قوامی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
۸ سال هر مشکلی را به انتخابِ اصلاحطلبان ربط دادند و هر جا شرایط خوب بود، گفتند «کار نظام است»/ مشکلات جریان اصلاحات زمانی شروع شد که عدهای در تهران حزب درست کردند
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: مشکل اصلی جریان اصلاحات این است که حاکمیت با آنها همراه نیست در صورتی که این جریان هیچگاه نخواست اپوزیسیون شود و فقط وجهه انتقادی خود بگیرد بلکه همیشه به فکر حل مشکلات جامعه بوده است.
ناصر قوامی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره اینکه پس از برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و نتیجه به دست آمده جریان اصلاحات با انتقاداتی از سوی بدنه و سرمایه اجتماعی خود روبهرو شد و حال که قدرت یکدست شده است، این جریان چه سازوکاری را باید پیش بگیرد که هم حیات سیاسی خودش را ادامه دهد و هم دست به باسازی بزند تا دیگر با انتقادات رو به رو نشود، گفت: مشکل اصلاحطلبان این است که نهادهای حاکمیتی با آنها همراه نیستند، شما نگاهی به سیر تایید صلاحیتها از مجلس ششم به بعد یعنی مجلس هفتم بیندازید خواهد دید که دیگر شخصیتهای اصلاحطلبی که مورد اعتماد مردم بودند برای حضور در مجلس تایید نشدند.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: با روند تایید صلاحیتها مشکل اصلی برای اصلاحطلبانی که به لحاظ اعتقادی به مبانی اصلاحات عقیده دارند به وجود آمد و آنان از جریان سیاست به دور شدند.
وی تاکید کرد: اصلاحطلبانی که خودشان را برای مردم میخواهند، نه مردم را برای خودشان دیگر از دوره ششم به بعد تایید صلاحیت نشدند و پس از آن مشاهده کردیم یکسری افراد دست دوم مانند لیست امید روی کار آمدند و به ناچار هم از آنها حمایت شد، افرادی که پیدا بود اینها آنهایی نیستند که گفتمان اصلاحطلبی را در مجلس شورای اسلامی پیش ببرند.
بعد از خاتمی دیگر اصلاحطلبی برای ریاستجمهوری تائید نشد
نماینده مردم قزوین در ششمین دوره مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در انتخابات ریاستجمهوری هم همین اتفاق افتاد، بعد از آقای خاتمی فرد اصلاحطلبی برای ریاستجمهوری تائید صلاحیت نشد و حتی آقای هاشمی رفسنجانی هم رد صلاحیت کردند؛ از همین رو بود اصلاحطلبان مجبور شدند سرمایه اجتماعی که همیشه در هر انتخاباتی پشت سر خودشان را به پای این و آن بریزند.
وی با بیان این که ما که میدانستیم آقای روحانی اصلاحطلب نیست و ادعای اصلاحطلبی هم ندارد، ادامه داد: طبعا رئیسجمهوری که اصلاحطلب نیست و ادعایی هم در این زمینه ندارد، وزرایش هم مانند وزیر کشور هستند.
قوامی یادآور شد: آقای رحمانی فضلی در دورانی ما که از طرف مجلس ششم به عنوان ناظر در صداوسیما بودیم ایشان معاون سیاسی صدا و سیما بود، آن زمان آقای لاریجانی قولهایی میداد که اصلاحاتی انجام دهد و او خراب میکرد و اجازه نمیداد به یاد دارم در مجلس ششم که تحصن شد، ایشان چه برنامههایی که علیه اصلاحطلبان اجرا نکرد و جالب است بعدها همین فرد وزیر کشور آقای روحانی شد، طبعاً وقتی یک چنین شخصی وزیر کشورش است وضعیت استاندار، فرماندار و بخشدارهایش کاملاً مشخص هستند.
وی ادامه داد: اصلاحطلبان همواره میخواستند درون نظام بمانند و نمیخواستند اپوزسیون شوند و فقط وجهه انتقادی به خودشان بگیرند، بنابراین هنگامی که آقای هاشمی رفسنجانی را رد صلاحیت کردند تصمیم گرفتند که به آقای روحانی رأی بدهند و گفتند این شخص بهتر از دیگران است.
کروبی و نبوی با رأی به همتی اشتباه بزرگی مرتکب شدند
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به حمایت برخی از افراد سیاسی از عبدالناصر همتی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گفت: این دفعه شرایط به گونهای شد که دیگر اصلاً چیزی نماند که اصلاحطلبان از آن حمایت کنند. جناب آقای کروبی و نبوی هم که آمدند گفتند به آقای دکتر همتی رأی میدهیم، اشتباه بزرگی را مرتکب شدند.
وی تاکید کرد: مردم به اصلاحطلبان رای میدهند، نه اینکه اصلاحطلبان هر کسی را بگویند آنها بروند به آنان رای دهند.
قوامی با بیان اینکه امروز قدرت یکدست شده است و دیگر غذر و بهانهای برای بهبود نیافتن شرایط وجود ندارد، گفت: در طول این هشت سال هر جایی که مشکل به وجود آمد، تهمت زدند و ناسزا گفتند که شما اصلاحطلبان، روحانی را انتخاب کردید و همه مشکلات به خاطر انتخاب شما است؛ هر جا هم شرایط خوب بود گفتند کار نظام است.
وی با بیان این که امروز قوه قضاییه، رئیسجمهور و رئیس مجلس یکدست شدهاند، گفت: ما اصلاحطلبان جز رفاه و آسایش مردم چیزی نمیخواهیم اگر واقعا همین کار را کردند که دیگر اصلاحطلبان چیزی نمیخواهند. کور از خدا چه میخواهد جز دو چشم بینا؟ ما هم میخواهیم مردم در رفاه باشند و مضیقه نداشته باشند، کشور امنیتی نباشد است که هر صدایی خفه شود.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی افزود: ما هم خوشحال میشویم که با یکدست شدن قدرت مشکلات مردم رفع شود، ولی فکر میکنم اینگونه نباشد زیرا این نگرانی وجود دارد که با این یکدستی، مفاسد اقتصادی دیگر برملا نشود. شخصاً نسبت از این مسئله ترس دارم که مبادا به اسم حفظ آبروی افراد و امثال این مطالب لاپوشانی برای پنهان کردن فساد صورت گیرد.
مشکلات جریان اصلاحات زمانی شروع شد که عدهای در تهران نشستند و حزب درست کردند
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که در این دوره از انتخابات شاهد یک شکاف بین سران اصلاحات و بدنه اجتماعی این جریان بودیم به طوری که گزینهای که گفته شده منتسب به اصلاحطلبان است رأی نیاورد، حال تصمیم گیران این جریان برای از بین بردن این شکاف چه ساز و کاری را باید شکل دهند، گفت: اعتقادم بر این که است اشکال از زمانی به وجود میآید که یک عدهای در تهران مینشیند و حزب درست میکنند، یک نفر در پایتخت است و در هر استانی هم یک نفر را میکارند و این را حزب مینامند و در وقتش هم میآیند سهمخواهی و اجماع سازی میکنند و نتیجهاش همان میشود که مشاهده کردیم.
قوامی با اشاره به این که هنگامی که احزاب پایگاه اجتماعی ندارند، فعالیتی انجام نمیدهند و مشخص است که دستاوری به وجود نمیآید، بیان کرد: حزب باید باید مرامنامه داشته باشد برای طرفدارانش کلاس و جلسه بگذارد، در کنگرههایش از افراد شناخته شده در عرصه سیاست دعوت داشته باشد و هنگامی که این اتفاقات نمیافتد، حزب از کارکرد اصلی خودش کناره گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه هنگامی که حزب کارکرد اصلی خودش را نداشته باشد، اوضاع و احوال همین میشود که امروز مشاهده میکنیم، همین مشکلاتی که آفریدند و ایجاد کردند و همین شرایط منجر به تفرقه میشود.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در همین استان ما ( قزوین) مادامی که ما منسجم بودیم و متحد و متفق بودیم و جلساتی را برقرار میکردیم، مشکلی نداشتیم اما متاسفم عدهای از همین سران احزاب آمدند در استان جلسه دیگری تشکیل دادند که موجب تفرقه بین اصلاحطلبان استان شد.
وی تاکید کرد: تفرقه پایان خوبی ندارد؛ چراکه اگر وجود نداشت در انتخابات مجلس شورای اسلامی متحد بودیم و میتوانستیم حداقل یک نماینده اصلاحطلب از استان خودمان ( قزوین) به مجلس بفرستیم اما به دلیل آن که تفرقه ایجاد کردند، متاسفانه نشد و در شورا هم همینگونه شد و هنگامی که تفرقه ایجاد شد لیستهای جریان اصلاحات رأی نیاورد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب یادآور شد: کسانی که در جامعه روحیه اصلاحطلبی دارند، از صندوقهای رای مأیوس شدند و میدانند از این امامزاده دیگه معجزه نیست و نتیجهاش همین بود که ۵۲ درصد این دفعه پای صندوقهای رای نیامدند ضمن اینکه عدهای هم آمدند و رای باطله به صندوقها انداختند.