مجاهدی در همایش کنشگری دانشجو در عصر اعتدال:
انحلال رقیب را حل مسئله میشماریم / اولویت ما حل کردن مسائل است نه پیدا کردن مقصر
محمدمهدی مجاهدی با توجه قرار دادن دانشگاه به عنوان مرجعیت علمی و وجود نسل دانشجو در دانشگاه، بیان کرد: دانشگاه باید کانون امید باشد و ما الان نباید مقصر را پیدا کنیم، اولویت ما حل کردن مسائل است و وقتی که ما مسائلمان را حل کردیم وقت برای پیدا کردن مقصر هم داریم.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، محمدمهدی مجاهدی در همایش کنشگری دانشجو در عصر اعتدال که به همت انجمن اندیشه و قلم در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد، با اشاره به نظریههای جنبشهای اجتماعی کلاسیک، جنبشهای اجتماعی جدید و ناجنبشها گفت: زمانی که جنبشهای دانشجویی امکان شکلگیری تحقق و تحرکشان دچار دشواری میشود، به مرور دگردیسی کرده و به جنبشهای جدید و ناجنبشها تغییر وضعیت میدهند.
وی با اعتقاد بر اینکه ما در حال حاضر در وضعیت ناجنبش قرار داریم، اظهار داشت: جنبشهای کلاسیک اجتماعی دارای ایدئولوژی و قیدستیز بوده و سازماندهیهای قوی داشته و آرمانگرا و انقلابی بودهاند اما جنبشهای جدید اجتماعی ایدئولوژی در آنها نقش پیشبرده نداشته و هویتهای اقتضائی دارند و در برخورد با سیاست و اجتماع در جامعه از قالبی به قالب دیگر تغییر وضعیت میدهند؛ هر چند که نیروی حیاتی آنها همین تغییرات در هویت اجتماعیشان است.
این استاد دانشگاه پیوندهای سخت در جنبشهای کلاسیک و تنوعگرایی در جنبشهای جدید اجتماعی را از دیگر تفاوتهای عمده این دو ارزیابی و تصریح کرد: جنبشهای جدید دالان و دهلیزی برای ورود به ناجنبشها است که سیاستهای آن در عصر عسرت شکل میگیرد.
مجاهدی در بیان ویژگیهای ناجنبشها خاطرنشان کرد: ناجنبشها جنبههای اعتراضی دارند و نگاه و رفتار آنها به خارج از چارچوبهای تعیینشده است و مکانیزمهای متفاوتی را دنبال میکنند که این مکانیزمهای متفاوت به معنای بیاثر بودن آنها نیست بلکه آنها منتظر تشکیل تشکلهای وسیع نمیمانند، لذا بسیار متکثر بوده و صداهای متفاوتی از آنها به گوش میرسد.
وی ادامه داد: هر چند آنها در مسائل توافق ندارند اما در جهتگیریها وضعیتی یکسان پیدا کرده و یکصدا شده و به توافق میرسند.
این جامعهشناس در تشریح ویژگیهای ناجنبشها ابراز داشت: محیط عمل ناجنبشها در عرصههای سیاسی خاص نیست بلکه سیاست آنها سیاست زندگی روزمره است، لذا این ناجنبشها گویی جدا از هم اما به عنوان بخشهایی از یک فعالیت اجتماعی نقش ایفا میکنند.
مجاهدی با اشاره به جنبشهای دانشجویی در دهههای 40 تا 70، جنبشهای دانشجویی امروزی را متفاوت از آن زمان توصیف و بیان کرد: کنشگریهای دانشجویی امروزی در وضعیت ناجنبش قرار دارند
وی با بیان این پرسش که کنشگریهای دانشجویی در چنین وضعیتی چه کارهایی میتواند انجام بدهد؟ به سرفصلهای سه گانه سیاست، تحت عناوین تشخیص خیر عمومی، تخصیص منابع و منافع در گردش قدرت اشاره کرد و یادآور شد: تشخیص خیر عمومی به این معناست که با مراجعه به جامعه و ارادههای منفرد مردم مطالبات آنها را پیگیری کنیم و خیر عمومی جامعه را تشخیص دهیم.
این استاد دانشگاه افزود: پس از تشخیص خیر عمومی جامعه ما باید منابع عمومی را شناسایی کنیم و در تخصیص آنها در جهت حل مسئله اول اقدام کنیم.
مجاهدی منافع درگردش قدرت را، قابل توزیع و بازتوزیع دانست و نسبت به ساماندهی و سازماندهی آن تاکید کرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تنها حکومت نباید پیگیر این سه مسئله باشد،بیان کرد: جنبشهای اجتماعی اختلافشان با دیگر جنبشها و حکومت بر سر همین سه سطح است و به نظر نمیرسد که ما در این سه سطح اعمال هوشمندانهای داشته باشیم.
مجاهدی با اشاره به آغاز دهه پنجم نظام جمهوری اسلامی گفت: برخی از نهادها از بحرانها و ابربحرانها در کشور صحبت میکنند اما بحران باشد یا ابربحران؛ برداشت عمومی جامعه این است که اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور خوب نیست.
وی با اشاره به فعالیتهای دولت اظهار داشت: چرخ دولت میچرخد اما معلوم نیست چقدر به نفع مردم و به چه میزان کم هزینه در حال فعالیت است و این به آن معناست که ما در طول سالیان گذشته این سه سطح را به طور سنجیده تولید نکردیم و امکان آن فراهم نیاوردیم.
این جامعهشناس در تشریح راهحلهایی برای برون رفت کشور از مشکلات جامعه، موضوع را این چنین تصریح کرد: ما ملت و کشوری داریم با مشکلات و مسائل فراوان و در طرف دیگر، سیاسیون هستند برای حل این مشکلات.
مجاهدی با اشاره به مسئله انسدادگرایی خاطرنشان کرد: گرایشهای اصولگرایی و اصلاحطلبی به صورت متقاطع عمل میکند. توانشهای ما در طول این چهل سال همینهایی بوده که تحقق یافته است و قدرت حل مساله ما تا همین حد است که تا الان به آن دست یافتهایم.
مجاهدی با طرح انسدادگرایی از نگاه اصولگرایان ابراز داشت: آنها معتقدند ما در کشور با مشکلاتی مواجه هستیم لذا باید صبر کرد، که این خود نوعی انسدادگرایی است اما اصلاحطلبان معتقدند که وضعیت کشور به حالت پیچیدهای رسیده و سیستم محکوم به شکست است که این خود نوع دیگری از نگرش به انسدادگرایی است.
وی با اشاره به سیاستهای امید که دامنه گستره آن به اصلاحطلبان و اصولگرایان میرسد، بیان کرد: سیاست امید معتقد است که در کشور توانشهایی وجود دارد که میتوان آنها را فعال کرد و تغییرات مناسبی را برای حل مشکلات به وجود آورد بنابراین آنها معتقدند که ما به انسداد برخورد نکردهایم و با سیاست میتوانیم مسائلمان را حل کنیم.
این استاد دانشگاه به موضوع گفتوگوی ملی اشاره کرد و یادآور شد: مطرح شدن آن در سطح شعار اشکالی ندارد اما تا زمانی که مراد و انتظار ما از این گفتوگو مشخص نشود و مکانیزم و سلسله مراتب آن را روشن نکنیم نمیتوان به فضای گفتوگو امیدوار بود.
مجاهدی اضافه کرد: ما چه اصولگرا و چه اصلاحطلب باشیم باید صادقانه به این نتیجه رسیده باشیم که هیچ یک از ما بدون فهم گرایش سیاسی طرف مقابل خود نمیتوانیم به نتیجه برسیم.
وی تاکید کرد: در حال حاضر ما جناح رقیب را مسئله و انحلال رقیب را حل مسئله میشماریم اما با این رویکرد نمیتوان به نتیجه مطلوب نزدیک شد چراکه امروز موازنه خطر به گونه ای شده است که نمیتوان سودای حذف دیگری را در سر پروراند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما برای حل مسئله به حکم تاریخی نیاز نداریم، حل مساله را در زمین سیاست موثر دانست.
مجاهدی با توجه قرار دادن دانشگاه به عنوان مرجعیت علمی و وجود نسل دانشجو در دانشگاه، بیان کرد: دانشگاه باید کانون امید باشد. ما الان نباید مقصر را پیدا کنیم، اولویت ما حل کردن مسائل است و وقتی که ما مسائلمان را حل کردیم وقت برای پیدا کردن مقصر هم داریم.