موسوی تبریزی در گفتوگو با ایلنا:
عدهای شهروند درجه یک و دو درست کردهاند
اولین شرط وجود آزادی، شرکت در مدیریت جامعه است / وقتی آزادی و جمهوریت کمرنگ شود، اولین نشانه آن این است که افراد بیصلاحیت یا کمصلاحیت بر منصبهایی مینشینند و هر آنچه که میخواهند از تهمت و افترا از پشت تریبونهای خود به دیگران نسبت میدهند.
دادستان کل دادگاههای انقلاب در اویل دهه ۶۰ معتقد است که امروز عدهای مغرورانه از دو سال مانده به انتخابات خود را کاندیدای صلاحیت دار میدانند در حالی که عدهای دیگر پس از اعلام صلاحیتها نیز نگرانی از رد صلاحیت دوباره خود دارند و برخی شهروند درجه یک و درجه دو درست کردهاند.
سید حسین موسوی تبریزی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که به نظر شما پس از ۳۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی تا چه میزان توانستهایم به اهداف اولیه آن دست پیدا کنیم، گفت: باید این مسئله را به شکل مقایسهای بررسی کرد که چه چیزی از انقلاب میخواستیم و چه قدر توانستهایم به آن برسیم.
وی افزود: مبارزه با ظلم و استبداد و مطالبه حق رای مردم و به طور کلی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی از اهداف اصلی انقلاب بود که امام نیز همواره بر آن تاکید داشت. من به خاطر دارم که مردم زمانی شعار استقلال، آزادی و حکومت اسلامی را سر میدادند که امام در فرانسه شعار جمهوریت را در کنار حکومت اسلامی وارد شعارهای مردم کرد و وقتی در پاریس از وی پرسیدند مقصود شما از جمهوریت چیست؟ ایشان فرمودند این همان دموکراسی است که شما دارید.
حجت الاسلام موسوی تبریزی با اشاره به اینکه پس از ۳۵ سال ما توانستهایم به درجه بالایی از استقلال برسیم، گفت: البته در سالهای اولیه انقلاب مخالفان داخلی و خارجی تلاش کردند تا با ایجاد فشار و توطئه، اختلافاتی را میان اقوام مختلف ایجاد کنند در همین میان نیز با تحریک دشمنان، گروهکهایی همزمان با جنگ تحمیلی کشور را به ترور و خشونت مبتلا کردند. اصل برنامه آنها این بود که کشور ما وابسته به ابر قدرتها شود، در حالیکه با همت و اراده امام و ایثارگری مردم این مسئله به سرعت حل شد.
وی خاطرنشان کرد: مخالفان اوایل انقلاب هر کاری از دستشان بر میآمد انجام دادند تا ما زمین گیر شویم، اما با مدیریت امام و عنایت پروردگار وعده خدا انجام شد و نصرت مردم ایران صورت گرفت. البته ما به استقلال سیاسی به شکل کامل دست یافتیم و باید کشور از برخی وابستگیهای اقتصادی نیز خارج شود و باید در این زمینه قدمهای بزرگی که در شان ملت ایران باشد، برداشته شود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بررسی مسئله آزادی طی ۳۵ سال اخیر یادآور شد: آزادی در دو قسمت قابل بررسی است. اول آزادی از دست اجانب در زمان شاه بود که در آن زمان حتی تعیین نخست وزیر نیز با مردم نبود و در برخی قوانین، آزادی واقعی وجود نداشت. کشور از بیرون و از درون مبتلا به استبداد شده بود و مردم در مدیریت کشور هیچ دخالتی نداشتند. با این وجود ما در سالهای اولیه پیروزی انقلاب توانستیم با انتخاباتی آزاد و مجلسی مستقل پایههای آزادی را محکم کنیم. به گونهای که در دوره مجلس اول که بنده نیز در آن حضور داشتم، امام بدون هیچ پیششرطی مسئله آزادی گروگانها را به مجلس واگذار کرد و خود ایشان در این مسئله دخالتی نداشت.
وی با تاکید بر این که متاسفانه امروز بحثآزادی و جمهوریت نظام تا حدی دچار چالش شده است، گفت: تفسیر خلاف ظاهر قانون از نظارت شورای نگهبان در انتخابات محل اشکال است، چرا که مراد از نظارت شورای نگهبان، نظارت بر صحت انتخابات بود نه صلاحیت افراد.
حجتالسلام موسوی تبریزی با اشاره به اینکه پس از چنین تفسیری ۸۰ درصد مردم نمیتوانند به شکل آزادنه در انتخابات شرکت کنند، گفت: امروز افراد باید از بسیاری از مراجع صالح برای اثبات شایستگی خود نامه بیاورند که این مسئله زیبنده جمهوریت نظام نیست.
وی با بیان اینکه امروز برخی شهروند درجه یک و درجه دو درست کردهاند، گفت: با همین اقدامات امروز عدهای مغرورانه از دو سال مانده به انتخابات خود را کاندیدای صلاحیت دار میدانند در حالی که عدهای دیگر پس از اعلام صلاحیتها نیز نگرانی از رد صلاحیت دوباره خود دارند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه اولین شرط وجود آزادی، شرکت در مدیریت جامعه است، گفت: در دومین بخش آزادی ما بحثآزادی اندیشه و بیان را داریم که نه تنها افراد عادی و کسانی که در انقلاب حاضر نبودند، بلکه کسانی که برای تثبیت و پیروزی انقلاب نیز تلاش کردند نیز نمیتوانند حرف دلشان را بزنند در حالیکه در اوایل انقلاب با اینکه جنگ تحمیلی وجود داشت تا حد خوبی پیش رفته بودیم.
وی افزود: وقتی آزادی و جمهوریت کمرنگ شود، اولین نشانه آن این است که افراد بیصلاحیت یا کمصلاحیت بر منصبهایی مینشینند و هر آنچه که میخواهند از تهمت و افترا از پشت تریبونهای خود به دیگران نسبت میدهند در حالیکه عدهای کاملاً ممنوع السخن هستند.
موسوی تبریزی خاطرنشان کرد: وقتی آزادی و جمهوریت به خطر میافتد، تربیونها دست افراد کمصلاحیت میافتد و آنها برای آنکه بیصلاحیتشان مشخص نشود، جز اینکه قلم حذف بر روی نام شخصیتهای برجسته بزنند، نمیتوانند کار دیگری انجام دهند. چراکه بقای آنها در این است که افراد برجسته و باصلاحیت در سایه و یا حتی در خارج از گود خاموش باشند.