فرجیراد در گفتوگو با ایلنا:
همه طرفهای وین بر مثبت بودن دور هشتم تاکید دارند/ اگر با آمریکا مستقیما صحبت کنیم، منافع کمتری را از دست میدهیم
یک تحلیلگر ارشد سیاست خارجی گفت: فکر میکنم اگر مذاکرات مستقیم انجام شده بود الان به مراتب جلوتر بودیم؛ البته همین موفقیتی هم که در یکی، دو مرحله آخر در مذاکرات به دست آمده است به خاطر یک نوع از مذاکرات کتبیای است که با واسطه بین ایران و آمریکا و خارج از چارچوب ۱+۴ در وین، انجام شده است؛ یعنی ما یک پله به سمت جلو حرکت کردهایم. گاهی اوقات آمریکاییها مکاتباتی را انجام دادند و از طرف ایرانی جواب گرفتند که این خودش مثبت ارزیابی میشود و دیدیم که یکسری مشکلات سریعتر حل شد.
عبدالرضا فرجیراد در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی روند پیشرفت مذاکرات وین برای احیای برجام و در پاسخ به این سوال که به نظر میرسد مذاکرات دور هشتم تا حدودی با دور هفتم متفاوت بوده و پیشرفتهایی حاصل شده و امیدواریهایی به وجود آمده است، مصاحبهای از آقای اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات منتشر شده که گفته چین و روسیه ایران را راضی کردهاند تا از مواضع حداکثریاش دست بکشد و مقرر هم شده که مذاکرات بر روی همان پیشنویس ژوئن که دولت قبلیِ ایران مذاکره کرده ادامه پیدا کند. آیا با ابراز امیدواریهایی که صورت گرفته امکان دارد همان تاریخ و ضربالاجلی که اروپا و آمریکا اعلام کردهاند و نزدیک به فوریه است محقق شود یا قرار است مذاکرات بیشتر ادامه پیدا کند، گفت: در اینکه در این دور مذاکرات به توافق رسیدند که براساس محوری که همان احتمالاً ادامه مذاکرات قبلی است صحبت کنند، شکی نیست اما در کنار آن پیشنهاداتی هم که ایران داشته در پیشنویس مذاکره گنجانده شده است؛ یعنی نظرات ایران هم مورد توجه قرار گرفته که در همان چارچوب ۶ دور مذاکره ادامه بدهند و اینها را هم در آن بگنجانند.
وی ادامه داد: به هر صورت نظریات جدیدی هم مطرح شده که کار را کُند میکند، هرچه هم به آخر مذاکرات میرسیم و فشردگی بیشتر میشود، کار سختتر خواهد شد؛ البته ممکن است در بین مذاکرات توافقاتی رخ دهد که این اتفاق هم افتاده است. هم اروپاییها اشاره دارند و هم روسها و هم چینیها و هم آمریکاییها میگویند که مذاکرات دور هشتم تا حدودی مثبت بوده است اما واقعیت این است که ۱۰ تا ۲۰ درصدِ آخر فشردگی خاصی دارد و نکات حساس آن هم در این بخشها است.
وی افزود: البته در روند مذاکرات شاهد اعمال فشارهای اروپا و آمریکا هم هستیم که در بعضا در قالب بحث کمبود زمان یا موضوع غنیسازی ایران تبلور پیدا کرده است. به هر ترتیب اینها نوعی فشار است که آنها وارد میکنند، اما از طرف دیگر هم ایران خواستههایی دارد و حداقل باید آن خواستهها تا حدودی مورد توجه قرار بگیرد؛ یعنی اگر تهران به خواسته صددرصدی نمیرسد یک حداقلی که کشور را راضی کند باید به دست بیاید که هم اعتبار داخلی داشته باشد و هم اعتبار بینالمللی و از طرفی هم مشکلاتی که در کشور وجود دارد، حل شود.
این دیپلمات پیشین گفت: بنابراین فکر نمیکنم ظرف یکی، دو هفته دیگر این مسائل حل و فصل شود و ممکن است حداقل یک تا دو ماه طول بکشد و اگر در دور بعدی که هفته دیگر است مذاکرات روی غلتکِ اساسی بیفتد و پیشرفتهایی هم داشته باشد، طبیعتاً یک مقدار از فشارهای سیاسی هم کاهش پیدا میکند و طرف مقابل به این نتیجه میرسد که تفاهم صورت خواهد گرفت و اگر هم غنیسازی بیشتر شود این غنیسازی در جایی متوقف خواهد شد. هرچند نگرانی هم هنوز وجود دارد، ضمن اینکه آنها هم فشارهایی از سوی اسرائیل، اعراب و لابیها رویشان است و بعضاً این مصاحبهها را انجام میدهند که مقداری آنها را هم راضی کرده باشند.
فرجیراد همچنین در پاسخ به این سوال که پیش از آغاز مذاکرات این چنین به نظر میآمد که کشورهای اروپایی قرار است تسهیلگر مذاکراتِ بین ایران و آمریکا باشند اما از آغاز دور هفتم به نظر میآید ایران با چالشی به عنوان سه کشور اروپایی هم مواجه است و اظهاراتی را مطرح میکنند که بعضاً در خصوص مذاکرات غیرسازنده است. فکر میکنید سه کشور اروپایی چه هدفی را دنبال میکنند، گفت: در پاسخ به این سوال باید دو مساله را مدنظر قرار دهیم؛ نخست اینکه آنها در ابتدای خروج ترامپ از برجام تصور نمیکردند که ایران غنیسازی ۶۰درصدی و فلزی ۲۰ درصد داشته باشد پس رویکردشان نسبت به زمانی که دنبال برجامِ محض بودند، تفاوت پیدا کرده است. البته این پیشرفت ایران در پاسخ به عدم اجرای تعهدات همین سه کشور اروپایی صورت گرفت اما آنها فکر نمیکردند دست ایران تا این حد باز شود یا توانایی علمی را داشته باشد که به این مرحله برسد.
وی افزود: مساله دوم هم این است که بالاخره آنها هم براساسِ منافعشان کار میکنند. الان طبیعتاً دولت بایدن ضعفی در رابطه با کشورهای عربِ حوزه خلیجفارس و مسائل دیگر نشان داد. آنها فرصتهایی را به دست آوردند که از این فرصتها در جهت منافع خودشان استفاده کنند. مثلاً فرانسویها با توجه به جای خالیای که در حوزه خلیجفارس ایجاد شد، دنبال این هستند که جای آمریکا را بگیرند. پس از پیمان آگوست که ۶۰ میلیارد دلار روی زیردریاییهای استرالیا ضرر کردند، بخشی از اختلافاتشان آشکار شده و البته که بیش از اینهاست. از طرف دیگر هم اختلاف بین انگلیس و فرانسه همینطور است. آن هم بعد از پیمانی که در آگوست اتفاق افتاد و مسائلی مانند ماهیگیری، مهاجرت و...در بینشان مطرح شده است.
وی ادامه داد: بنابراین اینها هم در بین خودشان رقابتهایی دارند که طبیعتاً وقتی رابطه با ایران به اینجا میرسد منفعت خودشان را در نظر میگیرند و هماهنگیهای قبلیای که دموکراتها اعم از اوباما و حتی ۶ ماه اول فعالیت آقای بایدن با اروپاییها داشتند، آن هماهنگی دیگر وجود ندارد. لذا فکر میکنم اروپاییها به ویژه فرانسه در درجه اول و انگلیس در درجه بعدی بعضاً در رابطه با برجام و مذاکرات شاید تندتر هم باشند. از طرفی هم منافعشان در خلیجفارس است و یک مقدار نظرات عربها و اسرائیل را اعمال میکنند. روابط اسرائیل که قبلاً با اروپا بد بود حالا بهبود پیدا کرده است آن هم از زمانی که نتانیاهو از قدرت بیرون رفته و دولت تندروی اسرائیل سعی کرده از طریق دیپلماسی رابطهاش را هم با اعراب بهتر کند و هم با اروپاییها و هم پیوندی را بین اروپا و اعراب تقویت کند.
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی گفت: لذا اینها مسائلی است که ما میبینیم و ملاحظه میکنیم پس فکر نکنید در این مذاکرات همهچیز روان حل و فصل میشود، حتی ایران و آمریکا یک مقدار جلوتر بروند و بهتر کار کنند، معمولاً ما این موانع را شاهد خواهیم بود و سنگاندازیهایی که همینها تأخیراتی را هم به وجود میآورد. چنانکه در هفته قبل در روزهای آخر فرانسویها باعث شدند که مذاکرات با مشکل روبرو شده و زودتر از موعد تمام شود؛ اینها مسائل موجود در دیپلماسی است و ما باید زرنگیهایی داشته باشیم تا اینها را رفع و حلوفصل کرده و بدهوبستان کنیم.
وی ادامه داد: من معتقد هستم آنچه مسلم است هرچه ما بتوانیم در این مدت کوتاه بهتر و مستقیمتر با آمریکاییها صحبت کنیم منافع کمتری را از دست خواهیم داد و اروپا و لابیهای عربی و اسرائیلی کمتر میتوانند مزاحمت ایجاد کنند. خود آمریکاییها هم این را میخواهند و در واقع میخواهند هرچه سریعتر از این قائله خلاص شوند، زیرا فشارهای داخلی و بیرونی روی آنها هست. لابیهای بیرونی مانند اسرائیل و عربها به آنها فشار میآورد و مسئله هستهای ایران تبدیل به مانعی برای پیشرفت استراتژی جهانی ایالات متحده آمریکا شده است و آمریکا هم به هیچوجه آمادگی درگیری و جنگ را ندارد و اخیراً هم حتماً مشاهده کردهاید که مقام سنتکام گفته که اگر با ایران درگیریای به وجود بیاید جنگ خونینی خواهد بود که کمتر از یک سال به پایان نخواهد رسید. بنابراین آمریکاییها هم گیر افتادهاند.
فرجیراد در پاسخ به این سوال که از ابتدای مذاکرات یعنی ۶ دور ابتدایی و این ۲ دور، بحث این بود که بهتر است ایران و آمریکا مستقیم با هم گفتوگو کنند زیرا مشکل دقیقاً دوطرفه است و شاید همین عدم گفتگوی مستقیم باعث شده که اروپاییها بتوانند این میزان سنگاندازی داشته باشند. در سفری هم که وزیر امور خارجه عراق به ایران داشت شنیدیم که ایشان گفتند من به همتای ایرانی خودم گفتهام که از نظر ما ایران و آمریکا باید با هم به صورت دوجانبه گفتوگو کنند. فکر میکنید در این مرحله و پس از ۸ دور گفتوگو مسئله عدم مذاکره مستقیم ایران و آمریکا تا چه میزان به مذاکرات لطمه زده است، گفت: فکر میکنم اگر مذاکرات مستقیم انجام شده بود، الان به مراتب جلوتر بودیم؛ البته همین موفقیتی هم که در یکی، دو مرحله آخر در مذاکرات به دست آمده است به خاطر یک نوع از مذاکرات کتبیای است که با واسطه بین ایران و آمریکا و خارج از چارچوب ۱+۴ در وین، انجام شده است؛ یعنی ما یک پله به سمت جلو حرکت کردهایم. گاهی اوقات آمریکاییها مکاتباتی را انجام دادند و از طرف ایرانی جواب گرفتند که این خودش مثبت ارزیابی میشود و دیدیم که یکسری مشکلات سریعتر حل شد و فکر هم نمیکردیم تا این حد سریع حل شود، بنابراین اگر همینطور قدم به قدم جلو بروند و بتوانند به مرحلهای برسند که گفتوگوهای مستقیم داشته باشند، مسائل مهمی رفع خواهد شد.
وی افزود: البته یکسری مسائل هم در منطقه در حال رخ دادن است که لازم است ایران و آمریکا با هم صحبت کنند؛ مسئلة تولیدِ موشکهای بالستیک در عربستان با کمک چین را که آمریکاییها مخالفند و حتماً ایرانیها هم در دلشان مخالف هستند، موضوع مهمی است. حال ممکن است بگوییم به چین اعتماد داریم اما این موضوع تغییرات ژئوپلتیکی بزرگی را ایجاد میکند که تمام دستاوردهای چند دهه گذشته ایران را به باد میدهد؛ یعنی ببینید که ایران دستاوردش همین موشکهایش است که همین موشکها میتوانند جلوی نیروی هوایی قوی و توانمندیهای دیگر نظامی که کشورهای عربی خلیجفارس هر سال تکنولوژیهای جدید را فراهم میکنند، بایستد و این خودش ثبات ایجاد میکند.
وی ادامه داد: البته دلیل مخالفت آمریکا با ساخت موشک توسط عربستان به دلیل همراهی با ایران نیست بلکه آنها نمیخواهند چین جایشان را در منطقه بگیرد و دوم اینکه آمریکا میخواهد اینها آنقدر قوی نشوند که دست برتر را داشته باشند که از دست آمریکا خارج شوند و به نفوذ آمریکا توجه نکنند و آمریکا جای پای خود را کاملاً از دست بدهد. بنابراین الان میبینید که منافع ایران و آمریکا در این مسئلة ژئوپلتیکی خلیج فارس بر هم منطبق شده است. ما باید مقابل مسئله تولید موشکهای بالستیک در حوزه خلیجفارس که سرعت میگیرد و شاید هم اسرائیلیها پشت این قضیه باشند، بایستیم.