آیتالله حائری شیرازی:
خاموش کردن فریاد زیادهطلب، عین عدالت است
وقتی امنیت عادلانه برقرار شد، انسانها آزادی را استشمام میکنند. حقگویان فرصت حقگویی پیدا میکنند و وقتی به حرف حق آنها توجه می شود، کرامت انسانی درباره آنها رعایت شده است.
اولین نشست هماندیشی نمایندگان استانهای سراسر کشور جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی در دفتر مرکزی جمعیت برگزار شد.
به گزارش ایلنا٬ آیت الله حائری شیرازی به مناسبت برپایی این نشست پیامی به شرح زیر صادر کرد که همچون پیام موحدی کرمانی٬ توسط آیت الله شبیری زنجانی قرائت شد:
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی محمد و آل و جمیع الانبیا و المرسلین
برادران و خواهران جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی از اینکه به دلیل جلسات هفتگی اخلاق فیضیه موفق به حضور در میان شما نیستم، عذرم را پذیرا باشید. حال در حد میسور نکاتی را تقدیم جلسه شما می کنم.
اگر شما به جنبه انقلابی و اسلامی نظام وفادارید، مصداق قول الله تبارک و تعالی درباره مومن آل فرعون هستید. در قرآن کریم، آخرین جمله مومن آل فرعون را چنین بیان میکند «و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» و خداوند پاداش خدمات و توکل او را چنین میفرماید که «فوقاه الله سیئات ما مکروا» و امام صادق علیه السلام می فرماید: «والله لقد قطعوه اربابا» چطور است که خدا او را از سیئات مامکروا حفظ کرده اما او را ریزریز کردند. ریزریز کردن را سیئه نمی داند، کمال توفیق و سعادت می داند. «سیئات مامکروا» از اصول عدول کردن است.
آنها هرچه کردند او را از عقیده اش برگردانند، موفق نشدند چون خدا قلب او را مثل قلب مادر موسی به خود مربوط کرده است. درباره مادر موسی علیه السلام می گوید: «واصبح فواد ام موسی فارغا ان کادت لتبدی به لو لا آن ربطنا علی قلبها لتکون من المومنین» اساس ایمان ارتباط با خداست. همان گونه که آب قلیل وقتی متصل به کثیر است، ایمن از ناپاکی است. از خداوند خواهم ربط شما را با ولایت خود حفظ کند تا از وسواس شیطان و نفس اماره محفوظ بمانید.
مشکل نظام جهانی هم عدم ارتباط آنها با خداست. همه آلودگیها و بیچارگیهای نظام جهانی، محصول بریدگی از خداوند است. اینکه شمهای از بیچارگی نظام جهانی را به عرض میرسانم.
بشر به ۵ حق نیاز مسلم دارد تا بتواند بوی خیر و سعادت را استشمام کند. بشر با محبت به خداوند، به محبت به انسانها می رسد. همانگونه که تلفنها با ارتباط به مرکز مخابرات به هم مرتبط می شوند، اما تا چهار اصل برقرار نشود، بین انسان ها و خداوند و بین انسان ها و خودشان، اعتماد به وجود نمی آید.
نخست عدالت و بر مبنای آن امنیت و بر مبنای دو آزادی و بر مبنای این سه، کرامت انسانی. زیرا تا افراد جامعه به حقوق عادلانه خود نرسند، حفظ امنیت استبدادی است.
خاموش کردن فریاد حق طلب تحت عنوان حفظ امنیت، استبداد است. اما خاموش کردن فریاد زیاده طلب، عین عدالت است. پس اول عدالت بعدا انضباط و امنیت. وقتی امنیت عادلانه برقرار شد، انسان ها آزادی را استشمام می کنند. حق گویان فرصت حق گویی پیدا می کنند و وقتی به حرف حق آنها توجه می شود، کرامت انسانی به معنای واقعی کلمه درباره آنها رعایت شده است.
بشر از آنگاه که متولیان ادیان در اروپا بعد از یک دوره مبارزه با مسلمات علم تسلیم بلاشرط شدند و پذیرفتند بعد از آن از حدود کلیسا خارج نشوند و مدیریت جامعه را به علم واگذار کنند؛ بشر حکومت منهای خدا را پایه گذاری کرد. تمدن امروز بشر بر مبنای علم منهای دین استوار است. امنیت در سایه علم منهای دین، یعنی مسابقه تسلیحاتی در سایه تعادل وحشت. زیرا از دو رکن امنیت، فقط یکی را می توان با علم به چنگ آورد. امنیت رکن اول و برتر آن، خودداری مقتدر از تجاوز به ضعیف است. رکن دوم امنیت بازداری متجاوز از فکر تجاوز یا تامین قدرت فائقه است. سلاح های بازدارنده که شرق و غرب به مسابقه در آن افتاده است، فلسفه اش بازداشتن طرف مقابل از فکر تجاوز است. رکن اول امنیت نه با علم بلکه با دین حاصل می شود و جای آن خالی است.
دین می گوید آنچه داری امانت است و جهان حساب و کتاب دارد. دین می گوید جهان به حیات دنیا پایان نمی یابد، حیات ابدی، حیات حقیقی توست. «ان الاخره لهی الحیوان» دین می گوید: نامه عمل که «لا به قادر صغیره ولا کبیره الا احصیها و وجدوا ما عملوا حاضرا» و خوشبختانه با وسایل امروزی مسئله نامه عمل حل شده است زیرا هر کاری که با کامپیوتر می کنیم، هر وقت لازم باشد در اختیار است.
وضعیت در امینت مشخص شد: جز تعادل وحشت چیزی نیست و مسلما در عهد حجر امنیت بهتر از عهد اتم بوده است. چون آن زمان وحشت از سنگ پرانی بود، الان وحشت از موشک قاره پیما با کلاهک هسته ای است.
در مقوله عدالت همین بس که ۵ کشور دارای سلاح هستهای، حق وتو در شورای امنیت دارند و عالم مثل جلسهای است که ۲۰۰ نفر در آن شرکت دارند و ۵ نفر که کلت به دست دارند، حرفشان را به کرسی می نشانند و بقیه باید قبول کنند. نه به دلیل فهم و درک برتر، بلکه به دلیل خطرناک بودن آنها. در چنین شرایطی صحبت از آزادی و کرامت انسانی آرزوی محالی است.
عزیزان آنچه عرض شد، برای تمام فرهیختگان عالم ملموس است و زبان حال همه این است «هل الی خروج من سبیل» نظام اسلامی می خواهد این سبیل را ارائه کند. همین اندازه که از حق فلسطین دفاع می کند، مایه امیدواری است، اما نباید از فریادهای درون نظام نیز غافل شد.
والسلام
محیی الدین حائری شیرازی