قنبری در گفتوگو با ایلنا:
ضعف تشکیلاتی جریان اصلاحات ناشی از احزاب کمرمق و تک نفره است/ باید دلخوریهای داخلی اصلاحطلبان را حل کنیم/ در دولت دوم روحانی جایگاه جهانگیری کمرنگ و نقش واعظی برجسته شد
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: ضعف تشکیلاتی خاصی که در حالحاضر در جریان اصلاحات وجود دارد ناشی از احزاب کمرمق و تک نفرهای است که در این جریان مشاهده میکنیم.
داریوش قنبری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره این که این روزها پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری به جریان اصلاحات نقدهای زیادی میشود و به گفته بعضی از کارشناسان این جریان نیاز به یک بازسازی و بازنگری در این جبهه سیاسی دارد، گفت: اصلاحات نیاز به یک بازنگری اساسی و بازسازی اساسی دارد اما این کار به راحتی امکانپذیر نخواهد بود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه یکی از مشکلات جریان اصلاحات تشکلهای متعدد این جریان است، بیان کرد: تشکلهای اصلاحطلب در حال حاضر در درون دچار چنددستگی و اختلافهای بنیادین شدهاند که به این راحتی قابل سرپوش گذاشتن نیست، اختلافاتی که کاملا خودشان را نشان داده است.
وی خاطرنشان کرد: بسیاری از تشکلها و احزاب که به عنوان و قالب حزب در جبهه اصلاحات حضور دارند، وزن چندانی ندارند و باید بگویم که شاید من هم به عنوان یک فرد سیاسی نام و نشانی از این تشکلها نمیشناسم چه برسد که مردم عادی آنها را بشناسند.
قنبری تاکید کرد: احزاب و تشکلهای اصلاحطلب متناسب با وزنشان باید مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند و آن دسته از احزاب و تشکلهایی که وزن چندانی ندارند، باید کنار گذاشته شود و معنا ندارد که این تشکلها در جایگاه حزب قرار بگیرند آن هم تشکلهایی که بعضی از آنها در بعضی از شهرستانها و استانها یک نفر نماینده هم ندارند و در حدی نیستند که عنوان تشکیلات را بتوان روی آنها گذاشت.
وی ادامه داد: از این باب میگویم احزاب تکنفره، به این دلیل که در محفلهایی چند نفر هستند که در مرکز گرد هم آمدند و در شهرستانها هم در بهترین حالت یک نفر را به عنوان نماینده معرفی کردهاند که بعضیها حتی همان یک نفر را به عنوان نماینده ندارند و اسم خودشان را حزب گذاشتهاند، از همین رو باید یک خانهتکانی صورت گیرد و فقط احزابی که توانمند و قدرتمند هستند باقی بمانند و مابقی در دل آنها ادغام شوند.
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: معتقدم ضعف تشکیلاتی خاصی که در حالحاضر در جریان اصلاحات وجود دارد ناشی از احزاب کمرمق و تک نفرهای است که در این جریان مشاهده میکنیم.
وی با بیان اینکه شاید اصلاحطلبان نتوانستند به شکل دقیقی آن تفکراتی که دارند را برای جامعه مشخص و تبیین کنند، گفت: زمانی اصلاحطلبان نتوانستند آنچه که در ذهن دارند برای مردم بگویند؛ در بعضی از موارد اصولگرایان اقداماتی را انجام دادند که از اقدامات اصلاحطلبانه اصلاحطلبان، اصلاحطلبانهتر به نظر میرسد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: به طور مثال اگر بازگردیم به دولت قبل از آقای روحانی، مشاهده میکنیم آقای احمدینژاد وزیر خانم در کابینهاش داشته است؛ علیرغم اینکه شعار توجه به خانمها در دولت آقای روحانی مطرح بود، در سطح وزارت از خانمها استفاده نشد، قطعا این اقدامات یک مقداری با آن شعاریهایی که مطرح شد، فاصله دارد که اتفاقا به جریان اصلاحات آسیبهای زیادی زد و یا توجه به جوانان جزو آن شعارهایی بود که در جریان اصلاحات مطرح شد، اما در مقام عمل جوانها خیلی مورد توجه قرار نگرفتند و به حاشیه رفتند، همین رفتارها و عدم عمل به شعارها است که بیشترین ضربهها را میزند.
وی خاطرنشان کرد: از تمامی صحبتهایی که مطرح شد، مسئله مهمتر بحث دولت مورد حمایت اصلاحطلبان یعنی دولت آقای روحانی است که عملکردش برای مردم قابل قبول نبوده است. درست است که اگر در سطح کارشناسی ما یک ارزیابی از عملکرد دولت ایشان داشته باشیم، دولت با یک سری مشکلات از جمله تحریم و کرونا روبهرو شد که به هر حال عملکردش را تحتالشعاع قرار داد اما عمل به شعارها چیز دیگری است.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی ادامه داد: دولت آقای روحانی اگرچه تماماً یک دولت اصلاحطلب نبود اما اقداماتش به دلیل حمایت اصلاحطلبان از وی به پای این جریان نوشته شد حتی با وجود این که در دور دوم دولت تعداد اصلاحطلبان کم شد، عملاً میتوان گفت اصلاحطلبان به حاشیه رفتند و حتی آقای جهانگیری بسیار کمرنگتر شد و نقش آقای واعظی بیشتر شد به طوری که همین موضوع باعث شد آقای جهانگیری هم چند باری قهر کند و با وساطت بزرگان به دولت برگردد؛ در واقع میخواهم بگویم با وجود این که در مجموع نقش اصلاحطلبان کاهش پیدا کرد، اما به خاطر همان حمایتی که آنان از آقای روحانی در زمان انتخابات کردند، ناکامیهایش در عرصههای سیاستخارجی و اقتصاد و غیره به جریان اصلاحات نسبت داده شد که همین مسئله باعث تضعیف جریان اصلاحات شد.
وی گفت: صحبت درباره اینکه جریان اصلاحات بخواهد در آینده به چه سمت و سویی برود، به نظر من فعلا زود است درباره این موضوع اظهارنظر کنیم اما به هر حال شکست در یک انتخابات هم به نظر نمیرسد دلیلی برای شکست کلی و همیشگی یک جریان سیاسی تلقی شود.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اصلاحطلبان بایستی تجدیدنظری در ساختارها و سازوکار خودشان داشته باشند، اظهار کرد: جریان اصلاحات علاوه بر بازنگری در رفتارها و اقداماتش باید مواضعاش را شفافتر بیان کنند؛ به طور نمونه در جریان همین انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم ما مشاهده نکردیم که اصلاحطلبان نظر واحدی را از خودشان ارائه دهند.
وی با اشاره به حمایت عدهای در جریان اصلاحات از یک نامزد در انتخابات، اظهار داشت: برخی از اصلاحطلبان عنوان کردند که در انتخابات شرکت میکنند اما کاندیدا معرفی نمیکنند که من معتقدم چنین استراتژی بسیار مبهم بود که افرادی در جریان اصلاحات در پیش گرفتند و درست نبود بیایند پشت بعضی از همفکران خودشان را که به حمایت از یک کاندیدای خاص پرداخته بودند، خالی کنند.
قنبری بیان کرد: به نظر میرسد یکسری اختلافات در جریان اصلاحات باعث دلخوریهایی شده است که به اعتقاد من غلبه بر این دلخوریها به این راحتیها نخواهد بود و به آسانی صورت نخواهد گرفت اما باید آنها را حل کرد.
وی در پایان گفت: جریان اصلاحات برای بازسازی خود چند راه پیش روی خودش دارد، اما باتوجه به اختلافاتی که وجود دارد، شاید این کار به سختی صورت گیرد، البته این به آن معنی نیست که امکانپذیر نیست؛ چراکه این جریان با توجه به سوابق و جایگاهی که از گذشته تا به امروز داشته است، میتواند خودش را بازسازی کند.