گفتوگوهای ایران و آمریکا؛ فرصتها، چالشها و امیدها

تیم مذاکرهکننده ایران امروز در رم برای بار دوم به دیدار نمایندگان آمریکا خواهد رفت تا یکبار دیگر مانند دوره برجام صلحطلبی خود را به رخ جهانیان بکشد، اینبار نوبت آمریکا است که با اعتمادسازی اشتباهات گذشته را جبران کند. شاید بتوان گفت آینده منطقه، در گرو تصمیماتی است که امروز و شاید روزهای آینده در این گفتوگوها گرفته میشود.
به گزارش ایلنا، مذاکرات میان ایران و آمریکا، پس از سالها تنش و سردی روابط، در فضایی متفاوت در حالی آغاز شده که امروز قرار است شاهد برگزاری دور دوم آن نه در مسقط بلکه این بار در رم باشیم. این گفتوگوها که بهصورت غیرمستقیم و با میانجیگری عمان برگزار میشود، بار دیگر امیدواریهایی را برای کاهش تنشهای منطقهای و بینالمللی ایجاد کرده است. اگرچه این مذاکرات نویدبخش گشایشی در روابط دو کشور است، اما همچنان پرسشهای بسیاری درباره چالشها و فرصتهای این مسیر باقی میماند.
سرآغازی برای گفتوگو پس از تنشهای طولانی
چندین دهه است که روابط ایران و آمریکا تحتالشعاع اختلافات سیاسی، تحریمهای اقتصادی و تنشهای منطقهای قرار گرفته است. با این حال، آغاز مذاکرات اخیر نشاندهنده تمایل دو طرف برای عبور از این وضعیت است. در هفته گذشته، فضای دیپلماتیک میان ایران و آمریکا با پیامهایی از حسننیت و گاهی هم تهدید همراه بود. ایران با تأکید بر حفظ عزت ملی و حقوق خود وارد مذاکرات شد و طرف آمریکایی هم به نظر میرسد درصدد است تا مواضع خود را در قالبی سازندهتر ارائه دهد.
نقطه عطف این مذاکرات اما میانجیگری عمان است. عمان، که پیشتر هم نقش مهمی در تسهیل گفتوگوهای برجام ایفا کرده بود، بار دیگر توانسته است دو طرف را به پای میز مذاکره بازگرداند. به نظر میرسد این بار پیامهایی که از طریق عمان رد و بدل شد، نشاندهنده عزم جدی دو طرف برای یافتن راهحلی پایدار است.
افزون بر استمرار گفتوگوها که نشان از قاطعیت و جدیت طرفین در برطرف کردن موانع برای رسیدن به یک توافق جامع دارد، نقطهنظراتی که توسط بازیگران دولتی و غیردولتی در این ایام تا دور دوم مذاکرات مطرح شده، میتواند قطعههای پازل یک تصویر از توافقی محکم و استوار یا نقطه مقابل آن باشد. باید دید هنر دیپلماسی در نگارگری ایرانی همراه با سنت آمریکایی چه اثری را در این میان خلق خواهد کرد.
حسننیت ایران و پیام امیدوارکننده ترامپ
اگرچه شروع این روند مذاکراتی با ارسال نامهای از طریق نماینده دیپلماتیک امارات به رهبر انقلاب آغاز شد اما این نامهخ این بار به سرنوشت پیام آورده شده از سوی شینزو آبه، نخستوزیر فقید ژاپن، دچار نشد و ترامپ پاسخ ایران را بهصورت رسمی از دست فرستاده عمانی دریافت کرد. شاید هرگز محتویات این نامه برای ما مشخص نشود، اما آنچه مهم است، عزم ایران برای گفتوگو با خصمی است که سالهاست دود دشمنیاش به چشم هر دو طرف رفته است.
ایران در هفته گذشته نشان داد که همچنان به اصول دیپلماتیک پایبند است. تصمیم ایران برای ورود به مذاکرات غیرمستقیم، نمایانگر آن است که تهران به دنبال کاهش تنشها و یافتن راهحلی برای مشکلات موجود است. در همین راستا، عباس عراقچی، نماینده ارشد ایران در مذاکرات، تأکید کرد که احترام متقابل و پایبندی به اصول توافقات، شرط اصلی موفقیت این روند است.
در سوی دیگر، ترامپ نیز با لحنی متفاوت از گذشته سخن گفت. او اظهار داشت: «من میخواهم ایران کشوری فوقالعاده، عالی و شاد باشد. اما آنها نباید سلاح هستهای داشته باشند.» اگرچه ترامپ همچنان از سیاست تهدید نظامی سخن میگوید، اما لحن او در این پیام نشاندهنده تمایل برای ایجاد فضایی جدید در روابط دو کشور است.
چالشهای پیشرو؛ برنامه هستهای و ضمانتهای متقابل
محور اصلی این مذاکرات، برنامه هستهای ایران است. ایران همواره تأکید کرده که به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست و این موضع در مقدمه و مفاد برجام هم به صراحت ذکر شده است. با این حال در هفته گذشته از اظهارات مطرح شده این طور برداشت شد که طرف آمریکایی به دنبال تضمینهایی فراتر از برجام است و این موضوع، یکی از چالشهای کلیدی در مذاکرات خواهد بود.
برخی تحلیلگران، از جمله سینا عضدی، استاد روابط بینالملل دانشگاه جورج واشنگتن، به این نکته اشاره کردهاند که حتی اگر ایران به سمت ساخت سلاح هستهای برود، برای دستیابی به بازدارندگی مؤثر، به بیش از یک یا دو سلاح نیاز خواهد داشت. او معتقد است که ایران برای ایجاد بازدارندگی واقعی، نیازمند حدود ۲۰ تا ۳۰ سلاح هستهای است. این تحلیلها نشان میدهند که ساخت سلاح هستهای نمیتواند راهحل مؤثری برای ایران باشد و دیپلماسی همچنان بهترین گزینه است.
پس از تعیین زمان دور دوم گفتوگوها عبدالرضا فرجیراد استاد حوزه ژئوپلیتیک بر این باور بود که وقتی مذاکرات به هفته بعد (امروز) موکول شده یعنی ۳۰ درصد از مسیر را طی کردهاند. در حقیقت مسئله اصلی و اساسی همین موضوع است که ایران همچنان میخواهد بداند آمریکاییها دقیقا چه مطالبهای دارند چراکه آنچه پای میز مذاکره گفته میشود با نمایشهای رسانهای متفاوت است و طرفین بر سر یک میز است که حقیقت خواستههای خود را مطرح میکنند. تعیین وقت بعدی نشان از این داشت که بین ایران و آمریکا فهمی مشترک از مواضع یکدیگر شکل گرفته است.
اگرچهاطلاعات محدود از دو ساعت گفت و شنود میان ایران و آمریکا نشان دهنده یک اتفاق مثبت است و آن هم مدیریت صحیح مذاکرات است اما به نظر میرسد طرف آمریکایی تحت تاثیر لابی صهیونیستی در روزهای اخیر ادعاهایی را در خصوص مسائل موشکی ایران و همچنین صحبت از غنی سازی صفر کرد؛ موضوعاتی که بارها تاکید شده است که خط قرمز ایران محسوب میشود و ایران تن به مذاکره و معامله در چارچوب غیر از آنچه که در دور اول مذاکرات تعیین شده است، نخواهد داد.
نقش اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی
اتحادیه اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در این روند نقشهای مهمی ایفا میکنند. کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ضمن استقبال از این مذاکرات، گفت: «این گفتوگوها گامی در مسیر درست است.»
همچنین، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پیش از دور دوم مذاکرات به تهران سفر کرد و اعلام آمادگی کرد که آژانس میتواند بهعنوان پلی میان طرفین عمل کند. گروسی تأکید کرد که همکاریهای پادمانی میتواند زمینهساز تفاهم بیشتر میان ایران و آمریکا باشد.
گویا گروسی هم متوجه شده است که وقت آن رسیده سیاسیکاری را کنار بگذارد و سهمی در این توافق احتمالی داشته باشد تا رزومه خود را پر بارتر کند و این بار خبری از صحبتهای پیشین او که گفته بود غنیسازی ۶۰ درصد ایران یعنی بمب اتم، نیست. این نکته نشان از این دارد که مراودات پادمانی میتواند کمککننده گفتوگوهای ایران و آمریکا باشد.
دیپلماسی سایه: مدلی برای کاهش تنشها
برخی تحلیلگران، از جمله فردین قریشی، روند مذاکرات اخیر را نمونهای از دیپلماسی سایه (Shadow Diplomacy) توصیف کردهاند. در این مدل، طرفین تلاش میکنند تا بدون ایجاد شوک به افکار عمومی، گامهای تدریجی برای اعتمادسازی بردارند. این رویکرد میتواند زمینه را برای دستیابی به توافقی جامع و پایدار فراهم کند.
سیکل معیوب رقابتهای سیاسی درونی آمریکا؛ اظهارات متناقض در آن سوی مذاکرات
طرح اظهارات و ادعاهای متناقض مقامات آمریکایی از محتوای مذاکرات گرفته تا فرمت آن در روزهای اخیر حاکی از آن است که در درون دولت آمریکا صدای واحدی وجود ندارد یا شاید حتی بخشی از مقاماتی که در حلقه دوم و سوم نزدیکان ترامپ محسوب میشوند از جزئیات مذاکرات بیخبرند. مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا از جمله این افراد تا امروز حتی برای حضور در تیم مذاکراتی آمریکا نیز انتخاب نشده است. بنابراین این نکته حائز اهمیت است که ما نباید در سیکل معیوب رقابتهای سیاسی درونی آمریکا گرفتار شویم.
گفت و شنودها، یادداشتها و تحلیلها در این ایام پر هیجان کم نخواهد بود، هر کسی از ظن خود مطلبی را منتشر میکند و فضای مجازی هر دو طرف پر است از مطالبی که به هیچ یک از آنها نمیتوان اعتماد کرد ولی لازم است خط اصلی را پیدا کنیم و ریشهها اینگونه نظرات را دریابیم. با وجود تناقضات مطرح شده در اظهارات مقامات آمریکایی متاسفانه یا خوشبختانه ترامپ با شخصیتی تمامیتخواه اجازه نخواهد کسی به غیر از او تصمیمگیر نهایی باشد.
ابولقاسم دلفی سفیر سابق ایران در فرانسه معتقد است شخص ترامپ مذاکرات را قبول دارد اما مجبور است برای رضایت جناحهای مختلف داخلی و حتی اعضای کابینهش که مخالف مذاکره با ایران هستند هم چارهای بیاندیشد.
دلفی تاکید میکند باید توجه داشته باشیم که مسیر اصلی مذاکرات یعنی لغو تحریمها در قبال عدم ساخت سلاح هستهای را گم نکنیم. همچنین باید به فضاسازی رسانهای و افکار عمومی توجه کنیم که مقدار زیادی از آن ممکن است اصل مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهد.
پیامدهای اقتصادی و فضای داخلی ایران
در داخل ایران، نگاهها به این مذاکرات متفاوت است. برخی از منتقدان، به تأثیر منفی تحریمها و تلاطمهای اقتصادی اشاره میکنند. همه از دولت میخواهند که از شرطی شدن اقتصاد جلوگیری کند. بسیاری هم معتقدند که این مذاکرات میتواند به تثبیت بازار و کاهش فشارهای اقتصادی کمک کند. بازار ارز نیز در روزهای اخیر، نشانههایی از واکنش مثبت به این مذاکرات نشان داده است.
با این همه به گفته دلفی باید تلاش کنیم مذاکرات را برخلاف مذاکرات گذشته برجام که مدتها به طول انجامید و رسیدن به نتیجه بسیار دشوار بود، به سرعت پیش ببریم. در گذشته طرف مقابل ما ۱+۵ بودند و نظرات مختلفی داشتند اما اکنون تنها با یک کشور مذاکره میکنیم و این میتواند سادهترین راه برای رسیدن به نتیجه باشد. بنابراین، باید تمام تلاش خود را به کار ببندیم تا مذاکرات در کوتاهترین زمان ممکن به نتیجه برسد، زیرا هرچه مذاکرات طولانیتر شود، فضاسازی علیه آن بیشتر خواهد شد.
فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر
امروز، تیم مذاکرهکننده ایران در رم به دیدار نمایندگان آمریکا خواهد رفت. ایتالیا در این دور از مذاکرات فقط میزبان خواهد بود و در روند گفتوگوها دخالتی ندارد و همچنان عمان نقش میانجی را ایفا خواهد کرد و حتی ظاهرا قرار است مذاکرات در سفارت عمان در رم برگزار شود.
این مذاکرات میتواند نقطه عطفی در روابط ایران و آمریکا باشد و نشان دهد که حتی در اوج تنشها، دیپلماسی میتواند راهی برای کاهش اختلافات باز کند. ایران یکبار در برجام توانست صلحطلبی خود را به رخ جهانیان بکشد، اینبار نوبت آمریکا است که با اعتمادسازی اشتباهات گذشته را جبران کند. اگرچه نمیشود تماما بر محور نظریات رئالیستی موضوعات جهانی را تحلیل کرد ولی نباید از واقعیتها دور شویم و نظم بینالملل مبتی بر اعمال نفوذ قدرتها را انکار کنیم.
مکی تحلیلگر مسائل بینالملل به ما یادآوری میکند راهی جز دیپلماسی و گفتوگو برای ایران و مدیریت بحرانها وجود ندارد و نباید بگذاریم حواشی، اصل مذاکرات را تحت تأثیر قرار دهد. تهدیدها همیشه بوده و خواهند بود، اما مهم این است که ما از فرصتها استفاده کنیم و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم.
در پایان، باید توجه داشت که در دنیایی که قدرتها بهدنبال اعمال نفوذ و تثبیت منافع خود هستند، ایران میتواند با بهرهگیری از دیپلماسی، جایگاه خود را در نظم بینالمللی تقویت کند. مهم این است که از حاشیهها دوری شود و تمرکز بر اصل مذاکرات باقی بماند. شاید بتوان گفت آینده ایران و منطقه، در گرو تصمیماتی است که امروز و شاید روزهای آینده در این گفتوگوها گرفته میشود.