آیتالله محقق داماد:
تکفیر شیعه وسنی نمیشناسد/ برای حل مشکل جهان اسلام پیشنهاد میدهم تقسیم انسانها به مومن و کافر را کنار بگذاریم
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ایمان وکفر امری است قلبی و نباید در روابط اجتماعی اعم از روابط شهروندی و یا همزیستی تاثیری بگذارد، گفت: برای حل مشکل اجتماعی جهان اسلام پیشنهاد میکنم که تقسیمبندی انسانها به مومن و کافر را که مرتبط با قلوب است کنار بگذاریم و در روابط اجتماعی به جای آن تقسیم انسانها به «مسالم و محارب » را قراردهیم
به گزارش ایلنا، آیتالله مصطفی محققداماد در سخنانی در موسسه حکمت و فلسفه ایران در نقد افراطیگری و تکفیر گفت: اگر گوش شنوا داشته باشیم وبه دقت گوش بدهیم هم اکنون صدای ناله یتیمانی را در منطقه می شنویم که پدرانشان را به اتهام تکفیر سر بریدهاند، شیون و موری زنانی که با کشتن شوهرانشان بیسرپرست شدهاند و از آن زشتتر،کریهتر و جانسوزتر فریاد استغاثه زنان و دختران جوان بیگناهی که توسط مدعیان ایمان و غلبه بر کفر به بردگی درآمده و مورد تجاوز قرار گرفتهاند، دل هرانسانی را آتش میزند .
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه تردیدی وجود ندارد که مسبب اصلی این حوادث تلخ قدرتهای استکباری شرق وغرب هستند و همگی ساخته دست آنانند، اظهار کرد: سوال در این است که آنان با چه ابزار فکری و عقیدتی مردمی را وسیله اهداف سوء خویش قرارمیدهند؟ پاسخ این است که آنچه نقش مباشر در این امور دارد و نقش انگیزه اصلی را ایفاء میکند نهاد شوم« تکفیر» است.
این استاد حوزه با اشاره به معنای تکفیر، گفت: کافر دانستن دیگری در تاریخ ادیان اعم از ادیان الهی و غیر الهی سابقه دارد و اصولا این اتهام متوجه ادیان است که هریک از ادیان موجب میشوند که انسانها به دو دسته مومن و کافر تقسیم شوند. پیروان هر دین هممسلکان خود را مومن و جز آنان را کافر واز این رهگذر جامعه بشری را با این معیار به خودی و غیر خودی تقسیم می کنند . این تقسیم صرفا به حوزه دل وقلب بسنده نمی شود بلکه به سرعت به روابط اجتماعی سرایت میکند تا آنجا که برای مومنین فقط مومنین حق حیات دارند و غیرمومنین هیچ حقی ندارند، نه حق حیات، نه حق مالکیت خصوصی و نه حق آزادی ، حریت و طهارت! بی حقی که جای خود دارد ، مومنین مکلف به کشتن برخی و اسیربرخی و«جزیه» گرفتن از برخی دیگر می شوند.
محققداماد ادامه داد: مشکل این مسأله هنگامی سختتر میشود که تعیین مومن و کافر هم به دست هرکس و نا کسی قرارمی گیرد ، زیرا ایمان و کفر را چه کسی تعریف می کند ؟ بالاتر آنکه هرمومنی مکلف به پیدا کردن کافر می شود و در پی تفحص و جستجو میافتد و باز هم بالاتر از آن وقتی که تعریف کفر و ایمان به دست قدرت سیاسی و در راستای اهداف آن قرار گیرد .
او با بیان اینکه نهاد تکفیر در طول تاریخ خون بسیار ریخته و قربانیان زیادی گرفته است، اضافه کرد: چهارصد و اندی سال پیش از میلاد مسیح سقراط دانای یونان توسطه هیات منصفه،«تکفیر» می شود .در قرون وسطا چه چهره های درخشان علمی بدست اربابان کلیسا تکفیر و به مجازات سوزاندن محکوم شدند. جالب آنک بسیاری از قربانیان و جان باختگان مدعی بودند که ما مومن حقیقی هستیم و ایمان صحیح را ما تعرفه میکنیم ولی چون تعرفه آنان به نفع قدرت کلیسا نبود تکفیر می شدند.
این استاد حوزه افزود: در تاریخ اسلام نیز نمونههای بسیاری در این زمینه وجودد دارد . تکفیر شیعه وسنی نمیشناسد. نهادبی رحمی است که میتواند همه جا نقش خود را ایفا کند و با چهره خشمناک وارد شود. کشتارها، تفتیش عقائد ها ، تجسس ها ، و« ومحنة» ها همه بدست این نهاد صورت گرفته است.
عضو فرهنگستان علوم از سهرودری به عنوان یکی از شهیدان تکفیر یاد کرد و گفت: او مردی است فقیه، متکلم ، ادیب، منجم، عارف و بالاخره فیلسوف اشراقی و بنیان گذار حکمت اشراقی. من درمقاله « سهرودری در دادگاه جهل مقدس » مفصلا جزئیات دادگاه وی رانوشته ام تا بدانید وقتی تعیین کفر وایمان بدست هرکس بیفتد و بخواهد به درون و قلب این و آن برود و از ظن خود قضاوت کند چه میشود.
محقق دادماد در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه به نظر من ایمان وکفر امری است قلبی و نباید در روابط اجتماعی اعم از روابط شهروندی و یا همزیستی تاثیری بگذارد، اظهار کرد: تقسیم انسانها به مومن و کافر در روابط اجتماعی بایستی جای خود را به «مسالم و محارب » بدهد. منظورم از مسالم یعنی کسی که جنگ طلب نیست و سلاح در دست ندارد و نظم اجتماعی و آسایش دیگران را تهدید نمیکند و منظورم از محارب کسی است که به هر انگیزه ای به جنگ با ما برخاسته و حیات و آسایش ما را هدف گرفته است . با این دسته دوم تا حد توان و به قول قرآن محید ماستطعتم من قوه بایدجنگید .این جنگ نامش دفاع است.
این استاد حوزه تصریح کرد: به عنوان یک طلبه هفتاد و دوسالهای که اکثر بلکه تمام عمرش را در این عرصه مشغول بوده و به مطالعه دینشناسی گذارنده، برای حل مشکل اجتماعی جهان اسلام پیشنهاد میکنم که تقسیمبندی انسانها به مومن و کافر را که مرتبط با قلوب است کنار بگذاریم و در روابط اجتماعی به جای آن تقسیم انسانها به «مسالم و محارب » را قراردهیم. بدین معنا که هر کس که اظهار دوستی میکند دست او را بفشاریم و آغوش خود را بسوی او بگشاییم.
او در پایان گفت: پیشنهاد من به دولت جمهوری اسلامی اسلامی ایران این است که برای تبیین خط مشی سیاست خارجی خود و جدا کردن راه خود با تفکر داعشی که امروز چهره اسلام را کریه کرده، رسما با گرفتن الهام از تعالیم اهل بیت عصمت (ع) وعقل گرائی شیعی برهمین نقطه نظر پای فشارد و به صراحت اعلام دارد.