فرشید باقریان در گفتگو با ایلنا:
ایران شورای استمرار بریکس را برای تامین نیازها ایجاد کند
تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: پیشنهاد من این است که ما یک شورای استمرار بریکس ایجاد کنیم و این شورای استمرار بریکس باید قبل از عضویت ایران شروع به کار کند و اکثر اعضای این شورا باید از بخشخصوصی باشند و دولت پیامهایی که از بریکس به عنوان پیمان سیاسی منطقهای یا پیمان سیاسی جهانی میگیرد به این اعضا انتقال دهد. این اعضا شناسایی نیاز میکنند، بعد میبینند که در این نیازها کدام یک از آنها میتواند در داخل برطرف شود و آن را به سطوح پایینتر انتقال دهند.
فرشید باقریان تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در خصوص حضور رئیسجمهور در اجلاس بریکس و مزایای عضویت ایران در این گروه گفت: بریکس با وجود اینکه به تازگی در سال ۲۰۰۹ تأسیسشده است، اطلاعات و اشرافاتی به نظم نوین جهانی دارد. یعنی یک پیمان یا همکاری جاهل از موضوعات جهان نیست. بعضی از این کشورها، مقابل نظم نوین جهانی ایستادند و بعضی از آنها در کنار نظم نوین جهانی قرار دارند. به همین دلیل از قارههای مختلف و با دکترینهای متفاوتی در سیاست و روابط بینالمللی خودشان در بریکس حضور دارند.
وی افزود: مورد دوم اینکه رتبه کنشگرانی که در بریکس قرار دارند تقریبا پایه یک، دو و سه دنیا است. به طور مثال چین در حالحاضر رتبه یک تجارت خارجی جهان و رتبه دو تجارت جهانی را دارد. روسیه رتبه یک نفت و گاز جهان و رتبه یک سلاح هستهای را هم در اختیار دارد. هند رتبه یک جمعیت جهان و رتبه یک نرمافزار جهان را دارد. به همین دلیل بریکس پیمانی است که اعضای آن که رتبههای یک، دو و سه جهان را دارند در کنار هم قرار گرفتند. علاوهبر اینکه آنها ۴۰میلیون کیلومتر مربع از خاک جهان را دربرگرفتند و بیش از ۲ میلیارد نفر از جمعیت جهان را در اختیار دارند. میزان کارکرد و گردش مالیشان بسیار بالاست. آنها در نیازهای خود هم در رتبه یک و دو جهان هستند یعنی شما فقط به نیازهای این کشورها توجه کنید، یک کشوری که رتبه یک تولید در جهان را داشته باشد، در نیازها هم رتبه یک را دارد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح کرد: حالا وقتی شما نگاه میکنید، ایران هم در حالحاضر در دنیا رتبه ۲ جهان را در نیازها دارد؛ پس ایران جا دارد در کنار دیگر رتبهها قرار گیرد. پس ما به این نکته اشراف داریم که ایران به واسطه رتبهاش باید در کنار دیگر کنشگران نظم نوین جهانی قرار گیرد. مضاف بر اینکه این کنشگرها بنا به ظرفیتشان میتوانند مفید باشند به طور مثال، چین را در پیمان شانگهای داریم که در این پیمان رتبه یک جمعیت خود را استفاده کرده این رتبه را در بریکس هم حفظ میکند، یعنی جمعیت دو برابر نمیشود و به همان میزان انتقال سطح صورت میگیرد؛ یعنی انتقال سطحی که چین در پیمان شانگهای دارد، همان انتقال سطح را در بریکس انجام میدهد. یعنی کنشگری چین در شانگهای هرچه هست، همان نوع کنشگری را هم در بریکس انجام میدهد.
باقریان افزود: این باعث میشود که ایران به واسطه تعهدات و الزاماتی که با دیگر پیمانها دارد و اگر آن پیمانها تعارضی با این پیمان نداشته باشند، مجبور شود ظرفیت خود را با این پیمان بالا ببرد. الزام بالا بردن ظرفیت به وجود میآید و ایران در یک کورانی برای کنار دیگر رتبهها بودن قرار میگیرد که مجبور است سطح خود را ارتقا دهد. هر موضوعی که ایران را مجبور میکند سطح تولیدات، صادرات و کنشگریاش را بالا ببرد، قاعدتا باید این را به داخل انتقال دهد. یعنی برای مثال شما نمیتوانید به بریکس بگویید که میزان چرم خام شما چقدر است؟ بریکس اعلام میکند که اینقدر است. ایران اگر بخواهد آن را برطرف کند و آن میزان نباشد، باید سطح تولید را افزایش دهد. این افزایش تولید اجباری، یک روزی ملکه ذهن شما میشود. ورود به بریکس یک مسأله دیگر بوده و باقیماندن در آن یک مسأله دیگر است. یک روزی ایران مجبور میشود به واسطه اینکه در بریکس باقی بماند و نیازهای درونپیمانی را تأمین کند، آن سطح را نگه دارد و این باعث میشود که چه بریکس نیازهایش را عنوان کند و چه نکند، ما به واسطه حضورمان در آنجا، بعد از زمان خاصی نیاز آن پیمان را برطرف کنیم البته حضور ما در بریکس امروز اتفاق نمیافتد و زمانبر است.
وی تصریح کرد: پیشنهاد من این است که ما یک شورای استمرار بریکس ایجاد کنیم و این شورای استمرار بریکس باید قبل از عضویت ایران شروع به کار کند و اکثر اعضای این شورا باید از بخشخصوصی باشند و دولت پیامهایی که از بریکس به عنوان پیمان سیاسی منطقهای یا پیمان سیاسی جهانی میگیرد به این اعضا انتقال دهد. این اعضا شناسایی نیاز میکنند، بعد میبینند که در این نیازها کدام یک از آنها میتواند در داخل برطرف شود و آن را به سطوح پایینتر انتقال دهند. یعنی به طور مثال به ما بگویند شما برای جام جهانی انتخاب شدید و باید برای حضور در آن آماده باشید این موضوع هم بدون تمرین صورت نمیگیرد. عمده اعضای شورای استمرار باید در دست کنشگران بخش خصوصی باشد تا بتوانند نیاز بریکس را تامین کنند.
باقریان در پاسخ به این سوال که این نگرانی وجود دارد که با عضویت ایران در بریکس، فقط به یک پرستیژ ظاهری عضویت در سازمان منطقهای اکتفا شود. زیرا به دلیل تحریمها امکان داد و ستد با خیلی از اعضای این سازمان آن هم بدون اجازه آمریکا وجود ندارد. ایران به چه شکل میتواند با پیوستن به این گروه با وجود تحریمها تبادلات اقتصادی خود را انجام دهد، گفت: سوالات کاملا منطقی است. اعضای بریکس در حال حاضر به غیر از آفریقای جنوبی، درصدد کنار زدن یا کم مصرف کردن دلار هستند. این حس وجود دارد اما برای آنکه این موضوع عملیاتی شود یعنی در بستر پراگماتیسم یا عملکردگرایی بخواهیم به آن نگاه کنیم، سالها طول خواهید کشید.
وی افزود: اما به این معنی نیست که در کنار این، اعضای بریکس به شکل تهاتری به معاملاتشان نپردازند. به طور مثال پاکستان از منبع درآمد اجاره بندر گوادر که از هند گرفته بود، میزان بدهی نفت و گاز به روسیه را با روپیه و یوآن پرداخت کرد. پس این موضوع نشان میدهد که اگر طرفهای شما در بریکس به عنوان دیگر کنشگرها پولها یا ارزهای ملی دیگر کشورها را قبول کنند این موضوع تقریبا میتواند حل شود. اگر بریکس قیام ارادی داشته باشد یا ارادهای در راستای کنار زدن دلار باشد که البته کنار زدن دلار ساده نیست، زیرا آمریکا حتما با آن مقابله خواهد کرد؛ اگر این اراده وجود داشته باشد این امکان شدنی است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح کرد: اگر شما به اعضای بریکس توجه کنید، غیر از برزیل که در دوردست است اما با موفقیتی که ناوگان ۸۶ پیدا کرد آن هم در منطقه proximity و در قرابت غیرسرزمینی با ما قرار میگیرد، بقیه در قرابت سرزمینی با ما هستند. یعنی هند، چین، روسیه و آفریقای جنوبی که با کشتیرانی ما در قرابت هستند، به همین دلیل ما میتوانیم تهاتر کالا را مبنا قرار دهیم. اگر دولتی درصدد این باشد که بخواهد به نوعی دلار را از نقش تجارت خارجیاش پاک کند، مجبور است حداقل ۷۰ درصد از تجارت خارجی با همسایگان خود را براساس پول ملی دو کشور انجام دهد. باز هم تاکید میکنم این موضوع در قالب دولتها شدنی است.
وی افزود: اما اینکه آمریکا مقابله خواهد کرد، بله. آمریکا قطعا مسأله تحریمها را اعمال خواهد کرد و ما با همه این موارد موافق هستیم اما میتوانند نیازها را طور دیگری برطرف کنند. به طور مثال اگر سازمان بریکس به عنوان نیاز درونسازمانی به نفت و گاز احتیاج داشته باشد، ایران میتواند نفت و گاز را در اختیارشان بگذارد و موارد دیگر را به عنوان تهاتر از آنها بگیرد. آمریکا هم در این مسأله نمیتواند دخالتی داشته باشد؛ فقط میتواند در موارد کشتیرانی، انتقال کالا یا پروازهای بینالمللی در این مسأله دخالت کند که آن هم محدود بوده و خیلی پیچیده نیست.
باقریان در پاسخ به این سوال که اختلافات درونی گروه بریکس میان چین و هند، همچنین تضعیف چهره روسیه بعد از حمله به اوکراین چه تاثیری در قدرت این سازمان داشته است، گفت: اگر توجه کنید، بریکس بیشتر بر اساس حمایتهای روسیه به این نقطه رسیده است. روسیه میتواند جزو علتهای معجزه این سازمان باشد اما علل بقای گروه بریکس نیست. این گروه با تمام اعضایی که شما به آن اشاره کردید و قرار است اعضای دیگری به آن جذب شوند، کار میکند البته حدس میزنم بریکس به دنبال جذب اعضای دیگری هم است و عضو دیگر میتواند عربستان باشد. بر اساس جمعیت بیش از ۲ میلیارد نفری که در پیمان بریکس حضور دارد، از تمام توانایی خود استفاده میکنند تا کمتر تنشی در مسائل درون سازمانی داشته باشند. ما در حقوق بین الملل در هر پیمان و عهدی قانونی به نام Pacta sunt servanda داریم که شما باید به عهد خود وفا کنید. یعنی اگر در پیمان بریکس تعهد و الزامی دادید، وفای به عهد شما را مجبور میکند تا به مجموعه پاسخگو باشید.
وی افزود: جنگ اوکراین به درازا کشیده شد و این روند ادامه خواهد داشت. در حال حاضر اما روسیه یک کنشگر بزرگ در جهان است. آمریکا در جهان بینالملل هیچ وقت به دنبال تجزیه روسیه نیست. این را باید از فکرتان بیرون کنید. اتفاقا آمریکا به دنبال یک روسیه تجمیع شده است. زیرا اگر روسیه تجزیه شود بخش عظیمی از خاک این کشور به دست چین میافتد و رقابت با چین برای آمریکا امکانناپذیر میشود به همین دلیل این اتفاق رخ نخواهد داد. روسیه تضعیف خواهد شد، روسیه مقداری به سمت حاکمیت دموکراتیک خواهد رفت، ممکن است در نظام سیاسی روسیه البته نه به صورت بنیادین اما تغییرات سیاسی صورت بگیرد. جنگ اوکراین هم به نقطهای رسیده است که در علوم سیاسی به آن Quiescent Point میگوییم. یعنی جنگ به نقطهای رسیده است که تحرکی صورت نمیگیرد. اگر قرار باشد جنگ اوکراین به جنگ هستهای تبدیل نشود، باید در محدودهای که قرار دارد، فریز شود. اگر این فریز شدن رخ دهد و جنگ به آتش بس تبدیل شود، باقی مسائل حل خواهد شد.
وی تصریح کرد: اگر روزی اوکراین نیاز به بازسازی داشته باشد که فکر نمیکنم کمتر از یک تریلیون دلار برای بازسازی نیاز باشد، گروه بریکس و کشورهایی که رابطه مستقیمی با اوکراین ندارند، میتوانند بخش عظیمی از بازسازی اوکراین را انجام دهند. شاید پادرمیانی اعضای بریکس مانند هند، چین به عنوان کشورهای بزرگ رتبه یک و دو جهان بتواند سبب شود که جنگ زودتر به پایان برسد.
باقریان در پاسخ به این سوال که در میان پیشنهاد پیوستن ایران به گروه بریکس، چندین کشور دیگر هم درخواست عضویت را مطرح کردند که عربستان سعودی هم این درخواست را مطرح کرده، پیش بینی شما درباره عضویت یا عدم عضویت ایران و عربستان در این گروه چیست، گفت: نمیتوانم به عدم عضویت فکر کنم زیرا ایران درخواست داده و اشتیاق حضور هم دارد اما عدم عضویت میتواند از جانب اعضا باشد. به طور مثال حدود ۱۲ سال طول کشید تا در پیمان شانگهای عضو شویم و این موضوع هم میتواند مورد انتظار ما باشد. ما اشتیاق کامل داریم که در پیمان منطقهای، نه به عنوان پیمان جایگزین با پیمان آمریکایی برای الزام منطقه، الزام نظم عمومی و الزام مقابله با نظم نوین جهانی شرق در این گروه حضور داشته باشیم. ما در شرق قرار داریم و ژئوپلوتیک ما خواسته یا ناخواسته در مرکز شرق قرار دارد. به همین دلیل ما درگیر این مسئله هستیم که بتوانیم از جغرافیای خودمان ثروتسازی کنیم.
وی تصریح کرد: اگر ایران بتواند برای منطقه خود تولیدات بیشتری داشته باشد خیلی بهتر است. الزام نفت و گاز بسیار مهم است. البته روسیه درباره نفت و گاز رقیب ما است. برزیل دومین تولید کننده هواپیما در جهان است و جمعیت بالایی دارد. آفریقای جنوبی مرکز تبادل کالا در قاره آفریقا است. بنابراین میتوان گفت این کشورها پایگاههایی برای بالا بردن ارتقای سطح ما هستند. ما مجبور هستیم که در بریکس باشیم. زیرا نیاز منطقهای و ژئوپلیتیک ما است. عربستان هم بعد از توافقی که با ما انجام داد به دلیل رقابت سالمی که با ما دارد حضورش در این گروه هم به نفع هر دو کشور خواهد بود و امیدواریم این رقابت تا مادامالعمر بماند و سطح هر دو را ارتقا دهد. عربستان هم به دنبال حضور در بریکس است و فکر میکنم تا دو سال آینده این موضوع را مشاهده کنیم.