افشاگری مامور سیا از عملیات محرمانه آمریکا در ایران/ جزییات «عملیات مرلین»
یک وبسایت خبری مستقل آمریکایی گزارشی از جزییات یک پرونده تاریخی جاسوسی و اطلاعاتی سازمان سیا در ایران را منتشر کرد. بر اساس این گزارش آمریکا بر پایه اطلاعاتی ساختگی، ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای در سال ۲۰۰۱ محکوم کرده است.
به گزارش ایلنا، کانیسورتیوم نیوز که یک وبسایت خبری مستقل آمریکایی است، در گزارشی جزییات یک پرونده تاریخی جاسوسی و اطلاعاتی سازمان سیا در ایران را منتشر کرد.
این گزارش به آزادی جفری استرلینگ یکی از ماموران سازمان سیا که دو سال پیش به جرم افشای عملیات محرمانه سیا موسوم به عملیات مریلن به زندان افتاده بود، اشاره کرده و نوشت: جفری استرلینگ مامور ویژه سازمان سیا سال ۲۰۱۵ به جرم افشای جزییات عملیات به جیمز ریزن خبرنگار نیویورک تایمز به زندان افتاد. در تفهیم اتهام او گفته شده بود که افشای این عملیات به یک خبرنگار به امنیت آمریکا آسیب زده بود. جزییات این پرونده این بود که ایران در حال کار روی ساخت سلاح هستهای است. این بخشی از یک ماموریت محرمانه در سازمان سیا بود.
در این گزارش آمده است که شواهد موثق نشان میدهد هیچ نیازی به عملیات مرلین نبوده و وجود یک عملیات مخفیانه سیا به خودی خود تاثیر منفی بر ارزیابیهای آمریکا درباره این پرونده داشته است. ارزیابیهای اولیه اطلاعات ملی آمریکا در مورد موضوع ایران در سال ۲۰۰۱ نشان میداد ایران برنامه ساخت سلاح هسته ای داشته است. این ارزیابی ها نتیجه مداخلات جیمز پاویت معاون رییس عملیاتها بود که نقش بیشتری نسبت به دیک چینی معاون رییس جمهور وقت در مورد ارزیابیهای مربوط به وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق سال ۲۰۰۲ داشت.
این گزارش رابطه بین عملیات سیا و تحلیلهای اطلاعاتی است که نشان میدهد پاویت، تحلیلهای اطلاعاتی را در مورد برنامه هستهای ایران در اواخر سال ۱۹۹۹ برای گرفتن مجوز از کلینتون به منظور کلید زدن عملیات مرلین از خودش ساخته است.
نویسنده این گزارش، داستان عملیات مرلین و سرکوب اطلاعات حیاتی درباره برنامه هستهای ایران را نمیتوان بیارتباط به رابطه نزدیک پاویت و جرج تنت رییس سازمان سیا وقت دانست.
او در مورد نزدیکی این رابطه میگوید که دوستی او با تنت به اندازهای بود که یک روز بعد از بازنشستگی تنت از سازمان سیا در سال ۲۰۰۳ پاویت نیز خود را بازخرید کرد. پاویت به محض اینکه در سال ۱۹۹۳ در مرکز عدم گسترش سلاح هسته ای سیا مشغول شد، ایده ایجاد یک اداره عملیات را طرح کرد. او پیشنهاد داد که این اداره جدید باید صلاحیت جمعآوری اطلاعات و اجرای عملیاتهای محرمانه را در ارتباط با عدم گسترش سلاح هستهای با استفاده از ماموران مخفی داشته باشد.
بر اساس این گزارش، به محض اینکه تنت در سال ۱۹۹۵ به عنوان رییس سازمان سیا انتخاب شد، پاویت نیز سازمان جدایی برای عملیات تحت عنوان بخش مبارزه با گسترش سلاح به دست آورد و در آنجا عملیاتهایی را علیه ایران کلید زد. این رابط سیا از برنامهای در ژانویه ۱۹۹۷ خبر داد که در این برنامه مهندسان سلاح هستهای شوروی سابق برای دسترسی عملیاتی به ایران استخدام شدند. این رابط سیا افشا کرده که این کار با هدف جمعآوری اطلاعات از برنامه هستهای ایران انجام شده بود. این عملیات در حالی کلید خورد که آژانس اطلاعات ملی آمریکا هیچ سندی دال بر کار کردن ایران روی بمب اتم نداشت.
بر اساس این گزارش، در اواسط مارس ۱۹۹۷ ادبیات مورد استفاده توسط این سازمان برای توصیف عملیاتهای محرمانه ناگهان تغییر کرد. یکی از رابطهای سیا در آن سال گفته هدف اصلی این بود که این دادههای دروغین درباره برنامه ساخت سلاح هستهای توسط ایران را جا بیندازند. این مساله با احساس نیاز رییس وقت سازمان سیا برای توجیه عملیاتهای محرمانه سازمان مبارزه با عدم گسترش سلاح در کاخ سفید همزمان شد. پاویت با تمایل شدیدش به اجرای عملیات محرمانه علیه ایران به مقام دستیار معاون رییس عملیاتهای سازمان سیا در سال ۱۹۹۷ ارتقا پیدا کرد. در سال ۱۹۹۸ سازمان مقابله با گسترس سلاح به یکی از دفاتر دیگر سازمان سیا اعلام کرد که یک تیم فنی از یکی از آزمایشگاههای ملی ساخت دستگاه انفجاری را که میتواند چندین شکاف پی در پی را انجام دهد را به پایان رسانده است. آنها اطمینان دادند که این دستگاه ربطی به انفجار لازم برای بمب اتم نخواهد داشت.
این بیانیه رسمی از سوی یک آزمایشگاه ملی بهانه لازم را برای اثبات این واقعیت که سیا نیازمند دسترسی به یافته های رسمی ریاست جمهوری برای اجرای عملیات های محرمانه است به آنها داد . این همزمان با تصویب قانونی مربوط به ایران کنترا بود. اما هنوز موانع سیاسی در مورد یافتههای ریاست جمهوری وجود داشت: اداره اطلاعات سازمان سیا اعلام کرده بود که ایران برنامه سلاح هستهای ندارد. لحن گزارش سیا به کنگره برای اولین بار در اواسط ۱۹۹۹ نشان میداد مذاکراتی میان کسانی که باور داشتند ایران برنامه هسته ای دارد و کسانی که چنین باوری نداشتند، انجام گرفته است. این گزارش به پروژههای مرتبط با برنامه هستهای اشاره داشت. در این گزارش ادعا شده بود پروژههای هستهای ایران به این کشور کمک «خواهد کرد» که زیرساختهای فنی هستهایش را جوری تقویت کند که در آینده ظرفیت تحقیق و توسعه سلاح هستهای را داشته باشد. لحن گزارش اولیه در نهایت زمانی که به دست کنگره رسید تغییر کرد و به جای استفاده از عبارت «کمک خواهد کرد» از عبارت «میتواند کمک کند» استفاده شد. این نشان میدهد در آن زمان هیچ سندی دال بر ساخت بمب اتم توسط ایران هنوز وجود نداشت.
این اطلاعات برای توجیه اجرای عملیات محرمانه پاویت و تنت در برنامه سلاح هسته ای ایران که شامل انتقال دستگاه انفجار و شکاف هسته ای جعلی به ایران بود، کافی به نظر نمیرسید. در نتیجه گزارش ارزیابی اطلاعاتی دیگری توسط جیمز ریزن و جودیث میلر در نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۰ منتشر شد که اعلام میکرد سیا نمیتواند احتمال دسترسی ایران به ظرفیتهای ساحت سلاح را مدیریت کند .
ریزن در گزارش خود در نیویورک تایمز نوشت: تنت گزارشهایی را به مقامهای دولت کلینتون درباره ارزیابی های جدید سازمان سیا داده است. او این گزارش را بر اساس اطلاعات داده شده از سوی چند مقام آمریکایی نوشت. بر اساس گفتههای این منابع خبری به نیویورک تایمز در گزارشهای تنت هیچ اشارهای به سندی دال بر وجود برنامه ساخت بمب توسط ایران نشده بود. این گزارش به ناتوانی سیستمهای اطلاعاتی آمریکا برای جلوگیری از عدم دستیابی ایران به مواد و فناوری لازم ساخت سلاح از بازار سیاه اشاره داشت.
در واقع تنت و پاویت از این راه برای حل مشکل فقدان حمایت سازمانهای اطلاعاتی از تحلیلها و تزهای خودشان استفاده کردند. اطلاعات طبقه بندی شده سیا نشان میدهد در نوامبر ۱۹۹۹ تنت و پاویت مقدمات سفر یک مهاجر روس به وین را در اوایل سال ۲۰۰۰ فراهم کردند و امیدوار بودند ظرف چند هفته به اطلاعاتی دست پیدا کنند. کلینتون در اوایل سال ۲۰۰۰ یافتههای مورد نیازش را دریافت کرد: در روزهای ابتدای ماه مارس سال ۲۰۰۰ میلادی، این مهاجر روس در نمایندگی ایران در مقر سازمان ملل در وین نفوذ کرد و اطلاعات دروغینی را تزریق کرده بود.
پاویت ترتیب استخدام گروهی از ماموران مخفی را برای جاسوسی و جمع آوری اطلاعات درباره سلاحهای کشتار جمعی در ایران و عراق داد. سازمان مقابله با گسترش سلاح نه تنها ماموران مخفی را هدایت میکرد، بلکه گزارشهای آنها را نیز دستکاری میکرد. نقش دوگانه این سازمان در دو جبهه متضاد ادامه داشت؛ چر این سازمان منافع گستردهای در اطلاعاتی داشت که نشان میداد ایران برنامه فعال ساحت سلاح هستهای دارد و همزمان باید از نشت اطلاعاتی که این داستان را رد میکرد، جلوگیری میکرد.
این دقیقا کاری بود که در سال ۲۰۰۱ انجام شد. یکی از ماموران سازمان CPD (سازمان مبارزه با گسترش سلاح) که به عربی و فارسی مسلط بود، مامورانی را برای جمعآوری اطلاعات از ایران و عراق از سال ۱۹۹۵ استخدام میکرد. در سال ۲۰۰۱ این مامور ارتقای مقام گرفت و به سطح دوم خدمات دولتی آمریکا رسید. در همان سال این مامور، گزارش بسیار مهمی از اطلاعات به دست آمده در مورد ایران را که مشکلات بزرگی برای پاویت و CPD به وجود می آورد تهیه کرد و همین مساله منجر به اخراج او از سازمان شد. این گزارش نیز توسط پاویت از فایل ها حذف شد. در آن زمان به نظر میرسید گزارش درباره عراق بوده اما وکیل پرونده این مامور سیا افشا کرد که این گزارش به عدم تمایل ایران برای ساخت سلاح هستهای و غنیسازی اورانیوم با این هدف اشاره داشته است.
بر اساس این گزارش، این اولین اطلاعاتی بود که از سوی یک جاسوس با ارزش آمریکایی درباره اهداف ایران برای ساخت سلاح به دست جامعه اطلاعاتی آمریکا میرسید. بر اساس کیفرخواست دادگاه این جاسوس به ارشد خود در CPD اطلاع داده و ارشد او نیز با رییس CPD و پاویت دیدار داشته. بعد از این دیدار به این جاسوس دستور داده شده که هیچ گزارش نوشته شدهای تدوین نکند و به او اطمینان داده شده که پاویت و رییس سازمان شخصا اطلاعات را در اختیار رییس جمهور بوش قرار خواهند داد.
اما این جاسوس از طریق رابطهای خود در مقر مرکزی سازمان سیا متوجه می شود که هیچ گزارشی به دست رییسجمهور نرسیده است. بعد از حادثه دیگری در ارتباط با اطلاعاتی که او درباره سلاحهای کشتار جمعی عراق داده بود، از خط مد نظر دولت بوش نیز خارج شد و به همین دلیل مدیریت سیا او را از پرونده حذف کرده و به او شغلی در مقر مرکزی داد و از اعطای مدال و ارتقایی که قولش را به او داده بودند نیز خودداری کردند. در سال ۲۰۰۵ نیز بدون ارائه دلیل از سازمان سیا اخراج شد.
بر اساس این گزارش، دخالتهای پاویت برای جلوگیری از نشت اطلاعات مربوط به ایران به دولت آمریکا همزمان با پرونده ارزیابی اطلاعات ملی در سالل ۲۰۰۱ درباره پرونده هستهای ایران بود. سازمان ارزیابی اطلاعات ملی به این نتیجه رسیده بود که ایران بر روی سلاح هسته ای کار میکند اما یافتههای آنها هنوز تایید نشده بود. پائل پیلار افسر اطلاعات ملی در سازمان سیا در امور خاورمیانه و آفریقای شمالی که در پرونده ایران در سال ۲۰۰۱ نیز درگیر بود، به جامعه اطلاعاتی آمریکا گزارش داد که هیچ سند موثقی برای برنامه سلاح هستهای ایران وجود ندارد و «ما تنها بر اساس حدسیات حرف میزنیم نه سند مستقیم».
بعدها او گفته بود اختلاف نظر جدی در جامعه اطلاعاتی آمریکا بین کسانی که معتقد بودند غنی سازی اورانیوم سند موثقی برای برنامه ساخت سلاح است و کارشناسان ایرانی نظیر خود پیلار که معتقد بودند ایران هیچ تصمیمی برای ساحت سلاح ندارد وجود داشته است. اطلاعاتی که از طریق ماموران ایران به دست آمده بود نشان میداد هیچ تمایلی برای غنی سازی محرمانه اورانیوم برای ساحت سلاح در ایران وجود ندارد . این یعنی یکی از طرفین دعوا بر مبنای اطلاعات ارزشمند منابع اطلاعاتی تصمیمگیری میکرد و طرف مقابل بر اساس مواضع شخصی خود اظهار نظر میکرد.
بعد از این درگیریها یک سری ارزیابی درباره برنامه هسته ای ایران کلید خورد. در ادامه ادعا شده است که در سال ۲۰۰۴ اسناد ایرانی از سوی اطلاعات آلمان به دست آمد که نشان میداد ایران در حال تحقیقاتی در مورد سلاح هستهای ایست . دولت بوش مدعی بود این اسناد از رایانه همراه یکی از مهندسان ایرانی استخراج شده است. اما کارستن ویت، مامور ارشد امور خارجی آلمان در آن زمان بعدها افشا کرد که همه این اطلاعات ساختگی بوده است چرا که این اسناد توسط گروهک تروریستی منافقین به موساد داده شده بود. این اسناد پایه ارزیابی بعدی سیا در سال ۲۰۰۵ مبنی بر وجود برنامه ساخت سلاح هستهای در ایران شد و راه را برای ارزیابیهای دیگر بهرغم فقدان سندهای جدید دال بر وجود چنین برنامهای باز کرد.
در این گزارش گفته شده سیا بارها در این مسیر فریبکاری کرده و اسناد توسط پاویت دستکاری شده است. عملیات مرلین مثال خوبی از منفعت طلبیجاری در سیستم بروکراسی آمریکاست که میتواند اطلاعات مورد نیازش را برای توجیه عملیاتی به این وسعت برای خود جعل کند. نتیجه این جعل سند و عملیات وسیع این بود که جفری استرلینک زندانی شد و آمریکا وارد مسیری در سیاستهایش در قبال ایران شد که به تدریج یک تهدید جدی و غیر ضروری برای امنیت آمریکا تبدیل شده است.