها تربیت شدند و با نظام سلطه مبارزه کردند. آمریکا در بحث شوروی نیز همین قصدی داشت. آن‌ها عراق را سال ۲۰۰۳ اشغال کردند تا علاوه بر سلطه، منابع و ذخایر اسلام را مورد استفاده قرار دهند که الحمدالله مقاوت در عراق شکل گرفت و آمریکایی‌ها در ادامه ترجیح داندند از عراق خارج شوند؛ در حالی که میلیاردها دلار هزینه کرده بودند. یعنی عراق به همین اندازه اهمیت داشت که به جای سه بار بازسازی امریکا در عراق هزینه کنند تا جهان را به سلطه در آورند. 

اگر فشار آمریکا و جنگ نبود، قدرت مقاومت در کشور شکل نمی‌گرفت

اکبری ادامه داد: سال ۲۰۱۱ خروج آمریکایی‌ها با تدبیر اوباما اتفاقی را رقم زد. شکست آمریکا باعث قدرت جبهه مقاومت شد. اگر سلطه جویان به لبنان حمله نمی‌کردند ما حزب الله قدرتمندی نداشتیم و در فلسطین نیز همین بود. اگر فشار آمریکا نبود و جنگ نبود، قدرت مقاومت در کشور شکل نمی‌گرفت. در افغانستان نیز این اتفاق افتاد و باعث قدرت گرفتن مقاومت اسلامی شد. همان جایی که آمریکا اشغال کرد، آمدند و آداب مردم را نادیده گرفتند و مقاومت شغل گرفت و در ادامه همان مقاومت به قدرتی منطقه‌ای تبدیل شد. سپس داعش را آورند تا مسلمانان را با هم درگیر کنند و نظام سلطه به اهدافش برسد. 

جهان امنیتش را مدیون شهید قاسم سلیمانی است

اکبری گفت: نظام سلطه در مقابل مقاومت شکست خورد و حتی جریان داعش نیز به دست سلیمانی به شکست دچار شد. اگر ایستادگی نبود آمریکا بدون هیچ مقاومتی در دنیا جنایت‌هایی را مرتکب می‌شد. داعش اگر حاکم می‌شد جهان اسلام امنیتی نداشت. بنا به همه اینها اگر امروز بگوییم جهان امنیتش را مدیون شهید قاسم سلیمانی است، کاملا درست است. 

تعداد دروغ‌های ترامپ آماری نجومی است، زیرا فردی گوش به فرمان بود

دبیر مجمع جهانی بیداری اسلامی اذعات داشت: آمریکا فکر می‌کرد با شهادت سلیمانی حرکت مقاومت را کنترل و مهار کند. ترامپ سابقه سیاسی نداشت و پیش از ریاست جمهوری اش، حداقل یک سخنرانی سیاسی از او ندیدیم؛ زیرا مسئولان آمریکا نظرشان این بود که اقتصاد کشورشان در حال فروپاشی است و خب ترامپ را برای همین آورند تا از بحران اقتصادی جلوگیری کنند که البته در ابتدا موفق بودند. ترامپ که قدرت و توان سیاسی نداشت پس از رییس جمهور شدن بازی دست صهیونیست شد و در عمل نوسانات ایشان، گویای همه چیز است. تعداد دروغ‌های ترامپ هم آماری نجومی است، زیرا فردی گوش به فرمان بود. 

ترامپ برای کسب رای دور دوم ریاست جمهوری و تامین لابی صهیونیست‌ها دست به شهادت سلیمانی زد

اکبری با اشاره به اینکه ترامپ در حوزه بین المللی نیز باخته بود و با خفت از منطقه خارج شد، گفت: ترامپ نتیجه‌ای نگرفت و برای رای دور دوم ریاست جمهوری و تامین لابی صهیونیست‌ها دست به شهادت سلیمانی زد. بعد از این اتفاق مردم عراق تصمیم گرفتند آمریکایی‌ها را از کشورشان خارج کنند. امریکایی‌ها فکر می‌کردند، عراقی‌ها از آن‌ها راضی هستند و اعلام کردند طرفدران آمریکا به خیابان بیایند اما حتی هزار نفر هم به خیابان نیامدند. وقتی مقاومت فراخوان داد، نشان داد تصور ترامپ درباره قدرت پیدا کردن آمریکا در منطقه غلط بوده است. دو روز گذشت و بیش از یک میلیون عراقی در سالگرد شهید سلیمانی و ابومهدی مهندس به میدان آمدند. 

او افزود: آمریکا در عراق تلاش می‌کند، حتی پناهگاهی کوچک داشته باشد؛ در حالی که خواست مقاومت مردمی است و تا زمانی که آمریکایی‌ها خروج نکنند مقاومت بر اهدافش پایبند است. 

حسین اکبری در ادامه گفت: ترامپ در کشور خودش هم دستاوردی نداشت و به همین دلیل میدان مقاومت را واگذار کرد. از طرفی، شرایط اقتصادی امروز آمریکا که ترامپ را آورده بود، امروز اعلام می‌کند وضعیت بد اقتصادی در ۵۰ سال گرشته این کشور بی‌سابقه بوده است. 

 پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی حوزه مقاومت ثبات دارد

اکبری توضیح داد: پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی حوزه مقاومت ثبات دارد. اگر کسی به یمین و فلسطین هم کمک نکند مقاوت آن‌ها به توانمندی و پایداری رسیده و همه می‌توانند به تنهایی مقابل اسراییل و آمریکا بایستند. جمهوری اسلامی نیز قدرت خود را حفظ کرده و اگر پیوندی برقرار شود، تهدیدها نتیجه نخواهد داد. پس از شهادت سلیمانی و المهندس، امروز اراده مقاومت به مراتب قوی‌تر از قبل است و همچنان شاهد افول آمریکا و صهیونیت هستیم. 

وقتی کلمه حاج قاسم را به کار می‌بریم، باید نقش ولایت فقیه و رهبری را مورد توجه قرار دهیم

او اذعان داشت: وقتی کلمه حاج قاسم را به کار می‌بریم، باید نقش ولایت فقیه و رهبری را مورد توجه قرار دهیم. فرهنگ حاج قاسم بر اساس اسلام و وقایع عاشورا و کربلا است. ولایت فقیه چنین قدرتی را به وجود آورده و ایشان می‌گفت هر وقت کم آوردیم از حرفهای رهبر حکیم انقلاب استفاده خواهیم کرد. به نظرم اگر انسان اخلاص داشته باشد و ولایت مداری را اساس کارش قرار دهد و تئوری‌های امام (ره) را بپذیرد، می‌تواند به حاج قاسم تبدیل شود و کار سختی هم نیست. حاج قاسم از تمالیات دنیوی عبور کرده بود و از فرمان رهبری تبعیت کرده بود و همه می‌توانند چنین باشند. اگر بگوییم مثل حاج قاسم نداریم، اما انسان‌هایی داریم که به مسیر او و تداومش معتقدند. 

هرکسی توفیق حضور در معرکه را ندارد و حاج قاسم این توفیق را داشت

پارسا نیا نیز در ادامه صحبت‌های حسین اکبری درباره شخصیت حاج قاسم و تکثیر تفکر او گفت: هرکسی برای خود یک شخصیت است و به تعداد همه افراد این ظرفیت هست. و هرکسی خلوتی دارد و با خدایش ارتباط برقرار می‌کند. حاج قاسم طی این روند، آنچه که در زندگی بروز داد محصول شخصیت فردی اوست. نوع ارتباطش با خدا و توحید شخصی است. هرکسی توفیق حضور در معرکه را ندارد و حاج قاسم این توفیق را داشته است. 

حتی آن‌هایی که در مراسم تکریم حاج قاسم شرکت کردند حاج قاسم‌اند و اگر نبودند ایشان بار دیگر شهید شده بود

او افزود: عارفانی داشته‌ایم که با خدا ارتباط عالی داشته اند؛ اما این توفیق که پیشگام باشند و برای احیای امت تلاش کنند، سعادتی است که نصیب هرکس نمی‌شود. حاج قاسم هم اگر سال‌ها قبل به دنیا می‌آمد، الان شاید حاج قاسم نبود. حتی آن‌هایی که در مراسم تکریم حاج قاسم شرکت کردند حاج قاسم هستند و اگر نبودند ایشان بار دیگر شهید شده بود. 

پارسانیا گفت: حاج قاسم با شهادتش و ملت با یاد او، حاج قاسم شدند و این شکست را به آمریکا چشاندند. امریکا در عراق معرکه‌ای ایجاد کرده بود و مشغول تحریکاتی برای تداوم حیات بود اما واقعه حاج قاسم اهداف آن‌ها را نقش بر آب کرد. همه آن‌هایی که به مراسم حاج قاسم آمدند، نشان دادند از حاج قاسم هستند و در عراق هم اینگونه بود. 

راه برای حاج قاسم شدن باز است

او گفت: به نظرم راه برای حاج قاسم شدن باز است، البته فعلیت این اتفاق دارای مراتبی است. در تشییع دیدیم بچه‌ها می‌گفتند حاج قاسم هستند. امام سال ۴۲ گفت سربازانم در گهواره هستند و واقعا همینطور بود. 

حاج قاسم بر گرفته از مکتب اسلام و ائمه و ولایت فقیه است

حسین اکبری درباره شخصیت حاج قاسم و تجلی شخصیتش در دنیا گفت: چه شد که حاج قاسم، حاج قاسم شد و عظمت او را در واکنش‌های داخلی و بین المللی دیدیم؟ اگر کاری که او کرد را در سایز جهانی نگاه کنیم خواهیم دید در طول بشر بی‌سابقه بوده است. حاج قاسم بر گرفته از مکتب اسلام و ائمه و ولایت فقیه است. آن‌های که تاریخ را می‌دانند و افسانه رستم را شنیده اند، امروز عملی و بیرونی آن را می‌ببینند. پیش ار انقلاب ملت تحقیر شدند و مردم به سطحی از آگاهی نرسیده بودند تا ائمه را رهبری کنند. بحرین امروز، نتیجه جنایت گذشته است که آن را از اصل خود جدا کرده است. 

اروپایی‌ها هم حاج قاسم را دوست دارند و به ارزش کارش واقف هستند

او گفت: همه ایرانی‌ها سلیمانی را ستایش می‌کنند و حتی طاغوتی‌ها نیز در وجودشان احساس قدرت می‌کنند. همه مسلمانان جهان به حاج قاسم افتخار می‌کنند. در کشورهایی چون هند و دیگر مناطق هم سلیمانی را ستایش می‌کنند، زیرا امنیت بشری را به نوعی تضمین کرده است. همه جهان چنین تفکری دارد، زیرا امنیت جهانی برقرار شده است. اگر داعش مهار نمی‌شد در همه کشورها انفجار و تخریب و ناامنی ایجاد می‌کرد و واقعا اگر این حکومت، قدرت را به دست می‌گرفت جهان امن نبود. لذا اروپایی‌ها هم حاج قاسم را دوست دارند و به ارزش کارش واقف هستند. 

حاج قاسم ولایت مدار بود و بی‌نظر مقام معظم رهبری کاری نمی‌کرد

اکبری در پایان صحبت‌هایش با تاکید بر اینکه حاج قاسم فرزند انقلاب و عاشورا و اهل بیت است و بر همین اساس تربیت شده، گفت: بحث اخلاص حاج قاسم زبان زد بود و ملموس، لذا به تاریخ و تحلیل نیاز ندارد. شجاعت و تدبیر حاج قاسم نیز زاییده اخلاص او ست. او مرگ را به راحتی کشته بود و ترس را به چالش کشیده بود. اگر فردی چنین باشد شکست ناپذیر است. در کنار اینها صداقت ایشان حتی با دشمن مشخص بود. او قدرت خدا را در کنار خودش می‌دید و دشمنان نیز به صداقتش اعتراف می‌کنند. همه اینها عقبه‌ای دارد و بر اساس مکتب است. حاج قاسم ولایت مدار بود و بی‌نظر مقام معظم رهبری کاری نمی‌کرد. او عطش شهادت داشت و گمشده‌ای داشت. گاهی انسان‌های بزرگ قربانی می‌شوند تا ارزش‌های بشر حفظ شود. امام حسین نیز قربانی شد تا اسلام بماند. امروز دنیا درباره حاج قاسم همه این موارد را می‌داند. همه این ویژگی‌ها از حاج قاسم مجاهدی می‌سازد و نتیجه آن میدان نبردی است که در مقابل قدرت‌های سخت و نرم ایجاد شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز