استاد دانشگاه نیوهمپشایر در گفتوگو با ایلنا:
رهبران اروپا نسبت به ترامپ بیاعتمادند/ تصمیمات اشتباه ترامپ به راحتی احتمال وقوع جنگ را افزایش میدهد/ ایران در حال ارزیابی هزینه و فایده دستیابی به سلاح هستهای است
استاد دانشگاه نیوهمپشایر تاکید کرد: موافقم که احتمال وقوع جنگ بیش از هر زمان دیگری در دوران زندگیام نزدیک شده است. ترامپ غیرقابل پیشبینی و چندان اندیشمند نیست، بنابراین بهراحتی ممکن است تحتتأثیر قرار گرفته و تصمیمات اشتباهی بگیرد، که این مسئله احتمال وقوع جنگ را افزایش میدهد.
کرک دورسِی، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل و تاریخ دانشگاه نیوهمپشایر در گفتوگو با ایلنا، نظرات خود را در مورد تنشها میان ایران و غرب و دورنمای وقایع منطقه بیان کرد.
متن گفتوگوی ایلنا با دورسی به این شرح است:
هر کشوری باید حق موجودیت کشورهای دیگر را به رسمیت بشناسد
در حالی که قدرتهای بزرگ معمولاً نفوذ بیشتری در سازمانهای بینالمللی دارند، چگونه میتوان اصل احترام متقابل و برابری تمام کشورها را در نظام بینالمللی ترویج کرد؟
این یک پرسش بسیار بزرگ است که دههها موضوع بحث دانشمندان علوم سیاسی بوده است! نقطه شروع این است که هر کشوری حق موجودیت کشورهای دیگر را به رسمیت بشناسد. این مسئله میتواند از تغییر نگرش روسیه نسبت به اوکراین آغاز شود.
نقش سازمانهای بینالمللی در دستیابی به این هدف چیست؟
سازمان ملل متحد میتواند نقشی ایفا کند، اما قدرت سازمان ملل تنها به اندازه اراده اعضای آن، بهویژه پنج عضو دائم شورای امنیت، است و باید واقعبین بود که کشورها نگرانیهای متفاوتی در این زمینه دارند. به عنوان مثال، دولت ایران از حمایت آمریکا از اسرائیل اظهار نارضایتی میکند، در حالی که کشورهای اروپایی از تلاش یک عضو سازمان ملل (روسیه) برای شکست دادن عضو دیگر (اوکراین) با حمایت کشورهایی مانند ایران و چین نگران هستند. شاید همه ما نقاط کور خودمان را داریم.
ترامپ ایدههای جدیدی ندارد
آیا فکر میکنید سیاستهای ترامپ نسبت به ایران با رویکردهای قبلی او یا سایر روسای جمهور آمریکا متفاوت خواهد بود؟ این تفاوتها چه تأثیری بر معادلات منطقهای و بینالمللی خواهد داشت؟
من انتظار دارم که ترامپ سیاستهایی مشابه با دوره اول خود را در قبال ایران دنبال کند. در آن دوره، انگیزه اصلی او بیاعتنایی به هر دستاوردی بود که توسط رئیسجمهور اوباما حاصل شده بود. ترامپ به طور کلی ایدههای جدیدی ندارد، زیرا مدعی است سیاستهای دوره اول او نسبت به ایران به خوبی عمل کردهاند.
احیای برجام امکانپذیر نیست
با توجه به خروج ایالات متحده از برجام در زمان ریاستجمهوری ترامپ، چگونه میتوان این توافق را احیا یا مشابه آن را برقرار کرد؟
من فکر نمیکنم که ترامپ علاقهای به همکاری با دولت کنونی ایران داشته باشد، بنابراین احیای برجام امکانپذیر نیست. انتظار دارم که ترامپ بیشتر به تهدید ایران روی آورد تا آن را وادار به عقبنشینی کند.
تعامل ایران و عربستان احتمالا برای ترامپ ناخوشایند خواهد بود
آیا سیاستهای ترامپ در خاورمیانه بر چشمانداز روابط راهبردی ایران با کشورهای همسایه و سایر قدرتهای جهانی تأثیر خواهد گذاشت؟
حدس من این است که اسرائیل از موضع سختگیرانهتر علیه ایران استقبال خواهد کرد، هرچند این مسئله به اینکه چه کسی در اسرائیل قدرت را در دست دارد، بستگی زیادی دارد. اگر نتانیاهو از قدرت برکنار شود، احتمالاً دولت جدید اسرائیل سیاستهایی آشتیجویانهتری با همسایگان خود اتخاذ خواهد کرد. به نظر من، دیدگاه عربستان سعودی نسبت به ایران پیچیده است؛ این کشور، ایران را بهعنوان رقیب منطقهای خود میبیند، اما شاید نیاز به تعامل با آن را نیز حس کند که این مسئله برای ترامپ احتمالا ناخوشایند خواهد بود.
حمایت آمریکا از اسرائیل نامحدود است
ایران چگونه میتواند از تعامل با قدرتهای بزرگی مانند روسیه و چین برای حفظ توازن قدرت در برابر سیاستهای ترامپ بهره ببرد؟
من متقاعد نشدهام که هیچیک از این سه دولت واقعاً به دنبال حفظ توازن قدرت باشند. روسیه یک قدرت رو به افول است که نفت، غلات و سلاحهای هستهای دارد، اما مشکلات زیادی نیز دارد، از جمله گرفتار شدن در جنگی که در اوکراین نمیتواند پیروز شود. احتمالاً دولت ایران با فروش پهپادها به روسیه در این زمینه اشتباه کرد! چین بهدنبال ثبات نیست، بلکه میخواهد قدرت برتر باشد و این مسئله به این معناست که ایران به عنوان منبع نفت مورد نیاز چین به این سیستم کشیده خواهد شد. ایران در این سیستم قطعاً مزایایی کسب خواهد کرد، اما استقلال زیادی برای کشورهایی که منابع خود را به چین میفروشند، وجود نخواهد داشت!
تا چه حد حمایت غرب، بهویژه ایالات متحده، از اسرائیل عامل اصلی تشدید بحران در منطقه خلیج فارس بوده است؟
حمایت آمریکا از اسرائیل قوی و تقریباً نامحدود است. به نظر من، سیاستهای غرب نسبت به اسرائیل – و باید اشاره کرد که هیچ سیاست واحدی در غرب وجود ندارد، زیرا کشورهای اروپایی رویکردهای متفاوتی دارند که همه آنها با آمریکا تفاوت دارند – علت اصلی تنش در منطقه خلیج فارس نیست. ایران، عربستان سعودی و سایر کشورها در منطقه منافع خود را دارند که فقط بخشی از آنها مربوط به اسرائیل است. به عنوان مثال، جنگ در یمن هیچ ارتباطی با اسرائیل ندارد و نزاع قدرت در داخل عراق تقریباً هیچ ارتباطی با اسرائیل ندارد.
اسرائیل باید بپذیرد که نمیتواند از طریق جنگ به صلح دست یابد
آینده منطقه غرب آسیا را چگونه ارزیابی میکنید، بهویژه در مورد بحران غزه با توجه به اعلام آتشبس در لبنان؟
پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است و بیشتر باید بر اساس گمانهزنی باشد. به نظر من، همسایگان اسرائیل باید بپذیرند که این اسرائیل از حمایت کافی برخوردار است و از نقشه محو نخواهد شد. از سوی دیگر، دولت اسرائیل هم باید بپذیرد که نمیتواند از طریق جنگ به صلح دست یابد. تصور توافقی که هم مرزهای اسرائیل را تضمین کند و هم قلمرو کافی برای فلسطینیان فراهم آورد که بتوانند یک دولت پایدار داشته باشند، دشوار است. به نظر نمیرسد که جهان بتواند راهحلی برای این معضل بیابد، مگر اینکه یکی از این دو جامعه یا هر دو در تعریف آنچه که قابلقبول میدانند، تجدیدنظر کنند. اما چنین چیزی در آینده نزدیک محتمل به نظر نمیرسد.
ایران چگونه میتواند توان بازدارندگی خود را تقویت کرده و استراتژیهای امنیتی خود را به گونهای تنظیم کند که تهدیدات نظامی بالقوه را کاهش دهد بدون آنکه تنشها را افزایش دهد؟
من مطمئن نیستم که ایران از چه کسی نیاز به بازدارندگی دارد. اسرائیل احتمالاً حدود ۵۰ سال است که سلاح هستهای دارد و به نظر نمیرسد که تمایلی به استفاده از آنها داشته باشد، مگر اینکه مورد حمله قرار گیرد. چند سلاح هستهای بعید است که ایالات متحده را بازدارد و اگر ایران بخواهد سلاح هستهای تولید کند، در حالی که خواستار نابودی اسرائیل است، خطر تحریک حمله پیشگیرانه از سوی آمریکا یا اسرائیل را افزایش میدهد.
بنابراین ایران میتواند بهراحتی از برنامه هستهای پرهزینه عقبنشینی کرده و منابع آن را به تولید داخلی اختصاص دهد. اسرائیل حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد، در حالی که جمعیت ایران بیش از ۸۰ میلیون نفر است و آنها با کشورهای دیگر از هم جدا شدهاند. بنابراین، واقعبینانه نیست که اسرائیل بتواند بهطور جدی به ایران آسیب برساند. به همین ترتیب، تا زمانی که ایران سلاح هستهای نداشته باشد، نمیتواند تهدید جدی برای اسرائیل محسوب شود.
دولت ایران در مورد دولت جدید آمریکا عاقلانه عمل خواهد کرد
آیا فرصتهای اقتصادی و تجاری بین ایران و آمریکا میتواند پایهای برای باز کردن روابط باشد؟
بله، این مسئله میتواند راهی برای پیشرفت باشد، اما هر دو دولت باید مایل باشند اختلافات دیرینه خود را کنار بگذارند (که به اقدامات ایالات متحده در سال ۱۹۵۴ بازمیگردد). برجام قرار بود مسیری برای عادیسازی روابط بین این دو باشد، اما ترامپ بدون دلیل موجهی آن را لغو کرد. فکر میکنم ایرانیها دلایل خوبی دارند که از آمریکا انتظار داشته باشند اولین گام برای عادیسازی را بردارد، اما همچنین باید درک کنند که این رابطه تنها یکی از روابط متعدد برای دولت ایالات متحده است، اما برای ایران یکی از مهمترین روابط محسوب میشود. دولت ایران احتمالاً عاقلانه عمل خواهد کرد اگر چیزی جدید برای جلب توجه ترامپ پیشنهاد کند.
دولتهای اروپایی در دوره ترامپ نفوذ زیادی نخواهند داشت
نقش اروپا را در روابط ایران و آمریکا در آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
تحت ریاستجمهوری جو بایدن، دولتهای اروپایی این فرصت را داشتند که توافقی میان ایران و آمریکا برقرار کنند، اما بایدن مشغول مسائل زیادی بود و نمیخواست اولین گام را بدون شواهدی از آمادگی ایران برای مصالحه بردارد. در زمان ترامپ، فکر نمیکنم دولتهای اروپایی نفوذ زیادی داشته باشند و اگر هم داشته باشند، آن را بر مسائل تجاری و اوکراین متمرکز خواهند کرد.
با توجه به تجربیات گذشته و تحلیل سناریوهای ممکن، آینده روابط ایران و آمریکا را چگونه پیشبینی میکنید؟ چه عواملی در شکلگیری این آینده تأثیرگذار خواهند بود؟
من انتظار ندارم روابط میان این دو کشور در دوره ریاستجمهوری ترامپ بهبود یابد، هرچند که ترامپ در مقطعی گفته بود "نیاز به دستیابی به توافق داریم." دولت ایران و دولت ترامپ را به یک اندازه سرسخت و غیرمنعطف میبینم، احتمالاً درگیر یک رقابت سطح پایین برای آینده قابل پیشبینی خواهیم بود.
تصمیمات اشتباه ترامپ به راحتی احتمال وقوع جنگ را افزایش میدهد
در حال حاضر، برخی تحلیلگران سناریوهایی مانند احتمال وقوع جنگ جهانی سوم را مطرح میکنند. این سناریو را چقدر محتمل میدانید؟
در حالی که فکر نمیکنم جنگی گسترده محتمل باشد، موافقم که احتمال وقوع جنگ بیش از هر زمان دیگری در دوران زندگیام نزدیک شده است. ترامپ غیرقابل پیشبینی بوده و چندان اندیشمند نیست، بنابراین بهراحتی ممکن است تحتتأثیر قرار گرفته و تصمیمات اشتباهی بگیرد، که این مسئله احتمال وقوع جنگ را افزایش میدهد.
محافظت چندانی از حقوق بشر در کشورهایی که خود را در مبارزه میان مرگ و زندگی میبینند، وجود ندارد
با توجه به اینکه اسرائیل هرگز عضویت در معاهده NPT را نپذیرفته و سلاحها و زرادخانههای هستهای آن همواره بهعنوان تهدیدی برای منطقه در نظر گرفته شده است، چرا قدرتهای بزرگ و سازمانهای بینالمللی اسرائیل را مجبور به پذیرش چارچوبها و محدودیتها نمیکنند؟
جامعه بینالمللی نمیتواند اسرائیل یا ایران را به انجام هیچ کاری مجبور کند، تنها میتواند مشوقهایی برای تغییر موضع این کشورها ارائه دهد. البته، دولتها اغلب مواضعی غیرقابل مذاکره دارند. بهعنوان مثال، هیچ چیز نمیتواند پوتین را وادار کند که زرادخانه هستهای روسیه را کنار بگذارد. من نسبت به این موضوع که اسرائیل همسایگانش را با سلاحهای هستهای تهدید کند، بدبینم؛ اما این احتمال که ایران تهدیدات خود برای نابودی اسرائیل را عملی کند، کمی بیشتر به نظر میرسد.
اساساً استاندارد دوگانه سازمانهای بینالمللی و کشورهای غربی در رابطه با مقوله حقوق بشر را چگونه ارزیابی میکنید؟
استانداردهای بسیاری برای سیاستهای حقوق بشری وجود دارد، بنابراین پاسخ مستقیم به این سؤال دشوار است. وزارت خارجه آمریکا سالانه گزارشی در مورد وضعیت حقوق بشر در سراسر جهان منتشر میکند، سپس دولت چین اغلب گزارشی در پاسخ ارائه میدهد که نقصهای آمریکا را برجسته میکند. به نظر میرسد نکته کلیدی این باشد که در کشورهایی که خود را در مبارزهای میان مرگ و زندگی میبینند، محافظت چندانی از حقوق بشر وجود ندارد.
دولت ایران در حال ارزیابی است که آیا دستیابی به سلاح هستهای ارزش هزینههای آن را دارد
نقش سه قدرت اروپایی در پیشبرد دیپلماسی هستهای ایران را چگونه ارزیابی میکنید و چه انگیزههایی ممکن است آنها را به همکاری یا تقابل سوق دهد؟
به نظر میرسد دولت ایران در حال ارزیابی است که آیا دستیابی به سلاح هستهای ارزش هزینههای آن را دارد یا خیر. اگر ایران سلاحها و موشکهایی برای حمل آنها تولید کند، شانس داشتن رابطهای مثبت با کشورهای اروپایی از بین خواهد رفت. بنابراین، به نظر میرسد دولت ایران بین خواست خود برای تبدیل شدن به یک قدرت هستهای که انتظار دارد باعث افزایش پرستیژ و احترام شود، و تمایل به داشتن یک رابطه اقتصادی عادی با جهان، مانده است.
کشورهای اروپایی بهطور واقعی نگران دستیابی ایران به چنین سلاحهایی هستند و مایلاند راهی پیدا کنند تا ایران را به توقف برنامهاش ترغیب کنند. در عین حال، بدون حمایت ایالات متحده، اروپاییها چیز زیادی برای ارائه در جهت کاهش تحریمها ندارند. من انتظار درگیری مستقیم با ایران را ندارم، زیرا کشورهای اروپایی احساس نمیکنند مستقیماً تهدید شدهاند، اما آنها بهطور کلی به دولت ایران اعتماد ندارند که بتواند ثبات جنوب غربی آسیا را حفظ کند.
غیرممکن است پیش از روی کار آمدن ترامپ توافقی میان ایران و اروپا حاصل شود
رهبران اتحادیه اروپا نسبت به ترامپ بیاعتماد هستند
آیا مذاکرات ایران و اروپا میتواند به افزایش صلح و ثبات در منطقه کمک کند؟ اگر بله، چگونه؟
بعید میدانم که این مذاکرات به تحقق صلح یا ثبات کمک کنند، مگر اینکه دولت ایران آماده باشد امتیازات قابل توجهی در مورد بازرسیها و تحقیقات بدهد. کشورهای اروپایی قدرت کافی برای تغییر شرایط را ندارند و مشکلات مهمتری مثل اوکراین دارند، که ایران با فروش سلاح به روسیه در آن نقش سازندهای ایفا نمیکند! (این ادعا بارها از سوی ایران تکذیب شده است) اگر دولت ایران بخواهد روابط خود را با سه کشور اروپایی بهبود بخشد، میتواند از حمایت از تهاجم روسیه به اوکراین دست بردارد!(این در حالی ایران بارها اعلام کرده از جنگ در اوکراین حمایت نکرده و بارها طرفین را به خویشتن داری دعوت کرده است)
آیا اروپا در صورت توافق، تحریمها را کاهش خواهد داد؟
بله، اما دستیابی به چنین توافقی راه درازی در پیش دارد، اگر اصلاً امکانپذیر باشد.
توافق با اروپا قبل از روی کار آمدن ترامپ چقدر مهم و ضروری است؟ آیا اتحادیه اروپا میتواند بهعنوان هماهنگکننده بین ایران و ایالات متحده عمل کند و به حل اختلافات کمک کند؟
ترامپ کمتر از دو ماه دیگر به قدرت میرسد، بنابراین تقریباً غیرممکن است که پیش از آن توافقی حاصل شود. حتی اگر ایران و اروپاییها به توافق نزدیک باشند، باز هم تکمیل و نهاییسازی یک توافق زمانبر است.
فعلاً نقشی برای اتحادیه اروپا نمیبینم، زیرا ترامپ اعتماد خاصی به اتحادیه اروپا بهعنوان یک شریک قابلاعتماد ندارد و تصور میکنم که رهبران اتحادیه اروپا نیز تقریباً به همان اندازه نسبت به ترامپ بیاعتماد هستند.
اروپا چه اقداماتی میتواند برای جلب اعتماد بیشتر ایران انجام دهد تا به پیشرفت مذاکرات کمک کند؟
کشورهای اروپایی میتوانند اقداماتی برای رفع تحریمها انجام دهند، اما احتمالاً بدون آنکه ایران ابتدا برخی امتیازات بدهد، چنین نخواهند کرد. ایرانیها باید به این ایده عادت کنند که دولتهای اروپایی در ادعاهای خود ایران را بهعنوان نیرویی بیثباتکننده در خاورمیانه میبینند!