جیانلوییجی بوفون: آن دستهای قابل اعتماد
حمیدرضا صدر به بوفون پرداخته، به سنگربان یووه که از بانوی سالخورده دل کند...
خورشید در تورین پایین آمده و نورش بی رمق شده. سکوهای استادیوم یوونتوس خالی شدهاند. راه راه پوشها با سه گل کروتونه را شکست داده و برای ششمین بار پیاپی قهرمان سری آ را جشن گرفتهاند. جام را دادهاند و مدالها را بر گردنها آویزان کردهاند. همه بازیکنان راهی رختکن شدهاند تا جشن را جور دیگری ادامه دهند. همه رفتهاند جز او، جز بوفون که ایستاده و با همان مدال آویزان شده بر گردنش با چند پسر بچه توپی را رد و بدل میکند. سال 2017 است و بوفون سی و نه ساله شده. از زمانی که پا میدان گذاشته بیست و شش سال گذشته. از جوانان پارما به تیم اصلی پارما آمده و از پارما به یوونتوس. در تیمهای ملی زیر شانزده، هفده، هجده، بیست و یک و بیست و سه سال به میدان رفته. با هشت قهرمانی سری آ بالاتر از همه ایستاده و با بیش از ششصد بازی در سری آن بالا قرار گرفته. رکورد نهصد و هفتاد و سه دقیقه بسته نگه داشتن دروازهاش در سال 2016 را ثبت کرده. در مارچ 2017 رکورد هزار بازی را با پیراهن ایتالیا برابر آلبانی بر جای گذاشته. قهرمان جام جهانی شده. با این وصف اعداد و پیروزیها سوی دیگری هم داشتهاند و آن بچهها هم همیشه مهربان نبوده اند.
بوفون روزگاری در توصیف طرفداران گفته بود "شیفتگان فوتبال اهمیتی نمیدهند حال و بارت چطوره. برای شان یک بازیکن فوتبال هستی، یک معبود. هرگز جلو نمیآیند و نمیپرسند: هی حالت خوبه؟" بوفون یک بار از آنها پرسیده بود "میدونید بزرگی محوطه شش قدم چقدر است؟ نمیدونید. صد متر مربع. اندازه یک آپارتمان دو اتاق خوابه. اندازه یک کافه. خدا میدونه چه حجمی دارد. نمیدونید و نمیخواهید هم بدونید". نگاه او به طرفداران در سال 2000 وقتی پارما بود ترکیب تلخی گرفت. پیراهنی پوشید که رویش یکی از شعارهای نئو فاشیستها را نوشته بودند "Boia chi molla ": "مرگ بر خائنها". او پس از فینال لیگ قهرمانان 2017 هم که یووه برابر رئال مادرید خرد شد نتوانست زبان به انتقاد از طرفداران یووه باز نکند: "در فوتبال هم پیروزی هست و هم شکست، و مهم این است از شکستها چیزی بیاموزید".
قصه زندگیاش فقط پیروزی نبوده. شکست در سه فینال لیگ قهرمانان 2003 و 2014 و 2017 به او تعلق داشته. همین طور بازی در سری ب برای یووه. در کنار همه اینها دروازه بان بوده و از دروازه بانها با تعداد گلهایی که خورده یاد میکنند و نه توپهایی که مهار کرده. با این وصف در یووهای که نه اجازه شکست خوردن دارید و نه نزول کردن دوام آورد و مرد شماره یک مربیانش باقی ماند: مارچلو لیپی، کارلو آنچلوتی، فابیو کاپلو، دیدیه دشان، آلبرتو زاکرونی، لوییجی دل نری، آنتونیو کونته و ماسیمیلیانو آلگری.
نمیخواست دروازه بان شود، نمیخواست برود ته زمین و از دور دویدن سایرین را نگاه کند. ولی دنیایش با تماشای بازیهای کامرون در جام جهانی 1990 بهم ریخت. دوازده ساله بود و بازی توماس انکونو درون دروازه کامرون از او آدم دیگری ساخت. زمانی که برای تیم پرتیکاتا، یکی تیمهای اقماری اینتر، در میانه میدان بازی میکرد و میخواست شبیه مارکو تاردلی و نیکولا برتی شود. به قول خودش هر بچهای به گل زدن فکر میکرد، نه گل خوردن و او هم میخواست گل بزند و از شادی بپرد هوا. ولی توماس انکونو انگارههایش را بهم ریخت. مشتهای جانانه انکونو که توپ را از دروازهاش دور میکرد به هیجان آورد، شیرجههایش، خونسردی بیحصرش. او هم دروازه بان شد و هم بعدها نام پسرش را گذاشت لوییز توماس.
بوفون به گرانبهاترین عنصر خانواده بوفون از نسلی به نسل دیگر روی آورد، به دستها. افراد خانواده بوفون همیشه دستان و بازوان قوی داشتهاند. پدرش وزنه بردار بود، مادرش رکورد دار هفده ساله پرتاب دیسک ایتالیا و خواهرش یک والیبالیست حرفهای. پسرعموی پدربزرگش هم لورنزو بوفون سنگربان بزرگ میلان دهه پنجاه چهار بار قهرمان سری آ شده و در جام جهانی 1962 هم درون دروازه ایتالیا ایستاده بود. بوفون نمیتوانست دستهایش را نادیده بگیرد. نمیتوانست دروازهبان نشود. دستهایش او را کشاندند در قاب دروازه.
فصل 97-1996 دروازه بان اول پارما شد. فصلی که پارما پس از یووه در سری آ دوم شد و پا به لیگ قهرمانان گذاشت. دریافت فقط هفده گل در بیست و هفت بازی همه را به سوی او برگرداند. فصل بعد ضربه پنالتی رونالدو نازاریو مهاجم اینتر را مهار کرد تا طرفداران پارما او را "سوپر من" بخوانند. در چهارمین فصلش در پارما قهرمان جام یوفا و جام حذفی شد. نوزده ساله بود که در پاییز 1997 برای اولین بار در زمینی برف زده با پیراهن ایتالیا برابر روسیه بازی کرد. جیانلوییجی پاگلیوکا مصدوم شد و او درون دروازه ایستاد. توپ را پس از ضربه دمیتری آلنیچف مهار کرد تا ایتالیا راهی جام جهانی 1998 شود.
بوفون سنت دروازه بانان بزرگ ایتالیایی را پی گرفته بود. شوت گیر معرکهای که بیرون کشاندنش از دروازه آسان نبود. سنگربانی که معمولا روی خط دروازه ایستاده و اصراری به جلو آمدن ندارد. مغلوب کردنش از دور دشوار است و برای نزدیک شدن به او باید با مدافعان قلدر ایستاده برابرش را پشت سر بگذارید. در عین حال او در عصری درون دروازه ایستاد که توپها با تغییر جنس شان سریع تر حرکت میکردند. در عصری که متوقف کردن مهاجم درون جریمه به هر شکلی منجر به اعلام ضربه پنالتی یا دریافت کارت قرمز میشد.
یوونتوس در 2001 برایش پنجاه و یک میلیون یورو به پارما پرداخت. او راهی تورین شد و جای ادوین فن درسار را گرفت. یوونتوس به اسطوره دینو زوف میبالید و تکرار افسانه زوف محال به نظر میرسید، ولی بوفون عصر طلایی زوف را تکرار کرد. با همان تداوم و با همان فراز و نشیبها. زوف بارها سری آ را فتح کرد و دو بار در فینال جام باشگاههای اروپا مغلوب شد. بوفون هم بارها قهرمان سری آ شد و در سه فینال لیگ قهرمانان زانو زد. زوف به عنوان کاپیتان جام جهانی 1982 را بالا برد و در قهرمانی ایتالیا نقش اساسی بر عهده گرفت. بوفون هم جام جهانی 2006 را با دریافت فقط دو گل فتح کرد: یکی گل به خودی کریستین زاکاردو و یکی ضربه پنالتی زیدان. ایتالیا هم بدون او قهرمان نمی شد.
منبع: ورزش سه