مقامدان، نوازنده و مدرس موسیقی خراسانی:
هیچ الگویی برای نتنویسی مقامهای دوتار وجود ندارد/ کرونا امانمان را بریده
عزیز تنها میگوید: آثار مکتوب چندانی در زمینه موسیقی مقامی تربت جام وجود ندارد. مرحوم محمدتقی مسعودیه در کتاب «موسیقی تربت جام» تعدادی محدودی از مقامها را آوانگاری کردهاند که این اتفاق حدود دهه پنجاه رخ داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بیشک همه هنرها برای بقا، ادامه حیات و گسترش بیشتر به وجود منابع آموزشی و پژوهشی نیاز دارند و این در حالی است که لزوم وجود آثار مکتوب در زمینه موسیقی بیشتر است. قدمت موسیقی در ایران با دیگر هنرها قابل مقایسه نیست و عمری هزارانساله دارد و همین موضوع بر اهمیت آن افزوده است. موسیقی مناطق مختلف ایران صرفا یک هنر نیست؛ بلکه تجلی فرهنگها و آیینها و رسوم و مناسک اقوام مختلف است و بخشی از هویت مردم هر منطقه محسوب میشود. اساس موسیقی نواحی مختلف ایران از همان ابتدا شیوه سینه به سینه بوده اما نباید فراموش کرد که شیوه آموزش سینه به سینه کاستیهایی دارد که اصلیترین آنها عدم انتقال نعل به نعل مقولات و مقامها به نسلهای بعد است. روایتهای مختلف از مقامها و ترانهها و آثار فولکوریک و محلی، گاه باعث تحریف آنها شده و بیتوجهیهای معمول، گاه آنها را به ورطه فراموشی برده است. بنا به همین دلایل وجود آثار مکتوب درباره موسیقی مقامی مناطق مختلف، همواره راهگشا بوده و هست.
از سویی دیگر تنظیم مقامها بر اساس نت و ثبت آوانگاریها کار راحتی نیست و شاید یکی از دلایلعدم تالیف و نگارش آثار مکتوب توسط هنرمندان گذشته، همین موضوع بوده است. این را نیز باید در نظر داشت که اغلب هنرمندان و پیشکسوتان موسیقی نواحی مختلف، موسیقی را به شیوه گوشی آموختهاند و سواد آکادمیک ندارند. آنها در زمینه آموزش نیز صرفا به شیوه سینه به سینه و شفاهی اکتفا کردهاند که همین مسئله نیز بر لزوم نگارش و تالیف آثار مکتوب میافزاید. بخصوص اینکه نوجوانان و جوانان امروزی نسبت به گذشته سواد و معلومات بیشتری دارند و به مدد وجود اینترنت و فضاها و منابع مجازی بیش از پیش با دنیای پیرامون خود در ارتباط هستند. همه این موارد باعث شده آنها در مقایسه با پیشینیان نسبت به موسیقی درک بیشتری داشته باشند.
یکی از مناطق مهم در زمینه موسیقی خطه وسیع خراسان است که به سه استان خراسان رضوی، خراسان شمالی و جنوبی تقسیم میشود. مردم و هنرمندان این استانها از دیرباز تاکنون به موسیقی اهمیت بسیار دادهاند و این هنر پرقدمت بخشی از زندگی آنهاست. موسیقی مقامی مناطق مختلف خراسان با وجود تنوع و قدمت بسیار، اما در زمینه آثار مکتوب دارای کاستیهای بسیار است.
عزیز تنها (نوازنده، مقامدان و مدرس موسیقی) یکی از هنرمندان فعال خراسان رضوی و شهر کهن تربت جام است که موسیقی و دوتار در خانوادهاش میراث محسوب میشود. او که موسس اولین آموزشگاه موسیقی در شهر تربت جام است، طی سالهای فعالیتش ضمن همکاری با زندهیاد جلال ذوالفنون، با افراد و گروههای مختلفی همکاری داشته و در آلبومهای «پیوند عشق»، «گلزار»، «جام احمد» و «در قفس» نوازندگی کرده و آهنگسازی آلبوم «یار گلکم» را در کارنامه دارد.
او مدتی قبل کتاب دوجلدی «مشق پیلتان» را با پژوهش و نگارش خودش منتشر کرده که به موسیقی مقامی منطقه شرق خراسان اختصاص دارد. این اثر توسط انتشارات عارف منتشر شده است.
عزیز تنها طی گفتگو با ایلنا از جزییات و اهمیت اثر مکتوبش گفت و درباره فعالیتهای اخیر آموزشی و پژوهشیاش توضیحاتی داد.
شما مدتی قبل کتاب دو جلدی «مشق پیلتان» را منتشر کردید که به ۱۴۰ مقام و ترانه رایج منطقه میپرازد. انتخاب این مقامها و ترانهها چه مبنایی داشته است؟
کتابهای «مشق پیلتان» در واقع ثبت تعدادی از مقامهای شرق خراسان همراه با اشعار آنها به صورت مکتوب است. معنی واژه مقام در لفظ محلی به آهنگهایی گفته میشود که دارای ریشهاند و نزد مردم و هنرمندان منطقه از جایگاه ویژهای برخوردارند. انتخاب قطعات دو کتاب «مشق پیلتان» نیز برهمین اساس بوده است. به طور کلی تلاشم این بوده قطعاتی که ثبت میشوند دارای ریشه و جایگاه خاص باشند.
با توجه به اینکه موسیقی خراسان مانند دیگر نواحی ایران، مقامی است، در زمینه نتنویسی و آوانگاری مقامها با چه دشواریهایی مواجه بودید؟
به طور کلی در ثبت این مقامها، الگو یا الگوهایی برای نتنویسی برای ساز دوتار وجود نداشت تا بشود از آنها کمک گرفت و از آنجا که قرار بود مقامها را به شکل نت بنویسم کاری برایم کمی سخت بود و مشکلاتی در این زمینه وجود داشت. اما خب به لطف خدا توانستم تعدادی از مقامهای شرق خراسان را مکتوب کنم تا برای نسلهای آینده باقی بمانند. از طرفی در زمینه تامین هزینههای چاپ و انتشار کتاب نیز مشکلات و کمبودهایی وجود داشت که به لطف خدا میسر شد و در نهایت اثر دو جلدی «مشق پیلتان» در دسترس مخاطبان و هنرجویان و علاقمندان قرار گرفت.
با توجه به اینکه اساس موسیقی مقامی آموزش سینه به سینه است، آیا تنظیم مقامها بر اساس نت مشکلاتی را در آموزش و یادگیری دوتار ایجاد نمیکند؟ همچنین تنظیم مقامها بر اساس نت چه مزایا و مضراتی دارد؟
بسیاری از مقولات و قطعات مربوط به سازهای ایرانی مانند تار، سهتار و سنتور قبلا با شیوه سینه به سینه منتقل میشدهاند، اما در حال حاضر شما میبینید تمام این سازها برای آموزش کتابهای آموزشی و مدون شده دارند. دوتار نیز یک ساز است، یک ساز ایرانی. اگرچه یک مقام شاید چند روایت داشته باشد، اما فکر میکنم تمام آن روایات را میتوان مکتوب کرد. به اضافه اینکه در مورد سازهای ایرانی، پس از آنکه هنرجو نواختن را فرا گرفت و قطعات و مقامها را آموخت و توانست آنها را به درستی و کامل بنوازد، میتواند خود را در چهارچوب نت قرار ندهد و با درک احساس و حال و هوای مقام یا قطعه نوازندگی کند. یادم هست طی کنسرتی که با مرحوم جلال ذوالفنون داشتم در اینباره و در مورد تاثیر کتابهای آموزشی از ایشان سوال کردم. پاسخ آقای ذوالفنون این بود که هیچ اشکالی ندارد هنرجو به این شیوه شروع به فراگیری کند و در نهایت پس از آنکه قطعات را فراگرفت سپس به یادگیری گوشی و شفاهی نیز بپردازد. این موضوع را هم مدنظر داشته باشید که در فراگیری به روش گوشی و شفاهی و سینه به سینه زمان زیادی صرف میشود که این طولانی شدن در اغلب موارد خستگی هنرجو و انصراف او از ادامه آموزش را به همراه دارد.
این کتاب تا چه حد به عنوان منبع و رفرنس مورد توجه قرار گرفته؟
با وجود آنکه مدت زمان زیادی از چاپ این دو اثر نمیگذرد، اما تا به اینجای کار استقبال خوب بوده است. اغلب نوازندگان دیگر سازها که نت خوانی میدانند نیز برای فراگیری مقامها به اثر دو جلدی «مشق پیلتان» رجوع کرده اند. همچنین آهنگسازان و بعضی از پژوهشگران از این آثار استفاده میکنند.
موسیقی منطقه تربت جام در زمینه منابع مکتوب چه وضعیتی دارد و با چه کاستیهایی مواجه است؟
مرحوم محمدتقی مسعودیه در کتاب «موسیقی تربت جام» تعدادی محدودی از مقامها را آوانگاری کردهاند که این اتفاق حدود دهه پنجاه رخ داده است. متاسفانه باید گفت آثار مکتوب چندانی در زمینه موسیقی مقامی تربت جام وجود ندارد.
برای ثبت و ضبط مقامها، ترانهها و آثار محلی، همچنین تالیف و نگارش آثار مکتوب در زمینه موسیقی خراسان و منطقه تربتجام چه تمهید موثری را پیشنهاد میدهید؟
به اعتقاد من اگر قرار هست قطعات محلی مکتوب شوند، بهترین راه این است که از هنرمندان و نوازندگان همان منطقه بهره ببریم و چنین افرادی این رسالت را برعهده گیرند. به این دلیل که افراد مذکور با آن موسیقی و آواز بزرگ شدهاند و زندگی کردهاند. خود آن مقامها یا قطعات را مینوازند و کاملا با ظرافتها و شیوه نواختن و پنجه آنها آشنا هستند.
با توجه به اینکه نزدیک به یک سال است درگیر بحران بیماری کرونا هستیم از فعالیتهای اجرایتان طی چند ماه گذشته بگویید.
طی مدتی که بیماری کرونا گریبان گیرمردم شده و بسیاری از مردم ما درگیراین ویروس هستند، متاسفانه موسیقی و اجراها و کلاسهای آموزشی موسیقی نیز تحت قرار گرفتهاند. در شرایط فعلی بسیاری از اجراهای موسیقی و کلاسهای حضوری آموزشی کمتر برگزار میشود، مگر در مواردی که ستاد ملی مبارزه با کرونا مجوزی در اینباره صادر کرده باشد. طی این اتفاق، کلاسهای آموزشی در بعضی موارد با رعایت پروتکلهای بهداشتی به صورت انفرادی برگزار شده است. من نیز از این قائده مستثنی نیستم و به جز برخی موارد، اجرایی نداشتهام. در زمینه آموزش و تدریس موسیقی نیز کمتر کلاسهای حضوری برگزار میکنم. البته پس از انتشار کتاب اول و دوم «مشق پیلتان» هنوز در زمینه تالیف و پژوهش موسیقی مقامی خراسان کار خاصی انجام ندادهام؛ اگرچه برنامههایی برای این موضوع دارم و در صورت مساعد و مهیا بودن شرایط، انشاالله کارهایی را در این زمینه انجام خواهم داد.
شما اوائل آبان ماه امسال به اتفاق دیگر اعضای گروهتان در جزیره کیش به اجرای برنامه پرداختید. درباره این اتفاق توضیح دهید.
برنامهای در قالب کارگاه موسیقی پژوهی برگزار شد که به پروژه «پنجشنبههای هنر کیش» اختصاص داشت. برنامهای که ما در آن حضور یافتیم و روز یکم آبان برگزار شد، «صدای سخن عشق» نام داشت و به معرفی موسیقی خراسان میپرداخت. طی این اتفاق، در ابتدا پس از توضیحاتی در مورد موسیقی خراسان به دستهبندی مقامهای سازی و آوازی که در شرق خراسان رواج داشته، پرداخته شد. در ادامه برنامه نیز پس از معرفی و توضیح درباره تعدادی از مقام ها، مانند «آوازهای هزارگی»، «کوچه باغی»، «سرحدی» و چند مقام دیگر، استاد عبدالله امینی (پیشکسوت آواز شرق خراسان) با نوازندگی من و خانم سیمین تنها به اجرای آنها پرداخت که با استقبال و تشویق حضارهمراه بود.
وضعیت فعالیت آموزشگاهتان و دیگر مراکز آموزشی استان خراسان و شهر تربت جام طی یک سال گذشته به چه شکل بوده است؟
متاسفانه مراکز آموزشی در این مدت بسیار متضرر شدهاند و بیماری کرونا و همه گیری آن، ضربه مهلکی به آموزشگاهها و فعالیتهایشان وارد کرده است. تعطیلی مراکز آموزشی با اجارههای سنگین و دیگر هزینههای موجود، امان اساتید و مدیران آموزشگاهها را بریده است. از طرفی کمک چندانی به این قشر نشده و حمایتی وجود نداشته است. با این حال همچنان امیدوارم مسئولان برای کمک به هنرمندان و حل مشکلات عدیده آنها راه و چارهای بیاندیشند.