یادداشتی از داود موذنیان؛
حقمداری دولت و رئیس آن از منظر امیرالمومنین
اشتهار علی(ع) در تاریخ سیاسی به ارزش محوری و فضیلت مداری است و همین ویژگی وجه تمایز حضرت با تمام سیاست مداران از جمله سیاسیون معاصرش میباشد.
به گزارش ایلنا متن یادداشت داود موذنیان بمناسبت هفته دولت با عنوان «حقمداری دولت و رئیس آن از منظر امیرالمومنین» به این شرح است:
اولین نکته در باب حقمداری- بعنوان یکی از بایستههای مهم شخصیتی رئیس دولت و رجال آن- تقابل حق و تکلیف است، به این معنا که هرآنچه مربوط به «حق مردم» است، تکلیف دولت؛ و هرآنچه که مربوط به «حق دولت» میشود، تکلیف مردم میباشد. در ادامه به برخی از مصادیق حقمداری در سیره امام علی(ع) اشاره میشود:
۲-۱. هدف وسیله را توجیه نمیکند: در اوایل حکومت حضرت امیر(ع)، مغیره بن شعبه لعنه الله علیه نزد حضرت میآید و پیشنهاد میدهد که فیالحال به معاویه کاری نداشته باشد و برای مصلحت حتی مدتی او را تثبیت کند تا حکومت حضرت تثبیت شود، سپس وی را برکنار کند. حضرت فرمود: من چنین کارى نمىکنم، براى اینکه اگر بخواهم معاویه را ولو براى مدت موقت تثبیت کنم معنایش این است که من معاویه را ولو در این مدت موقت صالح مىدانم، و من او را صالح نمىدانم و در این زمینه به مردم دروغ هم نمىگویم، تحمیل هم نمىکنم. وقتى دید حرفش اثر نمىکند گفت: من هم فکر کردم دیدم که همین کار را باید بکنید، حق با شماست. مغیره این را گفت و نزد معاویه رفت واز اصحاب وی و دشمنان امیرالمومنین شد. در جنگ صفین وقتی شریعه فرات به دست یاران معاویه افتاد آب را بر روی سپاه علی بست تا از آب به عنوان یک ابزار فشار استفاده کند اما وقتی شریعه به دست سپاه امیرالمومنین افتاد با آنکه حضرت میتوانست با بستن آب بر روی دشمن آنها را در فشار شدید بیاندازد اما از این کار امتناع ورزید و اجازه استفاده از آب را به دشمنش داد تا به بشریت درس آزادگی و حقیقت جویی داده باشد. تا به جهانیان این پیام را بدهد که هدف موجب توجیه هرگونه وسیلهای نیست. چرا که راه و منش علی بر این است که«مَن عَمَلَ بِالحَقِّ مَالَ الَیهِ الخَلقُ؛ هرکس به حق عمل کند مردم به وی تمایل یابند».
اشتهار علی(ع) در تاریخ سیاسی به ارزش محوری و فضیلت مداری است و همین ویژگی وجه تمایز حضرت با تمام سیاست مداران از جمله سیاسیون معاصرش میباشد. معاویه مظهر سیاستمدار زیرک ترسیم میشود که با زیرکی خود به مقابله با علی(ع) برمیخیزد اما با توجه به مبانی سیاسی امیرالمومنین سیاست معاویه ماهیتی شیطانی و به عبارتی مظهر حفظ و کسب قدرت با هر وسیلهای است، زیرا در نگاه او قدرت هدف است پس هر ابزاری برای بدست آوردن آن مشروع میباشد.
۲-۲. صداقت در اعلام مواضع دولت: این مصداق در نحوه پذیرش حکومت توسط حضرت متجلی است. پس از قتل عثمان، مردم برای بیعت به سوی حضرت حجوم میآورند و ابتدا از مردم میخواهد که به سراغ شخص دیگری روند، اما پس از اصرارهای بسیاری که از طرف مردم به ایشان میشود، شرایط و موضع دولتشان را اینگونه و در کمال صداقت، بدون هرگونه عوامفریبی و شعارهای پوپولیستی که مرسوم بسیاری از سیاسیون جهت رسیدن به قدرت است، بیان میکنند: «آگاه باشید، اگر دعوت شما را بپذیرم بر اساس آنچه که میدانم با شما رفتار میکنم و به گفتار این و آن و سرزنشکنندگان گوش نمیدهم» . حضرت در موضعی دیگر به صراحت بیان میکنند که: «آنان که سابقهاى در اسلام داشتند، و تاکنون منزوى بودند، بر سر کار مىآیند، و آنها که به ناحق، پیشى گرفتند، عقب زده خواهند شد» .
۲-۳. نفی فریب: فریب، حیله و کذب از خصائص دوَل دور از خرد است و دولت بیخردان همواره در معرض نابودی و اضمحلال است. واین حقیقت درتعبیری از ساسه العباد امیرالمومنین(ع) در نهایت زیبایی بیان شده است: «دَولَهُ الجَاهِلِ کَالغَریبِ المُتَحَرِّکِ إلَی النُّقلَه؛ دولت نادان همانند بیگانهای است حرکت کننده به سوی انتقال». ایشان در تعبیری دیگر میفرمایند: «وَاللهِ مَا کَتَمتُ وَشمَهً وَ لاکَذَبتُ کِذبَهً؛ به خدا سوگند هرگز به اندازه سر سوزنی حقیقت را کتمان نکرده و هیچ گونه دروغی نگفتهام». سیاست در منظر امیرالمومنین باید عاری از کذب و فریب و انحراف افکارعمومی باشد چه اینکه خود میفرماید: «ذِمَّتِی بِما اَقُولُ رَهِینَهٌ و اَنَا بِهِ زَعِیمٌ؛ آنچه را که میگویم به عهده میگیرم و خود به آن پایبندم».
این موارد گوشهای از مصادیق حقمداری در سیره امام علی(ع) بود که از باب «آب دریا را گر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید» بدان اشاره شد.